پرشین یاقوت، سرمایهای رهاشده میان وعدهها، ابهامها و دعواهای پنهان
سرمایهگذاری خارجی که به وعده بدل شد، پروژهای که در بلاتکلیفی فرسوده شد و آیندهای که میان لابیها و سکوت نهادها در حال سوختن است.
پروژه «پرشین یاقوت» در همدان که قرار بود به قلب تپنده گردشگری، تراش سنگهای قیمتی و اشتغال پایدار بدل شود، اکنون پس از گذشت 17 سال، درگیر ابهاماتی شده که آن را از مسیر توسعه به حاشیه رانده است؛ ابهاماتی که نهتنها پای سرمایهگذار خارجی را به میان کشید، بلکه امروز بهانهای شده برای ایجاد پروژهای موازی تحت عنوان «شهر جواهرات».
این مجموعه که در منطقه حیدره همدان با موقعیتی ممتاز از منظر طبیعی و گردشگری بنا شده، دارای زیرساختهایی چون 58 کارگاه تراش سنگ، بازارچه فروش، فضای اقامتی و حتی معادن اختصاصی یاقوت کبود و رزکوارتز است، اما با وجود سرمایهگذاری انجامشده و گذشت سالها، پروژه همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد.
*قولهای بیسرانجام، سرمایهگذار خارجی و وعدههای ارزی
در بهمن 1400، شیخ احمد شیخ، سرمایهگذار عراقی، با وعده تزریق 1500 میلیارد تومان و سپس 100 میلیون یورو وارد این پروژه شد. به گفته مسئولان وقت، مجوز سرمایهگذاری خارجی نیز صادر و آغاز عملیات اجرایی از فروردین 1402 وعده داده شد؛ اما حالا با گذشت بیش از یکسال و نیم، نهتنها خبری از شروع رسمی پروژه نیست، بلکه به اذعان معاون اقتصادی استانداری، میزان سرمایهگذاری انجامشده آنقدر ناچیز بوده که «در مقابل رقم مصوب، به حساب نمیآید!»
در این بین، مسئله تحریمها و مشکل انتقال ارز همواره یکی از دلایل توجیهی اعلام شده؛ اما پرسش این است که چرا با وجود این مشکلات، ساختار مشخصی برای جایگزینی یا مطالبه قانونی از سرمایهگذار تدوین نشد؟
*آیا پرشین یاقوت بازیچه دلالی شده است؟
از آنچه رسانهها و برخی منابع میدانی عنوان کردهاند، نشانههایی جدی از حضور واسطهها در پروژه دیده میشود. صحبت از خرید 40 درصد سهام مجموعه توسط سرمایهگذار عراقی است؛ اما دریغ از حتی یک ریال سرمایهگذاری مؤثر.
در این میان، گزارشهایی مبنی بر سودجویی در واردات ماشینآلات معدنی، برداشت غیرقانونی از معادن، و انتقال سنگهای قیمتی به استانهای دیگر وجود دارد؛ معادنی که طبق اسناد، مالکیت خصوصی دارند و توسط شرکت پرشین یاقوت کشف و ثبت شدهاند.
یکی از نکات تأملبرانگیز، مطرح شدن پروژهای موازی با عنوان «شهر جواهرات» است.
حال این پرسش مطرح میشود که اگر «شهر جواهرات» ایدهای مفید و اثربخش است، چرا پرشین یاقوت که زیرساخت دارد و در مرحله بهرهبرداری است، کنار گذاشته میشود؟ اگر این پروژه ناکارآمد است، چرا سهامداران خرد آن را همچنان در بلاتکلیفی نگه داشتهاند و تصمیمی رسمی برای توقف آن نگرفتهاند؟
*تصمیم پشت درهای بسته؟
منابع مطلع میگویند برخلاف ادعای برخی مسئولان، مجموعه پرشین یاقوت حکم قضائی و نظارتی برای ادامه فعالیت دارد. حتی دادستان همدان در یکی از احکام، بر قانونی بودن ادامه فعالیت مجموعه تأکید کرده است!
با این حال، فشارها و مخالفتهای پشتپرده باعث شده جلسات هیئتمدیره متوقف شود، سهامداران خرد بلاتکلیف بمانند و حتی فرصت دفاع از پروژه در جلسات رسمی از مدیران آن سلب شود.
البته معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار همدان میگوید سرمایهگذار خلع ید شده و اقدامات قضائی آن در حال انجام و پیگیری است!
