درسهایی از جنگ تحمیلی 12روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران؛
جنگ فناورانه؛ نقشه راه ایران برای جهش علمی در عصر نبردهای نوین
حسن سالک؛ مدرس دانشگاه
جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران که در 23 خردادماه 1404 برابر با 13 ژوئن 2025 آغاز شد، هرچند کوتاه و محدود بود، اما تلنگری جدی برای آمادگی دفاعی کشور ما محسوب میشود. این نبرد نهتنها قدرتهای نظامی را در میدان به چالش کشید، بلکه پرده از واقعیت نوین جنگ برداشت و مشخص کرد که نبردهای آینده، بیش از هر چیز، نبردهایی فناورانه هستند. اتکای روزافزون دشمن صهیونیستی به هوش مصنوعی، فناوریهای دوکاربره (Dual-Use Technologies)، پهپادهای کوچک و هوشمند و خودمختار، جنگ الکترونیک و تحلیل اطلاعاتی پیشرفته، زنگهای خطر را به صدا درآورد که دیگر نمیتوان با رویکردهای سنتی به مصاف این تهدیدات رفت؛ آینده بقای کشور در گرو یک جهش فناورانه عظیم در حوزههای علمی، آموزشی و پژوهشی است. کوتاهی در این مسیر، باعث ریخته شدن خون عزیزانمان در آینده، خواهد شد، روایت نورانی امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام است که میفرماید: «مَن نامَ لَم یُنَمْ عَنهُ»؛ کسی که میخوابد باید بداند دشمن او نیارمیده است. این هشداری است به کارگزاران جمهوری اسلامی، دانشگاهیان، صنعتگران حوزه هوش مصنوعی کشور که باید بیش از پیش بیدار و هوشیار باشند.
بر کسی پوشیده نیست که داشتههای صنایع دفاعی و نظامی کشور در سالهای اخیر با بهرهگیری درست از هوش مصنوعی، موفقیتهای بسیار درخشانی داشته و این توانمندیها در عملیاتهای وعده صادق یک، دو و سه بهطور آشکاری، قدرت دفاعی کشور را بیش از گذشته به رخ جهانیان کشید و بهگونهای دشمنان را وادار کرد تا از طریق واسطهها، جنگ تحملی خود را متوقف کنند و از یک شکست حتمی بگریزند.
در این یادداشت بنا داریم به فناوریهایی که دشمن با تکیه بر آنها در ساعات اولیه نبرد توانسته بود توفیقاتی موقتی کسب کند، میپردازیم و به خلأهایی که در آموزش و پژوهش و تربیت متخصصان در مدارس و دانشگاهها وجود دارد، اشارهای کنیم.
*هوش مصنوعی؛ ستون فقرات نبردهای آینده
مهمترین درسی که از این جنگ میتوان گرفت، نقش محوری هوش مصنوعی (AI) است. استفاده شیطانی رژیم صهیونیستی از سامانههایی چون «گاسپل یا انجیل» (The Gospel) برای شناسایی اهداف کلیدی و «لاوندر» (Lavender) برای شناسایی اهداف انسانی و ترور، نشان داد که AI دیگر یک ابزار جانبی نیست، بلکه به قلب تپنده عملیات نظامی مدرن تبدیل شده است. استفاده از هوش مصنوعی، زیر نظر واحد 8200 انجام میشود و یگان 8200 یکی از بزرگترین و مؤثرترین یگانهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل است. ادعا میشود که ارتش اسرائیل برای شناسایی بیش از 37 هزار هدف در غزه از هوش مصنوعی استفاده کرده و همچنین با استفاده از هوش مصنوعی، بیش از 11 هزار خانه مسکونی را هدف جنایات خود قرار داده است.
بنابراین لازم است جمهوری اسلامی ایران، یک انقلاب همهجانبه در حوزه هوش مصنوعی AI داشته باشد، یعنی چه کارهایی باید انجام داد؟
آموزش فراگیر؛ باید تمامی سطوح آموزشی، از مدارس تا دانشگاهها، به تربیت متخصصان AI روی بیاورند. برنامههای درسی باید بهروزرسانی شوند تا نهتنها مفاهیم پایه، بلکه کاربردهای پیشرفته AI در حوزههای نظامی و امنیتی را پوشش دهند. ایجاد رشتههای جدید و گرایشهای تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی، با تمرکز بر یادگیری ماشین (Machine Learning)، بینایی ماشین (Computer Vision)، پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing) و رباتیک هوشمند، از ضروریات است.
پژوهش کاربردی؛ مراکز پژوهشی باید از تحقیقات نظری صرف فاصله گرفته و به سمت پروژههای کاربردی با ظرفیت نظامی حرکت کنند. ایجاد لابراتوارهای مشترک بین دانشگاه و نیروهای مسلح برای توسعه سامانههای هوش مصنوعی در حوزههای شناسایی و ردیابی خودکار هدف (Automatic Target Recognition and Tracking)، تصمیمگیری خودکار و نیمهخودکار (Autonomous and Semi-Autonomous Decision Making)، جنگ سایبری مبتنی بر AI، و سیستمهای دفاعی هوشمند، حیاتی است.
زیرساخت و داده؛ توسعه زیرساختهای محاسباتی قدرتمند (مانند مراکز داده ابری امن و محلی) و دسترسی به مجموعه دادههای وسیع و باکیفیت، از پیشنیازهای رشد AI است. این دادهها میتوانند شامل تصاویر ماهوارهای، اطلاعات راداری، سیگنالهای الکترونیکی و دادههای میدانی باشند که برای آموزش مدلهای AI ضروریاند.
