دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور همدان هشدار داد:
تابآوری پایین، طرد عاطفی و حمایت اجتماعی ضعیف، مثلث خطر
خودکشی، همیشه تصمیم برای مرگ نیست، گاهی فریادی برای کمکخواهی است
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور همدان خودکشی را نتیجه مستقیم ناامیدی و بحرانهای شدید روانی دانسته و تأکید کرد: پایین بودن تابآوری روانی، طرد عاطفی، شکستهای فردی و نبود حمایت اجتماعی، بهعنوان زمینههای اصلی بروز این رفتار مرگبار محسوب میشود.
خودکشی پدیدهای تلخ و تکاندهنده، سالانه جان صدها هزار انسان را در سراسر جهان میگیرد و همچنان بهعنوان یکی از چالشهای جدی سلامت روان در جوامع مختلف شناخته میشود. آماری که از سوی سازمان جهانی بهداشت منتشر شده، نشان میدهد هر 40 ثانیه یک نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد؛ رقمی که بهوضوح عمق فاجعه و ضرورت پرداختن به این موضوع را یادآور میشود.
در کشور ما نیز رشد آمار خودکشی طی دو دهه گذشته نگرانیهای فراوانی را در میان متخصصان حوزه سلامت روان و جامعهشناسان برانگیخته است. ازجمله استانهایی که با چالش جدیتری در این زمینه مواجهاند، میتوان به همدان اشاره کرد؛ استانی که نرخ خودکشی در آن بین 7 تا 10 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت گزارش شده و شهر اسدآباد در صدر این آمار قرار دارد.
در چنین شرایطی، پرسشهای اساسی پیرامون علل، نشانهها، ویژگیهای روانشناختی افراد در معرض خطر و راهکارهای پیشگیری، اهمیتی دوچندان مییابد. آیا هر فردی که دست به خودکشی میزند، الزاماً دچار اختلال روانی است؟ طرد عاطفی و شکستهای تحصیلی یا شغلی چه نقشی در ایجاد چنین تصمیمی دارند؟ جامعه، خانواده و نهادهای مسئول چگونه میتوانند از این بحران پیشگیری کنند؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها، به سراغ دکتر نصرالله عرفانی، دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور همدان رفتیم. او در این گفتوگو ضمن تحلیل روانشناختی مسئله خودکشی، از عوامل پنهان و گاه نادیدهگرفتهشدهای سخن میگوید که در شکلگیری این پدیده نقش دارند و درعینحال بر نقش مؤثر خانواده، نظام آموزشی، رسانهها و مسئولیت اجتماعی شهروندان در پیشگیری از خودکشی تأکید میکند.
* هر 40 ثانیه یک نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: متأسفانه سالانه بیش از 800 هزار نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند؛ این به آن معنا است که بهطور متوسط هر 40 ثانیه یک نفر بهدلیل خودکشی فوت میکند.
نصرالله عرفانی افزود: این درحالی است که در برابر هر یک مورد خودکشی منجر به مرگ، حدود 20 مورد اقدام به خودکشی گزارش میشود.
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور سپس با اشاره به آمارهای جهانی، تأکید کرد: خودکشی دومین عامل مرگومیر در میان جوانان 15 تا 29 سال بهشمار میرود؛ اهمیت این موضوع به حدی است که سازمان جهانی بهداشت در سال 2019 شعار سال را «پیشگیری از خودکشی» تعیین کرد.
عرفانی ادامه داد: اگرچه خودکشی با اختلالات روانشناختی مانند افسردگی و مصرف مواد مخدر یا الکل مرتبط است، اما مهمترین عواملی که در بروز آن نقش دارند، شامل تجربه از دست دادن یک عزیز، شیء یا موقعیت مهم در زندگی، احساس تنهایی، وجود تبعیض، قطع روابط عاطفی، طرد شدن، مشکلات مالی، درد و بیماریهای جسمی، خشونت، سوء استفاده و درگیریها هستند.
