حقوق بشر برای دولتمردان آمریکایی ابزاری سیاسی است، نه یک ارزش واقعی
موضوع حقوق بشر در سیاست خارجی ایالات متحده همواره محل مناقشه و تردید بوده است. آمریکا در جایگاه یک قدرت جهانی، سالهاست خود را مدافع حقوق بشر معرفی کرده و کوشیده با این شعار، موقعیت سیاسی و بینالمللی خود را تثبیت کند. با این حال، بررسی عملکرد واقعی این کشور در عرصههای گوناگون، از جنگهای ویتنام و عراق گرفته تا حمایت آشکار از رژیمهای ناقض حقوق بشر در غرب آسیا، بارها و بارها اتهام استانداردهای دوگانه را متوجه واشنگتن کرده است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ایالات متحده از مفهوم حقوق بشر بهعنوان ابزاری سیاسی بهره میبرد؛ ابزاری که در مواجهه با دولتهای مستقل و مخالف سیاستهای هژمونیک آمریکا، به ابزاری برای فشار و تحریم تبدیل میشود، اما در برابر نقض گستردهترین حقوق انسانی توسط متحدان راهبردیاش، معمولاً با سکوت و حتی حمایت همراه است. رسانههای بزرگ و پرنفوذ آمریکایی نیز که زیر سلطه جریانهای قدرتمند اقتصادی و سیاسی قرار دارند، در این روند نقش تأثیرگذاری ایفا کرده و بیشتر بهعنوان بازوی تبلیغاتی نظام سرمایهداری عمل میکنند.
در چنین فضایی، تحلیل این موضوع که واقعاً حقوق بشر در نگاه سیاستمداران و نهادهای تصمیمگیر ایالات متحده چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه میتواند با شعارهای رسمی این کشور همخوان باشد، اهمیتی دوچندان مییابد.
در همین راستا، در گفتوگویی اختصاصی با پژوهشگر و کارشناس ارشد مسائل سیاسی، به واکاوی ابعاد این موضوع پرداخته و تلاش کردهایم به پرسشهایی درباره ماهیت واقعی سیاستهای حقوق بشری آمریکا، نقش رسانههای وابسته به ساختار قدرت در بازتولید این سیاستها و همچنین دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به این مقوله پاسخ دهیم.
آنچه میخوانید ماحصل این گفتوگو است:
اصلاً چیزی به نام حقوق بشر برای دولتمردان آمریکایی مطرح نیست
دکتر سیفالرضا شهابی، در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه «اصلاً چیزی به نام حقوق بشر برای دولتمردان اروپایی و آمریکایی مطرح نیست»، تصریح کرد: حقوق بشر صرفاً ابزاری است که این کشورها برای فشار بر کشورهای جهان سوم و کشورهای مستقل بهکار میبرند.
وی افزود: اگر به تاریخ اروپا در جنگ جهانی اول و دوم نگاه کنید، میبینید که این دولتهای اروپایی چگونه به جان هم افتادند و هیچ احترامی برای مردم قائل نبودند. آمریکا که جای خود دارد؛ اروپاییها با وجود ادعاهای گسترده درباره حقوق بشر، در عمل هیچ جایگاهی برای آن قائل نیستند و آمریکا هم بهعنوان یک کشور کابویصفت و گاوچران، اساساً این مفاهیم را جدی نمیگیرد.
کارشناس ارشد مسائل سیاسی با اشاره به تفکر روشنفکران اروپایی گفت: ممکن است در میان روشنفکران اروپایی افرادی باشند که به حقوق بشر باور داشته باشند، اما در سطح مردم آمریکا، بخش بسیار اندکی به این مقوله اهمیت میدهند. حتی در میان دموکراتها که شعار دفاع از حقوق بشر بیشتری نسبت به جمهوریخواهان سر میدهند، اعتقاد واقعی به این موضوع وجود ندارد.
