کارشناس انرژی مطرح کرد:
تنوعبخشی به سبد انرژی؛ پیششرط حیاتی تابآوری کلانشهرها
یک کارشناس انرژی با اشاره به اینکه تنوعبخشی به سبد انرژی؛ پیششرط حیاتی تابآوری کلانشهرها است، گفت: گسترش ذخایر پراکنده سوختهای مایع در کنار بهرهگیری از انرژی خورشیدی، راهبردی مؤثر برای حفظ خدمات شهری در قطعیهای طولانی برق و گاز بهشمار میرود؛ رویکردی که با تنوعبخشی به سبد انرژی، تابآوری کلانشهرها را در برابر بحرانها و تهدیدات امنیتی ارتقا میدهد.
ایران با تنوعی از حاملهای انرژی شامل برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی، بهظاهر ساختاری متنوع برای تأمین نیازهای خود دارد؛ اما تجربههای سالهای اخیر نشان داده که این تنوع در عمل، بهدلیل ضعف در ذخیرهسازی و نبود پراکندگی منابع، کارکرد مطلوب خود را پیدا نکرده است. نقطه قوت این سبد، فرآوردههای نفتی چون بنزین، گازوئیل و نفت سفید است که نهتنها برای گرمایش و سوخت وسایل نقلیه کاربرد دارند، بلکه میتوانند در تولید برق نیز مورد استفاده قرار گیرند. این قابلیت جایگزینی، آنها را به پرظرفیتترین حامل انرژی برای شرایط اضطراری تبدیل میکند.
بنا به اذعان کارشناسان امر، ظرفیت فعلی مخازن ذخیرهسازی در کشور، بهویژه در سطح پراکندگی شهری، محدود است و در صورت قطع طولانی برق یا گاز، امکان پاسخگویی کامل به نیازهای ضروری شهروندان را ندارد. در چنین بستری، راهکارهای مکمل نظیر توسعه پنلهای خورشیدی خانگی، میتواند لایه دوم مقاومسازی شبکه تأمین انرژی را فراهم کند. این سامانهها با قابلیت تولید محلی و غیرمتمرکز برق، از فشار بر شبکههای سراسری میکاهند و در وضعیتهای بحرانی، تأمین انرژی پایه را تضمین میکنند.
به عقیده آنها؛ ترکیب ذخیرهسازی گسترده و پراکنده فرآوردههای نفتی با بهرهگیری از ظرفیتهای انرژی خورشیدی، نسخهای راهبردی برای ارتقای تابآوری کلانشهرها بهشمار میرود؛ مسیری که علاوه بر امنیت انرژی، زمینه ارتقای پایداری اقتصادی و زیستمحیطی را نیز ایجاد خواهد کرد.
با توجه به اهمیت موضوع در این خصوص با احسان گنجیآزاد، کارشناس انرژی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
*امروز بزرگترین معضل شهرهای ایران در زمینه مصرف انرژی چیست و چرا هنوز راهحلی پایدار برای آن پیدا نشده است؟
در حوزه معضلات شهرهای ایران و مصرف انرژی، پرسش اصلی این است که مهمترین مشکل کشور در زمینه مصرف انرژی چیست؟ بر اساس آمار و دادههای موجود، میزان عرضه انرژی کشور تقریباً معادل هشت میلیون بشکه انرژی در روز برآورد میشود. این انرژی بهطور کلی شامل بخشهای اصلی برق، گاز و نفت خام تولیدی است. حدود نیمی از این میزان به شکل برق و نیمی دیگر بهصورت گاز و نفت خام تأمین میشود. از مجموع چهار میلیون بشکه انرژی معادل نفت خام که روزانه تولید میشود، نزدیک به نصف آن، حدود یک و نیم تا حداکثر دو میلیون بشکه، صادر شده و مابقی صرف تولید فرآوردهها و مصرف داخلی میشود.
تولید روزانه گاز کشور نیز معادل چهار میلیون بشکه انرژی از نظر ارزش حرارتی تخمین زده میشود که تمامی آن صرف مصارف داخلی میگردد. برآوردها نشان میدهد تقریباً یکسوم کل انرژی مصرفی کشور صرف فرآوردههای نفتی، یکسوم صرف برق و یکسوم نیز به مصرف مستقیم گاز اختصاص مییابد.
ناترازی انرژی در تمامی حاملها مشاهده میشود. در حوزه گاز، بیشترین کمبود در فصل زمستان رخ میدهد و در بخش برق، ناترازی عمدتاً در تابستان مشاهده میشود. بنزین نیز تقریباً در تمام طول سال با کمبودهایی روبهرو است، بهویژه در ایام اوج مصرف. هرچند ناترازی فرآورده گازوئیل کمتر است، اما در شرایط کمبود گاز زمستانی ناگزیر مصرف این فراورده افزایش مییابد.