وی با اشاره به اقدامات جهانی در این حوزه، یادآور شد: سازمان جهانی بهداشت کشورهای عضو را موظف کرده بود تا از سال 2013 تا 2030، آمار خودکشی را تا یکسوم کاهش دهند؛ بااینحال آمار خودکشی در ایران از سال 1384 تا 1400 متأسفانه دو برابر شده است.
این استاد دانشگاه افزود: همدان در زمینه خودکشی در دسته دوم استانهای کشور قرار دارد؛ بهطوری که آمار خودکشی در این استان بین 7 تا 10 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت گزارش شده است.
عرفانی خاطرنشان کرد: در استان همدان نیز بیشترین موارد خودکشی در شهر اسدآباد به ثبت میرسد؛ از همین رو، پیشگیری از خودکشی نهتنها یک ضرورت انسانی، ملی و منطقهای بهشمار میرود، بلکه اقدامی فردی است که نیازمند مداخلات کلان اجتماعی و اقدامات روانشناختی خُرد در سطح فردی است.
* تعریف روانشناختی خودکشی
وی در پاسخ به این پرسش که «خودکشی از منظر روانشناسی چگونه تعریف میشود و آیا همواره ناشی از اختلال روانی است؟»، گفت: نسخه تجدیدنظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR) که در سال 2013 توسط انجمن روانپزشکان آمریکا منتشر شده و مرجعی علمی و معتبر بهشمار میرود (در بخش سوم این کتاب و در قسمت سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرند) از خودکشی بهعنوان رفتاری یاد شده که باید در کانون توجه بالینی قرار گیرد.
دانشیار دانشگاه پیام نور افزود: بااینحال برای آنکه رفتاری بهعنوان «رفتار خودکشی» تشخیص داده شود، طبق معیارهای تعیینشده در همین مرجع علمی، لازم است چندین شرط مشخص داشته باشد.
عرفانی در تشریح این معیارها توضیح داد: براساس نخستین معیار، رفتار خودکشی باید عملاً در طول 24 ماه گذشته رخ داده باشد؛ طبق معیار دوم، رفتار آسیبرسان به خود نباید صرفاً با هدف رهایی از یک احساس ناخوشایند یا وضعیت خلقی خاص انجام شده باشد.
وی ادامه داد: در سومین معیار ذکر شده که رفتار خودکشی الزاماً با افکار خودکشی یا تهیه ابزار خودکشی، هممعنا نیست؛ در معیار چهارم تأکید شده که رفتار خودکشی نباید در وضعیت دلیریوم یا گیجی رخ داده باشد و درنهایت در پنجمین معیار آمده که خودکشی نباید با اهداف سیاسی صورت گرفته باشد.
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور در جمعبندی این بخش خاطرنشان کرد: بنابراین میتوان گفت خودکشی از دیدگاه روانشناسی یک اختلال رفتاری است که با قصد مرگ انجام میشود و خود بهعنوان یک اختلال در مجموعه اختلالات روانی طبقهبندی شده است.
* ویژگیهای مشترک ذهنی در افراد دارای گرایش به خودکشی چیست؟
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که کدام الگوی ذهنی یا شخصیتی در افرادی که به خودکشی فکر میکنند تکرار میشود؟ توضیح داد: احتمال اقدام به خودکشی در افرادی که شخصیتهای ضعیفتری دارند، بیشتر است؛ بهویژه آندسته از افرادی که ازنظر هیجانی، سطح تابآوری پایینی دارند و ازنظر شناختی نیز توانایی حل مسئله مناسبی ندارند یا مهارتهای لازم برای مسئلهگشایی را کسب نکردهاند.
عرفانی افزود: همچنین خودکشی در افرادی که خلق افسرده دارند، به میزان بیشتری مشاهده میشود.
