ناامیدی و کمبود مهارتهای زندگی، دو عامل اصلی گرایش جوانان به مواد مخدر صنعتی
در سالهای اخیر، روند مصرف مواد مخدر صنعتی و روانگردان میان جوانان کشور به یک بحران جدی و چالشبرانگیز تبدیل شده است. نگرانیها پیرامون افزایش گرایش نسل جوان به این نوع مواد و پیامدهای خطرناک آن، مسئولان و جامعهشناسان را بر آن داشته تا بهدنبال راهکارهای علمی و عملی برای مقابله با این معضل باشند. در این میان، بررسی دقیق عوامل مؤثر در گرایش جوانان به مواد مخدر، ازجمله شرایط اجتماعی، خانوادگی، روانی و حتی سیاسی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مصاحبه با سعید صفاتیان، مدیرکل پیشین درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر و پژوهشگر حوزه اعتیاد، فرصتی است تا از زبان یکی از کارشناسان مجرب این حوزه، نگاهی جامع و کارشناسانه به وضعیت فعلی، دلایل گرایش جوانان، پیامدهای مصرف مواد مخدر صنعتی و همچنین راهکارهای پیشگیری و کنترل این پدیده داشته باشیم. در این گفتوگو، صفاتیان علاوه بر ارائه آمار و تحلیلهای آماری، نقش تأثیرگذار عوامل اجتماعی و فرهنگی را تشریح کرده و به ضعفهای موجود در نظام آموزشی و مدیریتی کشور اشاره میکند که میتواند روند پیشگیری را با چالش مواجه کند.
این گزارش میکوشد تا ضمن ارائه تصویر دقیقتری از بحران اعتیاد در میان جوانان، زمینهساز آگاهیبخشی و اتخاذ سیاستهای بهتر در راستای پیشگیری و درمان این آسیب اجتماعی باشد.
مواد روانگردان، بلای جان جوانان، از تخریب مغز تا اختلالات روانی
مدیرکل پیشین درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر در ابتدای این گفتوگو با اشاره به آمار رسمی مصرف مواد مخدر در میان جوانان، توضیح داد: بیشترین مصرفکنندگان مواد مخدر در بازه سنی 18 تا 25 سال قرار دارند و بر اساس آمار، یک درصد از کل معتادان کشور را دانشآموزان تشکیل میدهند.
سعید صفاتیان افزود: مکانهایی مانند کافیشاپها، پارکها و مراکز تفریحی میتوانند بهعنوان مراکز تجمع و گاهی حتی نقاط توزیع مواد مخدر صنعتی عمل کنند، اما این موضوع باید با دقت و بدون اغراق بررسی شود.
وی دلایل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر صنعتی را ترکیبی از عوامل شخصی، خانوادگی و اجتماعی دانست و افزود: ازجمله این عوامل میتوان به فقدان امید، کنجکاوی و جستجوی لذتهای موقتی اشاره کرد.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد تأکید کرد: بسیاری از نوجوانان به دلیل نبود امکانات کافی در جامعه و ضعف در آموزش مهارتهای زندگی، به دنبال راهی برای فرار از مشکلات و یافتن لذتهای زودگذر هستند.
صفاتیان ادامه داد: همچنین مشکلات خانوادگی ازجمله طلاق، بیتوجهی والدین و مشکلات اقتصادی از دیگر عوامل مهم گرایش به اعتیاد است.
به گفته وی، نبود نظارت و برخورد متناسب والدین با فرزندان، هم میتواند باعث افزایش خطر گرایش به مصرف مواد شود. گاهی برخی خانوادهها هیچ توجهی به تعامل فرزندان خود در بیرون از خانواده ندارند و برخی نیز برای 10 دقیقه تأخیر آنان برای بازگشت به منزل برخورد سختی دارند؛ هر دو مورد تفریط و افراط آسیبزاست.
یکی از نکات مهم مطرح شده در این گفتگو، تفاوت پیامدهای مصرف مواد مخدر صنعتی و روانگردان با مواد سنتی بود؛ وی با بیان اینکه مواد روانگردان تأثیرات مخربی بر مغز و روان مصرفکنندگان دارند، گفت: این مواد میتوانند موجب اختلالات روانی شدید، توهم، اضطراب، افسردگی و حتی اختلالات شخصیت شوند.
این کارشناس و پژوهشگر حوزه اعتیاد تأکید کرد: مواد روانگردان بهدلیل تأثیر شدید بر سیستم دوپامین مغز، باعث وابستگی شدید و آسیبهای بلندمدت بیشتری نسبت به مواد سنتی میشوند. این وضعیت علاوه بر آسیب به سلامت فردی، مشکلات گستردهای را برای خانوادهها و جامعه به همراه دارد، ازجمله افزایش طلاق و ناهنجاریهای اجتماعی.
صفاتیان هشدار داد که جامعه باید نسبت به این تهدید جدی هوشیار باشد و تلاشهای پیشگیرانه و درمانی را تقویت کند.
وی در ادامه به تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی بر روند گرایش جوانان به مواد مخدر اشاره کرد و متذکر شد: نوجوانی که درگیر مشکلات و درگیریهای سیاسی و اجتماعی و همواره با اخبار جنگ و تنش مواجه باشد، احساس ناامیدی در او تشدید میشود که یکی از عوامل مهم گرایش به مصرف مواد مخدر است.
