«بیعدالتی آموزشی»، زخمی کهنه بر پیکر همدان
عدالت آموزشی نه یک واژه تزئینی است و نه شعاری که تنها در مناسبتها و سخنرانیها خوش بدرخشد. این اصل، ستون فقرات توسعه پایدار هر جامعهای است؛ جامعهای که فرزندانش در فرصتهای برابر رشد میکنند، آیندهای روشن خواهد داشت، اما اگر این ستون شکسته باشد، تبعیض و بیعدالتی به ارث نسلهای بعد منتقل میشود. استان همدان سالها است گرفتار این زخم کهنه بوده؛ زخمی به نام «بیعدالتی آموزشی» که با همه تأکیدها و هشدارها، همچنان خوب نشده است.
کافی است نگاهی به مدارس این استان بیندازیم؛ در مناطق حاشیهای و روستایی، کلاسهایی با بیش از 35 دانشآموز، کمبود فضای آموزشی، نیمکتهای فرسوده، نبود تجهیزات کمکآموزشی و آزمایشگاهی و از همه مهمتر کمبود معلمان متخصص، تصویری تلخ از نظام آموزشی همدان ارائه میدهد. در نقطه مقابل، مدارس غیر انتفاعی یا خاص با شهریههای سنگین و امکانات مدرن تنها به روی قشر محدودی از خانوادهها باز بوده و نتیجه روشن است: کودکانی که از خانوادههای مرفه میآیند، فرصت یادگیری باکیفیت دارند و دیگران محکوماند به آموزش حداقلی...
این شکاف عمیق، عدالت آموزشی را به سخره گرفته است. متأسفانه ما در سیستم آموزشوپرورش گرفتار یک تناقض هستیم؛ از یکسو مدارسی در حاشیه شهرها و روستاها وجود دارد که با کمترین امکانات، کلاسهای چند پایه، استفاده از معلمان بازنشسته و یا حضور معلم بعد از گذشت چند ماه از سال تحصیلی روزگار میگذارنند و دانشآموزان و والدین نیز کاری نمیتوانند انجام دهند و از سوی دیگر مدارسی در شهر داریم با عناوین مختلف و با امکانات قابل توجه که دچار آفت دانشآموزسالاری شدهاند و عملاً سیستم تعلیم و تربیت براساس میل دانشآموز و والدین او عمل میکند و دیگر هیچ!
داستان غمبار دیگر نتیجه کنکور است که دانشآموزان همدانی هیچ جایی در رتبههای برتر ندارند و سالها است این روند ادامه دارد و کک آموزشوپرورش همدان هم نمیگزد. اوضاع آنقدر وخیم است که امامجمعه همدان نیز در خطبههای اخیر نماز جمعه نسبت به این وضعیت انتقاد کرد و پرسید چرا همدان با پیشینه علمی و فرهنگی غنی، امروز در رتبهبندی علمی کشور جایگاهی شایسته ندارد؟ پرسشی که باید متولیان آموزشوپرورش با شجاعت به آن پاسخ دهند.
مسئله تنها کمبود بودجه یا محدودیت منابع نیست. مشکل اصلی در ضعف مدیریت طی دهههای اخیر، نبود برنامهریزی راهبردی و فقدان ارزیابی دقیق و شفاف از عملکرد مدارس نهفته است.
سالها است وعده کاهش کلاسهای پُرجمعیت داده میشود؛ طرحهای نوسازی مدارس اعلام میشود و خیرین مدرسهساز پای کار میآیند، اما چرا خروجی اینهمه تلاش به ارتقای واقعی کیفیت آموزش منجر نشده است؟ چرا هنوز هم در بسیاری از مدارس استان معلمان مجبورند چند پایه را در یک کلاس تدریس کنند یا دانشآموزان از ابتداییترین امکانات محروماند؟
استان همدان با تاریخ و تمدنی کهن، با نامهای بزرگی در عرصه علم و فرهنگ، سزاوار آن نیست که از کاروان علمی کشور عقب بماند. آینده این استان نهفقط در پروژههای عمرانی، بلکه در کیفیت آموزشوپرورش نسل فردا رقم میخورد؛ اگر عدالت آموزشی در همدان محقق نشود، نهتنها سرمایه انسانی استان هدر خواهد رفت، بلکه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز در بنبست گرفتار خواهد شد.
امروز بیش از هر زمان دیگر لازم است که مدیران آموزشوپرورش، نمایندگان استان، خیرین و همه دلسوزان پای کار بیایند. عدالت آموزشی شعاری نیست که در گزارشها بدرخشد؛ عدالت آموزشی باید در کلاسهای درس، در نگاه معلم، در انگیزه دانشآموز و در نتایج علمی استان جلوه کند.