*فناوریهای دوکاربره، پلی بین علم و میدان نبرد
«فناوریهای دوکاربره» به فناوریهایی اطلاق میشود که هم کاربرد نظامی دارند و هم کاربرد غیرنظامی. این جنگ نشان داد که دشمن به شکلی گسترده از این فناوریها بهره میبرد. این فناوریها که بیشتر در محیطهای دانشگاهی و شرکتهای دانشبنیان توسعه مییابند، میتوانند فرصتهای قابل توجهی را نیز برای کشورمان فراهم کرده و دستاوردهای مهمی داشته باشند که ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
تشویق نوآوری باز؛ باید با ایجاد پلتفرمهای نوآوری باز (Open Innovation Platforms)، ارتباط بین جامعه علمی و بخش دفاعی تسهیل شود. این به معنای دعوت از دانشگاهیان، شرکتهای استارتآپ و مراکز دانشبنیان برای ارائه ایدهها و طرحهای خود در حوزههایی است که ظرفیت کاربرد نظامی دارند، مانند تولید افزودنی Additive Manufacturing یا (پرینت سه بعدی) برای قطعات پیچیده، متریالهای پیشرفته (Advanced Materials) با وزن کم و استحکام بالا، حسگرهای فوقدقیق (High-Precision Sensors) و فناوریهای ارتباطی نسل پنجم و ششم.
حمایت از استارتآپهای دفاعی؛ در این ارتباط باید برنامههای حمایتی هدفمند (شامل سرمایهگذاری، مشاورههای فنی و دسترسی به بازار) برای استارتآپها و شرکتهای دانشبنیانی که در حوزههای مرتبط با امنیت و دفاع فعالیت میکنند، فراهم شود. این حمایتها باید فراتر از کمکهای مالی صرف بوده و شامل تسهیل دسترسی به آزمایشگاهها، تجهیزات و دادههای مورد نیاز باشد.
اخلاق و امنیت؛ با توجه به ماهیت دوکاربره این فناوریها، باید تدابیر سختگیرانهای برای حفاظت از دانش بومی و جلوگیری از نشت اطلاعات اندیشیده شود، در عین حال کاغذبازی اداری دستوپاگیر نیز به حداقل برسد. همچنین، تدریس مباحث اخلاقی درخصوص استفاده از AI و فناوریهای نوین در جنگ، باید از هماکنون در دانشگاهها و مراکز فکری آغاز شود.
*پهپادهای کوچک و هوشمند؛ تهدیدی در ارتفاع پایین
استفاده گسترده از پهپادهای کوچک (Small Drones)، بهویژه در قالب ریزپرندهها (Micro-Drones)، علیه سامانههای پدافند هوایی و حتی سکوهای پرتاب موشکهای بالستیک، چالشی جدی را مطرح کرده است. این پهپادها بهدلیل اندازه کوچک، هزینه پایین و قابلیت مانور بالا، میتوانند از دید رادارها پنهان بمانند. برای مقابله و تولید پهپادهای مشابه، ایران نیازمند برخی توانمندیهای کلیدی است که در ادامه میآید؛
تخصص در هوانوردی و رباتیک: تربیت مهندسان متخصص در حوزههای آیرودینامیک پهپادها، کنترل پرواز (Flight Control)، ناوبری خودکار (Autonomous Navigation) و سیستمهای ارتباطی امن (Secure Communication Systems) برای پهپادها ضروری است.
پژوهش در فناوریهای ضدپهپاد (Counter-Drone Technologies): توسعه سامانههای جنگ الکترونیک برای اخلال در سیگنالهای پهپادها، لیزرهای پرقدرت برای از بین بردن فیزیکی آنها، شبکههای هوشمند کشف و ردیابی پهپاد و حتی پهپادهای شکاری که قادر به رهگیری و انهدام پهپادهای دشمن هستند، باید در اولویت قرار گیرد.
مهندسی معکوس و بومیسازی: تحلیل پهپادهای دشمن و مهندسی معکوس آنها برای درک نقاط قوت و ضعفشان و سپس بومیسازی و توسعه مدلهای پیشرفتهتر، یک گام مهم است و همانطور که میدانیم در جنگ اخیر تعداد 130 پهپاد دشمن منهدم شد که مهمترین آنها هرمس 900 و هرمس 450 و هرون است.
*جنگ الکترونیک و تحلیل اطلاعاتی؛ نبرد بر سر امواج و دادهها
جنگ مدرن نهتنها در زمین و آسمان، بلکه بر سر طیف الکترومغناطیس و جریانهای داده نیز آوار میشود. در ساعات اولیه حمله، دشمن صهیونیستی با توجه به اصل غافلگیری و برتری نسبی در جنگ الکترونیک (Electronic Warfare)، موجب اخلال در ارتباطات و سامانههای دفاعی شد و با استفاده از تحلیل اطلاعاتی لحظهای (Real-time Intelligence Analysis) و یکپارچگی با اطلاعات انسانی (HUMINT Integration)، و استفاده از جاسوسان، نشان میدهد که باید سرمایهگذاری سنگین در این حوزهها انجام داد که در ادامه چند مورد مهم میآید؛
آموزش مهندسان مخابرات و الکترونیک: تربیت نسلی از مهندسان مخابرات و الکترونیک با تخصص در سیستمهای راداری پیشرفته (Advanced Radar Systems)، جمرها و اسپوفرها (Jammers and Spoofer)،(که باعث اختلال در سیستمهای موقعیتیابی و ارتباط بیسیم میشوند و سیگنالهای جعلی و فریبنده ارسال میکنند) و فناوریهای شناسایی فرکانس رادیویی (Radio Frequency Identification - RFID) و امنیت شبکه (Network Security)، حیاتی است.
پژوهش در تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics) و اطلاعات باز (OSINT): دانشگاهها و مراکز پژوهشی، باید تحقیقات خود را به سمت تحلیل دادههای کلان حاصل از منابع مختلف (مانند تصاویر ماهوارهای، شبکههای اجتماعی، مکالمات و سیگنالهای رادیویی) سوق دهند تا بتوانند الگوها را شناسایی کرده و پیشبینیهای دقیق انجام دهند. همچنین، استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل اطلاعات باز (OSINT) که از منابع عمومی قابل دسترسی است، میتواند مکمل مهمی برای اطلاعات طبقهبندیشده باشد.
