آینده سازمانهای مردمنهاد در ایران امیدوارکننده است
در شرایط حساس و پیچیده فعلی که کشور با چالشهای متعددی ازجمله مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبهرو بوده، نقش سازمانهای مردمنهاد (سمنها) بیشازپیش اهمیت پیدا کرده است؛ این نهادهای غیر دولتی که متشکل از نیروهای داوطلب و فعالان اجتماعی هستند، بهعنوان بازوان قدرتمند توسعه مشارکتهای مردمی و پیشران اصلی در تحقق اهداف انقلاب اسلامی، شناخته میشوند.
در این راستا گفتوگویی تخصصی با یکی از پژوهشگران فرهنگی و اجتماعی انجام شده تا ضمن بررسی موانع و فرصتهای پیش روی این نهادها، نقش دولت و نهادهای نظارتی در حمایت و هدایت آنها مورد ارزیابی قرار گیرد.
حجتالاسلام رضا احمدوند در این گفتوگو با تأکید بر ضرورت تبیین دقیق مسئولیتها و آموزش مستمر فعالان مردمی، بر اهمیت تشکیل ساختارهای تشکیلاتی منسجم و هماهنگ تأکید میکند. او معتقد است که تنها با ایجاد هماهنگی میان دولت و مردم و مرزبندی شفاف وظایف میتوان زمینه را برای فعالیتهای مؤثر و پُربار سازمانهای مردمنهاد فراهم کرد.
این مصاحبه به ما کمک میکند تا بهتر درک کنیم چگونه با حمایت درست و هدایت علمی میتوان ظرفیت عظیم مردم را برای پیشبرد اهداف کلان کشور بهکار گرفت و نقش حیاتی سمنها را در تقویت انسجام اجتماعی و پویایی فرهنگی کشور، برجسته کرد.
نقش و جایگاه سازمانهای مردمنهاد در مسیر تمدنسازی اسلامی
این پژوهشگر ابتدا ضمن بررسی وضعیت کلی سازمانهای مردمنهاد (سمنها)، نگاه مثبتی به روند شکلگیری آنها در مسیر انقلاب اسلامی داشت و تشکیل سمنها را همراستا با تحقق تمدن نوین اسلامی، همانطور که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، ارزیابی کرد.
حجتالاسلام رضا احمدوند دراینباره اظهار کرد: مسیر کلی سمنها در چارچوب حرکت انقلاب اسلامی، صحیح و امیدبخش بوده؛ درواقع جهتگیری نظام به سوی فعالیتهای مردمی، درست و قابل تأمل است. بااینحال باید تأکید کنم که ارزیابی فعالیت این نهادها میبایست براساس معیارها و ضوابط مشخص صورت گیرد.
وی با اشاره به کتابی با عنوان «کار باید تشکیلاتی باشد» که مجموعهای از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره ضرورت و اهمیت کار تشکیلاتی است، این کتاب را بهمثابه یک دستورالعمل راهبردی برای سازمانهای مردمنهاد توصیف کرد و افزود: این کتاب نهتنها برای سمنها، بلکه حتی برای نهادهای دولتی که گاهی بهدلیل نبود تشکیلات منسجم و فقدان نیروی سازمانیافته با مشکلاتی مواجهاند، راهگشا است.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: رهبر معظم انقلاب تشکیلات را یکی از واجبات برای هر گروه مردمی که هدفی را دنبال میکند، معرفی کردهاند؛ منظور از تشکیلات، صرفاً برقراری روابط سازمانی نیست، بلکه هدف این است که گروههای فعال، با نظم و هماهنگی مشخص، به دنبال تحقق حتمی اهداف در حیطه مسئولیت خود باشند. در کتاب انسان 250 ساله نیز در فصل مربوط به امام محمدباقر (ع)، توضیحات مفصلی درباره ضرورت کار تشکیلاتی و نقش امام در این حوزه آمده است؛ ازاینرو به نظر میرسد که باید سازمانهای مردمنهاد را نیز با همین نگاه ارزیابی کرد.
احمدوند افزود: اگر فعالیتهای مردمی را با معیارهای تشکیلاتی مورد نظر رهبری بررسی کنیم، بسیاری از آنها قابل قبول خواهند بود؛ بهویژه اگر نگاهی عمیقتر به آموزههای دینی بیندازیم. در قرآن کریم آیهای وجود دارد که بهروشنی به اهمیت حضور مردم در تحقق عدالت اجتماعی اشاره میکند؛ در آیه «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» سخن از این است که مردم خود باید عدالت را برپا دارند، نه اینکه پیامبران آنها را وادار به این کار کنند. این تفاوت جزئی، اما مهم است؛ چراکه در نگاه تربیتی اگر کسی بهزور به انجام عملی وادار شود، بهمحض رفع فشار، از آن عمل دست میکشد. اما هدف انبیا، تربیت مردمی است که داوطلبانه قسط و عدالت را اجرا کنند.
