صدور مجوز کافی نیست؛ آموزش کاربردی و زیرساخت فروش، حلقههای مفقودهاند
سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار : مشاغل خانگی بهعنوان یکی از راهکارهای مهم اشتغالزایی و توانمندسازی اقتصادی خانوادهها در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشتهاند، اما مشکلات جدی در مسیر توسعه و پایداری این مشاغل همچنان وجود دارد. پژوهشگران و فعالان این حوزه معتقدند که صدور مجوز بهتنهایی نمیتواند تضمینکننده موفقیت و ادامه فعالیت این کسبوکارها باشد و نیازمند آموزشهای کاربردی، بازاریابی هدفمند و ایجاد شبکههای فروش منسجم است.
پژوهشگر و تسهیلگر حوزه مشاغل خانگی، در گفتوگو با ما به بررسی چالشها و راهکارهای عملی برای ارتقای این بخش پرداخته و از ضرورت نگاه جامعتر به این عرصه سخن گفته است.
فرخ هاشمی، در ابتدای سخنان خود با اشاره به تعریف رسمی این نوع مشاغل اظهار کرد: مشاغل خانگی به فعالیتهایی اطلاق میشود که در محیط منزل، با مشارکت اعضای خانواده یا بستگان درجهیک انجام میشود، مشروط بر آنکه تولید آنها فاقد آلودگی صوتی، بوی نامطبوع و اثرات شیمیایی باشد. در این مشاغل، تولید در منزل انجام میشود اما فروش و عرضه میتواند خارج از خانه صورت گیرد.
وی با اشاره به سازوکار صدور مجوز در کشور گفت: در حال حاضر پنج دستگاه اجرایی مسئول صدور مجوز برای بیش از 515 عنوان شغل خانگی هستند. این مجوزها بهصورت ثبتمحور و مجوزمحور صادر میشوند. خوشبختانه در دولت سیزدهم، روند صدور برخی از این مجوزها تسهیل و از طریق درگاه ملی مجوزها، امکان دریافت آنی فراهم شده است.
این پژوهشگر و تسهیلگر حوزه مشاغل خانگی، در توضیح روند دریافت مجوزهای آنی تصریح کرد: متقاضیان میتوانند با مراجعه به درگاه ملی مجوزها، شغل مورد نظر را انتخاب کرده، فرم اطلاعات اولیه را تکمیل و با پرداخت مبلغی اندک، مجوز رسمی فعالیت را در همان لحظه دریافت کنند. البته برخی مشاغل مانند فعالیتهای غذایی یا سلامتمحور نیاز به تأیید وزارت بهداشت دارند و مشمول مجوزهای مشروط هستند.
هاشمی با انتقاد از نبود زیرساختهای حمایتی پس از صدور مجوز بیان کرد: مشکل اصلی پس از دریافت مجوز آغاز میشود. بسیاری از فعالان خانگی نمیدانند محصولات خود را چگونه و از چه طریقی به فروش برسانند. در حال حاضر، هیچ ویژند ملی مشخصی برای مشاغل خانگی وجود ندارد و فروشندگان ناچارند به بازارچهها یا سامانههایی مانند با سلام که کاملاً خصوصی هستند، تکیه کنند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: برای رفع این مشکل، پیشنهاد میکنم شرکت تعاونی تخصصی تشکیل شود که همه دریافتکنندگان مجوز، عضو آن شوند. در این قالب، تولیدکنندگان و فروشندگان میتوانند با همافزایی، محصولات خود را تحت یک برند مشترک و با حمایت ساختاری به فروش برسانند. بسیاری از افراد، تولیدکننده خوبی هستند اما مهارت فروش ندارند و بالعکس.
این پژوهشگر حوزه کسبوکارهای خانگی مهمترین حلقه مفقوده در مسیر توسعه مشاغل خانگی را آموزش دانست و تأکید کرد: صرف دریافت مجوز کافی نیست. آموزش کاربردی در زمینه بازاریابی، فروش، مذاکره، مباحث حقوقی و ویژندسازی ضرورت دارد. متأسفانه بسیاری از فعالان خانگی حتی روش معرفی محصول، ارتباط با مشتری یا بستن قرارداد را نمیدانند.
هاشمی افزود: بارها مشاهده کردهام افراد در بازارچهها محصولات خوبی ارائه میکنند اما بهدلیل نداشتن دانش فروش، موفق به عرضه نمیشوند. حتی اطلاعات تماس یا هویت ویژند آنها مشخص نیست. این ضعف ناشی از خلأ جدی در آموزشهای پیش از شروع فعالیت است.
وی خواستار یکپارچهسازی ساختارهای آموزشی شد و گفت: در حال حاضر، دهها نهاد آموزشی بهصورت جزیرهای فعالیت میکنند. ضروری است که وزارت کار و سازمان فنی و حرفهای ساختاری واحد برای آموزش مشاغل خانگی ایجاد کنند. پیشنهاد مشخص من این است که گذراندن دورههای آموزشی عملی، شرط دریافت مجوز باشد.
این مؤلف و پژوهشگر حوزه مشاغل خانگی یادآوری کرد: اگر کسی بدون آمادگی وارد این حوزه شود، شکست میخورد و نمیتوان این شکست را به ساختار مشاغل خانگی نسبت داد. ما باید افراد را پیش از ورود به این مسیر، آماده کنیم و آموزشهای اولیه باید کوتاه، کاربردی و متناسب با واقعیت بازار باشد.
مشاغل خانگی نیازمند یک تعاونی سراسری برای ساماندهی و حمایت هستند
هاشمی در ادامه گفتوگو با اشاره به تجربهای از آموزش در زمینه میوه خشک گفت: یکی از همکاران من که در حوزه آموزش تولید میوه خشک فعالیت میکند، تأکید دارد که افراد پیش از خرید دستگاه ابتدا باید آموزش ببینند و ارزیابی شوند که آیا توانمندی و علاقه آنها در تولید است یا فروش. او بهدرستی توصیه میکند که ابتدا باید مشخص شود فرد در کدام بخش قابلیت بیشتری دارد؛ تولید یا بازاریابی. این نگاه، از هدررفت سرمایه و انرژی جلوگیری میکند. گاهی من تولیدکننده خوبی هستم اما در فروشندگی مهارت ندارم.
وی افزود: خود من تجربه کردم که در تولید چندان توانمند نیستم، اما در فروش موفق عمل میکنم. بنابراین تصمیم گرفتم با کسانی که توانایی تولید دارند همکاری کنم و مسئولیت فروش را برعهده بگیرم. متأسفانه بسیاری از افراد صرفاً بهدلیل شنیدن اینکه «میوه خشک سودآور است»، اقدام به خرید دستگاه میکنند، بدون آنکه آموزش ببینند یا مطمئن باشند به این کار علاقه دارند. نتیجه چنین رویکردی اغلب، شکست یا ضرر اقتصادی است.
این پژوهشگر با تأکید بر ضرورت وجود یک ساختار منسجم و ویژند ملی در حوزه مشاغل خانگی اظهار کرد: در حال حاضر ما فاقد یک مرجع یا تعاونی سراسری برای ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی هستیم. اگر یک نهاد دولتی یا ترکیبی از بخش دولتی و خصوصی چنین تعاونیای را راهاندازی کند، حتی وامهایی که به مشاغل خانگی تعلق میگیرد نیز میتواند در بستر این تعاونی صرف زیرساخت فروش و توسعه بازار شود.
هاشمی با اشاره به ظرفیتهای بینالمللی محصولات خانگی ایرانی تأکید کرد: بسیاری از تولیدات خانگی ما کیفیتی در حد صادرات دارند و آثار هنری تولیدشده در منازل، قابلیت قیمتگذاری ندارند. اما متأسفانه این تولیدکنندگان دیده نمیشوند و بهدلیل نبود بازار فروش و شناسایی، بسیاری از آنها از ادامه فعالیت دلسرد میشوند.
وی درباره تلاشهای شخصی خود در راستای توسعه دانش و مستندسازی این حوزه گفت: بنده تاکنون بیش از 717 شغل خانگی شهری را شناسایی و در قالب کتابی منتشر کردهام. این فهرست بر اساس نوع مجوز و امکان فعالیت در فضای شهری یا روستایی تنظیم شده. برای مثال، زنبورداری شغلی روستایی محسوب میشود و در فهرست مشاغل شهری قرار نگرفته است.
این پژوهشگر حوزه مشاغل خانگی با ارائه یک نمونه ساده از ایدهیابی کاربردی توضیح داد: در گذشته ایدهای در ذهن داشتم با عنوان «بسته اقتصادی میوه» برای دانشجویان ساکن خوابگاهها. فردی که توان مالی خرید یک کیلو پرتقال را ندارد، میتواند با بستهبندی چند عدد میوه متنوع، نیاز خود را تأمین کند. این بستهها اگر بهدرستی طراحی و عرضه شوند، در سوپرمارکتهای دانشگاهی یا بازارچههای خوابگاهی قابل فروش هستند. اما فقدان آگاهی در حوزه عرضه و فروش، مانع از عملیاتی شدن چنین ایدههایی میشود.
