سیدابراهیم رئیسی؛ رئیسجمهوری با قلبی تپنده برای ایران
در تاریخ ایران اسلامی، چهرههایی بودهاند که نه صرفاً با قدرت، بلکه با حضور میدانی، نگاه مردمی و صداقت در گفتار و عمل، در قلب مردم جای گرفتهاند. آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فقید جمهوری اسلامی ایران، ازجمله این چهرهها است که با کارنامهای سرشار از خدمت، تلاش بیوقفه، سادهزیستی و عشق به وطن، نام خود را در حافظه ملت ایران ماندگار کرده است.
رئیسی از نخستین روزهای مسئولیت در جایگاه ریاستجمهوری، مسیر متفاوتی را برگزید. او بهجای نشستن در دفتر ریاستجمهوری، بارها چمدان سفر بست و راهی نقاط مختلف کشور شد. از مناطق زلزلهزده تا روستاهای مرزی، از حاشیه شهرها تا قلب مناطق محروم، هیچجا برایش دور نبود، هیچ نقطهای را فراموششده تلقی نمیکرد. سیاستورزی او نه در جلسات تشریفاتی، بلکه در دل مردم شکل میگرفت؛ همانجا که مردم با مشکلات واقعی زندگی میکردند و انتظار داشتند مسئولی صدای آنها را بشنود.
یکی از برجستهترین جلوههای این رویکرد، سفرهای پیاپی او به خوزستان بود. در کمتر از دو سال، رئیسی هشت بار به این استان سفر کرد؛ استانی که با مشکلاتی چون کمآبی، فقر زیرساختی، گردوغبار و بیکاری مزمن مواجه بود. او در پاسخ به منتقدان گفت: «تا مشکلات خوزستان حل نشود، بازهم خواهم آمد؛ اگر لازم باشد، دهها بار دیگر به خوزستان سفر میکنم.»
او برخلاف برخی مسئولان که تنها در زمان بحران حضور رسانهای دارند، در بزنگاههای خطر و حادثه نیز شخصاً وارد میدان میشد. در جریان حادثه تلخ متروپل آبادان، پیش از آنکه ابعاد کامل ماجرا روشن شود، شخصاً به محل حادثه رفت. رئیسی نشان داد رئیسجمهوری است که برای مردمش فارغ از محاسبات سیاسی، حاضر به فداکاری است. حل بحران آب استان همدان، دستور حل بحران آب در سیستانوبلوچستان، دستور ساخت جاده در کردستان، توجه ویژه به بافتهای فرسوده شهری در تهران و شهرهای بزرگ و پیگیری ویژه پروژههای نیمهتمام، بخشی از این خدمات بود.
اما آنچه این اقدامات را از سیاستهای معمول دولتمردان متمایز میکرد، صراحت و صداقت رئیسی در بیان مشکلات و اهتمام واقعی به حل آنها بود. او در جمع نخبگان دانشگاهی گفته بود: «یکی از شاخصهای نخبگی را بنده وطندوستی میدانم. آقای نخبه عزیز! خانم نخبه عزیز! وطندوستی را در خودتان تقویت کنید.»
در همین چارچوب، او بارها تأکید کرد که خود را نه رئیس مردم، بلکه «نوکر ملت» میداند. در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت در میدان امام حسین تهران، بهصراحت گفت: «من خود را نوکر مردم میدانم، نه رئیس آنها.»
در سیاست خارجی نیز رئیسی با رویکرد عزتمندانه، تعامل با کشورهای منطقه و شرق را گسترش داد. از احیای روابط با عربستان گرفته تا عضویت رسمی ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و بریکس، مسیر تازهای برای سیاست خارجی ایران گشوده شد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه پس از درگذشت رئیسی، در پیامی رسمی او را «مردی از جنس اطمینان» نامید و گفت: «او واقعاً یک شریک قابل اعتماد بود، مردی که از خودش مطمئن بود و در راستای منافع ملی عمل میکرد.»
رئیسی در سالهای مسئولیت خود با وجود چالشهای بزرگ مانند تحریمها، نوسانات اقتصادی و بحرانهای منطقهای، کوشید با اتکا به ظرفیتهای داخلی، اقتصاد مقاومتی را در عمل اجرایی کند. تقویت تولید داخلی، رشد صادرات غیر نفتی، پیگیری پروژههای زیرساختی ازجمله راهآهن و نیروگاههای انرژی و همچنین تمرکز بر اشتغالزایی بهویژه در مناطق کمبرخوردار، بخشی از تلاشهای دولت او بود.
در حوزه فرهنگی، او نگاه ویژهای به حفظ هویت اسلامی- ایرانی داشت. در دیدار با فعالان فرهنگی گفت: «وظیفه داریم از فرهنگ غنی ایران اسلامی صیانت کنیم و آن را در قالب هنر، ادبیات و رسانه، گسترش دهیم.» همچنین در حوزه زنان، برخلاف تصویری که برخی منتقدان تلاش میکردند بسازند، او بر حضور فعال، متعهد و مسئولانه زنان در جامعه تأکید داشت و از آن حمایت میکرد.
مرگ او پایانی بود بر زندگی سیاستمداری که خدمت را تا لحظه آخر معنا کرد. مراسم باشکوه تشییع پیکر او، با حضور میلیونی مردم در مشهد، تهران، قم، تبریز و کرمان، گواهی روشن بود از تأثیر و محبوبیتش در میان مردم.
آیتالله رئیسی مردی از جنس مردم بود؛ سیاستمداری پشت درهای بسته نبود، بلکه خادمی در میدان بود. او با تمام وجود به ایران عشق میورزید و تا آخرین لحظه زندگیاش، این عشق را با عمل معنا کرد. بیتردید نام او در تاریخ معاصر ایران بهعنوان رئیسجمهوری مؤمن، جهادی، و مردمدار، باقی خواهد ماند.