شهابی در توضیحی تفصیلی افزود: در حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به فلسطین شمار زیادی از شهدا در زمان ریاستجمهوری بایدن، رئیسجمهور دموکرات، جان خود را از دست دادند؛ اما کوچکترین دفاعی از حقوق بشر در برابر کشتار بیرحمانه اسرائیل صورت نگرفت و همه این اقدامات بهعنوان دفاع از خود توجیه شد. حتی کودکی دوماهه را کشتند و باز هم دفاع از خود نامیدند؛ یک زن بیمار در بیمارستان را هدف قرار دادند و دفاع از خود دانستند؛ سالمندی را که در آسایشگاه بود و قدرت حرکت نداشت کشتند و دفاع از خود معرفی کردند. در حالی که دفاع از خود زمانی معنا دارد که دو نیروی نظامی در برابر یکدیگر قرار گیرند. اینها در چنین مواردی اصول حقوق بشر را بهطور کامل فراموش میکنند و صرفاً شعار دفاع از خود سر میدهند.
وی تأکید کرد: اصلاً در میان دولتمردان آمریکا ـ حتی دموکراتهایی که ادعای بیشتری درباره حقوق بشر دارند ـ جایگاهی به نام حقوق بشر وجود ندارد. اگر بخواهم در میان رؤسای جمهور آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم کسی را نام ببرم که اندکی به حقوق بشر توجه داشت، شاید بتوانم به جیمی کارتر اشاره کنم که بهدلیل حضور وزیر خارجهای که کمی به این مسائل اعتقاد داشت، قدری به آن پرداخت اما در کل، هیچیک از احزاب یا سیاستمداران آمریکا به حقوق بشر باور ندارند و اکثریت مردم این کشور هم چنین دیدگاهی ندارند.
وی ادامه داد: بهندرت ممکن است روشنفکران یا رهبران دینی و اجتماعی در آمریکا نسبت به حقوق بشر توجهی نشان دهند، ولی اکثریت قاطع جامعه آمریکایی اصولاً به این موضوع اهمیت نمیدهند.
این مؤلف شناخته شده در پاسخ به این پرسش که برای همین، سیاست حقوق بشری آمریکا را متهم به استانداردهای دوگانه میکنند؟ گفت: این استاندارد دوگانه دقیقاً بهدلیل استفاده ابزاری از حقوق بشر است؛ یعنی در برابر کشورهای ضعیف، کشورهایی که در برابر منافع آمریکا میایستند یا کشورهای مستقل، حقوق بشر بهعنوان ابزار فشار و سرکوب مطرح میشود، اما اگر همین نقض حقوق بشر در کشورهای وابسته به آمریکا رخ بدهد، هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
برای نظام سرمایهداری آمریکا، تنها دلار اهمیت دارد
شهابی سپس با اشاره به قتل جمال خاشقچی (روزنامهنگار عرب) در کنسولگری عربستان در ترکیه افزود: وقتی آن اتفاق وحشتناک رخ داد و یک فرد را تکهتکه کردند دولت دمکرات آمریکا برای خالی نبودن عریضه اعتراضی نیمبند کرد، اما دولت ترامپ هیچ اعتراضی نکرد. ترامپ برای فروش تسلیحات و جنگافزارها و گرفتن چند میلیارد دلار به آن کشور سفر کرد، اگر دولتمردان عربستان حاضر نمیشدند پتر و دلارها را برای خرید تسلیحات آمریکایی هزینه کنند بیوقفه حقوق بشر را روی میز میگذاشتند! برای این دولتها فقط پول مهم است و چیزی به نام حقوق بشر ارزش ندارد.
وی در تشریح تفاوت نگاه آمریکا به حقوق بشر داخلی و خارجی اظهار کرد: این دو در نگاه سیاستمداران و تصمیمگیران آنها هیچ تفاوتی ندارد. حتی اگر در داخل آمریکا هم افرادی پیدا شوند که طرفدار نظامهای مستقل باشند، دولت آمریکا با آنها مقابله و سرکوب میکند.
تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی اضافه کرد: آمریکاییهای سفیدپوست اروپاییتبار ممکن است در ظاهر ژست خوبی بگیرند، اما در باطن دل خوشی از این موضوعات ندارند. اساساً بیشتر مهاجرانی که جمهوری آمریکا را تشکیل دادهاند، از ریشه همان مهاجران اروپایی هستند که نگاهشان به حقوق بشر سطحی است.
شهابی سپس به نقش رسانههای بزرگ آمریکایی در این میان اشاره کرد و متذکر شد: این رسانهها در اختیار شرکتهای عظیم سرمایهداری هستند و همگی در پی منافع مادی خودشان حرکت میکنند. آنها علاقه چندانی به مبحث واقعی حقوق بشر ندارند؛ حالا برای خالی نبودن عریضه، گاهی مقالهای درباره حقوق بشر منتشر میکنند، اما در اصل همان دستگاه تبلیغاتی و بلندگوی نظام سرمایهداری آمریکا هستند.
