شناسه خبر:94683
1404/3/13 13:00:00

همدان، شهری که هر سنگش روایتی از شکوه تاریخ دارد. همدان را باید با دل دید، نه با چشم! شهری که تک‌تک سنگ بناهایش، روایتگر شکوهی سه‌هزارساله است؛ از روزگاری که هگمتانه، پایتخت نخستین امپراتوری ایران‌زمین بود تا امروز که گنبد علویان و گنجنامه، قصه‌گوی فرازونشیب تاریخ‌ هستند.

ملیکا قانعی:

همدان را باید با دل دید، نه با چشم! شهری که تک‌تک سنگ بناهایش، روایتگر شکوهی سه‌هزارساله است؛ از روزگاری که هگمتانه، پایتخت نخستین امپراتوری ایران‌زمین بود تا امروز که گنبد علویان و گنجنامه، قصه‌گوی فرازونشیب تاریخ‌ هستند. اینجا حتی کوچه‌های قدیمی هم تاریخی سخن می‌گویند؛ از چمن‌های خودکفای محلات با مساجد و حمام‌های باستانی آن‌ها گرفته تا آجرهای کهنِ تپه هگمتانه که هنوز بوی عزت مادها را می‌دهند. همدان، موزه‌ای زنده است که هر رهگذری را به سفری عبرت‌انگیز از عصر مفرغ تا امروز، می‌برد.
همدان به‌عنوان یکی از کهن‌ترین شهرهای جهان، دارای پیشینه‌ای طولانی و غنی است؛ تاریخ مدون این شهر به دوران تمدن مادها در حدود سه هزار سال پیش بازمی‌گردد، زمانی که با نام هگمتانه، پایتخت این قوم باستانی شد. همچنین در آن روزگاران موقعیت استراتژیک همدان در مسیر جاده ابریشم و قرارگیری در دامنه‌های الوند، این شهر را به یک مرکز مهم تجاری، سیاسی و فرهنگی در غرب ایران نیز تبدیل کرد.
در دوره هخامنشیان، همدان به‌عنوان پایتخت تابستانی شاهان این سلسله مورد توجه قرار گرفت و شکوه و آبادانی فراوانی را تجربه کرد. پس از آن نیز در دوران سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان، همدان همواره از شهرهای مهم و تأثیرگذار ایران به‌شمار می‌رفت؛ در دوره اسلامی هم این شهر به‌عنوان یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی شناخته می‌شد و نقش بسزایی در توسعه و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی ایفا کرد.
ازجمله اسنادی که همدان را در زمره قدیمی‌ترین شهرهای جهان قرار می‌دهد، می‌توان به تپه هگمتانه که بقایای شهر هگمتانه، پایتخت مادها را در خود جای داده و گواهی بر قدمت و تمدن کهن این شهر است، اشاره کرد. همچنین همدان در متون تاریخی و جغرافیایی مختلف، ازجمله نوشته‌های هرودوت، گزنفون و استرابون، مورد اشاره قرار گرفته که این مهم نشان‌دهنده اهمیت و اعتبار این شهر در طول تاریخ است.
وجود آثار باستانی متعدد از دوره‌های مختلف تاریخی، ازجمله کتیبه‌های گنجنامه، گنبد علویان، آرامگاه باباطاهر و مسجد جامع همدان، نشان‌دهنده استمرار حیات و تمدن در این شهر طی طول قرون متمادی است.
ابوالفتح مؤمن، دارای دکترای تاریخ با گرایش تاریخ معاصر و تاریخ محلی و همدان‌پژوه با سبقه‌ای بیش از 30 سال فعالیت در زمینه کارهای اسنادی است. وی کارشناس اسناد و به‌ویژه کارشناس بررسی و پژوهش در اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی کشور و همچنین پژوهشگر و مدرس دانشگاه در رشته‌های تاریخ، ایران‌شناسی و علوم سیاسی نیز هست که در این مدت دستاورد‌های پژوهشی خود را در حوزه تاریخ معاصر، در اختیار اهالی رسانه و دانشجویان قرار داده تا بخشی از اطلاعات تاریخ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همدان را به نسل بعد انتقال دهد.