وی با تأکید بر لزوم نهادینهسازی این روحیه در جامعه، ادامه داد: در تمدن نوین اسلامی، مردم باید خودشان مسئولیتپذیر باشند؛ برخلاف جوامع غربی که نظم و هماهنگی مبتنی بر کنترل و نظارت شدید است، در جوامعی مانند جامعه ما، هرچه شرایط سختتر میشود، مردم بیشتر به کمک میآیند؛ برای مثال در جریان بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله، یا حتی در حوادث جادهای، شاهد مشارکت گسترده مردم در کنار دولت هستیم. این همان هدف والایی است که امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، برگرفته از سیره اهل بیت (ع)، بر آن تأکید داشتهاند؛ اینکه اساس حکومت مردمی باشد و از تغییرات سیاسی و سلیقهای مصون بماند.
این فعال فرهنگی و اجتماعی حوزه نوجوان و جوان با اشاره به لزوم مدیریت منسجم در ساختارهای مردمی، گفت: یکی از مهمترین شاخصههای فعالیت تشکیلاتی موفق، وجود مدیریت متمرکز است؛ اگر قرار باشد حرکت انقلابی موفقی شکل بگیرد، وجود مدیریت یکپارچه ضروری است. در غیر این صورت، پراکندگی، موازیکاری و سوءاستفاده برخی افراد از خلأهای مدیریتی، اجتنابناپذیر خواهد بود.
احمدوند در ادامه بیان کرد: ما باید در هر استان، شهر و منطقه، ساختاری مدیریتی ایجاد کنیم که در سطح کلان نیز با یکدیگر مرتبط باشند و بهصورت هماهنگ، معیارها و ضوابط کار تشکیلاتی را پیش ببرند. این مدیریت متمرکز از افراط و تفریط جلوگیری میکند. چراکه در کارهای جهادی و انقلابی، برخی افراد آنقدر مشتاقاند که ممکن است فرسوده شوند و برخی دیگر فقط مدعیاند و عملاً کاری انجام نمیدهند؛ مدیریت متمرکز وظیفه دارد این افراط و تفریطها را کنترل و توازن لازم را برقرار کند.
وی افزود: درحال حاضر با وجود افزایش تعداد سمنها، اما در نبود مدیریت متمرکز، برخی از آنها همچنان درگیر موازیکاری هستند و در مواردی نیز افرادی با سوء استفاده از این خلأ، مسیر حرکت نهادها را منحرف میکنند؛ مدیریت متمرکز علاوهبر مشخصکردن وظایف هر نهاد، مانع از تداخل وظایف میشود و اجازه نمیدهد که انشعاب و پراکندگی میان نیروهای مردمی شکل گیرد.
این پژوهشگر تصریح کرد: یکی از مشکلات ملموس ما در هنگام بروز بحرانهایی نظیر سیل، زلزله و حتی در شرایط جنگی (مانند جنگ اخیر)، نبود یک سامانه مردمنهاد متمرکز است که بتواند مردم را هدایت کند؛ حتی اگر مردم در چنین شرایطی تولیدکننده هم نباشند، فقط کافی است با آرامش و بدون هیجانهای بیمورد، به اندازه نیاز مصرف کنند. همین رفتار عقلانی، بزرگترین کمک به مدیریت کلان کشور خواهد بود.
هشدار نسبت به آسیب رفتارهای سلیقهای
احمدوند در ادامه مهمترین چالشها و آسیبهای پیش روی سازمانهای مردمنهاد را مورد بررسی قرار داد و با تأکید بر ضرورت مدیریت علمی و آموزش یکپارچه، تربیت تخصصی نداشتن نیروهای مؤثر این نهادها را یکی از معضلات جدی دانست.
وی اظهار کرد: بزرگترین خلأ در ساختار سمنها، فقدان آموزش منسجم و علمی است که منجر به ناهماهنگی و رفتارهای سلیقهای میشود؛ ما نیاز داریم تا مدیریت در سازمانهای مردمنهاد به یک حوزه دانشگاهی تبدیل شود تا نیروهایی تربیت شوند که هم از تجربه برخوردارند و هم دانشمحور عمل میکنند.
این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره «آتش به اختیار»، گفت: آتش به اختیار بههیچوجه به معنای بیقانونی نیست؛ قانونمداری باید محور اصلی عملکرد سمنها باشد. زیر پا گذاشتن قوانین کشور، زمینهساز شکافهای اجتماعی و آسیبهای جدی خواهد بود.
احمدوند همچنین نسبت به ورود گرایشهای قومیتی، قبیلهای و حزبی به فضای سمنها هشدار داد و افزود: کار مردمنهاد باید به ایجاد وحدت و همبستگی بینجامد و نه تفرقه؛ دشمن در خلأهای قومی و سیاسی نفوذ میکند و این خطری جدی برای انسجام ملی است.
این محقق در بخش دیگری از گفتوگو به اهمیت توجه به ظاهر فعالیتهای مردمنهاد نیز اشاره کرد و یادآور شد: صرفاً باطن قوی کافی نیست؛ یک ساختار منسجم و حرفهای در ارائه بیرونی فعالیتها، همانطور که در بازاریابی مؤثر بوده، در کار تشکیلاتی هم لازم است.
وی با ابراز نگرانی از نبود سرمایهگذاری کیفی روی سمنها، تأکید کرد: تربیت نیرو، شناسایی ظرفیتها و ایجاد بسترهای مردمی، از ارکان اصلی موفقیت سمنها در ایفای نقش انقلابی و اجتماعی آنان است.
کار مردمنهاد باطن، ظاهر و هدف منسجم میخواهد
این پژوهشگر در ادامه گفتوگو با تأکید بر لایههای درونی، هدفمندی عملیاتی و سازوکارهای حرفهای بیرونی، این موارد را سه محور اساسی برای موفقیت تشکلهای مردمی برشمرد.
احمدوند گفت: بسیاری از تشکلهایی که امروز با آنها در ارتباط هستیم، در دل مناسبتهای مذهبی یا سیاسی شکل گرفتهاند؛ این موضوع ایرادی ندارد، اما نباید مأموریت اصلی این گروهها فراموش شود. سمن باید به دنبال تحقق یک هدف واقعی باشد، نه صرفاً ثبت عکس و فیلم و فعالیت نمایشی.
وی با انتقاد از بیتوجهی به محتوا در برخی فعالیتهای مردمی، افزود: مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند که کار جبهه فرهنگی باید در سه محور اساسی شکل بگیرد؛ اول تربیت باطنی نیروها، نیروهایی که ضرورت کار تشکیلاتی را درک کردهاند، مسئولیت خود را میشناسند و نسبت به آن متعهد هستند. دومین محور تعقیب و پایش هدف است، سازمان مردمنهاد باید بداند چرا شکل گرفته و این هدف را پیگیری کند؛ اگر برای خدمترسانی در اربعین یا فعالیت بصیرتی در انتخابات شکل گرفته، باید سنجش کند که چقدر در رسیدن به این مأموریت موفق بوده است. همچنین ظاهر و نظم بیرونی سازمانهای مردمی، عامل اعتمادسازی عمومی بوده؛ تشکل مردمی نباید بهدلیل غیر رسمی بودن، بینظم و بیبرنامه باشد. وقتی مردم به مرکز یک سمن مراجعه میکنند، باید با فضایی منظم، نیروهایی مشخص و امکانات شفاف روبهرو شوند؛ حتی تابلو، لباس، دفتر و محل مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.
این پژوهشگر با هشدار نسبت به شناخت عملکرد واقعی و فعالیتهای نمایشی، تصریح کرد: گاهی فقط عکس و فیلم تولید میشود، اما در واقعیت اتفاقی نمیافتد؛ اینجا لزوم نظارت جدی حاکمیتی بر سمنها مطرح است و باید بدانیم مردمی بودن یک فعالیت، به معنای بیقانونی نیست.
این فعال حوزه نوجوان و جوان در ادامه روحیه جهادی را لازمه فعالیت در جبهه فرهنگی برشمرد و گفت: در تفکر اسلامی، جهاد به معنای احساس مسئولیت دائمی است؛ یعنی اگر نیرویی کمبود یا مشکل را تشخیص داد، منتظر دستور نباشد، خودش وارد عمل شود.