کمبود گاز در زمستان و برق در تابستان، دولت را وادار به قطع انرژی صنایع کرده و این امر خسارات سنگینی در پی دارد. برآوردها نشان میدهد سالانه حدود 16 میلیارد دلار زیان ناشی از ناترازی گاز و حدود سه تا چهار میلیارد دلار زیان ناشی از ناترازی برق به کشور تحمیل میشود. علاوه بر این، واردات بنزین و گازوئیل سالانه حدود پنج تا 6 میلیارد دلار هزینه اضافی ایجاد کرده است.
بررسیها نشان میدهد که نبود راهحل پایدار برای معضل ناترازی انرژی در کشور، ریشه در اشکالات ساختاری اقتصاد گاز و برق دارد. در بخش گاز، مهمترین علت ناترازی، هدررفت بالا و سهم قابل توجه مصرف خانگی است. پایین بودن غیرواقعی قیمت گاز که نتیجه تثبیت 20 ساله قیمتها با تغییرات محدود در یک بازه 20 تا 30 ساله بوده، باعث شده مصرفکنندگان نتوانند الگوی مصرف خود را با واقعیتهای اقتصادی و هزینههای تولید منطبق سازند.
بهدلیل تثبیت درازمدت قیمت گاز، تجهیزات و سبک مصرف خانگی تغییر نکرده و مدیریت مصرف بهبود نیافته است. این مشکل، بهویژه در بخش خانگی، با اصلاحات کوتاهمدت یا افزایش ناگهانی قیمتها برطرف نمیشود و نیازمند مسیری تدریجی و میانمدت برای اصلاح «اقتصاد انرژی» است تا نتایج پایدار حاصل شود.
در حوزه برق نیز، ریشه اصلی مشکلات به عقبافتادن رشد تولید از رشد مصرف از ابتدای دهه 1390 بازمیگردد. این عقبماندگی موجب شد ناترازیهای جدی در اواخر این دهه شکل بگیرد. پیشبینیها حاکی از آن است که با افزایش نیازهای توسعه اقتصادی، کشور در آینده با کمبود 30 تا 40 هزار مگاواتی برق مواجه خواهد شد. حل این مسئله صرفاً با بهینهسازی مصرف ممکن نیست و به گسترش تولید متکی بر سرمایهگذاری هدفمند نیاز دارد.
بهدلیل ناترازی گاز، توسعه نیروگاههای گازی دیگر راهحل منطقی نیست. حتی با وجود سرمایه و تمایل بخش خصوصی، اولویت باید ساخت نیروگاههایی باشد که به گاز وابسته نبوده و بتوانند سبد برق کشور را متنوع و پایدار کنند. با توجه به ماهیت فصلی و ساعتی ناترازی برق، انرژیهای خورشیدی و بادی میتوانند بهطور مؤثر کمبودها را در دورههای اوج جبران کنند؛ اما این امر مستلزم ایجاد زیستبومی فعال و پایدار است، مشابه مدلهای موفقی چون تابلوی سبز.
تداوم مشکلات در بخش انرژی، پیامد مستقیم سرکوب قیمتی و نبود سازوکار اقتصادی کارآمد برای بخشهای برق و گاز است. تا زمانی که ساختار اقتصادی این دو حوزه اصلاح نشود، حتی در شرایط اضطرار، کشور مجبور خواهد بود صرفاً در واکنش به بحرانها حرکت کند و امکان حل پایدار مسئله وجود نخواهد داشت.
*یکی از معضلات امروز حوزه انرژی نورپردازی نما در منازل است که باعث ترویج اسراف و هدررفت انرژی میشود، مدیریت شهری در این حوزه چه کاری میتواند انجام دهد؟
مصرف انرژی نورپردازی نما، سهم بسیار پایینی از مصرف انرژی ساختمانها دارد. بخش عمده ناترازی برق، بهویژه در فصل تابستان و اوج گرما، ناشی از مصرف بالای سیستمهای سرمایشی است که حدود 50 درصد مصرف برق منازل را به خود اختصاص میدهد.
مشکل اصلی در این حوزه، بهرهگیری از تجهیزات ناکارآمد است. کولرهای آبی و گازی فعلی، به ترتیب دو برابر و حدود 2.5 تا سه برابر بالاتر از مصرف استاندارد انرژی مصرف میکنند. بهدلیل اشکالات ساختاری «اقتصاد انرژی»، مردم بهتنهایی قادر به جایگزینی این تجهیزات نیستند و نیاز به مداخله مستقیم ساختاری و سیاستگذاری وجود دارد.
طرح شرکتهای کاربر برق از سالهای گذشته مطرح بوده که در برنامه هفتم نیز آمده و با ابلاغ آییننامه آن در اسفندماه 1403 و دستورالعمل اجرایی در بهار 1404، وزارت نیرو موظف است از طریق این شرکتها به مشترکان خانگی کمک کند تا مصرف خود را کاهش دهند. این شرکتها با تعویض تجهیزات فرسوده، گواهی صرفهجویی برق دریافت کرده و آن را در بازار به فروش میرسانند تا منابع مالی لازم برای ادامه پروژهها را تأمین کنند.
