هتلسازی بیمنطق، ادامه شهرفروشی در لباس توسعه
در سالهای اخیر روند ساخت هتلها در بلوار ارم و دامنههای الوند، توجه فعالان شهری و علاقهمندان به طبیعت همدان را به خود جلب کرده است. طرحهایی که با هدف تقویت گردشگری آغاز شدهاند، اکنون به بحثی جدی درباره تعادل میان توسعه و حفظ محیطزیست انجامیدهاند. همدان، شهری با پیشینهای تاریخی و سیمایی سرسبز، امروز در نقطهای قرار گرفته که هر تصمیم عمرانی میتواند بر آینده طبیعی و فرهنگی آن اثرگذار باشد.
به همین منظور، با حضور دکتر حسن سجادزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا و علی بیات، راهنمای طبیعتوکوهستان و مسئول گروه جهادی صیانت از کوهستان برای بررسی ابعاد این موضوع در دفتر روزنامه سپهرغرب میزگردی برگزار شد که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
*یکی از دغدغههای اصلی شهروندان در برابر پروژههای بزرگ عمرانی، حفظ بافت شهری و هویت منطقه است. در همین راستا، با توجه به طرح ساخت هتل در بلوار ارم همدان، پرسش نخست این است که چشمانداز آینده این محدوده شهری در صورت اجرای پروژه چگونه خواهد بود؟به عبارت دیگر، با فرض تحقق این طرح، چه تغییراتی از نظر چشمانداز، زیرساخت، ترافیک و سیمای محیطی در منطقه بلوار ارم میتوان پیشبینی کرد؟
در ابتدا دکتر سجادزاده به این پرسش پاسخ داد:
در همدان نسبت به روند تصمیمگیری در پروژههای شهری همچنان حساسیت وجود دارد. سالهاست چالشها و موضوعات متعددی پشت سر گذاشته شده، تجربه نشان داده که در بسیاری از مسائل، دیدگاههای تخصصی و کارشناسی جایگاه واقعی خود را پیدا نکردهاند. باوجود برگزاری نشستها و بررسیهای متعدد، در نهایت تصمیمها در مسیر دلخواه برخی مدیران پیش میرود و اگر مطالبهگری دانشگاهیان و دلسوزان نبود، شاید خسارتهای سنگین محیطزیستی در همدان بهوجود میآمد.
در ارزیابی مسیر اجرای پروژهها، همان شباهتهای آشنا با سالهای اخیر دیده میشود؛ از موضوع الحاق روستاها تا طرح جامع شهرسازی و جانمایی پروژههای گوناگون. تأکید بر این است که هیچ مخالفتی با اصل توسعه وجود ندارد، زیرا پیشرفت ضرورت دارد؛ مشکل صرفاً در مکانیابی و مسیر توسعه است.
احداث هتل در بلوار ارم، نمونهای تازه از تصمیمگیریهای بحثبرانگیز است که نشان از تکرار الگوهای گذشته دارد. هر بار که متخصصان و دوستداران محیط زیست دیدگاه خود را برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی اعلام میکنند، با برچسبهایی نظیر «مخالفت با پیشرفت و توسعه» مواجه میشوند؛ در حالیکه باور عمومی بر این است که توسعهی واقعی باید کیفی و پایدار باشد.
تجربه شهرهایی چون اصفهان نشان داده که توسعه بیمحابا بدون توجه به ظرفیتهای طبیعی، شهر را با بحرانهایی چون کمبود آب و تخریب محیط زیست روبهرو میکند. زمانی منابع طبیعی در راه صنعت هزینه شد و امروز همان شهر با کمبود آب و هوای آلوده دستبهگریبان است. این تجربهها یادآور آن است که توسعه باید بر پایه پایداری زیستمحیطی طراحی شود، نه صرفاً رشد کمی و ساختوساز.