* آیا میل به خودکشی همیشه به معنای میل واقعی به مرگ و مردن است؟
وی در پاسخ به پرسش دیگری با این مضمون که آیا میل به خودکشی همیشه به معنای میل واقعی به مرگ و مردن است یا میتواند نوعی فریاد کمک باشد؟ اظهار کرد: رفتار خودکشی، همانگونه که پیشتر اشاره شد، رفتاری است با قصد آسیب رساندن به خود بهنحوی که منجر به مرگ شده و به پایان دادن زندگی بینجامد.
دانشیار دانشگاه پیام نور تصریح کرد: البته این رفتار باید از «افکار خودکشی» متمایز شود؛ زیرا ممکن است فردی افکار خودکشی داشته باشد، اما الزاماً دست به اقدام نزند. هرچند معمولاً افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، پیشتر دارای افکار خودکشی بودهاند.
عرفانی افزود: بهترین پیشبینیکننده رفتار خودکشی، داشتن سابقه اقدام به خودکشی و نیز بیان افکار خودکشی است.
وی در ادامه گفت: بنابراین در یک جمعبندی میتوان گفت که در رفتار خودکشی، انگیزه کمکطلبی دیده نمیشود؛ چراکه هدف اصلی این رفتار، پایان دادن به زندگی است.
عرفانی افزود: اتفاقاً افرادی که از خودکشی نجات پیدا میکنند، نخستین سؤالی که مطرح میکنند این است که چرا اجازه ندادند آنها بمیرند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اما افرادی که دارای افکار خودکشی هستند و آن را بیان میکنند، ممکن است درواقع از این طریق به دنبال یاری باشند؛ بنابراین هرگونه بیان افکار خودکشی را باید جدی گرفت و بستر لازم برای مداخلات روانشناختی را فراهم کرد.
* نقش طرد عاطفی و تجربه شکست در بروز خودکشی
وی سپس در پاسخ به این پرسش که «طرد عاطفی یا تجربه شکست شدید تا چه اندازه در شکلگیری تمایلات خودکشی مؤثرند؟»، بیان کرد: طرد عاطفی، بهویژه از سوی شریک عشقی و همچنین تجربه شکست، بهویژه در حوزههایی چون تحصیل، اشتغال یا روابط زناشویی، میتواند بهعنوان یک بحران روانشناختی تلقی شود که با سطح زیادی از استرس همراه است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر فرد در چنین موقعیتهایی از سطح تابآوری لازم برخوردار نباشد و همچنین فاقد مهارتهای حل مسئله بوده یا حمایت اجتماعی لازم از سوی اطرافیان را دریافت نکند و در برابر فشار روانی، خود را تنها و ناتوان احساس کند، ممکن است درنهایت اقدام به خودکشی کند.
* تابآوری روانی چیست و چگونه میتوان آن را تقویت کرد؟
عرفانی در پاسخ به پرسش دیگری با این مضمون که «تابآوری روانی چیست و چگونه میتوان آن را بهویژه در میان جوانان تقویت کرد؟»، اظهار کرد: تابآوری روانی یک ویژگی شخصیتی است که در جریان تجارب مختلف زندگی شکل میگیرد؛ افرادی که در طول زندگی با شرایط سخت و ناگوار مواجه بوده و در برابر آنها ایستادگی کردهاند، معمولاً از سطح بیشتری از تابآوری برخوردارند.
وی افزود: برعکس، افرادی که در محیطی راحت و بدون چالش رشد یافتهاند و بهاصطلاح «نازپرورده» بزرگ شدهاند، معمولاً سطح تابآوری پایینتری دارند.
دانشیار دانشگاه پیام نور تأکید کرد: برای تقویت تابآوری، بهویژه در جوانان، باید آموزشهای لازم ارائه شود و تمرینهای کافی در این زمینه انجام گیرد؛ والدین نیز نقش بسیار مهمی دارند و لازم است از سبک فرزندپروری مناسبی استفاده کنند که به رشد شخصیت کودک کمک کند.
