گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:96261
یک پژوهشگر برجسته مطرح کرد:

نمادهای جنسی زمینه‌ساز شی‌انگاری و کاهش همدلی در جامعه

ارتباط مستقیم نمایش نمادهای جنسی با افزایش اضطراب، افسردگی و اختلالات روانی
نمادهای جنسی زمینه‌ساز شی‌انگاری و کاهش همدلی در جامعه

در سال‌های اخیر حضور پُررنگ نمادها و نشانه‌های جنسی در رسانه‌ها و فضای عمومی، موضوعی چالش‌برانگیز و بحث‌برانگیز در جوامع مختلف به‌شمار می‌رود؛ از تبلیغات تلویزیونی گرفته تا شبکه‌های اجتماعی، تصویرسازی‌های اغراق‌آمیز و نمایش‌های نامناسب، نه‌تنها نگاه‌ها را جلب کرده‌اند، بلکه به شکل غیر قابل انکاری بر سلامت روانی و رفتارهای اجتماعی تأثیر گذاشته‌اند. این مسئله به‌ویژه برای گروه‌های آسیب‌پذیر همچون نوجوانان و افرادی که مشکلات روانی دارند، تبعات جدی‌تری به همراه دارد.

پژوهش‌های متعددی نشان داده‌اند که افزایش نمایش نمادهای جنسی، علاوه‌بر ایجاد نگرش‌های شی‌انگارانه نسبت به زنان، می‌تواند موجبات بروز مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات تغذیه‌ای را فراهم آورد و به تغییرات نگران‌کننده در هنجارهای اخلاقی و رفتاری جامعه بینجامد. از سوی دیگر، این موضوع پیامدهای عمیقی بر روابط خانوادگی و ساختار اجتماعی نیز برجای می‌گذارد که نیازمند توجه ویژه و راهکارهای علمی و فرهنگی است.

در این راستا، گفت‌وگو با دکتر حمزه منصوری، پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی، روشن‌کننده ابعاد مختلف این پدیده و پیامدهای آن بر سلامت روان و اخلاقیات جامعه است. وی ضمن بررسی دقیق اثرات منفی نمادهای جنسی، راهکارهایی عملی برای کاهش آسیب‌ها و ارتقای امنیت اخلاقی و روانی ارائه می‌دهد که می‌تواند راهنمای مؤثری برای مسئولان، خانواده‌ها و جامعه باشد.

شی‌انگاری ریشه بحران‌های روانی و اخلاقی در جامعه

افزایش چشمگیر نمایش نمادهای جنسی در رسانه‌ها و فضای عمومی، تأثیرات عمیق و نگران‌کننده‌ای بر سلامت روان و ارزش‌های اخلاقی جامعه دارد؛ دکتر حمزه منصوری این پدیده را یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری مشکلات روانی و اجتماعی می‌داند. آنچه می‌خوانید، شرح این گفت‌وگو است:

این پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی درباره پدیده «شی‌انگاری» توضیح داد: نمادهای جنسی موجب می‌شوند برخی افراد زنان را به‌عنوان کالا یا شیء ببینند؛ این نگرش نه‌تنها در سطح اجتماعی بلکه در ساختار مغز نیز رخ می‌دهد، به‌گونه‌ای که بخش‌هایی از مغز زنان را به‌عنوان اشیاء پردازش می‌کند.

حمزه منصوری تأکید کرد: این روند، پدیده «خودشی‌انگاری» را به دنبال دارد؛ حالتی که زنان خود را از نگاه دیگران به‌عنوان شیء می‌بینند. این آسیب به‌خصوص بر سلامت روان نوجوانان و جوانان آثار مخربی دارد و موجب افزایش گرایش به زیبایی‌گرایی افراطی، پوشش‌های خاص و رفتارهای تغییریافته می‌شود.

منصوری به ارتباط این پدیده با اختلالات روانی اشاره کرد و گفت: مطالعات منتشرشده توسط انجمن روانشناسی آمریکا نشان می‌دهد که بیش از 30 نوع اختلال مانند اضطراب، افسردگی، غذایی و نارضایتی از بدن، به‌طور مستقیم با خودشی‌انگاری مرتبط هستند.

وی همچنین به کاهش همدلی و تغییر نگرش‌های اخلاقی اشاره کرد و توضیح داد: نگاه شی‌گونه به زنان باعث می‌شود قشر پیشانی میانی مغز که مسئول همدلی است، کمتر فعال شود و درنتیجه عواطف و احساسات نسبت به دیگران کاهش یابد؛ این تغییرات به رشد رفتارهای ناهنجار مانند آزار کلامی و فیزیکی، متلک‌گویی و خشونت‌های جنسی دامن می‌زند. براساس یافته‌های مؤسسه ایپسوس در پیمایش‌های جهانی سال‌های اخیر، آزار و خشونت جنسی به‌عنوان بزرگ‌ترین دغدغه زنان در بیش از 30 کشور جهان مطرح شده است.