*آیا این کار قانونی است؟
در خصوص بلوار ارم، با وجود اینکه مصوباتی از جمله «طرح ضوابط دامنهی شمالی الوند» وجود دارد که حدود دو تا سه سال پیش با همکاری دانشگاه بوعلی و با مشارکت گروهی متشکل از متخصصان شهرسازی، معماری و محیط زیست بررسی، تصویب و ابلاغ شده بود، امروز تصمیمهایی مغایر با همان ضوابط در حال اجراست. چنین وضعیتی نشان میدهد که تصمیمگیریها بهجای پیروی از قانون و مصوبهی شفافی که پیشتر وجود داشته، به شیوهای شخصی و مدیریتی دنبال میشود.
مسئله آنجاست که چگونه ممکن است قانونی که در کمیسیونها و کمیتههای متعدد تصویب شده و دارای صراحت و شفافیت است، اکنون در برابر دیدگان صدها هزار شهروند کنار گذاشته شود. این پرسش جدی مطرح است که اگر در نهایت نگاه علمی و پژوهشی در تصمیمهای شهری جایی ندارد، هدف از برگزاری جلسات، تدوین قوانین و تشکیل دانشگاهها و رشتههایی مانند شهرسازی و معماری چیست؟
با وجود مغایرتهای آشکار تصمیمهای اخیر با طرحهای جامع، تفضیلی، شهری و توسعهای، هیچ بررسی ترافیکی، اجتماعی یا زیستمحیطی جدی صورت نگرفته است. هیچیک از طرحهای بالادستی اشارهای به چنین مجوزی ندارند. هر بازدید سادهای از موقعیت محل نیز نشان میدهد که ظرفیت موجود بلوار ارم پاسخگوی بارگذاری سنگین این پروژه نیست و هرگونه توسعه بیش از حد، تبعات مستقیم بر محیط زیست شهری خواهد داشت.
همانطور که اضافهبار در یک ساختمان موجب فروریزی سازه میشود، بیتوجهی به ظرفیت زیستپذیری شهر نیز فروپاشی محیطی بهدنبال دارد. همدان در سالهای اخیر نشانههای آشکار فرسایش محیطی را تجربه میکند؛ روندی که با تصمیمهای شتابزده در حوزه باغها و فضاهای سبز شدت گرفته است.
این در حالی است که در روستاهای دورافتاده برای ساختوسازهای کوچک محدودیتهای فراوانی اعمال میشود، اما در مناطق مرکزی شهر مجوزهایی صادر میشود که با اصول علمی و زیستمحیطی مغایرت دارند.
تداوم این مسیر میتواند ضربههای جبرانناپذیری بر میراث طبیعی و زیستپذیری همدان وارد کند. مطالبه عمومی این است که تصمیمهای شهری بر پایه قانون، مطالعات علمی و منافع بلندمدت شهروندان اتخاذ شود، نه بر اساس منافع کوتاهمدت.
*آقای بیات در خصوص این پرسش عنوان کرد:
بررسی وضعیت بلوار ارم نشان میدهد این محور تاریخی که در فرهنگ عمومی همدانیها مفهومی فراتر از یک معبر دارد، اکنون زیر فشار تصمیمهای عمرانی و مدیریتی دچار آسیب شده است.
بلوار در تعریف شهری، معبری عریض با مسیر رفتوبرگشت و فضای سبز میانی است، اما در ذهن مردم همدان، بلوار ارم معنا و جایگاهی فراتر دارد؛ تفرجگاهی خاطرهانگیز که طی دههها به محل خاطرات، پیادهروی و آرامش شهروندان بدل شده با این حال، از گذشته تاکنون جایگزین مناسبی برای آن ایجاد نشده است. تمرکز انواع فعالیتهای تجاری، تفریحی و ساختمانی در این محدوده موجب انباشت مشکلات شهری شده؛ همانند پدیده بلندمرتبهسازی که چهره شهر را تغییر داده و زیرساختهایی چون فاضلاب، آب و ارتباطات را در معرض فشار قرار داده است.
در نگاه محیط زیستی، بلوار ارم بخشی از دامنه شمالی الوند و محدوده تنفس طبیعی شهر است. بادهای عمدتاً غربی به شرقی همدان که عملکردی حیاتی در جریان هوا دارند، از همین مسیرها میگذرند. هرگونه تغییر کاربری یا ساختوساز در این محور میتواند این تعادل را بر هم بزند. آثار اجتماعی و طبیعی چنین مداخلاتی جبرانناپذیر است؛ چنانکه جابجایی کوچکترین عنصر طبیعی، تغییری دائمی در بستر محیط ایجاد میکند.
یادآوری گفتههای مرحوم دکتر اذکایی درباره تخریبهای انجامشده بر پیکره کوه الوند طی دهههای گذشته، نشان میدهد روند بهرهبرداری بیرویه سابقهای طولانی دارد؛ هشدارهایی که پیش از سال 1380 مطرح شد، زمانیکه هنوز از پروژههایی مانند تلهکابین، تخریب گنجنامه و تصرف تالابها خبری نبود. امروز اما آثار آن تصمیمها در درههای الوند، از بینرفتن رودخانهها و پوشاندن مسیرهای طبیعی با عنوانهایی چون آموزش اسکی در پیست اسکی و توسعه دیده میشود.
گنجنامه بهواسطه کتیبههای باستانی شناسنامه تاریخی همدان و جهان شناخته میشود اما بهدلیل نبود برنامه درست برای این فضای ارزشمند، گردشگران، گاه حتی کتیبهها را نمیبینند؛ رفتاری که ارزش میراث طبیعی را کاهش داده است.
بلوار ارم از لحاظ مشکلات کالبدی و اجتماعی نیز با مسائلی روبهرو است؛ از تراکم ترافیک و نبود ایمنی پیادهراه گرفته تا حضور گسترده موتورسواران، دستفروشان و آتشافروزیهای پراکنده. طی سالهای گذشته مبلمان شهری و سنگفرش بلوار با هزینههای میلیاردی از بودجه عمومی نوسازی شد، اما تخریب بخشی از آن در اثر سهلانگاری یا استفاده نادرست همچنان ادامه دارد.
بررسیها نشان میدهد ورود برخی نهادها و گروههای سرمایهگذار به این محدوده نهتنها ارزش افزودهای برای شهر نداشته، بلکه در بسیاری موارد به لطمههای کالبدی و زیستمحیطی منجر شده است. در چنین شرایطی، تصمیمهای مدیریتی که بدون توجه به بافت تاریخی و فرهنگی شهر اتخاذ میشوند، باعث نگرانی گسترده میان شهروندان شده است.
*با توجه به نگرانیهای مطرحشده از سوی شهروندان درباره ساخت هتل در بلوار ارم همدان، پرسش اساسی این است که در صورت اجرای این پروژه، چه پیامدهایی متوجه ساکنان و مردم منطقه خواهد شد؟
دکتر سجادزاده در این خصوص پاسخ داد:
مسائل توسعه شهری در همدان در حالی ادامه دارد که عامل اصلی بسیاری از مشکلات نه در عملکرد مدیران و کارشناسان، بلکه در نبود آگاهی عمومی و حساسیت شهروندان نسبت به پیامدهای توسعه شهری نهفته است. یک شهر زمانی میتواند هوشمند باشد که پیش از زیرساختها، مردم آن آگاه باشند؛ اما در همدان، توجه کافی به آثار و تبعات توسعه هنوز در سطح شهروندان نهادینه نشده و این خلأ در بسیاری از طرحهای عمرانی و مدیریتی مشهود است.
امروزه در بسیاری از مناطق جهان، توسعه بهگونهای تعریف میشود که کمترین دخالت را در طبیعت داشته باشد، اما در همدان بخشهای سبز و طبیعی شهر به بهانه توسعه مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. حذف همین فضاهای سبز به معنای ازبینرفتن سرمایه اصلی توسعه است؛ سرمایهای که برخی مدیران آن را به اشتباه، فرصتی کوتاهمدت برای ثبت در کارنامه عملکرد خود میبینند، بدون آنکه به تبعات اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی آن توجه کنند.