عرفانی در ادامه گفت: اگر کودک در محیطی تربیت شود که بتواند با ناکامیها روبهرو شود، صبوری پیشه کند و با واقعیتهای زندگی آشنا باشد، در بزرگسالی از تابآوری بیشتری برخوردار خواهد بود و بهتر میتواند در برابر مشکلات مقاومت کند.
* نقش خانواده، جامعه و نهادهای اجتماعی در پیشگیری از خودکشی
وی در پاسخ به این پرسش که «خانوادهها و جامعه چگونه میتوانند در پیشگیری از خودکشی نقش مؤثری ایفا کنند؟»، ابراز کرد: خانوادهها، بهویژه والدین با بهرهمندی از اطلاعات علمی و بهکارگیری سبک فرزندپروری متعادل و صحیح، میتوانند با تربیت فرزندانی دارای رشد شخصیتی سالم، نقش مؤثری در پیشگیری از خودکشی داشته باشند.
دانشیار دانشگاه پیام نور ادامه داد: در سطح کلان نیز جامعه میتواند از طریق تقویت فرهنگ سختکوشی، ایستادگی و مقاومت از یکسو و همچنین فراهم کردن زمینههای پاسخگویی به نیازهای اساسی افراد از سوی دیگر، در کاهش رفتارهای پُرخطر مانند خودکشی، نقش ایفا کند.
عرفانی با تأکید بر جایگاه کلیدی نهادهای اجتماعی، افزود: در این میان، نقش نهادهایی همچون آموزشوپرورش، دانشگاهها، صداوسیما، مطبوعات و رسانههای اجتماعی، همچنین مساجد و کانونهای فرهنگی، پُررنگتر از سایر بخشها است. این نهادها میتوانند با ارائه آموزشهای علمی و مهارتی به کودکان، نوجوانان و جوانان، سهم بزرگی در پیشگیری از خودکشی ایفا کنند.
وی به یکی از طرحهای جاری اشاره کرد و گفت: برای مثال، اجرای طرح «بتا» با عنوان «بپرس، ترغیب کن و ارجاع بده» در کشور ما درحال انجام است؛ در این طرح هر شهروند بهعنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی خود، اگر از افکار خودکشی در فردی مطلع شود، باید آن فرد را برای دریافت خدمات روانشناسی ترغیب کند. چنانچه ترغیب فرد مؤثر واقع نشود، لازم است او را به مراکز تخصصی ارائهدهنده خدمات روانشناختی ارجاع دهد.
* امروزه پیشگیری از خودکشی، یک مسئولیت اجتماعی همگانی است
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود تصریح کرد: پیشگیری از خودکشی، دیگر صرفاً وظیفه روانشناسان یا پزشکان نیست، بلکه امروزه بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی همگانی در جامعه ما تلقی میشود.
* پیشگیری از خودکشی؛ مسئولیتی اجتماعی و نیازمند همبستگی همهجانبه
آنچه از گفتوگو با دکتر نصرالله عرفانی میتوان برداشت کرد، این است که خودکشی تنها یک تصمیم آنی یا پیامد یک اختلال روانی نیست؛ بلکه پدیدهای چندعاملی و پیچیده است که در بستر فقدان تابآوری، نبود حمایت اجتماعی، شکستهای عاطفی، فشارهای روانی و خلأهای فرهنگی شکل میگیرد.
پیشگیری از خودکشی نیازمند نگرشی جامع، چندلایه و مشارکتمحور است. از خانوادههایی که باید فرزندانی مقاوم، آگاه و دارای مهارتهای زندگی تربیت کنند، تا نهادهای آموزشی و فرهنگی که مسئولیت تبیین، آموزش و حمایت را برعهده دارند. هر شهروند فارغ از تخصص، میتواند با آگاهی و مسئولیتپذیری، نقشی در شناسایی و حمایت از افراد در معرض خطر ایفا کند.
