شهید علیرضا شمسیپور، از خط مقدم تا تفحص شهدا و ترویج فرهنگ ورزش در جبهه؛
پهلوانی که دیده نشد، اما قله ساخت
بازخوانی زندگی و مجاهدتهای یک پهلوان شهید
سردار مهدی فرجی گفت: شهید شمسیپور پهلوانی بود که هیچگاه برای دیده شدن خود نجنگید، اما دیگران را به اوج رساند.

در گفتوگویی اختصاصی با سردار مهدی فرجی، جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان و از همرزمان و دوستان قدیمی شهید علیرضا شمسیپور، ابعاد مختلف زندگی، شخصیت و مجاهدتهای این شهید عزیز از دوران پیش از انقلاب تا حضور در دفاع مقدس، جبهه مقاومت، بحرانهای طبیعی و مأموریتهای تفحص شهدا مورد بررسی قرار گرفت.
در روزگاری که روایتها گاه در هیاهوی روزمرگیها گم میشوند، بازخوانی زندگی چهرههایی که بیادعا زیستند، جنگیدند و رفتند، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. شهید علیرضا شمسیپور تنها یک فرمانده نظامی یا غواص خطشکن نبود؛ او در مسیر ایثار، روح جوانی، ورزشکاری، شوخطبعی، تخصص و مسئولیتپذیری را بههم پیوند زد و الگویی ماندگار برای نسل امروز ساخت.
آشنایی از پیش از انقلاب، همراهی در تمام میدانها
آشنایی سردار مهدی فرجی با شهید شمسیپور به سالهای پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد؛ روزهایی که در هیاهوی مبارزات مردمی، جوانانی همچون او آماده قدم گذاشتن در راههای بزرگ بودند. این رفاقت پس از پیروزی انقلاب، در میدانهای مختلف ازجمله جبهههای نبرد، تداوم یافت.
سردار فرجی دراینباره گفت: در هشت سال دفاع مقدس در عملیات بسیاری با علی آقا ارتباط مستقیم داشتم. شمسیپور شخصیتی شجاع، جسور، پُرانرژی و متفاوت داشت؛ ویژگیهایی که زود او را از جمع متمایز میکرد.
دستپرورده مکتب چیتسازیان؛ شاگردی در مکتب شجاعت و تخصص
جانشین فرمانده سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان با بیان اینکه یکی از مهمترین نقاط عطف در مسیر رشد و شکلگیری شخصیت شهیدشمسیپور تربیت او زیر نظر شهید علی چیتسازیان بود، توضیح داد: او با شجاعت، تخصص و تحرک زیادی که داشت، مورد توجه شهید علی چیتسازیان قرار گرفت. شهید چیتسازیان همیشه دنبال نیروهایی بود که ویژگیهای خاص مثل شجاعت، درک نظامی عمیق و روحیه مردمی را باهم داشتند؛ شمسیپور دقیقاً از همان نیروهای خاص و کمنظیری بود که علیآقا به دنبال آنها بود.
وی ادامه داد: این ارتباط فقط یک رابطه فرمانده و تحت امر نبود، بلکه ارتباط روحی و تربیتی عمیقی شکل گرفت؛ بعد از شهادت علیآقا چیتسازیان، شمسیپور گفت من حتماً باید بروم پیشش...
جوانی جسور برای مأموریتهای خطشکنانه
سردار فرجی با بیان اینکه پس از شهادت شهیدچیتسازیان انگار رسالتی ناتمام در وجود شمسیپور زنده شده بود، گفت: علیآقا خیلی زود به واحدهای تخصصی چون اطلاعات عملیات، تخریب و غواصی راه یافت؛ او شناگری ماهر بود و در جنوب کشور یکی از نخستین مربیان آموزش عبور از رودخانهها محسوب میشد. این آموزشها در شرایط بسیار سخت و حساس برگزار میشد، اما به دلیل شوخطبعی و اخلاق خوب او، آموزشهای دشوار برای رزمندگان شیرین و قابل تحمل میشد.
وی درباره اخلاق و سبک آموزش شهید شمسیپور بیان کرد: با وجود سختگیریهایی که او در آموزش داشت، همیشه با روابط عمومی بالا و روحیه شوخطبعانهاش، محبوب رزمندگان بود؛ همه دوست داشتند مربی آنها علی شمسیپور باشد، چراکه سختیها را برای بچهها قابل تحمل میکرد.
از کربلای 4 تا اشک در شلمچه
سردار فرجی با بیان اینکه شهید شمسیپور از بازماندگان عملیات کربلای چهار بود، تأکید کرد: از داغ آن عملیات تا سالها اشک میریخت. تنها جایی که بیاختیار گریه میکرد، شلمچه بود؛ آنجا دلش برای همرزمانی که از دست داده بود، میسوخت.
همرزم شهید شمسیپور اشاره کرد: او قبل از جنگ ورزشکار بود و پس از جنگ هم همان روحیه را به بدنه ورزش کشور تزریق کرد. او ورزش را به جبهه آورد و طی هشت سال دفاع مقدس در تعالی جسمی و روحی ورزشکاران نقش بیبدیلی داشت؛ بهنوعی پایهگذار جریان ورزش انقلابی بود و باعث شد ورزشکاران متعهد با روحیه جهادی در کشور تربیت شوند.
