گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:95247
پژوهشگر و نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان مطرح کرد:

نقطه قوت ادبیات کودک و نوجوان درک مخاطب و نقطه ضعف، محدودیت موضوعی

باید از مواضع بزرگسالانه‌ خود کوتاه آمده و با زبان این گروه سنی آشتی کنیم
نقطه قوت ادبیات کودک و نوجوان درک مخاطب و نقطه ضعف، محدودیت موضوعی

ادبیات کودک و نوجوان در ایران، حوزه‌ای است که طی چند دهه گذشته با چالش‌ها و فرصت‌های فراوانی روبه‌رو بوده است. اهمیت این حوزه از آن جهت بوده که تأثیر مستقیمی بر رشد فکری، فرهنگی و هویتی نسل‌های آینده دارد و نقش مؤثری در شکل‌دهی به نگاه کودکان و نوجوانان نسبت به جهان پیرامونشان ایفا می‌کند؛ بااین‌حال مسائل متعددی ازجمله نحوه بازنمایی ارزش‌های بومی، کیفیت زبان و نثر، تناسب محتوای تولیدات با نیازهای واقعی مخاطبان و همچنین تأثیر نهادهای سیاست‌گذار، این عرصه را پیچیده و گاه دغدغه‌ساز کرده است.

در این میان ناصر شیری‌زاده به‌عنوان ناشر، پژوهشگر و نویسنده برجسته در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، سال‌ها است بر موضوعاتی همچون بومی‌سازی ادبیات کودک، نقد تولیدات ادبی و بررسی عناصر فرهنگی و روانشناختی در این حوزه تمرکز دارد. او که چندین کتاب تخصصی ازجمله «الفبای فانتزی ایرانی» و «فانتزی در افسانه‌های عامیانه ایرانی» را منتشر کرده، با تحلیل دقیق نهادهای فرهنگی و سیاست‌گذاری‌های مرتبط، نقش مهمی در تبیین چالش‌ها و فرصت‌های ادبیات کودک و نوجوان ایران ایفا کرده است. تلاش‌های شیری‌زاده به‌ویژه در جهت کاهش پدیده تقلید و تقویت هویت فرهنگی و زبانی آثار کودک و نوجوان، او را به یکی از چهره‌های شناخته‌شده و تأثیرگذار در این عرصه تبدیل کرده است.

حال برای بررسی دقیق‌تر وضعیت ادبیات کودک و نوجوان ایران و شناخت نقاط قوت و ضعف آن، به سراغ او رفته‌ایم تا دیدگاه‌هایش را در گفت‌وگو با ما بخوانید:

این پژوهشگر و نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ابتدای گفت‌وگو با اشاره به روند تطور ادبیات کودک و نوجوان در ایران، اظهار کرد: در نگاهی کلی می‌توان گفت مسیر ادبیات کودک و نوجوان در ایران، راهی مشابه کشورهای غربی بوده است؛ به بیانی دیگر، سیر تطور آن عموماً با تولیدات متمرکز بر محتوای اخلاقی و دینی آغاز شده و به مرور زمان می‌کوشد خود را با دغدغه‌های مخاطبان همسو کند.

ناصر شیری‌زاده در ادامه درک نیازها و علایق کودکان و نوجوانان را نقطه‌ قوت تولیدات محتوایی امروز برشمرد و گفت: مسئله‌ درک مخاطب (صرف‌ نظر از میزان موفقیت)، نقطه‌ قوت محتوای ادبیات کودک و نوجوان امروز است.

این پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان همچنین با انتقاد از محدودیت‌های موضوعی در این حوزه، توضیح داد: ضعف آن را می‌توان در محدودیت موضوعی پیرامون طرح مسائل روانشناختی و تجربیات زیستی و جنسی مخاطبان دانست، موضوع اخیر خصوصاً در رمان‌های نوجوان، بیشتر مشهود است؛ چراکه سیاست‌های فرهنگی و غیره، امکان طرح برخی موضوعات جدید را از نویسندگان سلب می‌کند.

شیری‌زاده هشدار داد که این کاستی‌ها می‌تواند سبب گرایش نسل جدید به تولیدات فرهنگی دیگر کشورها شود و متذکر شد: با ادامه این روند مخاطبان ممکن است برخی محصولات فرهنگی را غیر واقعی و غیر ملموس تلقی کنند و به سوی آثار غربی و شرقی متمایل شوند.