یکپارچگی دانش: مهمتر از هر چیز، باید پلی بین دانش سنتی اطلاعات انسانی و تحلیل دادههای فناورانه زده شود. این به معنای تربیت متخصصانی است که هم با اصول جمعآوری اطلاعات انسانی آشنایی دارند و هم میتوانند از ابزارهای پیشرفته تحلیل داده برای اعتبارسنجی و تعمیق اطلاعات استفاده کنند.
علاوه بر موارد فوق، جنگ اخیر از ابعاد دیگری نیز اهمیت فناورانه داشت که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد که در ادامه به آنها اشاره شده است؛
جنگ اطلاعاتی و عملیات روانی (Information Warfare & Psychological Operations - PSYOPs) با ابزارهای نوین: در این جنگ، استفاده از سکوهای شبکههای اجتماعی، رباتهای هوشمند (باتها) و حسابهای کاربری جعلی برای انتشار اخبار جهتدار، شایعات و اطلاعات نادرست (Disinformation) با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی، تضعیف روحیه دشمن و ایجاد شکاف در جامعه هدف به شکل گستردهای مشاهده شد. این بعد از جنگ، نبردی بر سر روایتها و ذهنیتهاست که نیازمند متخصصان در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی، علوم ارتباطات و تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی با کمک هوش مصنوعی است.
لزوم آموزش و پژوهش: تربیت متخصصان در تحلیل افکار عمومی دیجیتال، کشف عملیات نفوذ سایبری-روانی و مقابله با اطلاعات نادرست (Counter-Disinformation) با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی (مانند الگوریتمهای تشخیص اخبار دروغ و باتها) حیاتی است. توسعه ابزارهای بومی برای مدیریت و کنترل فضای سایبر بدون نقض آزادیهای مدنی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
استفاده از هوش مصنوعی در لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین نظامی: هرچند بهصورت عمومی کمتر به آن پرداخته میشود، اما سامانههای پیشرفته لجستیک مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند در بهینهسازی ارسال تسلیحات، مهمات، سوخت و سایر ملزومات به خطوط مقدم، کاهش زمان واکنش و افزایش بهرهوری نقش کلیدی ایفا کنند. این به معنای تحلیل پیشبینانه (Predictive Analytics) برای نیازهای آتی و بهینهسازی مسیرها و منابع است.
لزوم آموزش و پژوهش: تربیت متخصصان در علوم داده و هوش مصنوعی برای بهینهسازی عملیات لجستیک و همچنین سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال امن برای مدیریت زنجیره تأمین نظامی، ضروری است.
کاربرد فناوریهای فضایی (Space Technologies) در جنگ: استفاده از ماهوارهها برای جمعآوری اطلاعات (SIGINT/GEOINT)، مخابرات امن و مقاوم در برابر پارازیت و حتی ناوبری دقیق (GPS/GNSS) نقش کلیدی در عملیاتهای مدرن دارد. ظرفیتهای دشمن در این حوزه، لزوم توجه جدی ایران به صنعت فضایی بومی را دوچندان میکند.
لزوم آموزش و پژوهش: توسعه رشتههای دانشگاهی مرتبط با مهندسی فضایی، ماهوارهها و سامانههای ناوبری فضایی و همچنین سرمایهگذاری در طراحی و ساخت ماهوارههای بومی با قابلیتهای اطلاعاتی و مخابراتی نظامی، از اولویتهاست.
امنیت و تابآوری شبکههای حیاتی (Critical Infrastructure Resilience): فراتر از پدافند غیرعامل صرف، این جنگ بر اهمیت تابآوری (Resilience) زیرساختهای حیاتی در برابر حملات سایبری و فیزیکی تأکید میکند. این شامل توانایی یک سیستم برای بازگشت سریع به حالت عادی پس از یک حمله یا اختلال است.
*لزوم آموزش و پژوهش؛ تمرکز بر معماریهای تابآور (Resilient Architectures) در طراحی زیرساختها، توسعه سیستمهای خودترمیمشونده (Self-Healing Systems) و آموزش متخصصان در زمینه مدیریت بحران و تداوم کسب و کار (Business Continuity Management) در محیطهای با تهدید بالا.
*نقاط ضعف سازمان پدافند غیرعامل و راهکارهای ارتقای آن
سازمان پدافند غیرعامل در ایران نقشی حیاتی در حفظ زیرساختهای کشور و کاهش آسیبپذیریها در برابر تهدیدات ایفا میکند. با این حال، با توجه به تحولات اخیر در شیوه نبردهای نوین و ظهور فناوریهای پیشرفته، این سازمان نیز با نقاط ضعفی مواجه است که نیازمند توجه فوری و ارتقای جدی است.
نقاط ضعف اصلی مواردی است که در ادامه آمده؛
نبود همگامی کامل با سرعت تحولات فناورانه و تهدیدات سایبری/ فناورانه نوین: در حالی که سازمان پدافند غیرعامل بر اقدامات فیزیکی و محافظت از زیرساختهای مادی تمرکز دارد، سرعت رشد تهدیدات سایبری، حملات پهپادی هوشمند و جنگ الکترونیک بهمراتب از سرعت واکنشها و برنامهریزیهای سنتی پیشی گرفته. این سازمان ممکن است در تشخیص و پیشبینی حملات مبتنی بر هوش مصنوعی یا مقابله با نفوذهای سایبری پیچیده به سامانههای کنترل صنعتی (ICS) و سامانههای اسکادا (SCADA) که زیرساختهای حیاتی را مدیریت میکنند، ضعفهایی داشته باشد. همچنین، فقدان یک رویکرد جامع و یکپارچه سایبر- فیزیکی (Cyber-Physical) در برابر تهدیدات دوگانه (فیزیکی و سایبری)، یک آسیبپذیری جدی است.
*بازنگری جامع در دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد فناورانه
تمرکز بر پدافند سایبری: تبدیل پدافند سایبری از یک بخش جانبی به ستون فقرات پدافند غیرعامل. این شامل توسعه دکترینهای جدید برای حفاظت از زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، شبکههای انرژی هوشمند (Smart Grids)، سیستمهای حملونقل هوشمند و سایر زیرساختهای حیاتی مبتنی بر فناوری.
پدافند هوشمند در برابر پهپاد: تدوین و اجرای برنامههای جامع برای مقابله با حملات پهپادی کوچک و هوشمند، شامل توسعه سامانههای شناسایی و خنثیسازی یکپارچه (Integrated Counter-UAS Systems).
*سرمایهگذاری گسترده در هوش مصنوعی و تحلیل داده برای امنیت
پیشبینی و هشدار زودهنگام: استفاده از هوش مصنوعی AI و تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics) برای شناسایی الگوهای غیرعادی، پیشبینی حملات سایبری و پهپادی و ارائه هشدارهای زودهنگام.
شبیهسازی و آزمون سناریوهای پیچیده: توسعه مدلهای شبیهسازی مبتنی بر AI برای آزمایش مقاومت زیرساختها در برابر حملات پیچیده و شناسایی نقاط ضعف پیش از وقوع حادثه.
توسعه سامانههای خودکار تشخیص و پاسخ: تحقیق و توسعه در زمینه سامانههای خودکار تشخیص نفوذ (Intrusion Detection Systems) و سامانههای پاسخ به حادثه خودکار (Automated Incident Response Systems) با استفاده از AI.
*ایجاد و تقویت مراکز تخصصی سایبری و فناورانه
آزمایشگاههای امنیتی پیشرفته: تأسیس و تجهیز آزمایشگاههای تخصصی برای آزمایش نفوذ (Penetration Testing)، تحلیل بدافزار (Malware Analysis)، و تحقیق در زمینه آسیبپذیریهای سایبری در زیرساختهای حیاتی.
تیمهای واکنش سریع سایبری (CSIRT): تقویت و گسترش تیمهای واکنش سریع سایبری با تخصص بالا در حوزههای مختلف، ازجمله مهندسی معکوس تهدیدات سایبری و بازیابی سیستمها پس از حمله.
*همکاری و همافزایی بیسابقه با نهادهای علمی، دانشگاهها و بخش خصوصی
جذب نخبگان سایبری: ایجاد سازوکارهای جذاب برای جذب و نگهداشت متخصصان نخبه سایبری و امنیتی از دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان.
پروژههای تحقیقاتی مشترک: تعریف و حمایت از پروژههای تحقیقاتی مشترک با دانشگاهها و مراکز دانشبنیان برای توسعه فناوریهای نوین پدافند غیرعامل.
اشتراکگذاری دانش و تهدیدها: ایجاد سکوهای امن برای تبادل اطلاعات و تجربیات بین بخشهای مختلف دولتی، خصوصی و علمی در زمینه تهدیدهای سایبری و راهکارهای مقابله با آنها.
*آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی
بازآموزی و ارتقای مهارتها: برگزاری دورههای آموزشی تخصصی و پیشرفته برای تمامی سطوح کارکنان سازمان پدافند غیرعامل با تمرکز بر امنیت سایبری، هوش مصنوعی و فناوریهای نوظهور.
تربیت نسل جدید متخصصان: همکاری با وزارت علوم برای طراحی رشتهها و گرایشهای جدید دانشگاهی که نیازهای پدافند غیرعامل نوین را برآورده سازد.
*ستاد جنگی علمی؛ نیاز مبرم کشور
تأکید بر لزوم شکلگیری یک ستاد جنگی علمی- فناورانه در کشور، کاملاً به جاست. این ستاد باید فراتر از بوروکراسیهای مرسوم عمل کرده و به یک موتور محرکه برای همافزایی تبدیل شود. وظایف این ستاد میتواند شامل موارد زیر باشد؛
تعیین اولویتهای پژوهشی: شناسایی دقیق نیازهای فناورانه نیروهای مسلح و تبدیل آنها به پروژههای تحقیقاتی قابل تعریف برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی.
تخصیص منابع هوشمندانه: هدایت منابع مالی و انسانی به سمت پروژههایی که بیشترین ظرفیت را برای پر کردن شکافهای فناورانه دارند.
ایجاد شبکههای همکاری: فراهم آوردن بستر لازم برای همکاری تنگاتنگ بین دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و بخش دفاعی.
تسریع فرآیندها: حذف موانع قانونی و بوروکراتیک برای سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه و بومیسازی فناوریهای نوین.
جذب و نگهداشت نخبگان: ایجاد سازوکارهای جذاب برای جذب و نگهداشت نخبگان علمی و فنی در داخل کشور، بهویژه در حوزههای مرتبط با امنیت و دفاع ملی.
