زهره پوروهابی

نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور که همواره محلی برای سنجش میزان تعامل مردم با کتاب و فرهنگ مکتوب بوده، در سالهای اخیر با اُفت چشمگیر در تعداد عناوین فروختهشده مواجه شده است. بررسی دادههای آماری منتشرشده از سوی منابع رسمی نشان میدهد که این رویداد بزرگ فرهنگی در دهه گذشته، ازنظر میزان فروش کتاب، سیر نزولی نگرانکنندهای داشته است.
براساس نمودار «نسبت تغییر تعداد عناوین فروختهشده براساس میانگین قیمت کتاب با سال 1394»، از سال 1397 به بعد روند فروش با سقوطی معنادار روبهرو شده است؛ بهطوری که در سال 1398 شاهد کاهش 14 درصدی و در سال 1399 شاهد سقوط 75 درصدی بودهایم. این اُفت ادامه داشته و در سال 1400، به کاهش 82 درصدی نسبت به سال معیار رسیده است. هرچند در دو سال اخیر نشانههایی از ترمیم دیده میشود، اما هنوز میزان فروش به شرایط مطلوب بازنگشته است.
این آمارها بهویژه در بخش «نسبت تغییر» که نسبت تعداد عناوین فروختهشده را به میانگین قیمت کتاب میسنجد، حکایت از آن دارد که گرچه قیمت کتابها افزایش یافته، اما میزان خرید متناسب با آن رشد نکرده است. این یعنی خرید کتاب از سبد هزینه خانوارها حذف یا محدود شده است. چرا؟
* رشد قیمتها، سقوط تقاضا
در جدول آماری منتشرشده، مشخص است که میانگین قیمت کتاب از سال 1394 تا 1404 افزایشی بیش از 15 برابری داشته است. اما تعداد کل کتابهای فروختهشده در سال 1404، با وجود فروش برخط و حضوری، نسبت به سالهای قبل کاهش داشته و در بازهای طولانی روند نزولی طی کرده است. این شکاف میان قیمت و تقاضا نشان میدهد که گرانی کتاب تأثیر مستقیمی بر کاهش مصرف فرهنگی مردم گذاشته است.
* نشانههای کاهش ارتباط مردم با کتاب
کاهش عناوین فروختهشده، فقط یک عدد نیست؛ این عدد روایتگر کاهش ارتباط جامعه با کتاب، اُفت انگیزه برای خرید و خواندن و به حاشیه رفتن فرهنگ مطالعه است. این کاهش تقاضا نهتنها بر اقتصاد نشر، بلکه بر وضعیت فکری، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه اثرگذار است. جامعهای که کتاب نمیخواند، در برابر موج اطلاعات جعلی و روایتهای سطحی، کمدفاعتر خواهد بود.
* پیامدهای بیکتابی: از فقر دانایی تا بحران مشارکت اجتماعی
کتاب نهتنها ابزاری برای افزایش دانش، بلکه سازوکاری برای تقویت تفکر انتقادی، گفتوگو، و رشد ذهنی در جامعه است. جامعهای که از کتاب فاصله میگیرد، در معرض فقر دانایی، کاهش سرمایه اجتماعی، رشد احساسات پوپولیستی و سطحینگری خواهد بود. کاهش خرید کتاب میتواند نشانهای از بیاعتمادی فرهنگی یا خستگی ذهنی جامعه نیز تلقی شود؛ جامعهای که درگیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی است و دیگر توان یا انگیزهای برای خریدن و خواندن کتاب ندارد.
در این میان برای حفظ قدرت تحلیل و تفکر جامعه، ضروری است ارتباط آحاد مردم و بهویژه نسل جوان با کتاب، تقویت شود؛ چراکه برای داشتن ایرانی آباد و درخشان در آینده، نیازمند ملتی خردمحور و صاحب اندیشه هستیم و این محقق نمیشود مگر با احیای فرهنگ مطالعه که نیازمند رویکردی چندبُعدی است:
عدالت فرهنگی: دسترسی به کتاب باید در سراسر کشور، بهویژه مناطق محروم، تسهیل شود.
حمایت یارانهای هدفمند: یارانه کتاب باید متناسب با نیاز و گروههای هدف مانند دانشآموزان، دانشجویان و معلمان، تنظیم شود.
بازتعریف نمایشگاه کتاب: این رویداد باید از یک بازار صرف به یک جشنواره فرهنگی تبدیل شود که تجربهای عمیقتر از خرید کتاب به مخاطب ارائه دهد.
ترویج فرهنگ کتابخوانی از مدرسه تا رسانه: رسانهها، آموزشوپرورش و نهادهای فرهنگی باید بهصورت هماهنگ و مستمر ترویج مطالعه را در دستور کار قرار دهند.
درنهایت، کتاب آینهای از حال فرهنگی ما است؛ هرچه مهآلودتر و غبارآلودتر، تصویر جامعه نیز نگرانکنندهتر خواهد بود!
شناسه خبر 94580