نگاه قیم‌مآبانه مانع پاسخگویی ادبیات کودک به نیاز واقعی نسل جدید است

وی در ادامه گفت‌وگو درباره میزان تناسب محتوای آثار تولیدشده با نیازهای واقعی کودکان امروز اظهار کرد: یکی از بزرگ‌ترین معضلات در سطح جهان، سیطره‌ نگاه بزرگسالان بوده است. به همین منظور نظریه‌پردازان غربی به‌کرات در آثار خویش این مهم را یادآور شده و به یاری رشته‌هایی همچون روانشناسی و علوم تربیتی، کوشیده‌اند نگاه قیم‌مآبانه را تعدیل کنند. تنها درصورتی می‌توان به همسویی محصولات ادبیات کودک و نوجوان با نیازهای مخاطبان امیدوار بود که خود را به جهان ذهنی و روانی آنان نزدیک کنیم.

این نویسنده با اشاره به کاستی‌های موجود در درک نیازهای کودکان، ادامه داد: یکی از اساسی‌ترین کاستی‌ها، درک نادرست و خوشبینانه تولیدات است؛ معمولاً گروهی از صاحب‌نظران (عموماً غیر متخصص) عادت دارند همه‌چیز را عاری از اشکال ببینند! بنابراین ممکن است از نگاه آنان محتوای آثار کاملاً مناسب و کافی باشد.

شیری‌زاده هشدار داد که چنین رویکردی به رکود ادبیات کودک منجر خواهد شد و گفت: آغاز رکود و عقب‌ماندگی از مسیر جهانی، همین نقطه است؛ یعنی نشناختن نیازها یا وانمود کردن به شناخت عواطف و احساسات و نیازهای مخاطبان. گذشته از این، تهیه‌ فهرستی از نیازها و دیکته کردن آن‌ها طی سال‌های متمادی نیز آسیب بزرگی بوده است؛ زیرا تعریف کودک و نوجوان همواره درحال تغییر بوده و نیازمند تحقیقات گسترده و متمرکز است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا محتوای آثار تولیدشده متناسب با نیازهای واقعی کودکان امروز هست؟ تأکید کرد: پاسخ به این پرسش را باید مخاطبان بدهند؛ یعنی یکی از مهم‌ترین معیارها، قفسه‌ کتاب کودکان است و نه ادعاهای دانشگاهیان و سیاست‌گذاران!

سیطره کلیشه‌های وارداتی بر ادبیات کودک و نوجوان ایران مشهود است

این کارشناس کتاب کودک و نوجوان در پاسخ به پرسشی درباره توجه آثار کودک و نوجوان به ارزش‌های بومی و فرهنگی ایران اظهار کرد: یکی از دغدغه‌های اساسی و شاید تنها دغدغه‌ بنده در پژوهش‌های مربوط به ادبیات کودک و نوجوان، پاسخ به همین پرسش بوده است؛ پاسخ به این پرسش بسیار مفصل و چندبُعدی بوده، اما عجالتاً می‌توان در دو گزاره کوتاه نکاتی را یادآور شد.

شیری‌زاده در ادامه دسته‌بندی آثار را چنین توضیح داد: دسته‌ای از آثار با هدف بازآفرینی روایت‌های کهن و بر پایه‌ اساطیر ایران پدید آمده‌اند که طبیعتاً مسیری مشخص دارند، اما دسته‌ دوم آثاری هستند که عموماً ژانر فانتزی داشته و می‌خواهند تا حد امکان خود را بومی بنامند. در این آثار، توصیف شخصیت‌ها (برای مثال جادوگر، دیو و غیره) چندان نزدیک به مؤلفه‌های بومی و ایرانی نیست.

وی افزود: در کتاب‌هایی همچون الفبای فانتزی ایرانی و فانتزی در افسانه‌های عامیانه‌ ایرانی کوشیده‌ام مؤلفه‌های بومی را استخراج کرده و در اختیار نویسندگان و پژوهشگران قرار دهم؛ بااین‌حال یک نویسنده ممکن است تصمیم بگیرد در قید و بند مؤلفه‌های ‌بومی نباشد که این مهم را نمی‌توان انکار کرد، اما دغدغه اساسی آن بوده که این انتخاب چه اندازه آگاهانه است؟

این پژوهشگر ادبیات تأکید کرد: درنهایت به‌ زعم بنده سیطره‌ کلیشه‌های وارداتی نسبت به مؤلفه‌های بومی، مشهودتر است.