*سخن پایانی؛
در مثلث اقتدار جمهوری اسلامی ایران رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی، مؤلفههایی هستند که در کنار هم مانع تحقق نقشه دشمن برای ضربه زدن به کشور شدند، اما تجربه جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان یک هشدار جدی و تلنگری بود که دیگر نمیتوان با گذشتهنگری و تکیه بر توانمندیهای صرفاً سختافزاری به مصاف دشمنی رفت که بر لبه فناوری حرکت میکند. آینده امنیتی ایران در گرو یک انقلاب علمی و فناورانه است. این انقلاب نیازمند سرمایهگذاری عظیم در هوش مصنوعی، فناوریهای دوکاربره، توسعه پهپادهای هوشمند، جنگ الکترونیک، تحلیل اطلاعاتی پیشرفته، جنگ اطلاعاتی و امنیت فضایی است. این سرمایهگذاری نهتنها در بخش نظامی، بلکه در کل زیستبوم علمی کشور باید صورت گیرد. تشکیل یک ستاد جنگی علمی- فناورانه که تمامی ظرفیتهای دانشگاهی، استارتآپها و دانشبنیانها را در خدمت جهش فناورانه قرار دهد، یک ضرورت حیاتی است. کوتاهی در این مسیر، هزینههای بسیار سنگینی را در آینده بر دوش ملت ایران خواهد گذاشت. آیا برای یک جهش فناورانه همهجانبه آمادهایم؟ زمان برای تصمیمگیری و اقدام فرا رسیده است.
بر کسی پوشیده نیست که داشتههای صنایع دفاعی و نظامی کشور در سالهای اخیر با بهرهگیری درست از هوش مصنوعی، موفقیتهای بسیار درخشانی داشته و این توانمندیها در عملیاتهای وعده صادق یک، دو و سه بهطور آشکاری، قدرت دفاعی کشور را بیش از گذشته به رخ جهانیان کشید و بهگونهای دشمنان را وادار کرد تا از طریق واسطهها، جنگ تحملی خود را متوقف کنند و از یک شکست حتمی بگریزند.
در این یادداشت بنا داریم به فناوریهایی که دشمن با تکیه بر آنها در ساعات اولیه نبرد توانسته بود توفیقاتی موقتی کسب کند، میپردازیم و به خلأهایی که در آموزش و پژوهش و تربیت متخصصان در مدارس و دانشگاهها وجود دارد، اشارهای کنیم.
*هوش مصنوعی؛ ستون فقرات نبردهای آینده
مهمترین درسی که از این جنگ میتوان گرفت، نقش محوری هوش مصنوعی (AI) است. استفاده شیطانی رژیم صهیونیستی از سامانههایی چون «گاسپل یا انجیل» (The Gospel) برای شناسایی اهداف کلیدی و «لاوندر» (Lavender) برای شناسایی اهداف انسانی و ترور، نشان داد که AI دیگر یک ابزار جانبی نیست، بلکه به قلب تپنده عملیات نظامی مدرن تبدیل شده است. استفاده از هوش مصنوعی، زیر نظر واحد 8200 انجام میشود و یگان 8200 یکی از بزرگترین و مؤثرترین یگانهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل است. ادعا میشود که ارتش اسرائیل برای شناسایی بیش از 37 هزار هدف در غزه از هوش مصنوعی استفاده کرده و همچنین با استفاده از هوش مصنوعی، بیش از 11 هزار خانه مسکونی را هدف جنایات خود قرار داده است.
بنابراین لازم است جمهوری اسلامی ایران، یک انقلاب همهجانبه در حوزه هوش مصنوعی AI داشته باشد، یعنی چه کارهایی باید انجام داد؟
آموزش فراگیر؛ باید تمامی سطوح آموزشی، از مدارس تا دانشگاهها، به تربیت متخصصان AI روی بیاورند. برنامههای درسی باید بهروزرسانی شوند تا نهتنها مفاهیم پایه، بلکه کاربردهای پیشرفته AI در حوزههای نظامی و امنیتی را پوشش دهند. ایجاد رشتههای جدید و گرایشهای تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی، با تمرکز بر یادگیری ماشین (Machine Learning)، بینایی ماشین (Computer Vision)، پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing) و رباتیک هوشمند، از ضروریات است.
پژوهش کاربردی؛ مراکز پژوهشی باید از تحقیقات نظری صرف فاصله گرفته و به سمت پروژههای کاربردی با ظرفیت نظامی حرکت کنند. ایجاد لابراتوارهای مشترک بین دانشگاه و نیروهای مسلح برای توسعه سامانههای هوش مصنوعی در حوزههای شناسایی و ردیابی خودکار هدف (Automatic Target Recognition and Tracking)، تصمیمگیری خودکار و نیمهخودکار (Autonomous and Semi-Autonomous Decision Making)، جنگ سایبری مبتنی بر AI، و سیستمهای دفاعی هوشمند، حیاتی است.
زیرساخت و داده؛ توسعه زیرساختهای محاسباتی قدرتمند (مانند مراکز داده ابری امن و محلی) و دسترسی به مجموعه دادههای وسیع و باکیفیت، از پیشنیازهای رشد AI است. این دادهها میتوانند شامل تصاویر ماهوارهای، اطلاعات راداری، سیگنالهای الکترونیکی و دادههای میدانی باشند که برای آموزش مدلهای AI ضروریاند.
*فناوریهای دوکاربره، پلی بین علم و میدان نبرد
«فناوریهای دوکاربره» به فناوریهایی اطلاق میشود که هم کاربرد نظامی دارند و هم کاربرد غیرنظامی. این جنگ نشان داد که دشمن به شکلی گسترده از این فناوریها بهره میبرد. این فناوریها که بیشتر در محیطهای دانشگاهی و شرکتهای دانشبنیان توسعه مییابند، میتوانند فرصتهای قابل توجهی را نیز برای کشورمان فراهم کرده و دستاوردهای مهمی داشته باشند که ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
تشویق نوآوری باز؛ باید با ایجاد پلتفرمهای نوآوری باز (Open Innovation Platforms)، ارتباط بین جامعه علمی و بخش دفاعی تسهیل شود. این به معنای دعوت از دانشگاهیان، شرکتهای استارتآپ و مراکز دانشبنیان برای ارائه ایدهها و طرحهای خود در حوزههایی است که ظرفیت کاربرد نظامی دارند، مانند تولید افزودنی Additive Manufacturing یا (پرینت سه بعدی) برای قطعات پیچیده، متریالهای پیشرفته (Advanced Materials) با وزن کم و استحکام بالا، حسگرهای فوقدقیق (High-Precision Sensors) و فناوریهای ارتباطی نسل پنجم و ششم.
حمایت از استارتآپهای دفاعی؛ در این ارتباط باید برنامههای حمایتی هدفمند (شامل سرمایهگذاری، مشاورههای فنی و دسترسی به بازار) برای استارتآپها و شرکتهای دانشبنیانی که در حوزههای مرتبط با امنیت و دفاع فعالیت میکنند، فراهم شود. این حمایتها باید فراتر از کمکهای مالی صرف بوده و شامل تسهیل دسترسی به آزمایشگاهها، تجهیزات و دادههای مورد نیاز باشد.
اخلاق و امنیت؛ با توجه به ماهیت دوکاربره این فناوریها، باید تدابیر سختگیرانهای برای حفاظت از دانش بومی و جلوگیری از نشت اطلاعات اندیشیده شود، در عین حال کاغذبازی اداری دستوپاگیر نیز به حداقل برسد. همچنین، تدریس مباحث اخلاقی درخصوص استفاده از AI و فناوریهای نوین در جنگ، باید از هماکنون در دانشگاهها و مراکز فکری آغاز شود.
*پهپادهای کوچک و هوشمند؛ تهدیدی در ارتفاع پایین
استفاده گسترده از پهپادهای کوچک (Small Drones)، بهویژه در قالب ریزپرندهها (Micro-Drones)، علیه سامانههای پدافند هوایی و حتی سکوهای پرتاب موشکهای بالستیک، چالشی جدی را مطرح کرده است. این پهپادها بهدلیل اندازه کوچک، هزینه پایین و قابلیت مانور بالا، میتوانند از دید رادارها پنهان بمانند. برای مقابله و تولید پهپادهای مشابه، ایران نیازمند برخی توانمندیهای کلیدی است که در ادامه میآید؛
تخصص در هوانوردی و رباتیک: تربیت مهندسان متخصص در حوزههای آیرودینامیک پهپادها، کنترل پرواز (Flight Control)، ناوبری خودکار (Autonomous Navigation) و سیستمهای ارتباطی امن (Secure Communication Systems) برای پهپادها ضروری است.
پژوهش در فناوریهای ضدپهپاد (Counter-Drone Technologies): توسعه سامانههای جنگ الکترونیک برای اخلال در سیگنالهای پهپادها، لیزرهای پرقدرت برای از بین بردن فیزیکی آنها، شبکههای هوشمند کشف و ردیابی پهپاد و حتی پهپادهای شکاری که قادر به رهگیری و انهدام پهپادهای دشمن هستند، باید در اولویت قرار گیرد.
مهندسی معکوس و بومیسازی: تحلیل پهپادهای دشمن و مهندسی معکوس آنها برای درک نقاط قوت و ضعفشان و سپس بومیسازی و توسعه مدلهای پیشرفتهتر، یک گام مهم است و همانطور که میدانیم در جنگ اخیر تعداد 130 پهپاد دشمن منهدم شد که مهمترین آنها هرمس 900 و هرمس 450 و هرون است.
*جنگ الکترونیک و تحلیل اطلاعاتی؛ نبرد بر سر امواج و دادهها
جنگ مدرن نهتنها در زمین و آسمان، بلکه بر سر طیف الکترومغناطیس و جریانهای داده نیز آوار میشود. در ساعات اولیه حمله، دشمن صهیونیستی با توجه به اصل غافلگیری و برتری نسبی در جنگ الکترونیک (Electronic Warfare)، موجب اخلال در ارتباطات و سامانههای دفاعی شد و با استفاده از تحلیل اطلاعاتی لحظهای (Real-time Intelligence Analysis) و یکپارچگی با اطلاعات انسانی (HUMINT Integration)، و استفاده از جاسوسان، نشان میدهد که باید سرمایهگذاری سنگین در این حوزهها انجام داد که در ادامه چند مورد مهم میآید؛
آموزش مهندسان مخابرات و الکترونیک: تربیت نسلی از مهندسان مخابرات و الکترونیک با تخصص در سیستمهای راداری پیشرفته (Advanced Radar Systems)، جمرها و اسپوفرها (Jammers and Spoofer)،(که باعث اختلال در سیستمهای موقعیتیابی و ارتباط بیسیم میشوند و سیگنالهای جعلی و فریبنده ارسال میکنند) و فناوریهای شناسایی فرکانس رادیویی (Radio Frequency Identification - RFID) و امنیت شبکه (Network Security)، حیاتی است.
پژوهش در تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics) و اطلاعات باز (OSINT): دانشگاهها و مراکز پژوهشی، باید تحقیقات خود را به سمت تحلیل دادههای کلان حاصل از منابع مختلف (مانند تصاویر ماهوارهای، شبکههای اجتماعی، مکالمات و سیگنالهای رادیویی) سوق دهند تا بتوانند الگوها را شناسایی کرده و پیشبینیهای دقیق انجام دهند. همچنین، استفاده از هوش مصنوعی برای تحلیل اطلاعات باز (OSINT) که از منابع عمومی قابل دسترسی است، میتواند مکمل مهمی برای اطلاعات طبقهبندیشده باشد.
یکپارچگی دانش: مهمتر از هر چیز، باید پلی بین دانش سنتی اطلاعات انسانی و تحلیل دادههای فناورانه زده شود. این به معنای تربیت متخصصانی است که هم با اصول جمعآوری اطلاعات انسانی آشنایی دارند و هم میتوانند از ابزارهای پیشرفته تحلیل داده برای اعتبارسنجی و تعمیق اطلاعات استفاده کنند.
علاوه بر موارد فوق، جنگ اخیر از ابعاد دیگری نیز اهمیت فناورانه داشت که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد که در ادامه به آنها اشاره شده است؛
جنگ اطلاعاتی و عملیات روانی (Information Warfare & Psychological Operations - PSYOPs) با ابزارهای نوین: در این جنگ، استفاده از سکوهای شبکههای اجتماعی، رباتهای هوشمند (باتها) و حسابهای کاربری جعلی برای انتشار اخبار جهتدار، شایعات و اطلاعات نادرست (Disinformation) با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی، تضعیف روحیه دشمن و ایجاد شکاف در جامعه هدف به شکل گستردهای مشاهده شد. این بعد از جنگ، نبردی بر سر روایتها و ذهنیتهاست که نیازمند متخصصان در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی، علوم ارتباطات و تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی با کمک هوش مصنوعی است.
لزوم آموزش و پژوهش: تربیت متخصصان در تحلیل افکار عمومی دیجیتال، کشف عملیات نفوذ سایبری-روانی و مقابله با اطلاعات نادرست (Counter-Disinformation) با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی (مانند الگوریتمهای تشخیص اخبار دروغ و باتها) حیاتی است. توسعه ابزارهای بومی برای مدیریت و کنترل فضای سایبر بدون نقض آزادیهای مدنی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
استفاده از هوش مصنوعی در لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین نظامی: هرچند بهصورت عمومی کمتر به آن پرداخته میشود، اما سامانههای پیشرفته لجستیک مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند در بهینهسازی ارسال تسلیحات، مهمات، سوخت و سایر ملزومات به خطوط مقدم، کاهش زمان واکنش و افزایش بهرهوری نقش کلیدی ایفا کنند. این به معنای تحلیل پیشبینانه (Predictive Analytics) برای نیازهای آتی و بهینهسازی مسیرها و منابع است.
لزوم آموزش و پژوهش: تربیت متخصصان در علوم داده و هوش مصنوعی برای بهینهسازی عملیات لجستیک و همچنین سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال امن برای مدیریت زنجیره تأمین نظامی، ضروری است.
کاربرد فناوریهای فضایی (Space Technologies) در جنگ: استفاده از ماهوارهها برای جمعآوری اطلاعات (SIGINT/GEOINT)، مخابرات امن و مقاوم در برابر پارازیت و حتی ناوبری دقیق (GPS/GNSS) نقش کلیدی در عملیاتهای مدرن دارد. ظرفیتهای دشمن در این حوزه، لزوم توجه جدی ایران به صنعت فضایی بومی را دوچندان میکند.
لزوم آموزش و پژوهش: توسعه رشتههای دانشگاهی مرتبط با مهندسی فضایی، ماهوارهها و سامانههای ناوبری فضایی و همچنین سرمایهگذاری در طراحی و ساخت ماهوارههای بومی با قابلیتهای اطلاعاتی و مخابراتی نظامی، از اولویتهاست.
امنیت و تابآوری شبکههای حیاتی (Critical Infrastructure Resilience): فراتر از پدافند غیرعامل صرف، این جنگ بر اهمیت تابآوری (Resilience) زیرساختهای حیاتی در برابر حملات سایبری و فیزیکی تأکید میکند. این شامل توانایی یک سیستم برای بازگشت سریع به حالت عادی پس از یک حمله یا اختلال است.
*لزوم آموزش و پژوهش؛ تمرکز بر معماریهای تابآور (Resilient Architectures) در طراحی زیرساختها، توسعه سیستمهای خودترمیمشونده (Self-Healing Systems) و آموزش متخصصان در زمینه مدیریت بحران و تداوم کسب و کار (Business Continuity Management) در محیطهای با تهدید بالا.
*نقاط ضعف سازمان پدافند غیرعامل و راهکارهای ارتقای آن
سازمان پدافند غیرعامل در ایران نقشی حیاتی در حفظ زیرساختهای کشور و کاهش آسیبپذیریها در برابر تهدیدات ایفا میکند. با این حال، با توجه به تحولات اخیر در شیوه نبردهای نوین و ظهور فناوریهای پیشرفته، این سازمان نیز با نقاط ضعفی مواجه است که نیازمند توجه فوری و ارتقای جدی است.
نقاط ضعف اصلی مواردی است که در ادامه آمده؛
نبود همگامی کامل با سرعت تحولات فناورانه و تهدیدات سایبری/ فناورانه نوین: در حالی که سازمان پدافند غیرعامل بر اقدامات فیزیکی و محافظت از زیرساختهای مادی تمرکز دارد، سرعت رشد تهدیدات سایبری، حملات پهپادی هوشمند و جنگ الکترونیک بهمراتب از سرعت واکنشها و برنامهریزیهای سنتی پیشی گرفته. این سازمان ممکن است در تشخیص و پیشبینی حملات مبتنی بر هوش مصنوعی یا مقابله با نفوذهای سایبری پیچیده به سامانههای کنترل صنعتی (ICS) و سامانههای اسکادا (SCADA) که زیرساختهای حیاتی را مدیریت میکنند، ضعفهایی داشته باشد. همچنین، فقدان یک رویکرد جامع و یکپارچه سایبر- فیزیکی (Cyber-Physical) در برابر تهدیدات دوگانه (فیزیکی و سایبری)، یک آسیبپذیری جدی است.
*بازنگری جامع در دکترین پدافند غیرعامل با رویکرد فناورانه
تمرکز بر پدافند سایبری: تبدیل پدافند سایبری از یک بخش جانبی به ستون فقرات پدافند غیرعامل. این شامل توسعه دکترینهای جدید برای حفاظت از زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، شبکههای انرژی هوشمند (Smart Grids)، سیستمهای حملونقل هوشمند و سایر زیرساختهای حیاتی مبتنی بر فناوری.
پدافند هوشمند در برابر پهپاد: تدوین و اجرای برنامههای جامع برای مقابله با حملات پهپادی کوچک و هوشمند، شامل توسعه سامانههای شناسایی و خنثیسازی یکپارچه (Integrated Counter-UAS Systems).