این محقق و پژوهشگر درباره تأثیر این روند بر ارزش‌های اخلاقی جامعه هشدار داد: افزایش شی‌انگاری و خشونت باعث کاهش نگاه همدلانه و افزایش رفتارهای سرد و بی‌رحمانه می‌شود که نهایتاً منجر به تضعیف بنیان‌های اخلاقی خواهد شد.

منصوری همچنین پدیده «اثر سرریز جنسی» را معرفی می‌کند که در آن مشاهده نمادهای جنسی باعث می‌شود افراد دیگر نیز به‌عنوان اشیاء دیده شوند و این نگرش در جامعه گسترش یابد.

تأثیرات نمادهای جنسی بر نوجوانان، آسیب‌پذیران و ساختار خانواده و راهکارهای مقابله با بحران

نمادهای جنسی در رسانه‌ها و فرهنگ عمومی، علاوه‌بر تأثیر گسترده بر کل جامعه، به‌ویژه روی نوجوانان و افراد دارای مشکلات روانی اثرات منفی عمیقی دارند؛ منصوری دراین‌باره گفت: در آمریکا سالانه کودکان و نوجوانان در معرض بیش از 14 هزار صحنه نامناسب تلویزیون قرار می‌گیرند که این آسیب‌ها جبران‌ناپذیر است و به‌دلیل تأثیرات پیچیده بر مغز و بصر، نگاه‌ها و پیشینه‌های ذهنی مخاطبان به‌ویژه نوجوانان را تغییر می‌دهد.

وی ادامه داد: افزایش نمادهای جنسی باعث تشدید خشونت و آزار در فضای عمومی و مجازی می‌شود و تأثیر آن روی افراد با مشکلات روانی، به‌مراتب بیشتر است. براساس یافته‌های علوم اعصاب، این تأثیرات به‌دلیل ساختار فیزیولوژیک مغز، قابل بازگشت یا خنثی شدن نیستند. نگاه خیره و شی‌انگاری مردان و خودشی‌انگاری زنان، دو مکانیزم اصلی اثرگذاری منفی بر سلامت روان جامعه هستند.

این پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی همچنین به اثر منفی گسترش این نمادها بر ساختار خانواده و روابط اجتماعی اشاره کرده و افزود: این روند باعث افزایش روابط کوتاه‌مدت، بدون تعهد و سطحی می‌شود که به دلیل تحریک مکرر دوپامین در مغز، نیازهای جنسی و عاطفی افراد افزایش می‌یابد و این موضوع سلامت خانواده و روابط پایدار اجتماعی را تهدید می‌کند.

برای مقابله با این بحران، منصوری بر چند راهکار کلیدی تأکید دارد که نخستین آن کنترل نگاه خیره و شی‌انگاری مردان نسبت به زنان است؛ چراکه کاهش این نوع نگاه می‌تواند به‌طور قابل توجهی از بروز آسیب‌ها جلوگیری کند. دوم، اهمیت پوشش مناسب زنان است؛ پوشیدن لباس‌های گشاد و بلند که اندام بدن را کمتر نمایان می‌کند، نقش مهمی در کاهش شی‌انگاری دارد و می‌تواند به حفظ سلامت روانی و امنیت اخلاقی جامعه کمک کند. درنهایت، ازدواج به‌عنوان نهادی مستحکم و پایدار، می‌تواند امنیت اخلاقی را ارتقا داده و سلامت روان افراد را بهبود بخشد، چراکه ساختار خانواده مستحکم یکی از مهم‌ترین عوامل در کاهش آسیب‌های اجتماعی و روانی است.

وی با این بیان که راهکارهای مذکور در کتاب «زنان زندانی» به‌طور مفصل تشریح شده‌اند و می‌توانند به شکل مؤثری از تأثیرات منفی نمادهای جنسی بر سلامت روان و اخلاقیات جامعه جلوگیری کنند، سخنان خود را به پایان برد.

نمادهای جنسی؛ بحران خاموشی برای سلامت روان و بنیان اخلاقی جامعه

با نگاهی دقیق به وضعیت رسانه‌ها، فضای عمومی و الگوهای فرهنگی رایج، می‌توان دریافت که نمایش افسارگسیخته نمادهای جنسی نه‌تنها یک پدیده رسانه‌ای صرف نیست، بلکه به‌عنوان یک بحران اجتماعی عمیق، سلامت روانی، انسجام خانوادگی و ارزش‌های اخلاقی جامعه را در معرض تهدید قرار داده است. این بحران، با بهره‌گیری از تصویرسازی‌های اغواگر، ذهن مخاطب را هدف گرفته و آرام‌آرام نوع نگاه به انسان، به‌ویژه زنان را تغییر می‌دهد؛ از یک فرد دارای کرامت به یک ابزار بصری برای مصرف و لذت‌جویی.