وی نقض حقوق بشر در آمریکا را امری آشکار خواند و گفت: آفتاب آمد دلیل آفتاب. شما هر گوشه این نظام را نگاه کنید میبینید که بویی از حقوق بشر در آن وجود ندارد. در ویتنام نگاه کنید، همان عکسهایی که وجود دارد و نشان میدهد چگونه مردم ویتنام را میکشتند و حتی برای کشتن آنها جایزه تعیین کرده بودند. اینها همه در مطبوعات جهان همان زمان منتشر شد و افراد زیادی آن را دیدهاند.
کارشناس ارشد مسائل سیاسی ادامه داد: متأسفانه نظام غربی از نظر علمی هر چقدر هم که پیشرفت کرده باشد، از نظر انسانی و اخلاقی هیچگونه پیشرفتی نداشته. همان نسلی هستند که هزاران سال پیش بر جوامع خود حاکم بودند و همان طرز فکر و رفتار را ادامه میدهند. البته ظاهر خود را بسیار زیبا آرایش و بزک میکنند، اما در باطن چیزی جز کشتار، بیرحمی، جنایت و انواع خشونت در آنها وجود ندارد.
شهابی در پاسخ به واکنش نهادهای بینالمللی نسبت به عملکرد آمریکا در زمینه نقض حقوق بشر نیز بیان کرد: همین قدرتهای غربی هستند که بر نهادهای بینالمللی تسلط دارند و کاری نمیکنند. در نهایت نتیجه مشخص است. آنها اهداف همین نظام سرمایهداری را دنبال میکنند و حافظ منافعشان هستند.
وی در تشریح نگاه جمهوری اسلامی ایران به مفهوم «حقوق بشر آمریکایی» نیز گفت: همه انسانها دارای حقوقی هستند که در هر نظام و حکومتی باید به آنها احترام گذاشته شود. هر کشوری که بتواند این حقوق را رعایت کند، برگ برنده در دنیا خواهد داشت و هر کشوری که نتواند رعایت کند، بازنده است.
ابزارزدگی حقوق بشر؛ چالش اصلی سیاستهای آمریکایی
آنچه از این گفتوگو و نیز تجربههای تاریخی بهروشنی برمیآید، این است که ایالات متحده در طول دهههای گذشته همواره تلاش کرده از ادبیات حقوق بشری بهعنوان ابزاری برای تثبیت قدرت خود در نظام بینالملل بهره ببرد. چهرهای که این کشور از خود بهعنوان «پاسدار حقوق بشر» به جهان عرضه کرده، در واقع بخشی از سازوکار مشروعیتبخشی به سیاستهای توسعهطلبانه و بعضاً مداخلهگرایانه آن بهشمار میآید.
رفتارهای متناقض در قبال تحولات خاورمیانه و سکوت معنادار در برابر نقض گسترده حقوق ملتهای تحت ستم، ازجمله فلسطینیان، نشان میدهد که معیارهای واشنگتن در زمینه حقوق بشر نهتنها شفاف و جهانشمول نیست، بلکه وابسته به منافع اقتصادی و سیاسی این کشور تعریف میشود. افزون بر آن، سازوکار رسانهای پیچیده و پرقدرتی که در ایالات متحده فعالیت دارد، با تولید روایتهای یکسویه و سانسور واقعیات تلخ، سهم مهمی در استمرار این دوگانگی ایفا میکند.
واقعیت این است که تا زمانی که معیارهای حقوق بشر به ابزاری سیاسی برای تحمیل اراده قدرتهای بزرگ تبدیل شود، دستیابی به صلح، عدالت و احترام واقعی به کرامت انسانها در سطح جهان دشوار خواهد بود. بررسی تجربههای گذشته و حال ثابت میکند که تحقق حقوق بشر بهعنوان یک ارزش جهانی، نیازمند ارادهای مستقل از بازیهای قدرت و رقابتهای استعماری است؛ امری که متأسفانه هنوز در بخش بزرگی از سیاست بینالمللی تحقق پیدا نکرده است.