*درگیر لابیها، رها در عمل
مسئله این است که سرمایهگذار خارجی وارد شد، مجوز گرفت، 1500 میلیارد تومان و 100 میلیون یورو وعده داد، اما حتی در حد یک پروژه کوچک نیز سرمایهگذاری نکرد. در عوض، خبر از خرید سهم، حضور واسطهها، برداشت غیرقانونی از معادن، واردات ماشینآلات معدنی و خروج بیضابطه گوهرسنگها به استانهای دیگر رسید.
و جالب اینکه همزمان پروژهای موازی به نام «شهر جواهرات» نیز کلید خورد؛ بدون شفافسازی، بدون دعوت از ذینفعان پرشین یاقوت و بدون پاسخگویی. پرسش ساده است؛ اگر پرشین یاقوت ناکارآمد بود، چرا تعطیل نشد؟ اگر ظرفیت داشت، چرا پروژهای دیگر (قطب گوهرسنگها در استان) به موازاتش آغاز شد؟ واضح است که این نوع مدیریت نه توسعه میآورد و نه اعتماد.
از نگاه سهامداران خرد، پروژه در بلاتکلیفی است. از دید مدیران، فضای تعامل بسته و فرصت دفاع از طرح در جلسات رسمی سلب شده و از چشم ناظر بیرونی، تصمیمگیری پشت درهای بسته ادامه دارد. این وضعیت، نهفقط به پرشین یاقوت، بلکه به اعتماد عمومی نسبت به هر نوع سرمایهگذاری آینده در استان همدان آسیب جدی وارد کرده است.
*پایان وقت تعارف؛ آغاز مسئولیتپذیری
پروژه پرشین یاقوت دیگر صرفاً یک طرح متوقفشده نیست؛ بلکه به نمونهای آشکار از معضل ساختاری در مدیریت پروژههای اقتصادی و سرمایهگذاری استان تبدیل شده است. از سال 1387 تاکنون، دهها وعده داده شد، میلیاردها تومان سرمایهگذاری انجام گرفت و جلسات و بازدیدهای متعدد رسانهای برگزار شد، اما در نهایت، خروجی این روند چه بود؟
پروژهای که قرار بود قلب تپنده همدان در حوزه جواهرات باشد، به زخمی چرکین در بدنه توسعه استان تبدیل شده، زخمی که نه درمان میشود و نه اجازه میدهند تسکین یابد!
البته مشکل این پروژه، صرفاً به تعلل سرمایهگذار یا تحریمها محدود نمیشود. آنچه پرشین یاقوت را به وضعیت فعلی رسانده، ترکیبی خطرناک از وعدههای بدون پشتوانه، دلالسالاری، ناهماهنگی بین نهادها و سکوت نهادهای ناظر است؛ تا آنجا که حتی تلاش خبرنگار سپهرغرب برای گفتگو با متولیان امر نیز بینتیجه ماند.
*غیبت میراث فرهنگی؛ سکوتی غیرقابل دفاع
در میان این همه بلاتکلیفی، پروژهای که ماهیت آن مستقیماً با گردشگری و صنایعدستی گره خورده، بیش از هر زمان دیگری به حضور و مسئولیتپذیری ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان نیاز دارد؛ اما متأسفانه این نهاد طی سالهای اخیر یا سکوت اختیار کرده یا از پاسخگویی شانه خالی کرده و هیچ موضع شفاف، مسئولانه یا حمایتی درباره این طرح ارائه نداده است.
تلاش ما برای گفتوگو با مدیرکل نیز بینتیجه مانده و سکوت آنها به یکی از موانع جدی در مسیر بازتعریف یا احیای پروژه بدل شده است. مگر نه اینکه همین اداره بارها همدان را قطب گوهرسنگها معرفی کرده؟ پس چرا درباره بزرگترین پروژه این بخش، نهتنها حمایتی صورت نگرفته، بلکه هیچ پاسخ روشنی هم ارائه نمیشود؟
اگر پروژه پرشین یاقوت شکست بخورد، سهم بزرگی از این شکست، متوجه سکوت و انفعال نهادی است که باید قلب تپنده گردشگری و صنایعدستی باشد، نه تماشاگر خاموشِ فروپاشی.
*چه باید کرد؟
1) تشکیل کمیته حقیقتیاب متشکل از نمایندگان دولت، رسانه، دادستانی و بخش خصوصی برای شفافسازی وضعیت حقوقی، مالی و فنی پروژه.
2) تعلیق یا لغو حقوق سرمایهگذاران غیرمتعهد و بازگرداندن سهام به چرخه شفاف مزایده یا واگذاری عمومی.
3) ورود مستقیم سازمان صمت برای نجات پروژه از حاشیه و بازتعریف آن ذیل گوهرسنگها.
4) طراحی بسته جبران خسارت برای سهامداران خرد و تضمین مشارکت شفاف در فاز جدید توسعه پروژه.
آنچه روشن است اینکه پروژههایی از جنس پرشین یاقوت، اگر رها شوند، فقط یک پروژه را از بین نمیبرند؛ آنها سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و آینده سرمایهگذاری را نابود میکنند. امروز اگر تصمیمی جدی، صریح و شفاف گرفته نشود، فردا هیچ کارآفرینی حاضر نخواهد بود به وعدههای توسعه در همدان دل ببندد.
تا دیر نشده، نهادهای مسئول باید از پشت درهای بسته بیرون بیایند و به جای مدیریت در سایه، روی صحنه پاسخگو باشند. این نه یک درخواست، بلکه یک ضرورت تاریخی برای آینده توسعه استان است.
پروژه پرشین یاقوت نهتنها میلیاردها تومان سرمایهگذاری انجامشده را راکد گذاشته، بلکه امید صدها سرمایهگذار خرد، فعالان حوزه گوهرسنگ، کارآفرینان و متخصصان بومی را نیز به مخاطره انداخته و آینده آنها را بلاتکلیف گذاشته است.
سکوت برخی نهادهای ناظر و تلاش برای ایجاد پروژهای موازی، این شائبه را تقویت میکند که اختلاف منافع، لابیهای پنهان و حتی طمع به منافع احتمالی پروژه، عامل توقف عمدی آن شده است.
اکنون زمان آن رسیده که مسئولان استانی و ملی بهجای ادامه بازیهای فرسایشی، با شفافسازی، تصمیمی قاطع درباره این پروژه بگیرند؛ یا با حمایت همهجانبه زمینه تکمیل آن را فراهم آورند، یا پایان رسمی پروژه را اعلام و مسئولیت آن را به مجموعهای توانمندتر واگذار کنند.
هر روز تأخیر، یعنی سوختن یک فرصت طلایی برای همدان و فرسایش اعتمادی که سخت بهدست میآید.
پروژه «پرشین یاقوت» در همدان که قرار بود به قلب تپنده گردشگری، تراش سنگهای قیمتی و اشتغال پایدار بدل شود، اکنون پس از گذشت 17 سال، درگیر ابهاماتی شده که آن را از مسیر توسعه به حاشیه رانده است؛ ابهاماتی که نهتنها پای سرمایهگذار خارجی را به میان کشید، بلکه امروز بهانهای شده برای ایجاد پروژهای موازی تحت عنوان «شهر جواهرات».
این مجموعه که در منطقه حیدره همدان با موقعیتی ممتاز از منظر طبیعی و گردشگری بنا شده، دارای زیرساختهایی چون 58 کارگاه تراش سنگ، بازارچه فروش، فضای اقامتی و حتی معادن اختصاصی یاقوت کبود و رزکوارتز است، اما با وجود سرمایهگذاری انجامشده و گذشت سالها، پروژه همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد.
*قولهای بیسرانجام، سرمایهگذار خارجی و وعدههای ارزی
در بهمن 1400، شیخ احمد شیخ، سرمایهگذار عراقی، با وعده تزریق 1500 میلیارد تومان و سپس 100 میلیون یورو وارد این پروژه شد. به گفته مسئولان وقت، مجوز سرمایهگذاری خارجی نیز صادر و آغاز عملیات اجرایی از فروردین 1402 وعده داده شد؛ اما حالا با گذشت بیش از یکسال و نیم، نهتنها خبری از شروع رسمی پروژه نیست، بلکه به اذعان معاون اقتصادی استانداری، میزان سرمایهگذاری انجامشده آنقدر ناچیز بوده که «در مقابل رقم مصوب، به حساب نمیآید!»