احمدوند افزود: باید نیروهای مردمی درونیترین وظیفه خود را اجرای مسئولیت بدانند، بدون چشمداشت مادی؛ اما از آنسو، وظیفه مدیریت سازمان است که حداقل نیازهای این نیروها را تأمین کند. نمیتوان توقع فعالیت شبانهروزی داشت، اما بیتوجه به هزینههای زندگی اعضا بود.
وی توکل به خدا را از ارکان فعالیت جهادی دانست و ابراز کرد: آنچه که در تجربه تاریخی ایران اسلامی پیروزی را رقم زده، اتکا به قدرت الهی بوده است. در کار تشکیلاتی هم باید این اصل فراموش نشود؛ توکل و اعتماد به خدا، نقطه شروع پیشرفت حقیقی است.
تأکید بر لزوم استقلال تشکلهای مردمی و بازگشت به روحیه انقلابی
این پژوهشگر بر ضرورت بازگشت سازمانهای مردمنهاد به ساختارهای انقلابی و مردمی نیز تأکید کرد و با اشاره به تجربه تاریخی پذیرش قطعنامه 598 و تعبیر امام خمینی (ره) از آن بهعنوان «نوشیدن جام زهر»، گفت: این تجربه نشان داد که غفلت از توکل به خدا و تکیه صرف بر امکانات مادی، میتواند هزینهساز باشد. انقلاب اسلامی از ابتدا با روحیه ایمان، ایثار، و مردمی بودن شکل گرفت که این شاخصهها باید در سمنها نیز حفظ شود.
احمدوند با انتقاد از الگوبرداری برخی سازمانهای مردمنهاد از مدلهای غربی، افزود: سازمانهایی که با معیارهای بیگانه شکل گرفتهاند، نهتنها در مسیر انقلاب نیستند، بلکه گاه در تعارض مستقیم با اهداف آن قرار دارند. باید تشکلهایی را تقویت کنیم که درونزا، انقلابی و متکی بر مردم باشند.
وی در ادامه به مسئله وابستگی برخی سمنها به نهادهای دولتی و تأثیر منفی آن بر استقلال و انگیزههای مردمی اشاره کرد و متذکر شد: مقام معظم رهبری بارها بر لزوم واگذاری کارها به مردم تأکید کردهاند، بهویژه در موضوعاتی همچون مراسم اربعین که نقش مردم باید پُررنگتر و مستقل از دولت باشد.
این پژوهشگر افزود: یکی از چالشهای امروز این است که برخی فعالیتهای مردمی صرفاً با حضور یک شخصیت یا سازمان خاص شکل میگیرد؛ این نوع وابستگی، بهجای تقویت مشارکت عمومی، موجب سستی در بدنه مردمی میشود.
احمدوند بر اهمیت تبیین مسائل کشور برای مردم بهعنوان پیششرط حضور فعال آنان در عرصههای اجتماعی تأکید و خاطرنشان کرد: اگر مردم ندانند مسئله چیست، انگیزهای برای ورود نخواهند داشت؛ دولتها باید مسائل کشور را شفاف و صادقانه برای مردم تبیین کنند تا آنها بتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند، همانگونه که در دوران دفاع مقدس شاهد این مهم بودیم.
ضرورت تبیین، سازماندهی و مرزبندی مسئولیتها
وی بر تجربههای تاریخی انقلاب اسلامی تأکید کرد و گفت: برای تقویت مشارکت مردم، باید وظیفه تبیین و توجیه عمومی را جدی گرفت؛ همانگونه که حضرت امام خمینی (ره) در دوران دفاع مقدس مردم را متناسب با نیازها به جبهههای مختلف هدایت میکردند، امروز نیز وظیفه حاکمیت است که مردم را نسبت به مسائل آگاه و همراه کند.
این استاد حوزه علمیه قم با انتقاد از رویکردهای فردگرایانه در فعالیتهای اجتماعی، تصریح کرد: هیچ حرکتی بدون تشکیلات پیش نمیرود. تجربه نشان داده افراد بدون سازماندهی نهتنها موفق نبودهاند، بلکه گاهی باعث گمراهی نیز شدهاند؛ امروز بیش از همیشه به کار تشکیلاتی نیاز داریم.
احمدوند نقش دولت را نه انجام وظایف مردم، بلکه هدایت، آموزش و نظارت دانست و افزود: دولت باید با ایجاد ساختارهای آموزشی منسجم، پرورش نیروهای مردمی را در دستور کار قرار دهد؛ نمونه موفق آن، برنامهریزی دولت عراق برای آموزش نقشآفرینی در راهپیمایی اربعین است.
وی همچنین با اشاره به دیدگاههای مقام معظم رهبری درخصوص تمدن نوین اسلامی و بیانیه گام دوم انقلاب، بر اهمیت حضور جوانان آموزشدیده در عرصههای اجتماعی و فرهنگی تأکید کرد و نقش سازمانهای مردمنهاد را در این مسیر کلیدی دانست.
این پژوهشگر درخصوص قوانین موجود درباره سمنها نیز گفت: اگرچه چارچوبهای کلی قانونی در کشور وجود دارد، اما نیازمند بازنگری و تسهیل برخی فرآیندها هستیم؛ خوشبختانه در دولتهای اخیر، قدمهایی برای اعتماد بیشتر به مردم برداشته شده و این روند باید ادامه یابد.
احمدوند ادامه داد: برقراری تعادل میان حمایت حاکمیتی و استقلال مدنی، در گرو مرزبندی دقیق مسئولیتها است. دولت نباید وظایف مردم را انجام دهد، چراکه این رویکرد باعث تنبلی و تضعیف بدنه مردمی میشود؛ در مقابل، مردم نیز باید وظایف خود را بشناسند و براساس چارچوبهای تعیینشده عمل کنند.
وی به برگزاری دورههای تبیینی و آموزشی برای مدیران سمنها، تدوین دستورالعملهای عملیاتی، ارتقای دانش و شناسایی نیروهای مستعد برای نظارت مردمی نیز اشاره کرد و با ابراز امیدواری نسبت به آینده سازمانهای مردمنهاد در ایران، اظهار کرد: تجربه نشان داده که مردم ایران در بحرانها همواره مسئولانه عمل کردهاند. اگر ضعف یا کوتاهیای در مشارکت عمومی دیده میشود، ناشی از نقص در تبیین و توجیه از سوی حاکمیت است؛ مردم ایران وقتی حقیقت را بدانند، بیدرنگ وارد میدان میشوند.
این استاد حوزه علمیه قم در پایان سخنان خود بهعنوان توصیه کلیدی خطاب به فعالان سمنها، گفت: حرکت علمی و دانشی، بنیان فعالیتهای ماندگار است. فعالان مردمی باید اندیشههای امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و سایر بزرگان انقلاب را مبنای فعالیتهای خود قرار دهند؛ مطالعه آثاری همچون طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، راهگشای بسیاری از چالشهای امروز است.
نقش حیاتی سمنها در توسعه اجتماعی
درنهایت آنچه از این گفتوگو میتوان دریافت، اهمیت حیاتی نقش سمنها در تقویت مشارکت اجتماعی و توسعه پایدار کشور بوده؛ واضح است که بدون حضور فعال و آگاهانه مردم، بسیاری از برنامهها و طرحهای توسعهای با چالشهای جدی مواجه میشوند و دولت بهتنهایی قادر به پاسخگویی به همه نیازهای جامعه نخواهد بود.
بااینحال، این همکاری و مشارکت مردمی زمانی اثربخش خواهد بود که دولت بهعنوان هدایتگر و تسهیلگر، نقش خود را بهدرستی ایفا کند؛ ازجمله در تبیین مسئولیتها، فراهم کردن زمینه آموزشهای لازم و اصلاح قوانین دستوپاگیر. ایجاد تعادل منطقی بین حمایت حاکمیتی و استقلال مدنی سازمانهای مردمنهاد، کلید موفقیت در این مسیر است.
همچنین تجربههای میدانی نشان میدهد که نبود اطلاعرسانی و آموزش کافی، مانع اصلی فعالیت بهینه سمنها است؛ بنابراین، سرمایهگذاری در آموزش، تبیین و ارتقای دانش مدیریتی و فنی فعالان مردمی، ضرورتی انکارناپذیر است.
با توجه به حساسیت شرایط فعلی کشور و نقش پُررنگ مردم در مقابله با چالشها، آینده فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد را باید بسیار امیدوارکننده دانست؛ البته این امیدواری مستلزم تلاش همهجانبه برای رفع موانع قانونی، تقویت ساختارهای تشکیلاتی و افزایش تعامل سازنده میان مردم و دولت است.
در پایان میتوان گفت که تحقق این مهم، نهتنها به تقویت بنیه اجتماعی و فرهنگی کشور کمک خواهد کرد، بلکه گامی مؤثر در جهت تحقق اهداف بلندمدت انقلاب اسلامی و توسعه تمدن نوین اسلامی محسوب میشود.