اگرچه کاهش مصرف، بهویژه در حوزه سرمایش، امری ضروری است، اما حل پایدار ناترازی برق تنها از مسیر توسعه نیروگاهها محقق خواهد شد؛ البته باید همزمان سیاستهای توسعه زیرساخت تولید و مهار هدررفت، بهویژه در بخش خانگی، با جدیت دنبال شود.
*برخی معتقدند شهرها میتوانند بخشی از نیازشان را از خورشید و باد تأمین کنند؛ این ایده چقدر عملی است؟
الگوی ناترازی برق در ایران منطبق بر ظرفیت تولید نیروگاههای خورشیدی و بادی است؛ اوج تولید نیروگاههای خورشیدی با ساعات اوج مصرف برق در روز و اوج تولید نیروگاههای بادی با ساعات اوج مصرف شبانه همزمان بوده و این وضعیت، استفاده از منابع تجدیدپذیر را به راهکاری مؤثر در مهار بحران برق کشور تبدیل کرده است.
حدود 80 درصد نیروگاههای نصبشده در جهان در سالهای اخیر از نوع تجدیدپذیر بودهاند که بخش عمده آنها خورشیدی و بادی هستند. کاهش هزینه ساخت نیروگاه خورشیدی به یکدهم طی 10 سال گذشته صرفه اقتصادی قابل توجهی به همراه داشته و در کنار نیاز نداشتن به سوخت فسیلی، این نیروگاهها قابلیت پراکندهسازی و توسعه موضعی در محل مصرف را فراهم میکنند و نیاز به توسعه شبکه را کاهش میدهند.
با توجه به مزایای امنیت انرژی و کاهش وابستگی، ضرورت دارد اقدامات حمایتی در کشور بهگونهای اجرا شود که نیروگاههای خورشیدی خانگی بتوانند یا برق خود را با قیمت خرید بالاتر به دولت بفروشند یا امکان ورود به بازار «تابلو سبز» و عرضه برق با نرخ بهتر را پیدا کنند تا بازگشت سرمایه از چهار سال به دو سال کاهش یافته و سرمایههای خرد مردمی بدون نیاز به تأمین زمین به توسعه این بخش جذب شود و روند گسترش نیروگاههای خورشیدی سرعت گیرد.
*حملونقل شهری سهم بزرگی در مصرف انرژی دارد؛ چه راهکارهایی میتواند این مصرف را واقعاً کاهش دهد؟
مصرف روزانه بنزین در بخش خودروهای سواری کشور حدود 80 تا 90 میلیون لیتر برآورد میشود که سهمی بسیار بالا در سبد مصرف انرژی دارد. علت اصلی این مصرف، تداوم استفاده از موتورهای کمبازده در خودروهای داخلی است که به طور متوسط بیش از 10 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین مصرف میکنند؛ رقمی 20 تا 30 درصد بالاتر از میانگین جهانی که معمولاً بین هفت تا هشت لیتر است. بخشی از این مشکل به وجود حدود چهار میلیون خودروی فرسوده از مجموع 20 میلیون خودروی در حال تردد مربوط میشود که بعضاً تا دو برابر خودروهای عادی سوخت مصرف میکنند.
حل مشکل ناترازی سوخت نیازمند اجرای همزمان سه راهبرد کلیدی است؛ بتدا، تسهیل فرآیند اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده با مدلهای کممصرفتر. دوم، وضع الزاماتی برای خودروسازان جهت تولید وسایل نقلیه با مصرف سوخت هدفمند و رعایت استانداردهای سختگیرانه. سوم، فراهمکردن زیرساخت جایگزین برای مردم از طریق توسعه حملونقل عمومی در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، بهویژه پیش از اجرای هرگونه اصلاح قیمت بنزین تا امکان واقعی تغییر الگوی سفرهای شهری و بینشهری فراهم شود.
افزایش قیمت سوخت پیش از ایجاد دسترسی مناسب به ناوگان حملونقل عمومی، علاوه بر فشار مستقیم بر رفاه شهروندان، نتیجهای در تغییر رفتار مصرفکنندگان نخواهد داشت و صرفاً نارضایتی عمومی را افزایش میدهد. برنامهریزی توأمان برای نوسازی ناوگان سواری و ارتقای کیفیت و پوشش حملونقل عمومی، شرط اصلی و غیرقابل جایگزین برای مهار بلندمدت مصرف بنزین در کشور است.
*آینده خودروهای برقی در خیابانهای ایران را چطور میبینید؟ خیال یا واقعیت نزدیک؟
خودروهای برقی بهدلیل عملکرد خاص خود، در شرایط ترافیک مصرف انرژی بسیار پایینی دارند، در حالی که خودروهای بنزینی در چنین شرایطی مصرف قابلملاحظهای خواهند داشت. استفاده از این خودروها همچنین موجب انتقال بخش عمده آلودگی از مراکز شهری به خارج از شهر میشود، زیرا انرژی مصرفی آنها از نیروگاهها تأمین میشود و میزان آلایندگی تولید برق، بهویژه در صورت استفاده از منابع پاک، بهمراتب کمتر از معادل بنزینی است. با وجود این مزایا، ساختار فعلی «اقتصاد انرژی» در ایران و قیمت پایین سوخت، مانع جدی برای حرکت سریع مردم به سمت خودروهای برقی بهشمار میرود.