این دگرگونی شناختی و رفتاری، به‌ویژه در میان نوجوانان، با آسیب‌های برگشت‌ناپذیری همراه است. از شی‌انگاری و خودشی‌انگاری گرفته تا افسردگی، اضطراب، اختلالات تغذیه‌ای و نارضایتی شدید از بدن؛ مجموعه‌ای از آسیب‌ها که درنهایت به فروپاشی سلامت روانی نسل آینده منتهی می‌شود. از طرف دیگر، رشد خشونت‌های جنسی، کاهش همدلی اجتماعی، روابط سطحی و بی‌تعهد و تخریب ساختار خانواده، از پیامدهای پنهانی اما بسیار واقعی این جریان هستند.

بنابراین، مواجهه با این بحران، نیازمند رویکردی فعال، چندلایه و مبتنی بر راهکارهای ساختاری و فرهنگی است. در این راستا، چند محور کلیدی می‌تواند به‌عنوان ستون‌های مقابله و بازسازی فرهنگی مطرح شود:

1. بازتعریف نقش رسانه و نظارت محتوایی

سیاست‌گذاران فرهنگی باید چارچوب‌های نظارتی مشخص، علمی و زمان‌مند برای کنترل و پالایش محتوای جنسی در رسانه‌ها تدوین کنند؛ این اقدام نه به معنای سانسور مطلق، بلکه در جهت تنظیم فضای عمومی و حفظ سلامت روانی است.

2. آموزش سواد رسانه‌ای و جنسی سالم از سنین پایین

نوجوانان باید توانایی تحلیل محتوای رسانه‌ای را بیاموزند؛ تشخیص مرز بین «واقعیت» و «تحریف» در نمایش بدن، روابط و جنسیت، یکی از مهارت‌های حیاتی برای قرن 21 است. این آموزش باید از طریق خانواده، نظام آموزشی و رسانه‌ها به‌طور هم‌زمان انجام شود.

3. ترویج مدل‌های مثبت از زن و مرد در رسانه‌ها

نمایش‌های رسانه‌ای باید به سمت ارائه تصویرهایی واقعی، سالم و چندبُعدی از زنان و مردان حرکت کنند؛ نه الگوهای تقلیل‌گرایانه و اغواگر. بازنمایی زنان به‌عنوان انسان‌هایی دارای عقل، اراده، خلاقیت و نقش‌های اجتماعی متنوع، یک راهکار اساسی برای مقابله با شی‌انگاری است.

4. حمایت از نهاد خانواده و بازسازی روابط عاطفی پایدار

خانواده سالم، پناهگاه اصلی در برابر بمباران جنسی رسانه‌ای است. سیاست‌های حمایتی برای ازدواج پایدار، تسهیل فرزندآوری، ارتقای سبک زندگی سالم و تقویت روابط مبتنی بر عاطفه و تعهد، در اولویت قرار دارد.

5. پژوهش‌محوری و سیاست‌گذاری مبتنی بر داده

جامعه به‌جای موضع‌گیری‌های سطحی، نیازمند مطالعات علمی عمیق در حوزه‌های روان‌شناسی، علوم اعصاب، جامعه‌شناسی و رسانه است تا تصمیم‌ها بر پایه واقعیت‌ها گرفت شوند، نه احساسات مقطعی.

درنهایت، مقابله با گسترش نمادهای جنسی، صرفاً مسئولیت دولت یا نهادهای فرهنگی نیست؛ بلکه یک وظیفه جمعی است. خانواده‌ها، معلمان، فعالان فرهنگی، دانشگاهیان و حتی کاربران فضای مجازی، همگی باید با درک عمق بحران، نقش خود را در بازسازی فرهنگی ایفا کنند. اگر این بحران جدی گرفته نشود، پیامدهای آن فراتر از آسیب‌های فردی خواهد رفت و به فروپاشی بنیان‌های اخلاقی، سردی اجتماعی و ناامنی روانی منتهی خواهد شد. اکنون، پیش از آنکه دیر شود، زمان بازگشت به انسانیت، بازاندیشی در مرزهای آزادی رسانه، مسئولیت فرهنگی و سرمایه‌گذاری در سلامت روان جامعه، فرا رسیده است.

ارسال نظر

سوال: پایتخت ترکیه؟ Ankara

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار