ثبتنام در مدارس دولتی؛ صدای مادران بین شهریههای ناخواسته و کیفیت نادیده
ثبتنام دانشآموزان در مدارس دولتی همواره یکی از دغدغههای مهم والدین در آغاز هر سال تحصیلی بوده است. از یک سو، خانوادهها بهدنبال ثبتنام فرزندانشان در محیط آموزشی مناسب، با کیفیت تحصیل قابل قبول و هزینههای معقول هستند و از سوی دیگر، چالشهایی مانند روند ثبتنام، هزینههای غیررسمی، کیفیت آموزش، امکانات مدرسه و توجه به مهارتهای غیر درسی، نگرانیهایی را در ذهن والدین ایجاد میکند.
در این گزارش با گفتوگو و نظرخواهی از چند مادر دانشآموز در مقاطع مختلف تحصیلی، تصویری واقعی و ملموس از وضعیت ثبتنام و شرایط تحصیلی در مدارس دولتی ارائه شده است. این گفتوگوها علاوه بر انعکاس مشکلات و کمبودهای موجود، نکات مثبت و راهکارهایی را نیز نشان میدهند که میتواند برای مسئولان آموزشی و خانوادهها راهگشا باشد.
در ادامه، با مرور دیدگاههای والدین و بررسی پاسخهای یک کارشناس آموزش، تلاش شده تا چالشها و فرصتهای پیشرو در مسیر ارتقای کیفیت آموزش و سهولت دسترسی به مدارس دولتی شفاف شود.
چالشهای آموزشی و وضعیت بهداشتی مدارس، از نقاط ضعف جدی
لیلا، مادر یک دانشآموز کلاس اول و خود از معلمان آموزش و پرورش، از تجربه ثبتنام فرزندش در یکی از مدارس دولتی همدان میگوید: فرآیند ثبتنام برای دانشآموزان پایه اول نیازمند اقدام زودهنگام است و نسبت به سایر پایهها دشواری بیشتری دارد، برای ثبتنام کلاس اول باید از اردیبهشت ماه اقدام میکردیم تا ظرفیت مدرسه تکمیل نشود. برای سایر پایهها تنها ارتقای پایه انجام میشود و پرونده از قبل موجود است.
او به مدارک مورد نیاز نیز اشاره میکند: مدارک شناسایی والدین و کودک، مدارک تحصیلی، کارت واکسن، قولنامه محل سکونت و فیش واریز بانکی ازجمله موارد درخواستی بوده است.
از نظر مالی، مبلغ پرداختی جهت ثبتنام در مدرسهای که فرزندش در آن تحصیل میکند 500 هزار تومان بوده. با این حال، در برخی مدارس دیگر این مبلغ تا 800 هزار تومان نیز گزارش شده است. او میگوید: اگرچه این مبالغ نسبتاً پایین است، اما در مدرسه ما حدود 20 درصد خانوادهها توان پرداخت همین میزان را هم ندارند.
لیلا تأکید میکند که ثبتنام بدون پرداخت هزینه نیز امکانپذیر است، اما کمبود منابع مالی مدارس دولتی، نیاز به حمایت خانوادهها را افزایش داده، برای برخی هزینههایی که بودجه رسمی پاسخگو نیست، مدارس دولتی ناچار به دریافت کمکهای مردمی میشوند.
در زمینه آموزشی، وی با اشاره به وضعیت مدرسه فرزندش میگوید: بیشتر دانشآموزان محتوای درسی را در کلاس دریافت میکنند اما در ریاضی نیاز به پیگیری بیشتر وجود دارد.
او همچنین تجربه خود از مدارس دارای طرح «امین» را چنین بیان میکند: در این مدارس، فعالیتهای پرورشی گسترده بود اما همین باعث شده بود بخش درسی تا حدودی مورد غفلت قرار گیرد.