*سرمایهگذاری گسترده در هوش مصنوعی و تحلیل داده برای امنیت
پیشبینی و هشدار زودهنگام: استفاده از هوش مصنوعی AI و تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics) برای شناسایی الگوهای غیرعادی، پیشبینی حملات سایبری و پهپادی و ارائه هشدارهای زودهنگام.
شبیهسازی و آزمون سناریوهای پیچیده: توسعه مدلهای شبیهسازی مبتنی بر AI برای آزمایش مقاومت زیرساختها در برابر حملات پیچیده و شناسایی نقاط ضعف پیش از وقوع حادثه.
توسعه سامانههای خودکار تشخیص و پاسخ: تحقیق و توسعه در زمینه سامانههای خودکار تشخیص نفوذ (Intrusion Detection Systems) و سامانههای پاسخ به حادثه خودکار (Automated Incident Response Systems) با استفاده از AI.
*ایجاد و تقویت مراکز تخصصی سایبری و فناورانه
آزمایشگاههای امنیتی پیشرفته: تأسیس و تجهیز آزمایشگاههای تخصصی برای آزمایش نفوذ (Penetration Testing)، تحلیل بدافزار (Malware Analysis)، و تحقیق در زمینه آسیبپذیریهای سایبری در زیرساختهای حیاتی.
تیمهای واکنش سریع سایبری (CSIRT): تقویت و گسترش تیمهای واکنش سریع سایبری با تخصص بالا در حوزههای مختلف، ازجمله مهندسی معکوس تهدیدات سایبری و بازیابی سیستمها پس از حمله.
*همکاری و همافزایی بیسابقه با نهادهای علمی، دانشگاهها و بخش خصوصی
جذب نخبگان سایبری: ایجاد سازوکارهای جذاب برای جذب و نگهداشت متخصصان نخبه سایبری و امنیتی از دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان.
پروژههای تحقیقاتی مشترک: تعریف و حمایت از پروژههای تحقیقاتی مشترک با دانشگاهها و مراکز دانشبنیان برای توسعه فناوریهای نوین پدافند غیرعامل.
اشتراکگذاری دانش و تهدیدها: ایجاد سکوهای امن برای تبادل اطلاعات و تجربیات بین بخشهای مختلف دولتی، خصوصی و علمی در زمینه تهدیدهای سایبری و راهکارهای مقابله با آنها.
*آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی
بازآموزی و ارتقای مهارتها: برگزاری دورههای آموزشی تخصصی و پیشرفته برای تمامی سطوح کارکنان سازمان پدافند غیرعامل با تمرکز بر امنیت سایبری، هوش مصنوعی و فناوریهای نوظهور.
تربیت نسل جدید متخصصان: همکاری با وزارت علوم برای طراحی رشتهها و گرایشهای جدید دانشگاهی که نیازهای پدافند غیرعامل نوین را برآورده سازد.
*ستاد جنگی علمی؛ نیاز مبرم کشور
تأکید بر لزوم شکلگیری یک ستاد جنگی علمی- فناورانه در کشور، کاملاً به جاست. این ستاد باید فراتر از بوروکراسیهای مرسوم عمل کرده و به یک موتور محرکه برای همافزایی تبدیل شود. وظایف این ستاد میتواند شامل موارد زیر باشد؛
تعیین اولویتهای پژوهشی: شناسایی دقیق نیازهای فناورانه نیروهای مسلح و تبدیل آنها به پروژههای تحقیقاتی قابل تعریف برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی.
تخصیص منابع هوشمندانه: هدایت منابع مالی و انسانی به سمت پروژههایی که بیشترین ظرفیت را برای پر کردن شکافهای فناورانه دارند.
ایجاد شبکههای همکاری: فراهم آوردن بستر لازم برای همکاری تنگاتنگ بین دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها و بخش دفاعی.
تسریع فرآیندها: حذف موانع قانونی و بوروکراتیک برای سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه و بومیسازی فناوریهای نوین.
جذب و نگهداشت نخبگان: ایجاد سازوکارهای جذاب برای جذب و نگهداشت نخبگان علمی و فنی در داخل کشور، بهویژه در حوزههای مرتبط با امنیت و دفاع ملی.
*سخن پایانی؛
در مثلث اقتدار جمهوری اسلامی ایران رهبری مقتدر، قدرت دفاعی و سرمایه اجتماعی، مؤلفههایی هستند که در کنار هم مانع تحقق نقشه دشمن برای ضربه زدن به کشور شدند، اما تجربه جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان یک هشدار جدی و تلنگری بود که دیگر نمیتوان با گذشتهنگری و تکیه بر توانمندیهای صرفاً سختافزاری به مصاف دشمنی رفت که بر لبه فناوری حرکت میکند. آینده امنیتی ایران در گرو یک انقلاب علمی و فناورانه است. این انقلاب نیازمند سرمایهگذاری عظیم در هوش مصنوعی، فناوریهای دوکاربره، توسعه پهپادهای هوشمند، جنگ الکترونیک، تحلیل اطلاعاتی پیشرفته، جنگ اطلاعاتی و امنیت فضایی است. این سرمایهگذاری نهتنها در بخش نظامی، بلکه در کل زیستبوم علمی کشور باید صورت گیرد. تشکیل یک ستاد جنگی علمی- فناورانه که تمامی ظرفیتهای دانشگاهی، استارتآپها و دانشبنیانها را در خدمت جهش فناورانه قرار دهد، یک ضرورت حیاتی است. کوتاهی در این مسیر، هزینههای بسیار سنگینی را در آینده بر دوش ملت ایران خواهد گذاشت. آیا برای یک جهش فناورانه همهجانبه آمادهایم؟ زمان برای تصمیمگیری و اقدام فرا رسیده است.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.