در این بین، مسئله تحریمها و مشکل انتقال ارز همواره یکی از دلایل توجیهی اعلام شده؛ اما پرسش این است که چرا با وجود این مشکلات، ساختار مشخصی برای جایگزینی یا مطالبه قانونی از سرمایهگذار تدوین نشد؟
*آیا پرشین یاقوت بازیچه دلالی شده است؟
از آنچه رسانهها و برخی منابع میدانی عنوان کردهاند، نشانههایی جدی از حضور واسطهها در پروژه دیده میشود. صحبت از خرید 40 درصد سهام مجموعه توسط سرمایهگذار عراقی است؛ اما دریغ از حتی یک ریال سرمایهگذاری مؤثر.
در این میان، گزارشهایی مبنی بر سودجویی در واردات ماشینآلات معدنی، برداشت غیرقانونی از معادن، و انتقال سنگهای قیمتی به استانهای دیگر وجود دارد؛ معادنی که طبق اسناد، مالکیت خصوصی دارند و توسط شرکت پرشین یاقوت کشف و ثبت شدهاند.
یکی از نکات تأملبرانگیز، مطرح شدن پروژهای موازی با عنوان «شهر جواهرات» است.
حال این پرسش مطرح میشود که اگر «شهر جواهرات» ایدهای مفید و اثربخش است، چرا پرشین یاقوت که زیرساخت دارد و در مرحله بهرهبرداری است، کنار گذاشته میشود؟ اگر این پروژه ناکارآمد است، چرا سهامداران خرد آن را همچنان در بلاتکلیفی نگه داشتهاند و تصمیمی رسمی برای توقف آن نگرفتهاند؟
*تصمیم پشت درهای بسته؟
منابع مطلع میگویند برخلاف ادعای برخی مسئولان، مجموعه پرشین یاقوت حکم قضائی و نظارتی برای ادامه فعالیت دارد. حتی دادستان همدان در یکی از احکام، بر قانونی بودن ادامه فعالیت مجموعه تأکید کرده است!
با این حال، فشارها و مخالفتهای پشتپرده باعث شده جلسات هیئتمدیره متوقف شود، سهامداران خرد بلاتکلیف بمانند و حتی فرصت دفاع از پروژه در جلسات رسمی از مدیران آن سلب شود.
البته معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار همدان میگوید سرمایهگذار خلع ید شده و اقدامات قضائی آن در حال انجام و پیگیری است!
*درگیر لابیها، رها در عمل
مسئله این است که سرمایهگذار خارجی وارد شد، مجوز گرفت، 1500 میلیارد تومان و 100 میلیون یورو وعده داد، اما حتی در حد یک پروژه کوچک نیز سرمایهگذاری نکرد. در عوض، خبر از خرید سهم، حضور واسطهها، برداشت غیرقانونی از معادن، واردات ماشینآلات معدنی و خروج بیضابطه گوهرسنگها به استانهای دیگر رسید.
و جالب اینکه همزمان پروژهای موازی به نام «شهر جواهرات» نیز کلید خورد؛ بدون شفافسازی، بدون دعوت از ذینفعان پرشین یاقوت و بدون پاسخگویی. پرسش ساده است؛ اگر پرشین یاقوت ناکارآمد بود، چرا تعطیل نشد؟ اگر ظرفیت داشت، چرا پروژهای دیگر (قطب گوهرسنگها در استان) به موازاتش آغاز شد؟ واضح است که این نوع مدیریت نه توسعه میآورد و نه اعتماد.
از نگاه سهامداران خرد، پروژه در بلاتکلیفی است. از دید مدیران، فضای تعامل بسته و فرصت دفاع از طرح در جلسات رسمی سلب شده و از چشم ناظر بیرونی، تصمیمگیری پشت درهای بسته ادامه دارد. این وضعیت، نهفقط به پرشین یاقوت، بلکه به اعتماد عمومی نسبت به هر نوع سرمایهگذاری آینده در استان همدان آسیب جدی وارد کرده است.
*پایان وقت تعارف؛ آغاز مسئولیتپذیری
پروژه پرشین یاقوت دیگر صرفاً یک طرح متوقفشده نیست؛ بلکه به نمونهای آشکار از معضل ساختاری در مدیریت پروژههای اقتصادی و سرمایهگذاری استان تبدیل شده است. از سال 1387 تاکنون، دهها وعده داده شد، میلیاردها تومان سرمایهگذاری انجام گرفت و جلسات و بازدیدهای متعدد رسانهای برگزار شد، اما در نهایت، خروجی این روند چه بود؟
پروژهای که قرار بود قلب تپنده همدان در حوزه جواهرات باشد، به زخمی چرکین در بدنه توسعه استان تبدیل شده، زخمی که نه درمان میشود و نه اجازه میدهند تسکین یابد!