او در پایان وضعیت بهداشتی نامناسب مدارس را یکی از نقاط ضعف جدی مدارس دولتی عنوان میکند و معتقد است رسیدگی به بهداشت مدارس و حضور نیروی خدماتی متعهد، تأثیر قابل توجهی بر فضای مدرسه دارد.
کیفیت قابل قبول است اما چالشهایی در آموزش غیردرسی وجود دارد
زری، مادر دو دانشآموز، یکی در پایه پنجم ابتدایی و دیگری در پیشدبستانی، از تجربه خود در زمینه ثبتنام فرزندانش در مدارس دولتی میگوید. به گفته او، فرآیند ثبتنام در مدرسهای که فرزندانش در آن تحصیل میکنند بهصورت حضوری انجام شده و مدرسه تنها همان مبلغ تعیینشده ابتدای سال را دریافت کرده است؛ هزینه اضافی از ما نگرفتند، همان مبلغی بود که در ابتدای سال همه پرداخت میکنند.
وی سطح کیفیت آموزشی را در مدرسه دولتی «نسبت به تعداد دانشآموزان و وضعیت مدارس دولتی» رضایتبخش ارزیابی میکند و میگوید: آموزش و کیفیت تدریس بد نیست؛ در حد امکانات مدرسه دولتی قابل قبول است.
او فضای فیزیکی مدرسه، کلاسها و محیط آموزشی را مثبت توصیف میکند، اما در خصوص امکانات فرهنگی و توجه به مهارتهای غیردرسی انتقاداتی دارد: مدرسه امکانات خاصی برای آموزش فرهنگی یا مهارتهای غیردرسی ندارد و به آنها توجهی نمیشود.
با این حال، به گفته وی، مدرسه در برگزاری مسابقات علمی و قرآنی فعال است و فرزندانش از حضور در مدرسه رضایت دارند: مسابقات قرآنی و علمی در مدرسه زیاد برگزار میشود و بچهها را تشویق میکنند.
زری با وجود برخی محدودیتها، مدارس دولتی را انتخاب مناسبی میداند، اما اشاره میکند که تعداد زیاد دانشآموزان در کلاس باعث کاهش امکان رسیدگی فردی از سوی معلمان میشود: تعداد دانشآموزها بالاست و همین باعث میشود معلم نتواند به همه خوب رسیدگی کند.
او با مقایسهای میان مدارس دولتی و غیردولتی، تجربه خود از هر دو را بیان میکند: مدارس غیردولتی آنطور که انتظار میرفت نبودند. متأسفانه گاهی بچههای ضعیف را به مدارس غیردولتی میبرند و با تشویقهای بیمورد سعی میکنند سطح آنها را بالا نشان دهند، در حالی که در واقع ضعف آموزشی باقی میماند.
زری در پایان میگوید: بهنظر من، مدارس دولتی، با وجود همه کمبودها، برای دانشآموزانی که پایه قویتری دارند، بهتر عمل میکنند و حضور آنها به پیشرفت دیگر دانشآموزان نیز کمک میکند.
شهریه اجباری، ضعف تدریس و کمبود امکانات
مهری، مادر دو دانشآموز پایه هشتم و نهم، تجربه ثبتنام در مدارس دولتی را از منظر دیگری روایت میکند. به گفته او، فرآیند ثبتنام بهطور کلی ساده بوده اما برخلاف تصور عمومی، پرداخت هزینه بهعنوان شرط ثبتنام مطرح شده است: فرآیند ثبتنام راحت بود، تنها چیزی که خواستند، پرداخت هزینه بود. مبلغ 700 هزار تومان صرفاً بابت ثبتنام دریافت کردند.
او توضیح میدهد که هزینههای مربوط به برگههای امتحانی و کتابها نیز بهصورت جداگانه محاسبه شده و حتی برخی خانوادهها پس از اعلام ابلاغیههای جدید، برای پسگرفتن مبلغ پرداختشده اقدام کردهاند: مدرسه گفته بود که بر اساس بخشنامه، ممکن است این مبلغ بازگردانده شود. به ما توصیه کردند رسید پرداخت را تا مهر نگه داریم.