در شرایطی که هزینه استفاده از بنزین بهدلیل یارانه بالا بسیار کمتر از هزینه انرژی الکتریکی و سرمایهگذاری اولیه برای خرید خودروی برقی است، انگیزه اقتصادی کافی برای انتخاب این فناوری در کوتاهمدت وجود ندارد. علاوه بر این، چالشهای فنی همچون ظرفیت، طول عمر و فناوری باتریها، سبب شده توان تأمین نیازهای حرکتی روزمره مردم محدود باشد و روند جایگزینی بهکندی پیش رود.
بر این اساس، ورود جدی خودروهای برقی به بازار ایران در افق کوتاهمدت بعید بهنظر میرسد و تحقق آن نیازمند تغییرات تدریجی در قیمتگذاری انرژی، ارتقای توان خرید مردم، پیشرفت فناوری باتریها و توسعه شبکه شارژ شهری و بینشهری است. همانگونه که نیروگاههای خورشیدی تا یک دهه پیش کالایی لوکس تلقی میشدند اما اکنون به بخشی از راهکارهای رسمی تأمین انرژی بدل شدهاند، خودروهای برقی نیز در افق 10 تا 20 ساله، با فراهمشدن زیرساختها و اصلاح اقتصاد انرژی، میتوانند جایگزین قابلتوجهی برای خودروهای بنزینی شوند.
*اگر روزی برق یا گاز شهر برای مدتی طولانی قطع شود، شهرهای ما تا چه حد توان تابآوری و ادامه زندگی عادی را دارند؟
در صورت بروز قطع طولانیمدت برق یا گاز در یک شهر، میزان تابآوری آن مستقیماً به نوع و میزان حاملهای انرژی ذخیرهشده وابسته است. در میان حاملهای موجود، فرآوردههای نفتی همچون بنزین، گازوئیل و نفت سفید بیشترین قابلیت پشتیبانی را دارند؛ این سوختها نهتنها برای مصارف مستقیم نظیر گرمایش کاربرد دارند، بلکه امکان جایگزینی در تولید برق را نیز فراهم میکنند. تولید این فرآوردهها در کشور در سطح مطلوب قرار دارد، اما گنجایش و پراکندگی مخازن ذخیرهسازی فعلی پاسخگوی تأمین بلندمدت نیاز شهرها نیست.
توسعه مخازن ذخیرهسازی به شکل پراکنده در شهرهای مختلف، یک راهبرد حیاتی برای اطمینان از استمرار خدمات در بحرانهای طولانیمدت است. علاوه بر این، بهرهگیری از انرژی خورشیدی، بهویژه پنلهای نصبشده بر بام منازل، میتواند شبکهای غیرمتمرکز ایجاد کند که در کنار ذخایر سوخت مایع، نیازهای ضروری شهروندان را برای مدت قابلتوجهی تأمین نماید.
ترکیب این دو رویکرد توسعه ظرفیت ذخیرهسازی سوختهای مایع و گسترش تولید پراکنده برق از منابع تجدیدپذیر نقشی محوری در ارتقای تابآوری شهرها در برابر بحرانهای انرژی و تهدیدات امنیتی ایفا خواهد کرد. برای دستیابی به این هدف، ضرورت دارد همزمان با سرمایهگذاری در سبد انرژی متنوع، زیرساختهای ذخیرهسازی و بهکارگیری فناوریهای نوین نیز تقویت شود.
* پایداری انرژی شهری با اقدامات امروز، نه واکنشهای فردا
بررسی وضعیت ناترازی انرژی و وابستگی شدید کلانشهرها به شبکههای متمرکز برق و گاز، ضرورت اجرای راهکارهای مکمل و پایدار را بیش از پیش آشکار میکند. تجربه بحرانهای سالهای اخیر نشان داده که حتی با وجود وفور منابع انرژی در کشور، ضعف در مدیریت مصرف، عقبماندگی در توسعه زیرساختها و کمبود ذخایر پراکنده، خطر اختلالات طولانیمدت همچنان بالا است.
ترکیب توسعه ظرفیت ذخیرهسازی سوختهای مایع در نقاط پراکنده شهری با بهرهگیری گسترده از سامانههای خورشیدی خانگی، نهتنها تابآوری شهرها را تقویت میکند بلکه انعطافپذیری شبکه را نیز افزایش میدهد. این راهبرد با تنوعبخشی به سبد انرژی، امکان پاسخگویی سریع به شرایط بحرانی را فراهم کرده و وابستگی مطلق شهرها به جریان متمرکز انرژی را کاهش میدهد.
اجرای این سیاستها مستلزم عزم هماهنگ میان نهادهای متولی انرژی، بخش خصوصی و شهروندان است. ایجاد مشوقهای اقتصادی برای سرمایهگذاری در تولید پراکنده و ذخیرهسازی، همراه با بهروزرسانی چارچوبهای قانونی، مسیر تحقق این هدف را هموار میسازد. آینده تابآور کلانشهرهای ایران در گرو تصمیمهای امروز است؛ تصمیمهایی که باید با نگاه راهبردی و بر پایه امنیت پایدار انرژی اتخاذ شوند تا شهرها بتوانند در برابر بحرانها ایستادگی کنند و پایداری حیات شهری تضمین شود.
ایران با تنوعی از حاملهای انرژی شامل برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی، بهظاهر ساختاری متنوع برای تأمین نیازهای خود دارد؛ اما تجربههای سالهای اخیر نشان داده که این تنوع در عمل، بهدلیل ضعف در ذخیرهسازی و نبود پراکندگی منابع، کارکرد مطلوب خود را پیدا نکرده است. نقطه قوت این سبد، فرآوردههای نفتی چون بنزین، گازوئیل و نفت سفید است که نهتنها برای گرمایش و سوخت وسایل نقلیه کاربرد دارند، بلکه میتوانند در تولید برق نیز مورد استفاده قرار گیرند. این قابلیت جایگزینی، آنها را به پرظرفیتترین حامل انرژی برای شرایط اضطراری تبدیل میکند.
بنا به اذعان کارشناسان امر، ظرفیت فعلی مخازن ذخیرهسازی در کشور، بهویژه در سطح پراکندگی شهری، محدود است و در صورت قطع طولانی برق یا گاز، امکان پاسخگویی کامل به نیازهای ضروری شهروندان را ندارد. در چنین بستری، راهکارهای مکمل نظیر توسعه پنلهای خورشیدی خانگی، میتواند لایه دوم مقاومسازی شبکه تأمین انرژی را فراهم کند. این سامانهها با قابلیت تولید محلی و غیرمتمرکز برق، از فشار بر شبکههای سراسری میکاهند و در وضعیتهای بحرانی، تأمین انرژی پایه را تضمین میکنند.
به عقیده آنها؛ ترکیب ذخیرهسازی گسترده و پراکنده فرآوردههای نفتی با بهرهگیری از ظرفیتهای انرژی خورشیدی، نسخهای راهبردی برای ارتقای تابآوری کلانشهرها بهشمار میرود؛ مسیری که علاوه بر امنیت انرژی، زمینه ارتقای پایداری اقتصادی و زیستمحیطی را نیز ایجاد خواهد کرد.
با توجه به اهمیت موضوع در این خصوص با احسان گنجیآزاد، کارشناس انرژی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
*امروز بزرگترین معضل شهرهای ایران در زمینه مصرف انرژی چیست و چرا هنوز راهحلی پایدار برای آن پیدا نشده است؟
در حوزه معضلات شهرهای ایران و مصرف انرژی، پرسش اصلی این است که مهمترین مشکل کشور در زمینه مصرف انرژی چیست؟ بر اساس آمار و دادههای موجود، میزان عرضه انرژی کشور تقریباً معادل هشت میلیون بشکه انرژی در روز برآورد میشود. این انرژی بهطور کلی شامل بخشهای اصلی برق، گاز و نفت خام تولیدی است. حدود نیمی از این میزان به شکل برق و نیمی دیگر بهصورت گاز و نفت خام تأمین میشود. از مجموع چهار میلیون بشکه انرژی معادل نفت خام که روزانه تولید میشود، نزدیک به نصف آن، حدود یک و نیم تا حداکثر دو میلیون بشکه، صادر شده و مابقی صرف تولید فرآوردهها و مصرف داخلی میشود.
تولید روزانه گاز کشور نیز معادل چهار میلیون بشکه انرژی از نظر ارزش حرارتی تخمین زده میشود که تمامی آن صرف مصارف داخلی میگردد. برآوردها نشان میدهد تقریباً یکسوم کل انرژی مصرفی کشور صرف فرآوردههای نفتی، یکسوم صرف برق و یکسوم نیز به مصرف مستقیم گاز اختصاص مییابد.
ناترازی انرژی در تمامی حاملها مشاهده میشود. در حوزه گاز، بیشترین کمبود در فصل زمستان رخ میدهد و در بخش برق، ناترازی عمدتاً در تابستان مشاهده میشود. بنزین نیز تقریباً در تمام طول سال با کمبودهایی روبهرو است، بهویژه در ایام اوج مصرف. هرچند ناترازی فرآورده گازوئیل کمتر است، اما در شرایط کمبود گاز زمستانی ناگزیر مصرف این فراورده افزایش مییابد.
کمبود گاز در زمستان و برق در تابستان، دولت را وادار به قطع انرژی صنایع کرده و این امر خسارات سنگینی در پی دارد. برآوردها نشان میدهد سالانه حدود 16 میلیارد دلار زیان ناشی از ناترازی گاز و حدود سه تا چهار میلیارد دلار زیان ناشی از ناترازی برق به کشور تحمیل میشود. علاوه بر این، واردات بنزین و گازوئیل سالانه حدود پنج تا 6 میلیارد دلار هزینه اضافی ایجاد کرده است.
بررسیها نشان میدهد که نبود راهحل پایدار برای معضل ناترازی انرژی در کشور، ریشه در اشکالات ساختاری اقتصاد گاز و برق دارد. در بخش گاز، مهمترین علت ناترازی، هدررفت بالا و سهم قابل توجه مصرف خانگی است. پایین بودن غیرواقعی قیمت گاز که نتیجه تثبیت 20 ساله قیمتها با تغییرات محدود در یک بازه 20 تا 30 ساله بوده، باعث شده مصرفکنندگان نتوانند الگوی مصرف خود را با واقعیتهای اقتصادی و هزینههای تولید منطبق سازند.
بهدلیل تثبیت درازمدت قیمت گاز، تجهیزات و سبک مصرف خانگی تغییر نکرده و مدیریت مصرف بهبود نیافته است. این مشکل، بهویژه در بخش خانگی، با اصلاحات کوتاهمدت یا افزایش ناگهانی قیمتها برطرف نمیشود و نیازمند مسیری تدریجی و میانمدت برای اصلاح «اقتصاد انرژی» است تا نتایج پایدار حاصل شود.
در حوزه برق نیز، ریشه اصلی مشکلات به عقبافتادن رشد تولید از رشد مصرف از ابتدای دهه 1390 بازمیگردد. این عقبماندگی موجب شد ناترازیهای جدی در اواخر این دهه شکل بگیرد. پیشبینیها حاکی از آن است که با افزایش نیازهای توسعه اقتصادی، کشور در آینده با کمبود 30 تا 40 هزار مگاواتی برق مواجه خواهد شد. حل این مسئله صرفاً با بهینهسازی مصرف ممکن نیست و به گسترش تولید متکی بر سرمایهگذاری هدفمند نیاز دارد.
بهدلیل ناترازی گاز، توسعه نیروگاههای گازی دیگر راهحل منطقی نیست. حتی با وجود سرمایه و تمایل بخش خصوصی، اولویت باید ساخت نیروگاههایی باشد که به گاز وابسته نبوده و بتوانند سبد برق کشور را متنوع و پایدار کنند. با توجه به ماهیت فصلی و ساعتی ناترازی برق، انرژیهای خورشیدی و بادی میتوانند بهطور مؤثر کمبودها را در دورههای اوج جبران کنند؛ اما این امر مستلزم ایجاد زیستبومی فعال و پایدار است، مشابه مدلهای موفقی چون تابلوی سبز.
تداوم مشکلات در بخش انرژی، پیامد مستقیم سرکوب قیمتی و نبود سازوکار اقتصادی کارآمد برای بخشهای برق و گاز است. تا زمانی که ساختار اقتصادی این دو حوزه اصلاح نشود، حتی در شرایط اضطرار، کشور مجبور خواهد بود صرفاً در واکنش به بحرانها حرکت کند و امکان حل پایدار مسئله وجود نخواهد داشت.
*یکی از معضلات امروز حوزه انرژی نورپردازی نما در منازل است که باعث ترویج اسراف و هدررفت انرژی میشود، مدیریت شهری در این حوزه چه کاری میتواند انجام دهد؟
مصرف انرژی نورپردازی نما، سهم بسیار پایینی از مصرف انرژی ساختمانها دارد. بخش عمده ناترازی برق، بهویژه در فصل تابستان و اوج گرما، ناشی از مصرف بالای سیستمهای سرمایشی است که حدود 50 درصد مصرف برق منازل را به خود اختصاص میدهد.
مشکل اصلی در این حوزه، بهرهگیری از تجهیزات ناکارآمد است. کولرهای آبی و گازی فعلی، به ترتیب دو برابر و حدود 2.5 تا سه برابر بالاتر از مصرف استاندارد انرژی مصرف میکنند. بهدلیل اشکالات ساختاری «اقتصاد انرژی»، مردم بهتنهایی قادر به جایگزینی این تجهیزات نیستند و نیاز به مداخله مستقیم ساختاری و سیاستگذاری وجود دارد.
طرح شرکتهای کاربر برق از سالهای گذشته مطرح بوده که در برنامه هفتم نیز آمده و با ابلاغ آییننامه آن در اسفندماه 1403 و دستورالعمل اجرایی در بهار 1404، وزارت نیرو موظف است از طریق این شرکتها به مشترکان خانگی کمک کند تا مصرف خود را کاهش دهند. این شرکتها با تعویض تجهیزات فرسوده، گواهی صرفهجویی برق دریافت کرده و آن را در بازار به فروش میرسانند تا منابع مالی لازم برای ادامه پروژهها را تأمین کنند.
اگرچه کاهش مصرف، بهویژه در حوزه سرمایش، امری ضروری است، اما حل پایدار ناترازی برق تنها از مسیر توسعه نیروگاهها محقق خواهد شد؛ البته باید همزمان سیاستهای توسعه زیرساخت تولید و مهار هدررفت، بهویژه در بخش خانگی، با جدیت دنبال شود.
*برخی معتقدند شهرها میتوانند بخشی از نیازشان را از خورشید و باد تأمین کنند؛ این ایده چقدر عملی است؟
الگوی ناترازی برق در ایران منطبق بر ظرفیت تولید نیروگاههای خورشیدی و بادی است؛ اوج تولید نیروگاههای خورشیدی با ساعات اوج مصرف برق در روز و اوج تولید نیروگاههای بادی با ساعات اوج مصرف شبانه همزمان بوده و این وضعیت، استفاده از منابع تجدیدپذیر را به راهکاری مؤثر در مهار بحران برق کشور تبدیل کرده است.
حدود 80 درصد نیروگاههای نصبشده در جهان در سالهای اخیر از نوع تجدیدپذیر بودهاند که بخش عمده آنها خورشیدی و بادی هستند. کاهش هزینه ساخت نیروگاه خورشیدی به یکدهم طی 10 سال گذشته صرفه اقتصادی قابل توجهی به همراه داشته و در کنار نیاز نداشتن به سوخت فسیلی، این نیروگاهها قابلیت پراکندهسازی و توسعه موضعی در محل مصرف را فراهم میکنند و نیاز به توسعه شبکه را کاهش میدهند.
با توجه به مزایای امنیت انرژی و کاهش وابستگی، ضرورت دارد اقدامات حمایتی در کشور بهگونهای اجرا شود که نیروگاههای خورشیدی خانگی بتوانند یا برق خود را با قیمت خرید بالاتر به دولت بفروشند یا امکان ورود به بازار «تابلو سبز» و عرضه برق با نرخ بهتر را پیدا کنند تا بازگشت سرمایه از چهار سال به دو سال کاهش یافته و سرمایههای خرد مردمی بدون نیاز به تأمین زمین به توسعه این بخش جذب شود و روند گسترش نیروگاههای خورشیدی سرعت گیرد.
*حملونقل شهری سهم بزرگی در مصرف انرژی دارد؛ چه راهکارهایی میتواند این مصرف را واقعاً کاهش دهد؟
مصرف روزانه بنزین در بخش خودروهای سواری کشور حدود 80 تا 90 میلیون لیتر برآورد میشود که سهمی بسیار بالا در سبد مصرف انرژی دارد. علت اصلی این مصرف، تداوم استفاده از موتورهای کمبازده در خودروهای داخلی است که به طور متوسط بیش از 10 لیتر در هر 100 کیلومتر بنزین مصرف میکنند؛ رقمی 20 تا 30 درصد بالاتر از میانگین جهانی که معمولاً بین هفت تا هشت لیتر است. بخشی از این مشکل به وجود حدود چهار میلیون خودروی فرسوده از مجموع 20 میلیون خودروی در حال تردد مربوط میشود که بعضاً تا دو برابر خودروهای عادی سوخت مصرف میکنند.
حل مشکل ناترازی سوخت نیازمند اجرای همزمان سه راهبرد کلیدی است؛ بتدا، تسهیل فرآیند اسقاط و جایگزینی خودروهای فرسوده با مدلهای کممصرفتر. دوم، وضع الزاماتی برای خودروسازان جهت تولید وسایل نقلیه با مصرف سوخت هدفمند و رعایت استانداردهای سختگیرانه. سوم، فراهمکردن زیرساخت جایگزین برای مردم از طریق توسعه حملونقل عمومی در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، بهویژه پیش از اجرای هرگونه اصلاح قیمت بنزین تا امکان واقعی تغییر الگوی سفرهای شهری و بینشهری فراهم شود.
افزایش قیمت سوخت پیش از ایجاد دسترسی مناسب به ناوگان حملونقل عمومی، علاوه بر فشار مستقیم بر رفاه شهروندان، نتیجهای در تغییر رفتار مصرفکنندگان نخواهد داشت و صرفاً نارضایتی عمومی را افزایش میدهد. برنامهریزی توأمان برای نوسازی ناوگان سواری و ارتقای کیفیت و پوشش حملونقل عمومی، شرط اصلی و غیرقابل جایگزین برای مهار بلندمدت مصرف بنزین در کشور است.
*آینده خودروهای برقی در خیابانهای ایران را چطور میبینید؟ خیال یا واقعیت نزدیک؟
خودروهای برقی بهدلیل عملکرد خاص خود، در شرایط ترافیک مصرف انرژی بسیار پایینی دارند، در حالی که خودروهای بنزینی در چنین شرایطی مصرف قابلملاحظهای خواهند داشت. استفاده از این خودروها همچنین موجب انتقال بخش عمده آلودگی از مراکز شهری به خارج از شهر میشود، زیرا انرژی مصرفی آنها از نیروگاهها تأمین میشود و میزان آلایندگی تولید برق، بهویژه در صورت استفاده از منابع پاک، بهمراتب کمتر از معادل بنزینی است. با وجود این مزایا، ساختار فعلی «اقتصاد انرژی» در ایران و قیمت پایین سوخت، مانع جدی برای حرکت سریع مردم به سمت خودروهای برقی بهشمار میرود.
در شرایطی که هزینه استفاده از بنزین بهدلیل یارانه بالا بسیار کمتر از هزینه انرژی الکتریکی و سرمایهگذاری اولیه برای خرید خودروی برقی است، انگیزه اقتصادی کافی برای انتخاب این فناوری در کوتاهمدت وجود ندارد. علاوه بر این، چالشهای فنی همچون ظرفیت، طول عمر و فناوری باتریها، سبب شده توان تأمین نیازهای حرکتی روزمره مردم محدود باشد و روند جایگزینی بهکندی پیش رود.
بر این اساس، ورود جدی خودروهای برقی به بازار ایران در افق کوتاهمدت بعید بهنظر میرسد و تحقق آن نیازمند تغییرات تدریجی در قیمتگذاری انرژی، ارتقای توان خرید مردم، پیشرفت فناوری باتریها و توسعه شبکه شارژ شهری و بینشهری است. همانگونه که نیروگاههای خورشیدی تا یک دهه پیش کالایی لوکس تلقی میشدند اما اکنون به بخشی از راهکارهای رسمی تأمین انرژی بدل شدهاند، خودروهای برقی نیز در افق 10 تا 20 ساله، با فراهمشدن زیرساختها و اصلاح اقتصاد انرژی، میتوانند جایگزین قابلتوجهی برای خودروهای بنزینی شوند.
*اگر روزی برق یا گاز شهر برای مدتی طولانی قطع شود، شهرهای ما تا چه حد توان تابآوری و ادامه زندگی عادی را دارند؟
در صورت بروز قطع طولانیمدت برق یا گاز در یک شهر، میزان تابآوری آن مستقیماً به نوع و میزان حاملهای انرژی ذخیرهشده وابسته است. در میان حاملهای موجود، فرآوردههای نفتی همچون بنزین، گازوئیل و نفت سفید بیشترین قابلیت پشتیبانی را دارند؛ این سوختها نهتنها برای مصارف مستقیم نظیر گرمایش کاربرد دارند، بلکه امکان جایگزینی در تولید برق را نیز فراهم میکنند. تولید این فرآوردهها در کشور در سطح مطلوب قرار دارد، اما گنجایش و پراکندگی مخازن ذخیرهسازی فعلی پاسخگوی تأمین بلندمدت نیاز شهرها نیست.
توسعه مخازن ذخیرهسازی به شکل پراکنده در شهرهای مختلف، یک راهبرد حیاتی برای اطمینان از استمرار خدمات در بحرانهای طولانیمدت است. علاوه بر این، بهرهگیری از انرژی خورشیدی، بهویژه پنلهای نصبشده بر بام منازل، میتواند شبکهای غیرمتمرکز ایجاد کند که در کنار ذخایر سوخت مایع، نیازهای ضروری شهروندان را برای مدت قابلتوجهی تأمین نماید.
ترکیب این دو رویکرد توسعه ظرفیت ذخیرهسازی سوختهای مایع و گسترش تولید پراکنده برق از منابع تجدیدپذیر نقشی محوری در ارتقای تابآوری شهرها در برابر بحرانهای انرژی و تهدیدات امنیتی ایفا خواهد کرد. برای دستیابی به این هدف، ضرورت دارد همزمان با سرمایهگذاری در سبد انرژی متنوع، زیرساختهای ذخیرهسازی و بهکارگیری فناوریهای نوین نیز تقویت شود.
* پایداری انرژی شهری با اقدامات امروز، نه واکنشهای فردا
بررسی وضعیت ناترازی انرژی و وابستگی شدید کلانشهرها به شبکههای متمرکز برق و گاز، ضرورت اجرای راهکارهای مکمل و پایدار را بیش از پیش آشکار میکند. تجربه بحرانهای سالهای اخیر نشان داده که حتی با وجود وفور منابع انرژی در کشور، ضعف در مدیریت مصرف، عقبماندگی در توسعه زیرساختها و کمبود ذخایر پراکنده، خطر اختلالات طولانیمدت همچنان بالا است.
ترکیب توسعه ظرفیت ذخیرهسازی سوختهای مایع در نقاط پراکنده شهری با بهرهگیری گسترده از سامانههای خورشیدی خانگی، نهتنها تابآوری شهرها را تقویت میکند بلکه انعطافپذیری شبکه را نیز افزایش میدهد. این راهبرد با تنوعبخشی به سبد انرژی، امکان پاسخگویی سریع به شرایط بحرانی را فراهم کرده و وابستگی مطلق شهرها به جریان متمرکز انرژی را کاهش میدهد.
اجرای این سیاستها مستلزم عزم هماهنگ میان نهادهای متولی انرژی، بخش خصوصی و شهروندان است. ایجاد مشوقهای اقتصادی برای سرمایهگذاری در تولید پراکنده و ذخیرهسازی، همراه با بهروزرسانی چارچوبهای قانونی، مسیر تحقق این هدف را هموار میسازد. آینده تابآور کلانشهرهای ایران در گرو تصمیمهای امروز است؛ تصمیمهایی که باید با نگاه راهبردی و بر پایه امنیت پایدار انرژی اتخاذ شوند تا شهرها بتوانند در برابر بحرانها ایستادگی کنند و پایداری حیات شهری تضمین شود.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.