در نتیجه همین روند، پس از بروز بحرانهایی چون افزایش قیمتها، آلودگی هوا و حتی تبعات انسانی، کمتر کسی به چرایی این اتفاقات میپردازد.
نمونهای از این رویکرد در سیاست قدیمی، افزودن یک طبقه به تراکم ساختمانی همدان مشاهده شد؛ اقدامی که قرار بود با افزایش عرضه، قیمت مسکن را کاهش دهد اما نهتنها این هدف محقق نشد بلکه تورم و سوداگری شدت گرفت و معضل «پارکینگ مزاحم» و ترافیک سنگین به بحران جدی تبدیل شد.
*نقش آگاهی شهروندان در خصوص چنین پروژههایی چیست؟ آگاهی شهروندان چه کمکی به حفظ محیط زیست خواهد کرد؟
دکتر سجادزاده در این خصوص پاسخ داد:
در چنین شرایطی روشن است که میزان آگاهی شهروندان نسبت به اثرات توسعه بر کیفیت زندگی و محیطزیست کافی نیست. بر این اساس، آموزش شهروندی باید رویکردی بنیادین یابد، به گونهای که هر فرد بهطور ملموس درک کند که مفهوم «محیطزیست» ارتباطی مستقیم و جداییناپذیر با جان، سلامت و تضمین آینده شخصی و خانوادگی او دارد.
درخصوص بلوار ارم نیز وضعیت همچنان مبهم است و بهنظر میرسد برای این بخش از شهر نه تکلیف روشنی تعریف شده و نه چشماندازی مشخص وجود دارد. مجموعه کاربریهایی که در امتداد این محور قرار گرفتهاند، ترکیبی نامتوازن از بیمارستان، هتل، تالار قرآن که یک مرکز فرهنگی است، شهربازی و مجموعههای تجاری و آموزشی را شامل میشود؛ ترکیبی که نشان میدهد برنامهریزی منسجمی برای نقش این بلوار در ساختار شهری صورت نگرفته است.
این محدوده بهدلیل موقعیت خاص خود، بدون نیاز به مداخله سنگین نیز پویایی ذاتی دارد و هر طرحی در آن بهراحتی جنبه اقتصادی پیدا میکند.
اساس توسعه عادلانه، ایجاد توازن بین مناطق برخوردار و کمبرخوردار است؛ در حالیکه در همدان فاصله طبقاتی، قیمتی و اجتماعی بین بالا و پایین شهر هر روز بیشتر میشود و تمرکز پروژهها در محدودههایی مانند بلوار ارم فقط این نابرابری را افزایش داده است.
ضوابط بالادستی نیز در این مورد همسو و روشن نیستند و در غیاب اسناد اجرایی، سرمایهگذاریها بدون جهتگیری مشخص انجام میشود. این در حالی است که همدان با شعار «شهر تاریخ و طبیعت» شناخته میشود، اما بسیاری از عملکردهای توسعهای آن خلاف همین شعار است؛ اقدامی ضدطبیعت و ضدتاریخ.
همدان بهعنوان یکی از شهرهای تابآور ایران در برابر حوادث تاریخی و طبیعی، همواره به دوام و پایداری معروف بوده، اکنون پرسش این است که علت این تابآوری در گذشته چه بوده و چرا در برابر توسعههای کنونی چنین مقاومتی دیده نمیشود؟
با این حال همزمان، طرحهایی مانند «همدان شهر دوستدار کودک و سالمند» مطرح و دبیرخانه آن نیز در شهر ما مستقر شده. با این حال، زیرساختهای فعلی، نظیر بلوار ارم که اکنون فضایی مساعد برای تردد کودکان و سالمندان فراهم کرده، در معرض آسیب جدی قرار دارد. اجرای تغییرات مدنظر، قطعاً این محور را از کارکرد اصلی خود که خدمت به این دو گروه آسیبپذیر است، محروم خواهد ساخت.