مهری از برگزاری کلاسهای فوقبرنامه نیز خبر میدهد که مستلزم پرداخت هزینههای جداگانه از سوی خانوادههاست، اما آنچه بیش از هر چیز نگرانکننده است، نارضایتی از سطح تدریس معلمان است: متأسفانه از تدریس معلمها رضایت نداریم. در پایان سال تحصیلی، فرزندانمان به کلاس خصوصی، بهویژه در درس ریاضی، نیاز پیدا میکنند.
او همچنین به وضعیت امکانات مدرسه اشاره میکند و آن را ناکافی میداند: امکانات آموزشی در مدرسه بسیار محدود است و توجهی به آموزش مهارتهای غیردرسی نمیشود.
از نظر مهری، انتخاب مجدد این مدرسه در سالهای آینده منتفی است: رضایت کلی وجود ندارد. انتظار داریم از معلمان جوانتر و باحوصله برای تدریس استفاده شود.
مدارسی که فرزندان او در آنها تحصیل میکنند، شامل مدارس دخترانه و پسرانه، پورمیدانی و حیات است. وی تأکید میکند که دریافت وجه بهعنوان پیششرط ثبتنام، در تضاد با اصول آموزش رایگان در مدارس دولتی است و لازم است نظارت بیشتری بر عملکرد مدارس در این زمینه صورت گیرد.
نقش مدیریت در رضایت والدین از مدرسه دولتی؛ تجربه یک مادر از دو مقطع تحصیلی
مینا، مادر دو دانشآموز در پایههای هفتم و دوازدهم، از تجربه ثبتنام و روند تحصیل فرزندانش در مدارس دولتی چنین میگوید: ثبتنام بهطور کلی بدون مشکل انجام شد، مگر در مواردی که خانواده بخواهد مدرسه فرزند خود را تغییر دهد. ثبتنام حضوری انجام شد و مدارکی مانند شناسنامه پدر و مادر و دانشآموز، کارنامه سال قبل، عکس و پوشه مورد نیاز بود.
او میگوید که پرداخت هزینه در زمان ثبتنام شامل هزینه برگههای امتحانی، بیمه و کمکهای مردمی بوده. همچنین برای کلاسهای فوقبرنامه نیز مبالغ جداگانهای دریافت شده، اما مدرسه برای وسایل آموزشی هزینهای مطالبه نکرده است.
درخصوص کیفیت آموزش، وی ضمن اشاره به کاهش حس مسئولیتپذیری برخی معلمان نسبت به گذشته، عنوان میکند: بیشتر معلمان، دلسوزی گذشته را ندارند و به آموزش آنگونه که باید، اهمیت نمیدهند. با این حال، توانایی یادگیری دانشآموزان نیز نقش بسیاری دارد.
با این حال، مینا از اقدام مدرسه برای جبران کمبودهای آموزشی با برگزاری کلاسهای تقویتی در طول سال تحصیلی ابراز رضایت میکند: مدیر مدرسه کلاسهای فوقبرنامهای در دروس ریاضی و عربی برگزار کرد. بهصورت حضوری و غیرحضوری، به مشکلات درسی دانشآموزان رسیدگی میشد.
از نظر فضای عمومی مدرسه نیز، وی بر نقش مهم مدیریت و کارکنان مدرسه تأکید میکند: محیط مدرسه بیش از هر چیز، بازتاب تربیت خانواده و خود دانشآموز است. اما مدیریت و معاونت مدرسه تأثیر بسیاری در نظم، آرامش و اخلاق حاکم بر فضا دارند.
به گفته او، در مدرسه فرزندانش برنامههایی مانند نماز جماعت، اردوهای تفریحی و اردوهای آموزشی بهطور منظم برگزار میشود. با این وجود، او اعتقاد دارد که در برخی جنبهها ازجمله توجه به آموزش و ارتقای سطح دلسوزی معلمان، ضعفهایی وجود دارد: بعضی معلمان تنها برای گذران وقت به کلاس میآیند و انگیزهای برای آموزش ندارند. آموزش و پرورش باید در گزینش و تربیت معلمان با دقت بیشتری عمل کند.
مینا در نهایت تأکید میکند که تنها دلیل ادامه تحصیل فرزندانش در این مدرسه، مدیریت دلسوز و پیگیر آن است که به مسائل تربیتی و رفتار اجتماعی دانشآموزان، توجه دارد.
در پاسخ به این پرسش که آیا بدون پرداخت هزینه نیز امکان ثبتنام وجود دارد، میگوید: خیر، اگر هزینهای پرداخت نشود، ثبتنام انجام نمیشود. این مبالغ تحت عنوان پول برگه، تستهای سالانه و کمک مردمی دریافت میشوند و عنوان میشود که برای خود دانشآموزان هزینه خواهد شد!
مشارکت والدین در نگهداری مدارس دولتی؛ تجربه یک مادر از پایه سوم ابتدایی
معصومه، مادر یک دانشآموز پایه دوم دبستان، از تجربه ثبتنام فرزندش در مدرسه دولتی میگوید و این روند را ساده و بدون سختگیری توصیف میکند: ثبتنام حضوری بود و بدون پیچیدگی انجام شد. تنها مدارکی که خواسته شد، مدرک پیشدبستانی، کارت واکسن و مدارک شناسایی والدین و دانشآموز بود.
او درباره پرداخت هزینه هنگام ثبتنام توضیح میدهد که مبلغی در حدود 400 هزار تومان تحت عنوان کمک به مدرسه دریافت شده: این مبلغ را برای رنگآمیزی کلاسها، پرداخت بدهی آب و برق سال قبل و بهبود فضای مدرسه دریافت کردند. البته اجباری نبود که همان لحظه پرداخت شود؛ برخی در دو قسط پرداخت کردند و حتی بعضیها مبلغ را هنگام دریافت کارنامه تحصیلی در پایان سال پرداختند.
این مادر تأکید میکند که در ازای این مبلغ، اقدامات مشخصی نیز در مدرسه انجام شده است: پردههای کلاسها تعویض شد و برای هزینههای جاری مثل گاز، آب و برق نیز از همین کمکها استفاده کردند. حتی به خانوادههایی که توان پرداخت نداشتند، پیشنهاد شد در صورت امکان، با انجام کارهایی مانند رنگکاری یا جوشکاری به مدرسه کمک کنند.
به گفته او، برای کلاسهای فوقبرنامه یا وسایل آموزشی، هزینهای جداگانه دریافت نشده و مدرسه در این زمینه فشار مالی به خانوادهها وارد نکرده است.
از نظر کیفیت آموزش، معصومه عملکرد معلمان را مثبت ارزیابی میکند: از تدریس معلمها راضی هستم. فرزندم مطالب را بهخوبی یاد میگیرد و نیازی به کلاس خصوصی حس نکردیم. با وجود تعطیلات متعدد، مدرسه از طریق نرمافزار شاد ارتباط درسی را حفظ کرده است.
او همچنین وضعیت فضای مدرسه را در مجموع مناسب میداند، هرچند به گفته او، نیاز به رسیدگی بیشتر وجود دارد: مدرسه از نظر فیزیکی نیاز به بهسازی دارد، اما به مهارتهای غیردرسی دانشآموزان هم توجه میشود.
در پایان، معصومه با رضایت از تجربه فرزندش میگوید: فرزندم از مدرسه راضی است. اگر دوباره بخواهم انتخاب کنم، همین مدرسه دولتی را انتخاب میکنم.
اعتماد به مدارس دولتی با رویکرد تربیتی؛ روایت مادر یک کلاساولی از ثبتنام در مدرسه «علم و فناوری»
مرضیه، مادر یک دانشآموز کلاس اول، فرآیند ثبتنام فرزندش در مدرسه دولتی «علم و فناوری» را بدون مشکل و همراه با همکاری مدرسه توصیف میکند: روند ثبتنام ساده بود و مدرسه سختگیری خاصی نداشت.
به گفته او، شهریه ثبتنام خانوادهها دریافت شده، اما برخلاف سایر مدارس، میزان مبلغ پرداختی از سوی والدین متناسب با شرایط اقتصادی آنها بوده است: مبلغ مشخصی تعیین نشده بود؛ هر خانواده بر اساس توان مالی خودش مبلغی پرداخت میکرد. این روش برای خانوادهها منصفانهتر است.
مرضیه در حال حاضر تجربه مستقیمی از فضای آموزشی یا فوقبرنامههای مدرسه ندارد، چراکه فرزندش تازه وارد کلاس اول شده است. با این حال، او نسبت به آینده مدرسه خوشبین است و بر پایه بازخوردهایی که از اطرافیان دریافت کرده، اعتماد بالایی به عملکرد این مدرسه دارد: شنیدهام مدرسه در کنار آموزش، به کیفیت پرورش، تربیت و آموزش مهارتهای فردی نیز توجه دارد. خروجی این نگاه را در دانشآموزان سالهای قبل دیدهام. امیدوارم همین روند برای فرزند من هم ادامه داشته باشد.
او تأکید میکند که مدرسه هیچ شهریهای دریافت نمیکند و تنها هزینههایی که از خانوادهها مطالبه شده، مربوط به کتابها و بیمه دانشآموزی است.
چالشها و واقعیتهای مدارس دولتی؛ از روند ثبتنام تا کیفیت آموزش
روند ثبتنام دانشآموزان در مدارس دولتی، هزینههایی که خانوادهها با آن مواجهاند و کیفیت آموزشی که در این مدارس ارائه میشود، همواره موضوعات بحثبرانگیزی در فضای اجتماعی و رسانهای کشور بودهاند. در شرایطی که مدارس دولتی بهعنوان بخش عمده نظام آموزش رسمی کشور شناخته میشوند، مسائل درخصوص نحوه ثبتنام، فشارهای مالی، کمبود منابع و زیرساختهای آموزشی باعث شدهاند بسیاری از خانوادهها، باوجود میل قلبیشان، به سمت مدارس غیردولتی سوق پیدا کنند.
در این زمینه، کارشناس آموزش و پرورش نیز به تشریح ابعاد مختلف این موضوع پرداخت.
ثبتنام در مدارس دولتی؛ پیچیدهتر از ظاهر ماجرا
روحالله بابایی با اشاره به دستهبندی انواع مدارس دولتی گفت: مدارس دولتی، خود به چند شاخه تقسیم میشوند؛ ازجمله مدارس شاهد، هیئت امنایی، نمونه دولتی، تیزهوشان و مدارس عادی دولتی. هرکدام از این دستهها، شیوه خاصی برای ثبتنام دارند. برای مثال، در مدارس شاهد، ثبتنام دانشآموزان بر اساس امتیازهایی که خانوادهها در سامانه مخصوص کسب میکنند صورت میگیرد. در مدارس نمونهدولتی یا سمپاد، پذیرش از طریق آزمونهای متمرکز کشوری انجام میشود.
وی افزود: برخی مدارس تنها از محدوده جغرافیایی مشخص دانشآموز میپذیرند. اگر ظرفیت مدرسه تکمیل نشود، ممکن است پس از مصاحبه یا آزمون داخلی، دانشآموزان سایر مناطق نیز پذیرش شوند. این موضوع، بهویژه در مدارسی با امکانات یا سابقه آموزشی بهتر، موجب تراکم دانشآموزی و نارضایتی خانوادههای همان محدوده شده است.