هاشمی در ادامه سخنان خود گفت: مشاغل خانگی یکی از بهترین گزینهها برای بازنشستگان و سالمندان است. این قشر، توان و انرژی لازم برای کار تماموقت را ندارند، اما میتوانند با تکیه بر تجربه، مهارت و علاقه خود، فعالیتی نیمهوقت و مؤثر در منزل داشته باشند. حتی میتوان از ظرفیت خانواده نیز بهره گرفت و آن را به یک کسبوکار خانوادگی تبدیل کرد.
وی در اینباره افزود: نمونه واقعی آن را در خانواده خودم دارم. همسرم تولیدکننده خوبی است، فرزندم در فروش موفق است و من بهعنوان بازنشسته، با ارتباطاتی که دارم، فروش را تسهیل میکنم. این مدل کاری بدون نیاز به پرداخت حقوق مشخص، به اقتصاد خانواده کمک میکند و دغدغه اشتغال فرزندان را نیز کاهش میدهد.
این تسهیلگر حوزه مشاغل خانگی همچنین به موضوع بستهبندی و معرفی سوغات محلی در قالب مشاغل خانگی پرداخت و گفت: کتابی با عنوان معرفی سوغاتیهای خوراکی ایران منتشر کردهام که بر اساس ذائقه مصرفکننده شهری، به معرفی سوغات مناطق مختلف کشور میپردازد. در همین زمینه، برای مثال میتوان از طریق مشاغل خانگی، سوغات همدان را در تهران بستهبندی و عرضه کرد. این نوع کسبوکارها اقتصادی و فرهنگی بوده و قابلیت توسعه ملی دارند.
هاشمی در پایان گفتوگو با اشاره به تألیف کتابی دیگر با عنوان ایدهیابی در کسبوکار اظهار کرد: این کتاب در چارچوب استاندارد سازمان فنی و حرفهای تدوین شده و کمک میکند تا افرادی که هنوز ایده مشخصی برای فعالیت ندارند، مسیر خود را پیدا کنند. اگر من بتوانم با این فعالیتها مسیر زندگی حتی یک نفر را تغییر دهم، رسالت خودم را انجام دادهام، همانطور که یک نفر باعث شد مسیر من تغییر کند.
ضرورت ایجاد شبکههای حمایتی و برندینگ ملی
گفتنی است؛ مشاغل خانگی بهعنوان یکی از مؤثرترین مسیرهای اشتغالزایی در اقتصاد خُرد، از ظرفیت بالایی برای توانمندسازی خانوادهها و تقویت معیشت برخوردارند. با این حال، توسعه و پایداری این کسبوکارها همچنان با چالشهای جدی مواجه است. صدور مجوز، گرچه نخستین گام در مسیر قانونیسازی این مشاغل است، اما بدون زیرساختهای آموزشی، بازاریابی و حمایتهای ساختاری، نمیتواند به موفقیت پایدار منجر شود.
نبود آموزشهای کاربردی در زمینههای کلیدی مانند فروش، مذاکره، برندینگ، مدیریت مالی و حقوقی باعث شده بسیاری از صاحبان مشاغل خانگی نتوانند محصولات خود را بهدرستی عرضه کرده یا توسعه دهند. از سوی دیگر، پراکندگی نهادهای مسئول، نبود یک ویژند ملی مشخص و غفلت از ایجاد زنجیره توزیع مؤثر، مانع بزرگی در مسیر رشد این بخش از اقتصاد شده است.
در شرایطی که مشاغل خانگی میتوانند حتی به فرصتی طلایی برای بازنشستگان، سالمندان و زنان خانهدار تبدیل شوند، نداشتن مسیر حمایتی مشخص و نبود نهادهایی برای همافزایی و عرضه متمرکز محصولات، سبب از بین رفتن انگیزه در میان فعالان این عرصه میشود.
بنابراین، آینده مشاغل خانگی وابسته به رویکردی چندوجهی است؛ رویکردی که تنها بر مجوز تکیه نمیکند، بلکه آموزش، پشتیبانی، ویژندسازی و ایجاد بازار فروش را بهعنوان اجزای جداییناپذیر توسعه این مشاغل در نظر میگیرد. تنها در این صورت است که میتوان از ظرفیت واقعی مشاغل خانگی در جهت ایجاد اشتغال پایدار بهره گرفت.