تاکنون حدود 250 عنوان مقاله علمی‌پژوهشی در زمینه تاریخ معاصر ایران و چندین کتاب پژوهشی به دست آقای مؤمن تألیف شده است که همگی به‌عنوان منابع معتبر در حوزه‌های تاریخ شناخته می‌شوند؛ وی کتاب «دریچه‌ای به تاریخ معاصر ایران»، «درد شیرین»، «خیزش دانش‌آموزی» و همچنین اخیراً کتاب انقلاب اسلامی در همدان (از نهضت مشروطه تا اوج‌گیری نهضت اسلامی در سال 1356) را به پایان رسانده است که به‌زودی به چاپ خواهد رسید.
با توجه به سبقه درخشان ابوالفتح مؤمن در بررسی تاریخ همدان، خبرنگار روزنامه سپهرغرب در این شماره از بخش «همدان ما»، با وی گفت‌وگویی را در راستای معرفی تاریخ محلات اصیل همدان ترتیب داده است که در ادامه متن سخنان این استاد گران‌قدر را می‌خوانید:
همدان از دیرباز تاکنون، همواره شهر بوده و هیچ‌گاه این هویت را از دست نداده است. این موضوع را می‌توان در منابع تاریخی متعددی ازجمله کتاب البلدان اثر احمد بن اسحاق یعقوبی که تاریخ ایران باستان را روایت می‌کند، مشاهده کرد؛ همچنین خاطرات و اسناد ظهیرالدوله و سفرنامه‌های جکسون و صدها کتاب دیگر که همه گواهی می‌دهند همدان از ابتدا شهر بوده و تا امروز نیز شهر باقی مانده و هیچ انقطاعی شکل نگرفته است.
درواقع می‌توان گفت همدان شهرِ قرون و اعصار است؛ از دوره مادها که نخستین سنگ‌بناهای آن گذاشته شد، تا زمان هخامنشیان، اسکندر، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و سپس دوران اسلامی، معاصر، پهلوی و جمهوری اسلامی، همدان در تمام ادوار شهری زنده و نقش‌آفرین بوده و هرگز جایگاه خود را از دست نداده است.
همین ویژگی منحصربه‌فرد، همدان را در زمره معدود شهرهای جهان قرار می‌دهد که پیوسته شهر بودن خود را حفظ کرده‌اند. در دوره مادها، قبایل ماد گِرد هم آمدند و هگمتانه یا همان همدان امروزی را به‌عنوان پایتخت خود برگزیدند. حتی اگر به نام‌گذاری محله‌های قدیمی نگاه کنیم، رد پای این تاریخ کهن را می‌بینیم؛ برای مثال بلوک شورین (که امروزه به‌نام روستای شورین شناخته می‌شود) یا زین‌آباد که نشان‌دهنده ساختار محله‌بندیِ قدیمی این شهر هستند و هر محله کارکرد خاص خود را داشته است.
در دوران معاصر، بافت اولیه همدان دستخوش تغییرات بسیاری شده و در طول تاریخ نیز این شهر بارها تخریب و بازسازی شده است؛ برای مثال در دوره مغول، همدان به‌طور کامل ویران شد و مردم مجبور به کوچ به مناطق دیگری مانند قاسم‌آباد شدند و حتی شهری جدید به‌نام همدان نو ساختند. اما با گذشت زمان و به‌ویژه در دوره‌هایی مانند حکومت خواجه‌رشید فضل‌الله همدانی، دوباره توجه‌ها به همدان جلب شد و مردم به این شهر بازگشتند و به تعبیر دیگر، شهر را از نو ساختند. همدان که از بن‌ بازار آغاز می‌شده است، پس از ویرانی‌های تاریخی، دوباره رونق گرفته و آباد می‌شود. این رونق تا حد زیادی مرهون تلاش‌های خواجه‌رشید فضل‌الله همدانی بوده که وزیر و دانشمند آن دوران به حساب می‌آمده است. همچنین، وی در آن زمان دارالشفایی در همدان تأسیس کرد و فردی به‌نام المهدی را به ریاست آن گماشت.
«آباقا»، یکی از ایلخانان مغول نیز در حرم شاهزاده حسین دفن شده که همه‌ این‌ موارد گواه تاریخیِ اهمیت شهر همدان هستند.
وقتی به محلات همدان قدیم می‌پردازیم، با تنوع چشمگیری از چمن‌ها مواجه می‌شویم؛ از چمن کلپا گرفته تا چمن کبابیان، محله حاجی، چمن قزلان، چمن چوپان‌ها، چمن سبزوار یا همان پایین‌توت قمی‌ها و چمن جولان. هریک از این محلات، ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشتند که آن‌ها را از هم متمایز می‌کرد.
محلات همدان ازنظر ساختاری به اشکال مستطیل، ذوزنقه و مدور بودند و در مرکز هر محله، یک چمن یا میدان‌گاه وجود داشت که قلب تپنده‌ آن محله محسوب می‌شد؛ هر محله دروازه‌ای مستقل داشت و از دیگر محلات کاملاً مجزا بود.
جالب این است که هر محله کاملاً خودکفا بود و ساکنان آن نیاز چندانی به خروج از محدوده‌ خود نداشتند. در هر محله امکاناتی مانند مسجد، حمام عمومی، آب‌انبار، زیارتگاه، سقاخانه، نانوایی، بقالی، کفاشی، عطاری، سبزی‌فروشی، قصابی و حتی قبرستان وجود داشت؛ امروزه نیز بقایای این قبرستان‌ها در نقاط مختلف همدان مثل پارک مریم (که قبرستان مسیحی‌ها بوده است)، پارک پاستور (که قبرستان قدیمی بوده است) و یا پارک لاله (که قبرستان یهودیان بوده است) دیده می‌شوند.
میدان مرکزی محلات، تنها محل تجمع مردم نبود، بلکه مرکز اعتماد اجتماعی نیز محسوب می‌شد و همین اعتماد سبب اتحاد مردم شده بود؛ برای مثال افراد خیر و امین در محله مستقر بودند و مردم در سفرهای خود، اموالشان را به آن‌ها می‌سپردند. همچنین جوانان محله تعصب خاصی نسبت به حراست از هم‌محله‌ای‌های خود داشتند و اگر غریبه‌ای وارد محله می‌شد، بلافاصله مورد شناسایی و بازخواست قرار می‌گرفت و درصورت نیاز، بدرقه می‌شد! زنان نیز در حفظ امنیت و آبروی محله، نقش فعالی داشتند.
مسجدها در چمن‌ها تنها محل عبادت نبودند، بلکه کانون‌های تصمیم‌گیری‌ جمعی، برگزاری مراسم عزاداری، هیئت‌های مذهبی و حتی حمایت مالی از نیازمندان بودند. در زیر سایه‌ درختان کهن‌سال محلات، مردم طی فصل‌های بیکاری، دور هم جمع می‌شدند، اخبار را ردوبدل می‌کردند و در غم و شادی یکدیگر، شریک می‌شدند.
حمام‌های عمومی در چمن‌ها به‌عنوان کانون سلامت محله شناخته شده بودند و علاوه‌بر نظافت، محل انجام حجامت و درمان‌های سنتی بودند.
محلات قدیمی همدان نمونه‌ای بی‌نظیر از سازمان‌یابی اجتماعی خودجوش بودند که در آن‌ها مشارکت و همیاری شهروندان به شکل طبیعی جریان داشت. در این ساختار اجتماعی منسجم کارگران ساختمانی و کشاورزی به‌صورت خودجوش به کمک هم می‌آمدند و یا حمایت از نیازمندان به‌صورت ناشناس و جمعی صورت می‌گرفت.
میدان‌گاه محله به‌عنوان قلب تپنده حیات اجتماعی، محل برگزاری آیین‌های سنتی و مذهبی، نمایش‌های پرده‌خوانی، شمایل‌گردانی و مراسم پهلوانی و معرکه‌گیری نیز بود.
هر محله دارای چشمه‌ای اختصاصی بود؛ آب از مساجد یا خانه‌های بزرگان محله می‌گذشت و از آن برای شست‌وشو، آبیاری و مصارف روزانه استفاده می‌شد. از طرفی سرداب‌های خانگی به‌عنوان یک یخچال طبیعی بودند که مواد غذایی قابل فساد در گرما را در سرداب بالای آب جاری آویزان می‌کردند تا از دورریز خوراکی‌ها جلوگیری کنند.
چشمه‌های محله هم به‌گونه‌ای محل تبادل اطلاعات و اخبار محله بودند؛ بانوان با توجه به نیاز خانواده خود، برای تأمین آب شرب از چشمه اقدام می‌کردند و یا در قسمت بیرون سرداب که چشمه به داخل رود می‌ریخت، برای شست‌وشوی ظروف و یا لباس‌ها حاضر می‌شدند و به‌نوعی مرکز تعاملات اجتماعی روزمره آن محله به‌شمار می‌رفت.
تکلم در محله‌های مختلف همدان، متفاوت بود؛ به‌طور مثال لهجه محله بختیاری‌ها که از مهاجرین بودند یا محله زندی‌ها که از افغان‌ها تشکیل شده بود، با محله‌های دیگر تفاوت‌هایی در تلفظ کلمات داشت.
ازنظر اخلاقی نیز هر محله دارای ویژگی‌های خاص خود بود؛ به‌عنوان مثال گفته می‌شد که افراد خیر بیشتر در منطقه جولان و از خانواده شریفی‌ها هستند و سادات رضوی نیز دارای موقوفات زیادی در آن زمان بودند.
محلات همدان دارای جنبه مذهبی نیز بودند و هر محله، هیئت‌های مذهبی خاص خود را داشت.
برخی از مساجد همدان نیز جایگاه خاصی داشتند؛ به‌عنوان مثال، مسجد پای‌توت قمی‌ها یا مسجد محراب سنگی، مسجد امام حسن و مسجد میرزاتقی، اسامی مختلف یک مسجد در ادوار تاریخی بودند. در کتاب عبره‌المن عتبر، میرزا کریم کرمانی به مسجد میرزاتقی به‌عنوان یکی از پایگاه‌های اصلی شیعیان در همدان اشاره کرده است.
محله بنی‌صدر نیز محل استقرار افرادی بود که از سبزوار و قم وسایل می‌آوردند و در آنجا به فروش می‌رساندند و یا دادوستد می‌کردند و یا محله کبابی‌ها، محل اسکان سادات رضوی بود.
روستای دره مریانج که از سولان شروع می‌شد، در انتهای امامزاده کوه بود و ماوشان نام داشت که درحال حاضر مخروبه شده و از بین رفته؛ این روستا محل تولد عین‌القضات همدانی بوده است. قبر نیاکان خاندان رضوی که در محله کبابیان سکونت داشتند نیز در امامزاده کوه قرار دارد و موقوفات و املاک ایشان نیز در آنجا بوده است.
در دوره مشروطه، حجت‌الاسلام محمدباقر رضوی کبابیانی از همین محله به‌عنوان امام‌جمعه همدان منصوب شد و تولیت مسجد جامع همدان نیز با سادات کبابیان بوده است. سادات طباطبایی هم از دیگر سادات مهم همدان بودند که در دوره مشروطه سیدمحمد طباطبایی، نقش مهمی در همدان ایفا کرده است؛ همچنین پسرعموی سیدمحمد طباطبایی، رهبر مشهور انقلاب مشروطه که اصالتاً همدانی بوده و بعد به تهران رفته‌، ازجمله شخصیت‌های تأثیرگذار در محلات همدان بوده‌ است.
نام‌گذاری محلات یا براساس نام خاندان‌های بانفوذ مانند کبابیان در محله کبابی‌ها، یا شریف‌الممالک در محله جولان، یا شغل رایج در آن محله مانند شالبافان (به‌دلیل وجود کارگاه‌های شال‌بافی) و کولانج (به‌دلیل شغل شیرینی‌پزی و کماج‌پزی) و یا براساس قومیت ساکنان مانند محله بختیاری‌ها و زندی‌ها صورت می‌گرفت.
محله یهودی‌ها یا محله جودها پشت مقبره استر و مردخای قرار داشت و به‌دلیل سکونت یهودیان در آنجا، به این نام خوانده می‌شد؛ همچنین محله زندی‌ها در نزدیکی حمام حاج‌حافظ قرار داشت و به سمت تپه مصلی امتداد می‌یافت.
همان‌طور که گفته شد، هر محله قبرستان مجزای خود را داشت، اما قبرستان‌های قدیمی در طول زمان از بین رفته‌اند؛ مانند قبرستانی که در محل دانشگاه بوعلی‌سینا قرار داشت و با فتوای آیت‌الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی، به دانشگاه بوعلی تبدیل شد.
خاندان شریفی‌ها در زمان قحطی و مشکلات با کمک سادات و بزرگان محلات به یاری مردم می‌شتافتند؛ همچنین آقازاده کوثری طی جنگ جهانی اول و دوم و زمان قحطی، در کاروان‌سرای زغالی‌ها واقع در فلکه پروانه‌ها، زغال رایگان توزیع می‌کرد و در دوران قحطی به فقرا آش می‌داد.
با توجه به اینکه هر محله دارای یک فرد بزرگ، معتمد، روحانی یا بازاری بود که مورد احترام و مشورت اهالی قرار می‌گرفت، اداره محلات هم مشارکتی و با هم‌فکری و همیاری اهالی صورت می‌گرفت.
در گذشته همدان دارای چهار کلانتر بود که محلات را اداره می‌کردند. این کلانترها مسئولیت اداره امور محله‌ها، جمع‌آوری مالیات و تأمین امنیت را برعهده داشتند و به عدلیه و حکمران گزارش می‌دادند. به‌نوعی رتق و فتق امور با کلانترهای محله و هر کلانتر مسئول اداره و نظارت بر محدوده مشخصی از محلات بود؛ این کلانترها مستقیماً به حکمران شهر پاسخگو بودند. بااین‌حال ممکن است در عمل، به‌دلیل تجربه، نفوذ یا جایگاه اجتماعی، یکی از کلانترها نسبت به سایرین برجسته‌تر بوده و در تصمیم‌گیری‌های مهم شهری، نقش بیشتری ایفا کرده باشد.
درخصوص حل اختلاف بین محلات، سازوکار مشخصی وجود داشته است. در بسیاری از موارد خودِ کلانترها با میانجی‌گری بین طرفین، سعی در حل اختلافات داشته‌اند. اما در مواردی که اختلافات جدی‌تر بوده و از طریق میانجی‌گری قابل حل نبوده، موضوع به حکمران شهر ارجاع داده می‌شده و حکمران با بررسی موضوع و استماع اظهارات طرفین، حکم نهایی را صادر می‌کرده است. همچنین، در برخی موارد بزرگان و معتمدین محلات نیز در حل اختلافات نقش و با استفاده از نفوذ و اعتبار خود، سعی در ایجاد صلح و سازش بین طرفین داشته‌اند.