نگاه به بلوار ارم نشان میدهد که نقش این محور در ساختار ترافیکی، تفریحی، ورزشی و پیادهمداری شهر هنوز مشخص نشده است.
متأسفانه هیچیک از مسئولان شهری نیز در این خصوص توضیحی ارائه نمیدهند و اتفاقات حول این موضوع را اصحاب رسانه بیشتر اطلاعرسانی میکنند.
علاوه بر این، ملاحظات محیطی مانند آلودگی صوتی ناشی از سروصدای شهربازی در بلوار ارم و آسیب به سیما و منظر شهری نیز رعایت نشده است. اگر این هتل 10 طبقه در بلوار ارم بنا شود، متقاضیان دیگری که پیشتر درخواست ساخت هتل داده بودند، به دیوان عالی مراجعه خواهند کرد تا رأی مشابهی دریافت کنند. در نتیجه، این افراد نیز حق درخواست مجوز پیدا میکنند و این امر منجر به صدور مجوزهای مشابه خواهد شد. با رقم خوردن این زنجیره، دیگر همدان «باغشهر» نخواهد بود. این روند بدون هیچ قاعده و مبنای قانونی در حال اجراست و متأسفانه، عمدهترین پروژههای ساختمانی در محورهای سبز همدان ساخته میشوند.
*درخصوص تبعات ترافیکی این موضوع توضیح دهید؟
دکتر سجادزاده در این خصوص پاسخ داد:
اضافه شدن یک لاین سنگفرششده به بلوار ارم، اگرچه خود عاملی برای ایجاد ترافیک شده، اما تا حدودی قابل قبول تلقی میشود؛ چراکه هدف آن افزایش پیادهمداری بوده است. با این وجود، برنامه بلندمدت مدیریت شهری برای این منطقه همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
هماکنون رینگهای شهری دیگر پاسخگوی حجم خودروها نیستند؛ مسیرهایی که سالها پیش در چند دقیقه طی میشد، امروز به بیش از نیم ساعت زمان نیاز دارد و در ساعات عصر یا روزهای تعطیل عملاً قفل میشوند. مسیر بلوار ارم تا گنجنامه یکی از نقاط گرهخورده این جریان است که حتی در طرحهای آینده نیز برای آن راهحلی دیده نمیشود.
در همین وضعیت، تصمیم به ساخت هتلهای جدید در این محور در حالی مطرح میشود که نه زیرساخت ترافیکی و نه پیوستهای حملونقلی، خدماتی و فرهنگی برای آن تهیه شده است. اتصال میان رینگ دوم شهر تا محدوده بلوار ارم بدون مدیریت بار ترافیکی، به معنای مسدود شدن بخش مهمی از شبکه ارتباطی همدان است؛ بهگونهای که برخی شهروندان با طنز از احتمال نیاز به استفاده از «هلیکوپتر برای رسیدن به خانه» سخن میگویند.
درمجموع، بحران بلوار ارم تنها نمادی از مشکل بزرگتر توسعه در همدان است؛ توسعهای که بدون نقشه راه، بدون ارزیابی اثرات و بدون مشارکت عمومی در حال پیشروی است و در نهایت به جای پیشرفت، موجب دشواریهای زیستمحیطی، اجتماعی و شهری میشود.
*بیات در این خصوص اینگونه پاسخ داد:
در ادبیات شهری، مدیریت بهعنوان «هنر ساماندهی، سازماندهی، هماهنگی و برنامهریزی» تعریف میشود و ماهیت آن با آیندهنگری گره خورده است. برنامهریزی اگر به گذشته و حال محدود شود، دیگر مدیریت نیست، زیرا جوهره آن نگاه به آینده است، اما در سالهای اخیر، آنچه در حوزه محیطزیست همدان مشاهده میشود نه آیندهنگری، بلکه نوعی «آیندهننگری» است؛ بیتوجهی به اثرات بلندمدتِ تصمیمهایی که امروز گرفته میشوند.
نمونه بارز این غفلت در بلوار ارم دیده میشود؛ جاییکه پروژههایی همچون ساخت هتل در دستور کار قرار گرفته است. در همین محدوده، پیادهروهای عمومی به پارکینگ خودروهای داخلی و خارجی برخی هتلها تبدیل شده و با وجود درخواستهای مکرر از طریق سامانه 137 و نیروی انتظامی، اقدام مؤثری صورت نگرفته است. چنین وضعیتی نشان میدهد که اداره شهری بدون آیندهنگری، پیامدهای سنگینی برای حیات اجتماعی شهر به همراه دارد. در حالیکه مشکلات حاصل از تصمیمهای نادرست معمولاً زمانی نمایان میشوند که مدیران مربوطه دیگر در مسند مسئولیت نیستند.
بخش دیگری از چالش مدیریت در وابستگی آن به تغییرات سیاسی ریشه دارد. بسیاری از مدیران بدون نقشه راه بلندمدت وارد عرصه میشوند و سیاستگذاریها را بر اساس دوره چهارساله یا خطمشی دولت مستقر تعریف میکنند. نتیجه آن است که به جای گرفتن تصمیمهای پایدار، طرحهایی زودگذر برای اثربخشی کوتاهمدت دنبال میشود.
در حوزه گردشگری نیز که همواره بهعنوان جایگزینی برای صنعت و اشتغال مطرح میشود، نبود تعریف درست از مفهوم «میراث فرهنگی» و «فرهنگ» محسوس است. میراث فرهنگی، حاصل قرنها شکلگیری تمدن و رفتار جمعی است و حفاظت از آن نیازمند مدیریتی آیندهنگر و مردمانی قدردان فرهنگ خود است. فرهنگی که در آینده درباره ما قضاوت خواهند کرد، فرهنگی است که در برابر محیطزیست بیتفاوت ماند؛ فرهنگی که رودخانههای زنده را به فاضلاب و خیابان پوشیده بدل کرد و مسیرهای طبیعی را برای همیشه بست. این در حالی است که در بسیاری از شهرهای جهان، رودخانهها با طراحی پلهای و احیای طبیعی حفظ شدهاند و در فصول مختلف به حیات شهر کمک میکنند.
در همدان نیز طرحهایی نظیر آزادسازی حاشیه رودخانه عباسآباد مطرح شد اما بهدلیل نبود پایداری تصمیمگیری، پس از تغییر مقامات استانی کاملاً متوقف ماند. این نمونهها نشان میدهد که در استان و حتی در سطح کشور، برای محیطزیست هیچ نقشه راه بلندمدتی وجود ندارد و از دریاچه ارومیه تا تالاب مهارلو همه گرفتار همین سرنوشتاند. جهان مرز سیاسی نمیشناسد؛ زمین امانتی است که خسارت به آن قابل جبران نیست.
*سرمایهگذاری درست چه تعریفی دارد؟
بیات پاسخ داد:
سرمایهگذاری نیز در چنین وضعی نیازمند بازتعریف است. سرمایهگذاری واقعی صرفاً تزریق پول نیست؛ باید ارزش افزودهای برای محیط و جامعه ایجاد کند. تجربههای جهانی نشان دادهاند که مداخله اقتصادی بدون سنجش اثرات انسانی، نهتنها رشد ایجاد نمیکند، بلکه خسارتهای جبرانناپذیر بر جا میگذارد؛ همانگونه که در صنعت خودروسازی سالهای متمادی به بهانه اشتغال، چشم بر آمار مرگومیر بسته شد.
در زمینه تجربههای فعلی، شرکتهایی چون «اِمکاتلی» به مدیریت فردی از ترکیه با سرمایهگذاری 148 میلیوندلاری برای احداث 700 واحد مسکونی در منطقه رباط شورین به میدان آمدهاند؛ این نمونهای از سرمایهگذاری مثبت تلقی میشود، زیرا منطقهای فاقد ارزش را به منطقهای با ارزش تبدیل میکند ولی در مورد بلوار ارم چنین ارزشی متصور نیست؛ زیرا بنابر وضعیت کنونی، این مکان از قبل برخوردار است و هرگونه مداخله فقط مشکلات موجود را افزایش میدهد.
ترافیک اشباعشده، اشغال پیادهروها، آلودگی صوتی و تمرکز خدمات در فضایی محدود، نتایج آشکار این سیاست است.
پروژههای گردشگری در گنجنامه نیز بدون ارزیابی اثرات محیطی، با ساخت پارکینگهای طبقاتی و ترانشهزنی در دامنههای طبیعی، موجب فرسایش خاک و از بین رفتن پوشش گیاهی میشوند. استفاده از سوختهای سنگین مانند مازوت در این محدوده، ورود آلایندهها به رودخانه و گسترش تدریجی گازکشی در اراضی طبیعی، ایجاد «جزیره گرمایی» را در دامنههای گنجنامه محتمل کرده؛ پدیدهای که حیات گیاهان و تعادل فصلی را بههم میزند.
در ادامه این سلسله تصمیمها، طرحهایی مانند احداث جاده برگشت از گنجنامه یا تعریض مسیرها نیز بیشتر از آنکه با نگاه فنی مطرح شوند، جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارند. این تصمیمها حلقهای از زنجیره ناپایداری هستند که اگر در طول چند دهه ادامه یابند، اثراتی غیرقابل بازگشت بر شهر و دامنههای الوند برجا خواهند گذاشت.
نمونهای روشن از فقدان رویکرد کارشناسی، در ساخت «تالار قرآن» دیده میشود؛ پروژهای که بیش از 20 سال از کلنگزنی آن میگذرد و با وجود هزینههای کلان، هنوز تکمیل نشده، این در حالی است که این پروژه در عمل نه به اهداف فرهنگی خود دست یافته و نه به بهرهبرداری مؤثر رسیده است.
همین الگو در هتلسازی نیز تکرار شده. تجربه هتل امیران در بلوار بعثت و آثار ترافیکی ناشی از آن هنوز پیش چشم همدانیهاست و با این وجود، تصمیم برای ساخت هتلهای جدید در بلوار ارم ادامه دارد. در حالی که حتی بیمارستان خیرساز فرشچیان نیز، باوجود نیت خیر، از حیث مکانی دچار چالش است و در روزهای تعطیل ترافیکی سنگین در اطراف خود ایجاد میکند.
مجموع این شواهد گویای آن است که شهر همدان درگیر چرخهای از تصمیمهای ناپایدار و فاقد آیندهنگری است؛ چرخهای که در آن نبود نقشه راه مدیریتی، تعریف نادرست از توسعه و سرمایهگذاری و غفلت از میراث طبیعی و فرهنگی، آینده شهر را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است.
در پایان باید گفت؛ اکنون همدان در بزنگاهی از تصمیم و زمان ایستاده؛ شهری که آیندهاش به رفتار امروز ما گره خورده. ادامه روند ساختوساز بیضابطه در دامنههای الوند و بلوار ارم میتواند سالها تلاش برای حفظ طبیعت و میراث این شهر را از میان ببرد.
مسئولان باید با نگاهی کارشناسی و آیندهنگر، خطکشی تازهای برای توسعه ترسیم کنند و مردم نیز با مطالبهگری آگاهانه، حافظ سرمایههای طبیعی و فرهنگی شهر خود باشند. هنوز میتوان مسیر را اصلاح کرد؛ اگر زمان باقیمانده را جدی بگیریم و باور کنیم که همدان بیش از هر چیز، به حفاظت نیاز دارد، نه صرفاً ساختوساز.
ادامه میزگرد و گفتوگو را در شمارههای بعدی روزنامه پیگیری کنید...