پیشتاز جستجوگران نور
دوست و همرزم شهید شمسیپور درباره ورود او به فعالیتهای تفحص شهدای گمنام گفت: با پایان جنگ، شهید شمسیپور از نخستین کسانی بود که هسته اولیه گروههای تفحص شهدا را با سردار باقرزاده شکل داد؛ این کار بسیار سخت و خطرناک بود، اما او با همت و انگیزه زیاد، پیکرهای بسیاری را به آغوش وطن بازگرداند.
همیشه در کنار مردم؛ از خط مقدم تا بحرانهای طبیعی
سردار فرجی ادامه داد: شهید شمسیپور تنها در میدان جنگ نبود؛ در بحرانهای طبیعی هم همیشه نخستین نفر در خط کمکرسانی بود. حضورش در زلزله سرپل ذهاب و دیگر بلایا، فراموشنشدنی است. او همواره کنار مردم بود، دست به کار میشد و کمکهای بیدریغی میکرد.
جهاد در جبهه مقاومت؛ از شمال عراق تا نبل و الزهرا
این پاسدار انقلاب یادآور شد: در سال 1393 با آغاز جنگ علیه داعش، علیآقا به عراق رفت و بهدلیل تسلط بر زبان کردی، نقشی کلیدی در آنجا ایفا کرد. در سوریه نیز در عملیات آزادسازی شهرهای شیعهنشین مانند نبل و الزهرا حضوری فعال داشت؛ او در این جبههها هم بهعنوان رزمنده و هم مربی بهخوبی درخشید و تأثیرگذار بود.
شهادت در کانیمانگا؛ پایان با افتخار
سردار فرجی با دلی پُر از اندوه، گفت: در مأموریت تفحص در منطقه کانیمانگا (پنجوین عراق)، درحالی که همسر شهیدشمسیپور در بیمارستان بستری بود، او بدون هیچ چشمداشتی به آنجا رفت. روز قبل از شهادتش گفت اینجا نورباران شده... 11 پیکر را پیدا کردیم، اما دوازدهمی هنوز باقی است. من به او گفتم برگرد، اما نپذیرفت و فردای آن روز بر اثر انفجار مین به شهادت رسید و دوازدهمین شهید آنجا شد.
شهید شاخص ورزشکار کشور؛ «آقای ورزش» در نمایشگاه کتاب
سردار فرجی با افتخار مطرح کرد: دو سال پیش شهیدشمسیپور بهعنوان شهید شاخص ورزشکار کشور معرفی شد. بر این اساس امسال مجموعه 10 جلدی کتاب «آقای ورزش» در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد؛ این کتابها که توسط سه بانوی جوان و دانشجو برای کودکان و نوجوانان نوشته شدهاند، گامی مؤثر در جهت الگوسازی فرهنگی و ورزشی هستند.
تشییع باشکوه، یاد همیشگی
همرزم شهید بیان کرد: تشییع پیکر شهیدشمسیپور نیز یکی از باشکوهترین مراسمها بود و مردم در بدرقه او به خانه ابدیاش سنگ تمام گذاشتند. اکنون نیز با وجود گذشت سالها از شهادتش، یاد و خاطره او همچنان زنده و پُررنگ است و جامعه ورزشی بهویژه ورزشکارانی که با او ارتباط داشتند، هرساله مراسم بزرگداشت و یادوارههای باشکوهی برگزار میکنند.
وی در پایان سخنان خود شهید شمسیپور را اینگونه توصیف کرد: او پهلوانی بود که دیگران را به اوج رساند، اما هرگز برای دیده شدن خودش نجنگید. هیچگاه دنبال حقوق و مزایا نبود و همیشه برای آسایش دیگران تلاش میکرد؛ زندگی او نمونهای از یک فرد متعهد، ورزشکار، رزمنده و مربی بود که بهعنوان الگویی ارزشمند برای نسل امروز معرفی میشود.
الگویی از جنس مردم، برای مردم
بهعنوان خبرنگاری که افتخار گفتوگو با یکی از نزدیکترین دوستان شهید شمسیپور را داشت، بیش از آنکه با روایتهای صرفاً حماسی روبهرو باشم، با حقیقتی زنده مواجه شدم؛ مردی که با همه شور جوانی، در دل خطر خندید، در اوج مسئولیت متواضع ماند و با دستهای خاکی، دلهای بسیاری را روشن کرد.
شهیدشمسیپور از جنس همان جوانانی بود که پشت نیمکتهای همین مدارس همدان نشستند، در زمینهای خاکی همین شهر ورزش کردند، اما زمانی که وقت انتخاب رسید، درست انتخاب کردند و ایستادند.
اگر امروز دنبال الگو هستیم، باید از همین کوچهها بگوییم؛ از همین آدمهایی که با لهجه ما حرف زدند، اما صدایشان جهانی شد. راه شهید علیرضا شمسیپور فقط راه تفحص نبود؛ راه جوانی است که یاد گرفت همزمان ورزشکار باشد، مربی باشد، رزمنده باشد، همسر باشد و پناه دیگران.
شهیدی که به دنبال دیده شدن نبود، اما دیگران را بالا برد.
شناسه خبر 94484