با آغاز دوره پهلوی و به‌دلیل خیابان‌کشی‌هایی که از سال 1306 و 1307 آغاز شد، بسیاری از محلات از بین رفتند. به‌عنوان مثال، محله چمن چوپان‌ها با خیابان‌کشی محدوده امام‌زاده عبدالله، از بین رفت و بسیاری از محلات دیگر نیز به‌دلیل خیابان‌کشی‌ها، انسجام محلی خود را از دست دادند و نابود شدند؛ مساجد و چمن‌های این محلات نیز از بین رفتند.
یکی از این محلات، بن‌ بازار است که بازار مستقلی داشته و خود یک محله محسوب می‌شده است. همچنین، محله قصابان، واقع در کوچه قصابان که امروزه از ابتدای آتش‌نشانی آغاز شده و تا حکیم‌خانه در خیابان باباطاهر امتداد می‌یابد، یکی دیگر از محلات دارای کلانتر بوده است. از سوی دیگر، امامزاده عبدالله نیز یکی دیگر از محلات تحت نظارت یک کلانتر بوده؛ نکته قابل توجه اینکه امامزاده عبدالله علاوه‌بر داشتن کلانتر، محل استقرار حاکم‌ نیز بوده است. در سال 1324 هجری قمری، علی‌خان ظهیرالدوله معروف به صفاعلی، مجلس فواد عامه را در همدان تأسیس کرد و این مکان، محل استقرار حکومت و حکمرانی او بوده است.
همان‌طور که خواندید، همدان به‌عنوان یکی از کهن‌ترین شهرهای جهان، نمونه بی‌نظیری از تداوم حیات شهری را به نمایش می‌گذارد. این شهر که از دوره مادها تا امروز پیوسته به حیات خود ادامه داده، نظام مدیریتی و اجتماعی منحصربه‌فردی را توسعه داده است که می‌تواند الهام‌بخش شهرهای معاصر باشد.
محلات تاریخی همدان که با عنوان چمن معروف بودند، نمونه کاملی از خودکفایی و سازمان‌دهی اجتماعی بودند. هر محله دارای میدان‌گاهی برای تجمع، تصمیم‌گیری و برگزاری مراسم مختلف محسوب می‌شد.
از جانبی که هر محله دارای مسجد، حمام، آب‌انبار، سقاخانه، نانوایی و حتی قبرستان اختصاصی بود؛ می‌توان گفت که محلات اقتصادمحور نیز بوده‌اند. همچنین نام‌گذاری هر محله براساس شغل خاص، قومیت و یا وجود خاندان‌های معتبر و اداره محله نیز برعهده بزرگان و معتمدان محل بوده است که نقش پدرانه ایفا می‌کردند و در محلات همدان با وجود خانواده‌های معتمد و خیر در مواقع قحطی، شبکه‌ای منسجم از حمایت‌های اجتماعی ایجاد می‌شده است تا با کمک بزرگان، سختی کمتر و بحران بهتر مدیریت شود.
تجربه تاریخی همدان نشان می‌دهد که شهرها می‌توانند هم‌زمان هم یکپارچه و هم متنوع باشند؛ محلات خودکفای همدان با حفظ هویت مستقل خود، بخش جدایی‌ناپذیر از کلیت شهر بودند. این الگو که مبتنی بر مشارکت مردمی، مدیریت هوشمند منابع و انسجام اجتماعی بود، می‌تواند راهنمای ارزشمندی برای شهرسازی معاصر باشد.
پژوهش‌های ارزشمند دکتر ابوالفتح مؤمن، گنجینه‌ای است که می‌تواند به بازخوانی و احیای این اصول کمک کند؛ حفظ این میراث تاریخی نه‌تنها برای هویت‌یابی نسل حاضر، بلکه برای طراحی شهرهای پایدار آینده، ضروری است.

شناسه خبر 94683