البته مشکل این پروژه، صرفاً به تعلل سرمایهگذار یا تحریمها محدود نمیشود. آنچه پرشین یاقوت را به وضعیت فعلی رسانده، ترکیبی خطرناک از وعدههای بدون پشتوانه، دلالسالاری، ناهماهنگی بین نهادها و سکوت نهادهای ناظر است؛ تا آنجا که حتی تلاش خبرنگار سپهرغرب برای گفتگو با متولیان امر نیز بینتیجه ماند.
*غیبت میراث فرهنگی؛ سکوتی غیرقابل دفاع
در میان این همه بلاتکلیفی، پروژهای که ماهیت آن مستقیماً با گردشگری و صنایعدستی گره خورده، بیش از هر زمان دیگری به حضور و مسئولیتپذیری ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان نیاز دارد؛ اما متأسفانه این نهاد طی سالهای اخیر یا سکوت اختیار کرده یا از پاسخگویی شانه خالی کرده و هیچ موضع شفاف، مسئولانه یا حمایتی درباره این طرح ارائه نداده است.
تلاش ما برای گفتوگو با مدیرکل نیز بینتیجه مانده و سکوت آنها به یکی از موانع جدی در مسیر بازتعریف یا احیای پروژه بدل شده است. مگر نه اینکه همین اداره بارها همدان را قطب گوهرسنگها معرفی کرده؟ پس چرا درباره بزرگترین پروژه این بخش، نهتنها حمایتی صورت نگرفته، بلکه هیچ پاسخ روشنی هم ارائه نمیشود؟
اگر پروژه پرشین یاقوت شکست بخورد، سهم بزرگی از این شکست، متوجه سکوت و انفعال نهادی است که باید قلب تپنده گردشگری و صنایعدستی باشد، نه تماشاگر خاموشِ فروپاشی.
*چه باید کرد؟
1) تشکیل کمیته حقیقتیاب متشکل از نمایندگان دولت، رسانه، دادستانی و بخش خصوصی برای شفافسازی وضعیت حقوقی، مالی و فنی پروژه.
2) تعلیق یا لغو حقوق سرمایهگذاران غیرمتعهد و بازگرداندن سهام به چرخه شفاف مزایده یا واگذاری عمومی.
3) ورود مستقیم سازمان صمت برای نجات پروژه از حاشیه و بازتعریف آن ذیل گوهرسنگها.
4) طراحی بسته جبران خسارت برای سهامداران خرد و تضمین مشارکت شفاف در فاز جدید توسعه پروژه.
آنچه روشن است اینکه پروژههایی از جنس پرشین یاقوت، اگر رها شوند، فقط یک پروژه را از بین نمیبرند؛ آنها سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و آینده سرمایهگذاری را نابود میکنند. امروز اگر تصمیمی جدی، صریح و شفاف گرفته نشود، فردا هیچ کارآفرینی حاضر نخواهد بود به وعدههای توسعه در همدان دل ببندد.
تا دیر نشده، نهادهای مسئول باید از پشت درهای بسته بیرون بیایند و به جای مدیریت در سایه، روی صحنه پاسخگو باشند. این نه یک درخواست، بلکه یک ضرورت تاریخی برای آینده توسعه استان است.
پروژه پرشین یاقوت نهتنها میلیاردها تومان سرمایهگذاری انجامشده را راکد گذاشته، بلکه امید صدها سرمایهگذار خرد، فعالان حوزه گوهرسنگ، کارآفرینان و متخصصان بومی را نیز به مخاطره انداخته و آینده آنها را بلاتکلیف گذاشته است.
سکوت برخی نهادهای ناظر و تلاش برای ایجاد پروژهای موازی، این شائبه را تقویت میکند که اختلاف منافع، لابیهای پنهان و حتی طمع به منافع احتمالی پروژه، عامل توقف عمدی آن شده است.
اکنون زمان آن رسیده که مسئولان استانی و ملی بهجای ادامه بازیهای فرسایشی، با شفافسازی، تصمیمی قاطع درباره این پروژه بگیرند؛ یا با حمایت همهجانبه زمینه تکمیل آن را فراهم آورند، یا پایان رسمی پروژه را اعلام و مسئولیت آن را به مجموعهای توانمندتر واگذار کنند.
هر روز تأخیر، یعنی سوختن یک فرصت طلایی برای همدان و فرسایش اعتمادی که سخت بهدست میآید.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.