به گفته این کارشناس حوزه اعتیاد، فضای نامطمئن و پرتنش سیاسی میتواند بار روانی بسیار سنگینی بر جوانان وارد کند و آنها را در معرض آسیبهای اعتیاد قرار دهد.
صفاتیان در پاسخ به پرسشی درباره اقدامات پیشگیرانه در محیطهای تفریحی و تجمعات جوانان، بر اهمیت همکاری چندجانبه تأکید کرد و گفت: نقش خانوادهها، مدارس و مراکز فرهنگی در ایجاد محیطی امن و پیشگیری از اعتیاد بسیار حیاتی است.
وی به مطالعات سازمان ملل اشاره کرد که نشان میدهد هر یک واحد پولی هزینهشده در حوزه پیشگیری، 10 واحد در آینده از نظر اقتصادی صرفهجویی به همراه دارد. این بدان معناست که سرمایهگذاری در پیشگیری اعتیاد نهتنها باعث حفظ سلامت جوانان میشود بلکه به اقتصاد کشور نیز کمک قابل توجهی میکند.
وی با انتقاد از کوتاهمدت بودن برنامههای پیشگیری، اظهار کرد: بسیاری از مدیران بهدلیل طولانی بودن زمان لازم برای نشان دادن نتایج پیشگیری، از ورود به این حوزه اجتناب میکنند. برنامههای پیشگیری باید حداقل پنج ساله باشند، اما مدیران معمولاً دنبال نتایج فوری هستند.
وی افزود که این نگرش کوتاهمدت، یکی از موانع اصلی توسعه برنامههای مؤثر پیشگیری است.
مدیرکل پیشین درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر ادامه داد: سیستم آموزش و پرورش و وزارت علوم در آموزش مهارتهای زندگی به جوانان ضعیف عمل کردهاند. نقش رسانهها و مطبوعات در اطلاعرسانی و فرهنگسازی در زمینه پیشگیری از اعتیاد نیز کمرنگ است. در کشورهای اروپایی رسانهها و مدارس نقش فعال و مؤثری در آموزش مهارتهای زندگی و پیشگیری از اعتیاد دارند، اما در ایران این بخش بسیار ضعیف است.
صفاتیان همچنین با اشاره به کمتوجهی به موضوعات مددکاری اجتماعی و روانشناسی در نظام آموزشی و اجتماعی گفت: سازمان بهزیستی بهعنوان متولی اصلی مددکاری در کشور، فعالیتهای محدودی انجام میدهد و وزارت بهداشت نیز در این حوزه ورود مؤثری نداشته است.
نگاهی به آینده؛ تغییر الگوی مصرف مواد مخدر
وی درباره چشمانداز آینده بیان کرد: اگر سیاستگذاریها با همین روند فعلی پیش برود، با توجه به شرایط منطقهای، ایران به سمت کاهش مصرف مواد مخدر سنتی حرکت خواهد کرد اما مواد روانگردان به چالش اصلی کشور تبدیل میشود.
این کارشناس و پژوهشگر حوزه اعتیاد در پایان، با اشاره به تولید و توزیع مواد روانگردان مانند حشیش و قرصهای کپتاگون (یک ماده مخدر قوی) در کشورهای همسایه، هشدار داد که ایران در پنج تا 10 سال آینده باید برنامههای گسترده و هدفمندی برای مقابله با سوءمصرف این مواد داشته باشد، موضوعی که متأسفانه دستگاههای متولی در حال حاضر برنامه کلان و مدونی برای آن ندارند.
اعتبار پیشگیری؛ راهکاری بلندمدت برای مهار بحران اعتیاد در جوانان
با مرور صحبتهای صفاتیان، روشن میشود که بحران اعتیاد در میان جوانان کشور، فراتر از یک معضل صرفاً فردی یا خانوادگی است و ریشه در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی کشور دارد. افزایش مصرف مواد مخدر صنعتی و روانگردان که دارای پیامدهای روانی و جسمی عمیقی است، نشان از ناکارآمدی برنامههای پیشگیری و ضعف در آموزش مهارتهای زندگی دارد.
آنچه بیش از هر چیز خودنمایی میکند، نیاز به رویکردی چندجانبه و بلندمدت در مقابله با اعتیاد است؛ رویکردی که فقط به برخوردهای انتظامی و درمانهای فوری اکتفا نکند، بلکه سرمایهگذاری در آموزش، فرهنگسازی، توانمندسازی خانوادهها و تقویت نهادهای فرهنگی و آموزشی را در اولویت قرار دهد. تجربه جهانی نشان داده که پیشگیری از اعتیاد نهتنها هزینهبر نیست، بلکه از نظر اقتصادی و اجتماعی سودآور است و میتواند بار سنگین آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد.
اگر سیاستگذاران و مدیران کشور به این واقعیتها توجه نکنند و همچنان به برنامههای کوتاهمدت و ناپایدار بسنده کنند، نمیتوان انتظار داشت وضعیت اعتیاد در سالهای آینده بهبود یابد. باید باور کنیم که مقابله با این معضل نیازمند صبر، دانش، همکاری بینبخشی و تعهد ملی است.
در نهایت، این گفتوگو به ما یادآوری میکند که اعتیاد نه یک جرم، بلکه یک مشکل پیچیده اجتماعی و بهداشتی است که فقط با همدلی، آموزش و حمایت میتوان آن را مهار و از نسلهای آینده محافظت کرد.