از زیرزمین تا کارخانه؛ صدای بوق ایرانی به گوش آسیا رسید
در روزگاری که نوسانات اقتصادی، رکود، کاهش تقاضا، محدودیت منابع، تحریمها و چالشهای مدیریتی، نفس تولید را در کشور به شماره انداختهاند، هنوز انسانهایی هستند که با تکیه بر اراده، دانش فنی، عشق به سازندگی و روحیهای خستگیناپذیر، موتور صنعت را روشن نگه داشتهاند. تولیدکننده، در این سرزمین، نهتنها یک فعال اقتصادی بلکه یک کنشگر اجتماعی، یک معمار ملی و یک قهرمان خاموش است که زیر بار کمبودها و فشارها خم نمیشود؛ بلکه چراغ امید را در دل کارگاهها و کارخانهها روشن نگاه میدارد.
ایران برای توسعه پایدار، نهفقط به سیاستمدار و تئوریپرداز، بلکه به هزاران تولیدکننده نیاز دارد که خاک، عرق، فناوری و خلاقیت را به سرمایه تبدیل میکنند؛ سرمایهای که خودکفایی، اشتغال، صادرات و اعتبار ملی از آن زاده میشود. تولید، صرفاً فرآیند ساخت یک کالا نیست، بلکه نوعی زیست معنوی و فرهنگ مقاومت است که تولیدکننده در آن، نهتنها نان خانواده خود را درمیآورد، بلکه ستون اقتصاد کشور را نگه میدارد.
در این میان، کسانی که از هیچ آغاز کردهاند؛ مسیر زیرپله تا کارخانه را با دست خالی پیمودهاند و امروز به افتخارات ملی تبدیل شدهاند، نمونههایی الهامبخش از آن چیزی هستند که میتوان «شرافت صنعتی» نامید.
مدیرعامل شرکت «پارت تیس گیان»، یکی از این چهرههاست؛ انسانی که نه از رانت، نه از تسهیلات، که تنها با اتکا به دانش، همت جمعی و هدفمندی، توانسته از یک واحد کارگاهی کوچک به یکی از ویژندهای معتبر در تولید قطعات سیستم برقرسانی و احتراق خودرو در کشور و منطقه تبدیل شود.
در ادامه، گزارشی از گفتوگو با او را میخوانید؛ گفتوگویی صریح، بیپرده و پر از نکاتی که میتواند برای هر کارآفرین جوان، یا هر مسئولی که دغدغه صنعت دارد، آموزنده و تأملبرانگیز باشد.
اشتغالزایی برای بیش از 120 نفر
مهدی مولوی در ابتدای گفتوگو درباره سابقه فعالیت شرکت توضیح داد: ما دومین تولیدکننده بوق حلزونی در کشور و تنها تولیدکننده بوق موتورسیکلت و کامیون هستیم. فعالیتمان را سال 1395 آغاز کردیم. گروهی پنجنفره از کارمندان سابق دولت، ازجمله افراد شاغل در خودروسازی و وزارت نیرو، کنار هم جمع شدیم و تولید قطعات خودرو را آغاز کردیم.
وی ادامه داد: از سال 95 تا 1400 بهصورت کارگاهی فعالیت میکردیم اما از 1400 به بعد با انتقال به شهرک صنعتی، کار را در قالب کارخانه ادامه دادیم.
مدیرعامل شرکت «پارت تیس گیان» درباره دلایل ورود به این حوزه گفت: زمانی که در صنعت خودروسازی فعالیت میکردیم، متوجه ضعف در تولید قطعات شدیم و بازار فروش مناسبی نیز پیشبینی میکردیم. علاوه بر داشتن دانش فنی مبتنی بر تجربه، با سرمایهای اندک و بهصورت کارگاهی فعالیت خود را آغاز و سود سالانه را صرف توسعه مجموعه کردیم تا به جایگاه فعلی رسیدیم.
مولوی با اشاره به ساختار خانوادگی شرکت گفت: این مجموعه بهصورت خانوادگی اداره میشود و اعضای آن از میان افراد نزدیک و مورد اعتماد انتخاب شدهاند. اکنون علاوه بر تأمین نیاز بازار داخلی، صادرات نیز داریم و با کشورهای همسایه روابط بازرگانی برقرار کردهایم.
از زیرپله تا واحد نمونه کشوری
وی در ادامه به افتخارات مجموعه اشاره کرد و گفت: از ابتدای فعالیت بدون دریافت تسهیلات کار را آغاز و یکی از بزرگترین موفقیتهای ما این بوده که بهتدریج رشد کردیم. امروز توانستهایم عنوان کارآفرین نمونه وزارت صنعت، واحد نمونه اداره کار، فناور نمونه پارک فناوری و شرکت برتر در چند رویداد صنعتی را کسب کنیم.
مدیرعامل پارت تیس گیان با تأکید بر اهمیت نوآوری گفت: 70 درصد فعالیت شرکت ما به تحقیق و توسعه اختصاص دارد. چون اگر توسعه نداشته باشیم، خودکار از بازار حذف میشویم. فناوری و مدلهای جدید دائماً وارد میشوند. حتی اگر یک ماه توسعه نداشته باشیم، عقب میافتیم.
به گفته مولوی، این مجموعه در حال حاضر برای 43 نفر بهصورت مستقیم و حدود 80 نفر بهصورت غیرمستقیم اشتغالزایی کرده است.
او شرایط اقتصادی را دشوار توصیف کرد و گفت: تولیدکننده بودن، کار آسانی نیست. سود قابل توجهی هم ندارد، اما افراد خاصی وارد این عرصه میشوند. تولیدکننده بعد از راهاندازی کسبوکار، تبدیل به پدر یک خانواده 40 یا 100 نفری میشود که حتی در سختترین شرایط حاضر است برای پرداخت حقوق کارگران، خانه یا خودرو خود را بفروشد.
این تولیدکننده افزود: در حال حاضر رکود شدیدی حاکم است، نقدینگی کاهش یافته و وصول مطالبات بهسختی انجام میشود؛ با این حال، کیفیت زندگی معنوی تولیدکنندهها بالاست،چون خلق میکند. رازق است. خالق است. این صفات خدا در وجود تولیدکنندهها هست. عزت نفس، آرامش خاطر و احساس افتخار باعث میشود از زندگی بیشتر لذت ببرد.
مولوی درباره چشمانداز 10 سال آینده، اظهار امیدواری کرد: اگر شرایط کشور بهتر شود، برنامه داریم چند قطعه جدید به سبد کالا اضافه و اشتغال بیشتری ایجاد کنیم. نهایت هدف ما هم این است که به رشد تولید ناخالص ملی کمک کنیم.
وی خطاب به نسل جدید کارآفرینها گفت: به قول فردوسی، «یکی مرد جنگی به از صد هزار». تولیدکننده هم همینطور است. باید جنگنده باشد. زمین بخورد و دوباره بلند شود. این مسیر فقط شکستن دارد، اما انتهایش شیرین است. در دنیا، بالاترین رده اجتماعی برای تولیدکننده است.
این صاحب واحد نمونه صنعتی افزود: در نهایت، مهم نیست چطور میمیریم، مهم این است که چطور زندگی کردیم. اگر برای جامعه مفید بودیم، از زندگی لذت بیشتری میبریم. به قول معروف «از گندمزار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها...».
انتقاد از تصمیمات دولتی؛ «ما هزینه اشتباهات آنها را میدهیم»
مثلاً سال گذشته برق شهرک صنعتی را دو سه روز قطع کردند. بعد آخر سال گفتند ببخشید حواسمان نبود! به همین سادگی، صدها تولیدکننده آسیب دیدند.
مولوی با انتقاد از ضعف مدیریت دولتی اظهار کرد: یکی از مشکلات جدی کشور، عدم کفایت مدیریت دولتی است؛ تصمیمات نادرست آنها صنعتگران را نابود میکند. مثلاً همین قطعی چندروزه برق در شهرک صنعتی طی سال گذشته باعث شد صدها تولیدکننده متضرر شوند، متأسفانه در پایان سال تنها به یک عذرخواهی ساده بسنده کردند.
وی ادامه داد: بخش دولتی اصلاً انتقادپذیر نیست. فقط ناراحت میشوند و جبهه میگیرند. این اختلاف بین بخش خصوصی و دولتی واقعاً آزاردهنده است.
صدای تولیدکننده؛ انعکاس عزت، مقاومت و امید
آنچه در این گفتوگو خواندیم، فقط شرحی از مسیر یک کسبوکار نبود؛ روایت زیستن با مسئولیت، ساختن با حداقلها و ایستادن در روزهای سخت بود. مهدی مولوی فقط از تولید قطعه نگفت، بلکه از تکهای از واقعیت صنعت ایران پرده برداشت؛ صنعتی که با تکیه بر انسانهایی مانند او هنوز زنده است.
در جهانی که همچیز حول محور سود و زیان مالی میچرخد، شنیدن اینکه یک تولیدکننده حاضر است خانهاش را بفروشد تا حقوق کارگرش عقب نیفتد، عزت نفس و حس افتخار را بالاتر از سود ریالی میداند، کیفیت معنوی زندگی برایش ارزشمندتر از حساب بانکیاش است، یادآور چیزیست که نباید در هیاهوی اقتصاد فراموش کنیم؛ انسان بودن.
این گفتوگو نشان داد که تولید، فقط فعالیت اقتصادی نیست، بلکه مسیر زیست اخلاقی و معنوی است. تولیدکننده فقط چرخهای ماشین را نمیسازد، بلکه چرخهای اقتصاد، عزت ملی و حتی هویت اجتماعی را در حرکت نگه میدارد.
در پایان، امیدوارم صدای این بوقهایی که در پارت تیس گیان ساخته میشوند، نهتنها در جادهها، که در گوش تصمیمسازان هم طنینانداز شود؛ شاید وقت آن رسیده که سهم بیشتری برای تولیدکنندگان واقعی قائل شویم، نه فقط در شعار که در عمل.