فردای همدان سالمند، نیازمند برنامهریزی امروز مدیریت شهری
سپهرغرب، گروه شهر - شهره کرمی: در دنیای امروز که با شتابی فزاینده بهسوی سالخوردگی جمعیت پیش میرود، مفهوم «شهر دوستدار سالمند» دیگر نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر در مدیریت شهری است. جمعیت سالمندان، نهتنها شاخصی از توسعه انسانی، امید به زندگی و ارتقای خدمات بهداشتی است، بلکه حامل مجموعهای از نیازهای خاص و پیچیده است که اگر نادیده گرفته شود میتواند بنیانهای عدالت اجتماعی، کیفیت زندگی و زیستپذیری شهرها را به چالش بکشد.
شهرهای امروز، باید بیش از گذشته پاسخگوی نیازهای همه گروههای سنی باشند؛ بهویژه سالمندان که با محدودیتهای فیزیکی و اجتماعی ناشی از فرآیند طبیعی پیری مواجهاند. طراحی مناسب فضاهای عمومی، حملونقل، مسکن، خدمات بهداشتی و بسترهای ارتباطی، ازجمله زیرساختهایی است که باید در محور برنامهریزیهای شهری قرار گیرد.
در این میان، شهر همدان نیز که از سالمندترین استانهای کشور محسوب میشود، نیازمند بازنگری بنیادین در سیاستهای شهری، اجتماعی و حمایتی خود است تا بتواند با رویکردی پیشنگر و عادلانه، شهر را به محیطی زیستپذیر برای سالمندان امروز و فردا بدل کند. این متن که به قلم دکتر اسدالله نقدی؛ جامعهشناس شهری و استاد دانشگاه بوعلی سینا نوشته شده فراخوانی برای این بازنگری عمیق است.
شهر زیستپذیر و قابل سکونت، شهری است که برای نیازهای امروز و فردای همه ساکنان خود پاسخهای شایسته داشته باشد. در این راستا، هر سیاستگذاری اجتماعی شهری باید دو حوزه نیاز را همزمان مدنظر قرار دهد؛ الف- نیازهای عمومی شهروندان ب) نیازهای گروههای خاص (سالمندان، جانبازان، افراد دارای معلولیت، کودکان و سایر گروههایی که شرایط ویژهای دارند).
بهویژه اگر توجه کنیم که جمعیت جهان به سرعت به سمت سالمند شدن در حرکت است و این رشد شتابان، به پدیدهای جهانی و اجتماعی تبدیل شده است (جلوخانی و نیرکی، 2019: 2)، روند پیری بهصورت موازی با روند امروز شهرنشینی پیش میرود.
بررسی وضعیت جمعیت سالمندان، یکی از موضوعات مهم و روبهگسترش در حوزه تحقیقات دانشگاهی و سیاستگذاریهای اجتماعی و شهری به شمار میآید. جمعیت جهان با سرعتی قابل توجه در حال سالخورده شدن است و شمار سالمندان در تمامی کشورها بهطور چشمگیری رو به افزایش دارد. بر اساس گزارش سالخوردگی جمعیت سازمان ملل در سال 2017، 962 میلیون نفر سالمند بالای 60 سال در جهان زندگی میکردند که این تعداد در چشمانداز 2050 به تعداد، 1.2 میلیارد نفر خواهد رسید. ایران نیز مانند سایر کشورها در مسیر گذار از جمعیت جوان به سالخورده است. بر اساس پیشبینی سازمان ملل، در سال 2050، تعداد سالمندان ایران به حدود 30 میلیون خواهد رسید و میانه سنی جمعیت به 45 سال افزایش خواهد یافت (زنجری و صادقی، 1395.)
به اعتقاد کارشناسان مسائل جمعیتی، روند کنونی بیانگر افزایش سهم جمعیت سالمندان در ساختار جمعیتی ایران است. البته، پدیده سالمندی از جنبهای دیگر نیز مثبت ارزیابی میشود؛ چراکه حکایت از افزایش امید به زندگی، ارتقای سطح رفاه، کارآمدی نظام بهداشت و درمان و در مجموع توسعهیافتگی جامعه دارد. به همین دلیل، نسبت جمعیت سالمند در کشورهای توسعهیافته معمولاً بالاتر از جوامع در حال توسعه است؛ بنابراین، الزاماً پیری و سالخوردگی جمعیت نشانه بدی نیست. با این حال مدیریت شهری باید از امروز به فکر طراحی و آمادهسازی فضاها و خدمات متناسب با نیازهای جمعیت سالخورده فردا باشد، تا به اصطلاح معروف، «علاج واقعه قبل از وقوع» همانند برخی مسائل دیگر، پیشگیری، جایگزین اقدامات مقطعی شود.
موضوع سالمندی و پیر شدن جمعیت یک کشور، ازجمله مسائلی است که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته، این روند تقریباً در همه کشورهای جهان در حال وقوع است اما میزان و سرعت آن در میان کشورها متفاوت است. با توجه به اینکه سالمندی یک روند زیست طبیعی و مرحله مهمی از مراحل اصلی زندگی انسان محسوب میشود، نمیتوان آن را متوقف یا معکوس کرد بلکه میتوان با سیاستگذاریهای صحیح آثار و پیامدهای آن را مدیریت و کنترل کرد. در همین راستا، سازمان بهداشت جهانی در سال 2007 «چارچوب شهر دوستدار سالمند» را بهعنوان پاسخی به چالشهای ناشی از پیری جمعیت و روند شتابان شهرنشینی تدوین کرد. در این دیدگاه، شهر دوستدار سالمند شهری است که در آن سالمندان و سایر گروههای جامعه از حقوق شهروندی برابر برخوردارند، شهر با حضور سالمندان بیگانه نیست و استانداردها و ضوابط طراحی در جهت مناسبسازی فضاها و خدمات برای این گروه، بهطور کامل رعایت میشود (نظمفر و همکاران، 1396؛ همچنین سند ملی سالمندی).
سرشماریهای انجامشده در کشور نشان میدهد که روند رشد جمعیت سالمند در ایران شتاب قابلتوجهی دارد. سهم سالمندان از جمعیت کل کشور، طی حدود 42 سال، از پنج درصد در سال 1355 به 10 درصد در سال 1398 رسیده است. برآوردها حاکی است که این رقم تا سال 1420، یعنی در مدت حدود 21 سال، به 20 درصد خواهد رسید (دو برابر شدن جمعیت سالمندی). این در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان، دو برابر شدن مجدد جمعیت سالمندی در طول بیش از 100 سال اتفاق افتاده و کشور ما ازجمله کشورهای واجد بالاترین شیب و شتاب افزایش جمعیت سالمندی در جهان است (سند ملی سالمندی).
از نظر سازمان جهانی بهداشت، شهر دوستدار سالمند شهری است که سالمندان را در ابعاد مختلف زیست شهری مورد حمایت قرار دهد و آنان از نظر فیزیکی و اجتماعی، زندگی راحت و مستقلی در شهر داشته و با احساس امنیت در فعالیتهای اجتماعی، مشارکت فعال و مؤثر داشته باشند. از نظر سازمان جهانی بهداشت، محیط زندگی سالم، امکان جابهجایی و حملونقل راحت، امکان خانهسازی، مشارکت اجتماعی، احترام به سالمندان و مشارکت آنان در اجتماع، مشارکت شهری و استخدام و حمایت اجتماعی در ارائه سرویسهای مناسب به سالمندان، از اصول اساسی و زیربنایی شهرهای دوستدار سالمند است.
پیری روزافزون جمیعت و شهرنشینی، مدیریت شهری و برنامهریزان شهری را ملزم کرده تا بهمنظور ایجاد محیطهای شهری مناسب برای افراد سالمند، حمایت از این قشر و تأمین انتظارات و خواستههای آنان، چارچوبی تحت عنوان شهردوستدار سالمند را در نظر بگیرند.
نرخ سالخوردگی استانهای ایران بر اساس سرشماری سال 1395، نشان میدهد، حدود 9 درصد از جمعیت استان گیلان را جمعیت افراد بالای 65 سال تشکیل دادهاند که به این ترتیب این استان بهعنوان سالخوردهترین استان کشور شناخته میشود. طبق آمار موجود، استانهای مازندران، مرکزی و همدان به ترتیب در جایگاه دوم تا چهارم سالخوردهترین استانهای کشور قرار میگیرند. بر این اساس7.6 درصد جمعیت استان مازندران، 7.6 درصد جمعیت استان مرکزی و 7.3 درصد جمعیت استان همدان را افراد سالخورده تشکیل دادهاند. طبق آمارهای موجود، استان همدان در جایگاه هفتم سالخوردهترین استانهای کشور قرار دارد و هماکنون 254 هزار سالمند را در خود جای داده است که با توجه به افزایش جمعیت سالمندان شهر همدان و تأمین نیازهای خاص این مرحله از زندگی، شناسایی و تأمین نیازهای این قشر در همه ابعاد از اهمیت بالایی برخوردار است. بر اساس بیانیه «اتاوآ» سازمان بهداشت جهانی 1986، سلامت افراد، جدا از محیط زندگی (محله، شهر) روزانه آنان نیست و تحت تأثیر محیطی قرار دارد که آنها را احاطه کرده، محیطی که افراد در آن به کار، فعالیت، تفریح و زندگی میپردازند (عطری، 1400).
سالمندی جمعیت و پیامدها و آثار آن بهویژه پیامدهای منفی آن، قطعاً مأموریتها و اهداف سازمان بهزیستی را تحت تأثیر قرار داده و مسائلی برای سازمانهای مختلف جامعه ازجمله سازمان بهزیستی ایجاد خواهد کرد که نیازمند کسب شناخت از نیازها و الزامات محیطهای شهری برای گروه سالمندان است تا آنها زندگی و زیست بهتری داشته باشند.
اهمیت مسئله سالمندی به حدی است که برخی از آن بهعنوان یک فوریت جهانی نام بردهاند. در ایران نیز اهمیت مسئله به حدی است که شورای ملی سالمندی، توسط سه نهاد حاکمیتی اصلی و دهها عضو، از سال 1399 تشکیل و سند سالمندی منتشر شده است. در آخرین سرشماری ایران، نسبت سالمندان از 8.2 به 9.2 رسیده و طبق پیشبینیها در 2025 به 10.5 و در 2050 به 21.7 درصد جمعیت کشور، بالغ خواهد شد. به تعبیر زندهیاد حبیباله زنجانی، یکی از جمعیتشناسان ایران؛ «باید فکر تولید عصای بیشتری باشیم».
در این بین سالمندان نیازهای خاصی دارند که مدیریت شهری و نهادهای مرتبطی همچون بهزیستی باید آن را پیشاپیش در برنامهریزیهای خود لحاظ کنند زیرا این قشر، مستحق تکریم و توجه هستند. در شهر همدان هم آمارها حکایت از افزایش رقم مطلق و نسبی سالمندان دارد. افزایش جمعیت سالمند در عین حالی که معرف بهبود شاخصهای اجتماعی و بهداشتی است اما الزامات بسیار دیگری را هم میطلبد؛ ازجمله در برنامهریزی و ارائه خدمات شهری متناسب با نیازهای این قشر. برآوردها نشان میدهد که در استان همدان حدود 243 هزار نفر، معادل 13.5 درصد جمعیت، سالمند و بالای 60 سال هستند. سهم جمعیت سالمند این استان از 8.8 درصد در سال 1390 به 12.2 درصد در سال 1400 افزایش یافته و همدان را در جایگاه چهارمین استان سالمند کشور قرار داده است. این گروه جمعیتی، بهدلیل شرایط سنی و نیازهای خاص خود، به حمایتهای گسترده در حوزههای بهداشتی، معیشتی، رفاهی، آموزشی، توانبخشی و خدمات شهری نیاز دارند. بنابراین استان همدان از استانهای پیر کشور محسوب میشود و نیازمند توجه به مسائل سالمندان است که یک ضرورت اجتماعی بهشمار میرود.
شهر دوستدار سالمند یکی از اهداف سند ملی سالمندی کشور است که به اموری چون حفظ ارتقای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی، توانمندسازی، تقویت حمایتهای اجتماعی برای ارتقای سرمایه اجتماعی، توسعه زیرساختهای مورد نیاز و تأمین منابع مالی پایدار نظام حمایتی از سالمندان تأکید کرده است. ابعاد و مؤلفههای شهر دوستدار سالمند به شرح زیر است؛
*ابعاد محیطی؛ شامل ساختمانها و فضاهای، عمومی، حملونقل، مسکن.
*ابعاد اجتماعی؛ شامل مشارکت اجتماعی مشارکت مدنی و اشتغال احترام و پذیرش در جامعه.
*ابعاد خدمات؛ شامل خدمات، سلامت، اطلاعات و ارتباطات.
براساس سند راهبردی و برنامهریزی عملیاتیِ تحقق محیط دوستدار سالمند شهر دوستدار سالمند باید در هشت محور زیر خود را ارتقا دهد؛
1) محور نخست شهرهایی با فضاهای همهشمول، محیط زیستی مطلوب و ساختمانهای عمومی در دسترس
2) شهرهایی با ظرفیت بالا در مشارکت اجتماعی سالمندان
3) شهرهایی با مشارکت مدنی و اشتغال
4) شهرهایی با سیستم بهداشت و درمان یکپارچه فراگیر و بهروز
5) شهرهایی با فرهنگ پذیرش و احترام به سالمندان
6) شهرهایی با سیستم حملونقل کارآمد پیشرفته و همهشمول
7) شهرهایی با فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی فراگیر
8) شهرهایی با مسکن قابل استطاعت و در دسترس
شهر دوستدار سالمند با رویکردی مشارکتجویانه و با کاستن از محدودیتها و مشقتهای دوران سالمندی، باید بهدنبال توانمندسازی سالمندان و بسترسازی مناسب شهرها برای ایجاد محیط زیست مطلوبتر برای سالمندان باشد.
در پایان باید گفت؛ اکنون که آمارها، دادهها و شواهد میدانی، همگی از شتاب نگرانکننده روند سالمندی در کشور، بهویژه در استان همدان، حکایت دارند، دیگر جایی برای تردید یا تعلل وجود ندارد. هرچند سالخوردگی را میتوان نشانهای از بلوغ اجتماعی و ارتقای شاخصهای بهداشتی دانست، اما اگر این پدیده در سکوت و بدون برنامهریزی دقیق مدیریت نشود، بهسرعت میتواند به بحرانی خاموش، اما فراگیر بدل شود؛ بحرانی که پیشگیری از آن امروز ممکن و فردا پرهزینه خواهد بود.
مدیریت شهری، سازمان بهزیستی، شورای شهر و سایر نهادهای تصمیمساز باید بدانند که آینده سالمندی، همین امروز رقم میخورد. اگر امروز زیرساختهای شهری را برای تردد ایمن، مشارکت فعال، زندگی مستقل، مسکن مناسب و دسترسی به خدمات سلامت برای سالمندان فراهم نکنیم فردا نهتنها سالمندان، که همه ما در شهری گرفتار خواهیم شد که با پیری، بیگانه است.
شهر دوستدار سالمند یک شعار نیست تجلی احترام به کرامت انسانی است. اکنون وقت آن رسیده که همدان بهعنوان یکی از پیرترین استانهای ایران، پیشتاز حرکت ملی بهسوی شهری انسانیتر و فراگیرتر باشد. برنامهریزیها باید جامع، علمی، مشارکتمحور و آیندهنگر باشند نه واکنشی، دیرهنگام و محدود به جلسات رسمی.
این مطالبه صریح جامعهشناسان، سالمندان و هر انسانی است که آینده خود را در همین خیابانها و کوچهها تصور میکند.