دریافت شهریه؛ ممنوعیت قانونی، واقعیت میدانی
این کارشناس آموزش و پرورش درباره هزینههای دریافتی از والدین در مدارس دولتی تصریح کرد: دریافت شهریه در مدارس عادی دولتی، بهطور قانونی ممنوع است اما کمکهای مردمی، آنهم نه در هنگام ثبتنام بلکه در طول سال تحصیلی، مجاز شمرده شده. با این حال، در موارد متعددی شاهدیم که این کمکها عملاً تبدیل به پیششرط ثبتنام میشوند و خانوادهها ناگزیرند مبالغی را بپردازند تا فرزندشان در مدرسه پذیرش شود.
بابایی ادامه داد: در مدارس خاص مانند شاهد، هیئتامنایی، نمونه دولتی و سمپاد، دریافت شهریه مجاز است و حتی در آییننامهها پیشبینی شده که این مدارس میتوانند بخشی از هزینههای جاریشان را از محل دریافت مبالغ مشخصشده از والدین تأمین کنند. این مبالغ، بسته به مدرسه و منطقه، متغیر است.
او تأکید کرد: اگر خانوادهای احساس کند که مدرسهای بدون دریافت هزینه، از ثبتنام فرزندشان امتناع کرده، میتوانند این موضوع را از طریق اداره آموزش و پرورش منطقه پیگیری کنند. در عین حال، باید پذیرفت که کمبود در بودجه مدارس، گاهی مدیران را وادار به دریافت غیررسمی کمکهایی میکند که اگرچه برخلاف مقررات است، اما از سر ناچاری صورت میگیرد.
کیفیت آموزش؛ فاصله با نقطه مطلوب
این کارشناس آموزش و پرورش درباره کیفیت آموزش در مدارس دولتی با صراحت گفت: با نقطه ایدهآل فاصله زیادی وجود دارد. کمبود فضاهای آموزشی، فرسودگی ساختمانها، تراکم بالای دانشآموزی در کلاسها و کمبود نیروی انسانی از چالشهای جدی مدارس دولتی است. اگر حمایت مدارس غیردولتی نبود که بخشی از بار آموزش را بر دوش بگیرند، مشکلات محسوستری بهوجود میآمد.
بابایی خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر، با جذب نیروهای جدید آموزشی، بخشی از کمبودها جبران شده اما این نیروها نیاز به آموزشهای تخصصی و دورههای توانمندسازی دارند؛ امری که هنوز بهطور جدی به آن پرداخته نشده است. نبود این آموزشها، روی کیفیت تدریس و اثربخشی فرآیند یادگیری اثر منفی دارد.
غیبت معلمان و ناتوانی در جایگزینی
وی درباره تأثیر غیبت معلمان نیز گفت: معلمان در طول سال تحصیلی، مرخصی استحقاقی ندارند و تنها در موارد خاص مانند بیماری یا مسائل اضطراری میتوانند از مرخصی استفاده کنند. با این حال، سیستم آموزش و پرورش، سازوکار مؤثری برای جایگزینی موقت ندارد. در بیشتر مواقع، این خلأ توسط معاونان یا مشاوران مدرسه پر میشود که عملاً نمیتوانند کیفیت آموزشی را در سطح مناسب حفظ کنند.
پیامدهای فرهنگی رقابتهای ثبتنامی
این کارشناس آموزشی در بخش پایانی صحبتهایش به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی رقابت خانوادهها برای ثبتنام در مدارس خاص اشاره کرد و گفت: اصرار برخی خانوادهها برای ثبتنام فرزندانشان در مدارسی خاص، باعث شده که بعضاً مدارک ساختگی مانند قولنامههای اجارهای تهیه شود تا آدرس محل سکونت را به محدوده مدرسه نزدیک کنند. این کار، علاوه بر تخلف قانونی، تبعات منفی فرهنگی، ترافیکی و اجتماعی دارد. ورود دانشآموزان از مناطق نامتجانس به مدارس خاص، موجب بروز مشکلات فرهنگی، اختلاف سطح اقتصادی و ناهماهنگی محیطی میشود.
بابایی در پایان تأکید کرد: رسالت مدارس صرفاً آموزش نیست، بلکه تربیت و جامعهپذیری دانشآموزان هم اهمیت دارد. انتخاب مدرسه نباید فقط بر اساس ویژند، شهرت یا نمره امتحانات باشد، بلکه باید به تناسب فرهنگی، اجتماعی و تربیتی هم توجه شود. رسانهها میتوانند در آگاهسازی خانوادهها برای انتخابی منطقی و متعادل، نقش مؤثری ایفا کنند.
چالشها و ضرورتهای بهبود نظام ثبتنام و کیفیت آموزش در مدارس دولتی
در پایان باید گفت؛ ثبتنام در مدارس دولتی، با وجود اینکه قرار است فرصتی رایگان و برابر برای همه دانشآموزان باشد، همچنان با چالشهایی جدی روبهرو است که خانوادهها را دچار سردرگمی و دغدغه میکند. در نگاه من، اصلیترین مسئلهای که در این فرآیند مشاهده میشود، تضاد بین هدف آموزش رایگان و واقعیتهای اقتصادی موجود است.
از یک طرف، خانوادهها انتظار دارند فرزندانشان در محیطی مناسب و با کیفیت آموزشی مطلوب تحصیل کنند؛ اما از طرف دیگر، فشارهای مالی و هزینههای غیررسمی که در قالب کمکهای مردمی یا مواردی شبیه به آن مطرح میشود، بار سنگینی روی دوش والدین قرار میدهد. این هزینهها هرچند بهصورت رسمی شهریه نیستند، ولی عملاً موجب میشوند که آموزش رایگان به یک امتیاز ویژه تبدیل شود که فقط خانوادههایی با توان مالی متوسط به بالا بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند.
از نظر کیفیت آموزشی، مدارس دولتی در حالت کلی شرایط مناسبی ندارند. مشکلاتی مانند کمبود معلمهای متخصص، تراکم بالای دانشآموزان در کلاسها، نبود امکانات کافی و ضعف در آموزش مهارتهای عملی و زندگی، باعث میشود که تجربه تحصیلی دانشآموزان چندان رضایتبخش نباشد. این مشکلات نهتنها بر روند یادگیری تأثیر منفی میگذارند، بلکه باعث میشوند خانوادهها بهدنبال گزینههای دیگر، مثل مدارس غیرانتفاعی یا مدارس خاص، باشند که طبیعتاً هزینههای بالاتری دارند و دسترسی به آنها برای همه ممکن نیست.
یکی از نکات مهم، نقش مدیریت مدرسه و نحوه ارتباط آن با والدین است. مدارس موفقتر آنهایی هستند که با توجه به شرایط خانوادهها، به شکل منصفانه و شفاف، درخواست کمک مالی یا مشارکت در برنامههای مدرسه را مطرح و فضای همکاری و اعتماد را حفظ میکنند. متأسفانه در برخی موارد، این تعامل بهدرستی صورت نمیگیرد و خانوادهها احساس میکنند تحت فشار قرار دارند یا بهناحق مجبور به پرداخت هزینههایی میشوند که باید رایگان باشد.
در نهایت، برای اینکه آموزش دولتی واقعاً به همه دانشآموزان خدمات باکیفیت ارائه دهد و عدالت آموزشی رعایت شود، نیازمند توجه جدیتر به تأمین بودجه، افزایش امکانات، ارتقای کیفیت آموزش و کاهش فشار مالی روی خانوادهها هستیم. باید راهکارهایی پیدا کنیم که ضمن حفظ رایگان بودن آموزش، کیفیت آن نیز بهبود یابد و خانوادهها دیگر نگران هزینههای پنهان و کمبودها نباشند.
این مسیر، علاوه بر ارتقای سطح تحصیلی، به سلامت روانی و تربیتی دانشآموزان و آرامش خاطر خانوادهها نیز کمک خواهد کرد و زمینهساز جامعهای عادلانهتر و پایدارتر در آینده خواهد بود.