زبان ادبیات کودک و نوجوان باید زایا و پویا باشد

شیری‌زاده سپس درباره زبان آثار کودک و نوجوان، هماهنگی آن‌ها با فارسی معیار و نیز کیفیت نثرشان در سال‌های اخیر توضیح داد: درباره زبان، هرکس بنا به نگاه و درکی که از آن دارد، شاید پاسخی متفاوت و متناقض بدهد؛ اما اگر زبان را به‌عنوان موجودی زنده تلقی کنیم، طبیعتاً دادوستد را امری بدیهی، طبیعی و جزئی از زیست آن خواهیم دانست. گروه دیگر ممکن است با نگاهی متفاوت، تمام همت خود را صرف سره‌گرایی و محدود کردن زبان کنند!

وی در ادامه تأکید کرد: طبیعتاً از دید گروه دوم باید نگاهی بدبینانه به نثر کتاب‌های کودک و نوجوان داشته باشیم؛ اما چنین کوشش‌هایی در برابر رسانه‌ها و واژه‌ها و اصطلاحاتی که به‌سرعت درحال تولید و ورود به زبان هستند، بی‌ثمر خواهند بود.

این مؤلف شناخته‌شده با بیان اینکه تمرکز بر زبان می‌تواند در سطح پژوهشی مفید باشد، افزود: تمرکز بر زبان آثار یادشده شاید به‌عنوان پژوهش‌های دانشگاهی ارزشمند باشد، اما قابلیت دیکته کردن به نوجوان را ندارد. از سویی دیگر نمی‌توان زبان را به‌یک‌باره رها کرد؛ بنابراین می‌توان دریافت که با چه دوراهی دشواری مواجهیم.

شیری‌زاده با بیان نگاه شخصی خود، گفت: بنده نگاه گروه نخست را ترجیح داده و زبان را اساساً زایا و پویا می‌دانم؛ پس یک‌بار دیگر باید از مواضع بزرگسالانه‌ خود کوتاه آمده و با زبان این گروه سنی نیز بیشتر آشتی کنیم.

ادبیات کودک و نوجوان در خطر دور شدن از نیازهای واقعی است

وی در ادامه با اشاره به چالش‌های سیاست‌گذاری در این عرصه، تصریح کرد: پاسخ به پرسش‌های مربوط به کیفیت حمایت و آینده تولیدات ادبیات کودک و نوجوان بسیار گسترده و چندوجهی است؛ در کتاب مرگ قصه در ایران کوشیده‌ام برخی آسیب‌های بنیادی را گوشزد کنم.

این پژوهشگر و نویسنده حوزه ادبیات کودک و نوجوان در تشریح بخشی از این آسیب‌ها گفت: جو غالب دانشگاه‌ها همچنان بر متون کهن استوار بوده و روش‌های تدریس و تحلیل ادبیات کودک و نوجوان، متأثر از همان نگاه سنتی، تکراری و بی‌اثر باقی مانده است. برخی استادان همچنان این‌گونه آثار را کم‌ارزش تلقی می‌کنند و اصرار دارند بر ادبیات کهن تأکید شود، درحالی که بسیاری از گزاره‌های ادبیات کهن در جامعه امروز کاربردی ندارند.

شیری‌زاده در ادامه با بیان اینکه «تعریف کودک و نوجوان» از منظر فرهنگ رسمی همچنان مبهم و ناقص است، افزود: سیاست‌گذاران هنوز تکلیف خود را با این دو پرسش روشن نکرده‌اند؛ کودک کیست و چه کسی باید باشد؟ همین ابهام سبب می‌شود مسیر برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری پُرنوسان و متزلزل باشد و با تغییر جریان‌های سیاسی، سلایق فرهنگی نیز تغییر کند؛ خروجی این وضعیت چیزی جز آشفتگی و کج‌سلیقگی در ممیزی و تولید نیست.