شاید وقت آن رسیده است که از دیدن و شنیدن آمار خودکشی صرفاً ابراز تأسف نکنیم و در جایگاه فردی، خانوادگی و اجتماعی، سهم خود را در ساختن جامعهای تابآورتر و همدلتر ادا کنیم؛ چراکه گاه یک گفتوگوی ساده، یک پرسش بهموقع یا یک ارجاع هوشمندانه، میتواند جان انسانی را نجات دهد و این کمترین اما ارزشمندترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
خودکشی پدیدهای تلخ و تکاندهنده، سالانه جان صدها هزار انسان را در سراسر جهان میگیرد و همچنان بهعنوان یکی از چالشهای جدی سلامت روان در جوامع مختلف شناخته میشود. آماری که از سوی سازمان جهانی بهداشت منتشر شده، نشان میدهد هر 40 ثانیه یک نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد؛ رقمی که بهوضوح عمق فاجعه و ضرورت پرداختن به این موضوع را یادآور میشود.
در کشور ما نیز رشد آمار خودکشی طی دو دهه گذشته نگرانیهای فراوانی را در میان متخصصان حوزه سلامت روان و جامعهشناسان برانگیخته است. ازجمله استانهایی که با چالش جدیتری در این زمینه مواجهاند، میتوان به همدان اشاره کرد؛ استانی که نرخ خودکشی در آن بین 7 تا 10 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت گزارش شده و شهر اسدآباد در صدر این آمار قرار دارد.
در چنین شرایطی، پرسشهای اساسی پیرامون علل، نشانهها، ویژگیهای روانشناختی افراد در معرض خطر و راهکارهای پیشگیری، اهمیتی دوچندان مییابد. آیا هر فردی که دست به خودکشی میزند، الزاماً دچار اختلال روانی است؟ طرد عاطفی و شکستهای تحصیلی یا شغلی چه نقشی در ایجاد چنین تصمیمی دارند؟ جامعه، خانواده و نهادهای مسئول چگونه میتوانند از این بحران پیشگیری کنند؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها، به سراغ دکتر نصرالله عرفانی، دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور همدان رفتیم. او در این گفتوگو ضمن تحلیل روانشناختی مسئله خودکشی، از عوامل پنهان و گاه نادیدهگرفتهشدهای سخن میگوید که در شکلگیری این پدیده نقش دارند و درعینحال بر نقش مؤثر خانواده، نظام آموزشی، رسانهها و مسئولیت اجتماعی شهروندان در پیشگیری از خودکشی تأکید میکند.
* هر 40 ثانیه یک نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: متأسفانه سالانه بیش از 800 هزار نفر در جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند؛ این به آن معنا است که بهطور متوسط هر 40 ثانیه یک نفر بهدلیل خودکشی فوت میکند.
نصرالله عرفانی افزود: این درحالی است که در برابر هر یک مورد خودکشی منجر به مرگ، حدود 20 مورد اقدام به خودکشی گزارش میشود.
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور سپس با اشاره به آمارهای جهانی، تأکید کرد: خودکشی دومین عامل مرگومیر در میان جوانان 15 تا 29 سال بهشمار میرود؛ اهمیت این موضوع به حدی است که سازمان جهانی بهداشت در سال 2019 شعار سال را «پیشگیری از خودکشی» تعیین کرد.
عرفانی ادامه داد: اگرچه خودکشی با اختلالات روانشناختی مانند افسردگی و مصرف مواد مخدر یا الکل مرتبط است، اما مهمترین عواملی که در بروز آن نقش دارند، شامل تجربه از دست دادن یک عزیز، شیء یا موقعیت مهم در زندگی، احساس تنهایی، وجود تبعیض، قطع روابط عاطفی، طرد شدن، مشکلات مالی، درد و بیماریهای جسمی، خشونت، سوء استفاده و درگیریها هستند.
وی با اشاره به اقدامات جهانی در این حوزه، یادآور شد: سازمان جهانی بهداشت کشورهای عضو را موظف کرده بود تا از سال 2013 تا 2030، آمار خودکشی را تا یکسوم کاهش دهند؛ بااینحال آمار خودکشی در ایران از سال 1384 تا 1400 متأسفانه دو برابر شده است.
این استاد دانشگاه افزود: همدان در زمینه خودکشی در دسته دوم استانهای کشور قرار دارد؛ بهطوری که آمار خودکشی در این استان بین 7 تا 10 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت گزارش شده است.
عرفانی خاطرنشان کرد: در استان همدان نیز بیشترین موارد خودکشی در شهر اسدآباد به ثبت میرسد؛ از همین رو، پیشگیری از خودکشی نهتنها یک ضرورت انسانی، ملی و منطقهای بهشمار میرود، بلکه اقدامی فردی است که نیازمند مداخلات کلان اجتماعی و اقدامات روانشناختی خُرد در سطح فردی است.
* تعریف روانشناختی خودکشی
وی در پاسخ به این پرسش که «خودکشی از منظر روانشناسی چگونه تعریف میشود و آیا همواره ناشی از اختلال روانی است؟»، گفت: نسخه تجدیدنظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR) که در سال 2013 توسط انجمن روانپزشکان آمریکا منتشر شده و مرجعی علمی و معتبر بهشمار میرود (در بخش سوم این کتاب و در قسمت سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرند) از خودکشی بهعنوان رفتاری یاد شده که باید در کانون توجه بالینی قرار گیرد.
دانشیار دانشگاه پیام نور افزود: بااینحال برای آنکه رفتاری بهعنوان «رفتار خودکشی» تشخیص داده شود، طبق معیارهای تعیینشده در همین مرجع علمی، لازم است چندین شرط مشخص داشته باشد.
عرفانی در تشریح این معیارها توضیح داد: براساس نخستین معیار، رفتار خودکشی باید عملاً در طول 24 ماه گذشته رخ داده باشد؛ طبق معیار دوم، رفتار آسیبرسان به خود نباید صرفاً با هدف رهایی از یک احساس ناخوشایند یا وضعیت خلقی خاص انجام شده باشد.
وی ادامه داد: در سومین معیار ذکر شده که رفتار خودکشی الزاماً با افکار خودکشی یا تهیه ابزار خودکشی، هممعنا نیست؛ در معیار چهارم تأکید شده که رفتار خودکشی نباید در وضعیت دلیریوم یا گیجی رخ داده باشد و درنهایت در پنجمین معیار آمده که خودکشی نباید با اهداف سیاسی صورت گرفته باشد.
دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور در جمعبندی این بخش خاطرنشان کرد: بنابراین میتوان گفت خودکشی از دیدگاه روانشناسی یک اختلال رفتاری است که با قصد مرگ انجام میشود و خود بهعنوان یک اختلال در مجموعه اختلالات روانی طبقهبندی شده است.
* ویژگیهای مشترک ذهنی در افراد دارای گرایش به خودکشی چیست؟
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که کدام الگوی ذهنی یا شخصیتی در افرادی که به خودکشی فکر میکنند تکرار میشود؟ توضیح داد: احتمال اقدام به خودکشی در افرادی که شخصیتهای ضعیفتری دارند، بیشتر است؛ بهویژه آندسته از افرادی که ازنظر هیجانی، سطح تابآوری پایینی دارند و ازنظر شناختی نیز توانایی حل مسئله مناسبی ندارند یا مهارتهای لازم برای مسئلهگشایی را کسب نکردهاند.
عرفانی افزود: همچنین خودکشی در افرادی که خلق افسرده دارند، به میزان بیشتری مشاهده میشود.
* آیا میل به خودکشی همیشه به معنای میل واقعی به مرگ و مردن است؟
وی در پاسخ به پرسش دیگری با این مضمون که آیا میل به خودکشی همیشه به معنای میل واقعی به مرگ و مردن است یا میتواند نوعی فریاد کمک باشد؟ اظهار کرد: رفتار خودکشی، همانگونه که پیشتر اشاره شد، رفتاری است با قصد آسیب رساندن به خود بهنحوی که منجر به مرگ شده و به پایان دادن زندگی بینجامد.
دانشیار دانشگاه پیام نور تصریح کرد: البته این رفتار باید از «افکار خودکشی» متمایز شود؛ زیرا ممکن است فردی افکار خودکشی داشته باشد، اما الزاماً دست به اقدام نزند. هرچند معمولاً افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، پیشتر دارای افکار خودکشی بودهاند.
عرفانی افزود: بهترین پیشبینیکننده رفتار خودکشی، داشتن سابقه اقدام به خودکشی و نیز بیان افکار خودکشی است.
وی در ادامه گفت: بنابراین در یک جمعبندی میتوان گفت که در رفتار خودکشی، انگیزه کمکطلبی دیده نمیشود؛ چراکه هدف اصلی این رفتار، پایان دادن به زندگی است.
عرفانی افزود: اتفاقاً افرادی که از خودکشی نجات پیدا میکنند، نخستین سؤالی که مطرح میکنند این است که چرا اجازه ندادند آنها بمیرند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اما افرادی که دارای افکار خودکشی هستند و آن را بیان میکنند، ممکن است درواقع از این طریق به دنبال یاری باشند؛ بنابراین هرگونه بیان افکار خودکشی را باید جدی گرفت و بستر لازم برای مداخلات روانشناختی را فراهم کرد.
* نقش طرد عاطفی و تجربه شکست در بروز خودکشی
وی سپس در پاسخ به این پرسش که «طرد عاطفی یا تجربه شکست شدید تا چه اندازه در شکلگیری تمایلات خودکشی مؤثرند؟»، بیان کرد: طرد عاطفی، بهویژه از سوی شریک عشقی و همچنین تجربه شکست، بهویژه در حوزههایی چون تحصیل، اشتغال یا روابط زناشویی، میتواند بهعنوان یک بحران روانشناختی تلقی شود که با سطح زیادی از استرس همراه است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر فرد در چنین موقعیتهایی از سطح تابآوری لازم برخوردار نباشد و همچنین فاقد مهارتهای حل مسئله بوده یا حمایت اجتماعی لازم از سوی اطرافیان را دریافت نکند و در برابر فشار روانی، خود را تنها و ناتوان احساس کند، ممکن است درنهایت اقدام به خودکشی کند.
* تابآوری روانی چیست و چگونه میتوان آن را تقویت کرد؟
عرفانی در پاسخ به پرسش دیگری با این مضمون که «تابآوری روانی چیست و چگونه میتوان آن را بهویژه در میان جوانان تقویت کرد؟»، اظهار کرد: تابآوری روانی یک ویژگی شخصیتی است که در جریان تجارب مختلف زندگی شکل میگیرد؛ افرادی که در طول زندگی با شرایط سخت و ناگوار مواجه بوده و در برابر آنها ایستادگی کردهاند، معمولاً از سطح بیشتری از تابآوری برخوردارند.
وی افزود: برعکس، افرادی که در محیطی راحت و بدون چالش رشد یافتهاند و بهاصطلاح «نازپرورده» بزرگ شدهاند، معمولاً سطح تابآوری پایینتری دارند.
دانشیار دانشگاه پیام نور تأکید کرد: برای تقویت تابآوری، بهویژه در جوانان، باید آموزشهای لازم ارائه شود و تمرینهای کافی در این زمینه انجام گیرد؛ والدین نیز نقش بسیار مهمی دارند و لازم است از سبک فرزندپروری مناسبی استفاده کنند که به رشد شخصیت کودک کمک کند.
عرفانی در ادامه گفت: اگر کودک در محیطی تربیت شود که بتواند با ناکامیها روبهرو شود، صبوری پیشه کند و با واقعیتهای زندگی آشنا باشد، در بزرگسالی از تابآوری بیشتری برخوردار خواهد بود و بهتر میتواند در برابر مشکلات مقاومت کند.
* نقش خانواده، جامعه و نهادهای اجتماعی در پیشگیری از خودکشی
وی در پاسخ به این پرسش که «خانوادهها و جامعه چگونه میتوانند در پیشگیری از خودکشی نقش مؤثری ایفا کنند؟»، ابراز کرد: خانوادهها، بهویژه والدین با بهرهمندی از اطلاعات علمی و بهکارگیری سبک فرزندپروری متعادل و صحیح، میتوانند با تربیت فرزندانی دارای رشد شخصیتی سالم، نقش مؤثری در پیشگیری از خودکشی داشته باشند.
دانشیار دانشگاه پیام نور ادامه داد: در سطح کلان نیز جامعه میتواند از طریق تقویت فرهنگ سختکوشی، ایستادگی و مقاومت از یکسو و همچنین فراهم کردن زمینههای پاسخگویی به نیازهای اساسی افراد از سوی دیگر، در کاهش رفتارهای پُرخطر مانند خودکشی، نقش ایفا کند.
عرفانی با تأکید بر جایگاه کلیدی نهادهای اجتماعی، افزود: در این میان، نقش نهادهایی همچون آموزشوپرورش، دانشگاهها، صداوسیما، مطبوعات و رسانههای اجتماعی، همچنین مساجد و کانونهای فرهنگی، پُررنگتر از سایر بخشها است. این نهادها میتوانند با ارائه آموزشهای علمی و مهارتی به کودکان، نوجوانان و جوانان، سهم بزرگی در پیشگیری از خودکشی ایفا کنند.
وی به یکی از طرحهای جاری اشاره کرد و گفت: برای مثال، اجرای طرح «بتا» با عنوان «بپرس، ترغیب کن و ارجاع بده» در کشور ما درحال انجام است؛ در این طرح هر شهروند بهعنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی خود، اگر از افکار خودکشی در فردی مطلع شود، باید آن فرد را برای دریافت خدمات روانشناسی ترغیب کند. چنانچه ترغیب فرد مؤثر واقع نشود، لازم است او را به مراکز تخصصی ارائهدهنده خدمات روانشناختی ارجاع دهد.
* امروزه پیشگیری از خودکشی، یک مسئولیت اجتماعی همگانی است
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود تصریح کرد: پیشگیری از خودکشی، دیگر صرفاً وظیفه روانشناسان یا پزشکان نیست، بلکه امروزه بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی همگانی در جامعه ما تلقی میشود.
* پیشگیری از خودکشی؛ مسئولیتی اجتماعی و نیازمند همبستگی همهجانبه
آنچه از گفتوگو با دکتر نصرالله عرفانی میتوان برداشت کرد، این است که خودکشی تنها یک تصمیم آنی یا پیامد یک اختلال روانی نیست؛ بلکه پدیدهای چندعاملی و پیچیده است که در بستر فقدان تابآوری، نبود حمایت اجتماعی، شکستهای عاطفی، فشارهای روانی و خلأهای فرهنگی شکل میگیرد.
پیشگیری از خودکشی نیازمند نگرشی جامع، چندلایه و مشارکتمحور است. از خانوادههایی که باید فرزندانی مقاوم، آگاه و دارای مهارتهای زندگی تربیت کنند، تا نهادهای آموزشی و فرهنگی که مسئولیت تبیین، آموزش و حمایت را برعهده دارند. هر شهروند فارغ از تخصص، میتواند با آگاهی و مسئولیتپذیری، نقشی در شناسایی و حمایت از افراد در معرض خطر ایفا کند.
شاید وقت آن رسیده است که از دیدن و شنیدن آمار خودکشی صرفاً ابراز تأسف نکنیم و در جایگاه فردی، خانوادگی و اجتماعی، سهم خود را در ساختن جامعهای تابآورتر و همدلتر ادا کنیم؛ چراکه گاه یک گفتوگوی ساده، یک پرسش بهموقع یا یک ارجاع هوشمندانه، میتواند جان انسانی را نجات دهد و این کمترین اما ارزشمندترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.