وی همچنین به ناکارآمدی برخی نهادهای تخصصی اشاره کرد و توضیح داد: نهادهایی مانند خانه کتاب کودک، کانون و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با وجود بهره‌گیری از منابع مالی و انسانی، بیشتر درگیر مسائل پیش‌پاافتاده و نشست‌های بدون چشم‌انداز هستند؛ دانشگاه‌ها نیز به همین مشکل ابتلا دارند و جلسات تخصصی آن‌ها معمولاً تعارفی است و تولید نظریه را پیش نمی‌برد.

این پژوهشگر با تأکید بر ضرورت رویکرد بینارشته‌ای در تولید ادبیات کودک و نوجوان، خاطرنشان کرد: این حوزه به‌شدت نیازمند پیوند با رشته‌هایی مانند روان‌شناسی، علوم تربیتی و جامعه‌شناسی است، اما این تعامل‌ها عموماً مقطعی و بدون ارزیابی دقیق باقی مانده است؛ اگر همین روند ادامه پیدا کند، بیم آن می‌رود که ادبیات کودک و نوجوان به‌زودی در دانشگاه‌ها به گرایشی ورشکسته تبدیل شود.

شیری‌زاده در پایان سخنان خود نقش نهادهای قدرت را نیز مورد نقد قرار داد و گفت: نهادهای سیاست‌گذار ازجمله مرکز پژوهش‌های مجلس اگرچه گزارش‌هایی درباره مشکلاتی ازجمله گرایش به ترجمه و آثار وارداتی ارائه داده‌اند، اما اراده‌ای جدی برای حل این معضلات دیده نمی‌شود؛ تولیدات تلویزیونی کودک و نوجوان نیز همچنان میان شعارزدگی و تقلید از نمونه‌های خارجی سرگردان است. تا زمانی که نهادهای تصمیم‌ساز تکلیف خود را با تعریف کودک روشن نکنند، ارائه گزارش‌ها و برگزاری نشست‌ها راه به جایی نخواهند برد.

ادبیات کودک و نوجوان ایران، گرفتار بین سنت و نیازهای نوین

در خاتمه باید گفت؛ ادبیات کودک و نوجوان ایران امروز در نقطه‌ای قرار دارد که باید بین حفظ هویت فرهنگی و پاسخگویی به نیازهای واقعی مخاطبانش، تعادل برقرار کند. طی سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای بومی‌سازی محتوا و پرهیز از تقلید صرف از آثار خارجی انجام شده است، اما همچنان ضعف‌هایی مانند محدودیت در پرداختن به موضوعات روانشناختی و تجربیات زیستی کودکان و نوجوانان به چشم می‌خورد. این خلأها باعث شده بخشی از مخاطبان به سراغ آثار وارداتی بروند که گاه برای آن‌ها ملموس‌تر و مرتبط‌تر هستند.

از سوی دیگر، مسئله زبان و نثر آثار کودک و نوجوان با چالش‌هایی جدی مواجه است؛ زبان باید ساده و روان باشد، اما درعین‌حال غنی و توانمند در انتقال مفاهیم پیچیده. این موضوع در شرایطی که زبان فارسی روزبه‌روز در معرض تأثیرات متنوع رسانه‌ای و تحولات اجتماعی قرار دارد، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. از این منظر، نیاز به نگاه منعطف و واقع‌بینانه‌ای است که بتواند ضمن حفظ معیارهای ادبی، زبان را به دنیای کودکان و نوجوانان نزدیک‌تر کند.

علاوه‌بر محتوا و زبان، تصویرگری نیز نقش مهمی در جلب توجه مخاطبان و ایجاد هماهنگی بین متن و تصویر ایفا می‌کند، اما کیفیت و هنوز هم‌افزایی میان این دو عنصر در بسیاری از آثار، جای بهبود دارد.

درنهایت پیشرفت ادبیات کودک و نوجوان ایران مستلزم مشارکت فعال و هماهنگ نویسندگان، تصویرگران، پژوهشگران و نهادهای سیاست‌گذار بوده؛ تنها از این طریق می‌توان آثاری تولید کرد که هم ازنظر فرهنگی اصیل و هم پاسخگوی نیازهای روانی و اجتماعی کودکان و نوجوانان امروز باشند. طی کردن این مسیر هم فرصتی برای رشد ادبیات کودک و نوجوان بوده و هم چالشی که نیازمند توجه ویژه و تلاش مستمر است.

ارسال نظر

سوال: سیاره‌ای با حلقه معروف؟ zohal

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار