سنگشکنها و زوال بلوط؛ روایت یک تخریب تدریجی در زاگرس
دانشآموخته دکترای محیط زیست نسبت به استقرار واحدهای سنگشکن در مناطق جنگلی زاگرس هشدار داد و آن را عاملی جدی در تشدید روند تخریب این اکوسیستم حیاتی ذکر کرد.
محمد فیضی اظهار کرد: زاگرس با پوشش غالب بلوط و تنوع زیستی بالا، یکی از مهمترین زیستبومهای ایران بهشمار میرود که نقش کلیدی در تأمین منابع آب، حفظ خاک و تعادل اقلیمی غرب کشور دارد.
وی خاطرنشان کرد: استقرار واحدهای صنعتی مانند سنگشکنها در مناطق جنگلی زاگرس، علاوه بر تخریب مستقیم پوشش گیاهی، موجب آلودگیهای گسترده، اختلال در تعادل طبیعی و تشدید بحرانهایی نظیر خشکسالی، فرسایش خاک و کاهش منابع آبی میشود.
فیضی توضیح داد: در مناطقی مانند جنگلهای بانکول ایلام، فعالیت سنگشکنها منجر به تخریب گسترده درختان بلوط و پوشش گیاهی شده و روند زوال جنگلها را تسریع کرده است، این در حالی است که بازسازی چنین زیستبومهایی بسیار دشوار و زمانبر است.
این دانشآموخته دکترای محیط زیست با اشاره به اثرات این فعالیتها بر خاک و فرسایش تشریح کرد: حذف پوشش گیاهی در مناطق شیبدار زاگرس، فرسایش شدید خاک را بهدنبال دارد و حاصلخیزی زمینهای پاییندست را کاهش میدهد در نتیجه، خطر رانش زمین افزایش یافته و زمینهای حاصلخیز به بیابانهای غیرمولد تبدیل میشوند.
وی افزود: آلودگی هوا ناشی از گرد و غبار حاصل از خردایش سنگ، فتوسنتز گیاهان را مختل کرده و به خشکیدگی درختان بلوط دامن میزند. همچنین انتشار گازهای گلخانهای مانند دیاکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن، به گرم شدن محلی و کاهش ظرفیت جذب کربن جنگلها منجر میشود.
فیضی با اشاره به آلودگی منابع آبی یادآور شد: روانابهای آلوده به فلزات سنگین و روغنهای صنعتی، رودخانهها و چشمههای زاگرس را آلوده کرده و کیفیت آب را برای کشاورزی و حیات آبی کاهش میدهد.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر، تخریب جنگلها موجب کاهش ظرفیت نگهداری آب و افزایش خطر سیلابهای ناگهانی و خشکسالیهای شدیدتر میشود.
مدرس محیط زیست دانشگاههای ایلام افزود: فعالیتهای سنگشکن، زیستگاه گونههای بومی مانند پرندگان، پستانداران و گیاهان دارویی را از بین میبرد و با ایجاد آلودگی صوتی و ارتعاشی، زنجیرههای غذایی را در این اکوسیستم حساس برهم میزند.
فیضی گفت: در شش دهه گذشته، زاگرس بیش از نیمی از پوشش جنگلی خود را از دست داده و استقرار واحدهای سنگشکن، این روند را تسریع کرده است این تخریبها نهتنها محیط زیست را تهدید میکند، بلکه معیشت جوامع محلی، کشاورزی و گردشگری منطقه را نیز با چالشهای جدی مواجه میسازد.
وی با تأکید بر لزوم مداخلات فوری و علمی پیشنهاد کرد: برای جلوگیری از ادامه این روند، انجام ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی (EIA)، انتقال واحدهای صنعتی به خارج از محدوده جنگلها، استفاده از فناوریهای کمآلاینده و اعمال نظارت مستمر ضروری است.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: با وجود شواهد علمی و تجربیات جهانی، استقرار اولیه این واحدها در اکوسیستم شکننده زاگرس فاقد توجیه علمی و زیستمحیطی بوده و این پرسش جدی را مطرح میکند که چرا نهادهای ناظر در ایفای نقش قانونی خود در صدور مجوزها کوتاهی کردهاند و چه عواملی در صدور مجوز برای چنین صنایع مخرب و ناسازگاری دخیل بودهاند؛ موضوعی که نیازمند بررسی و پاسخگویی شفاف از سوی مراجع ذیربط است.
محمد فیضی اظهار کرد: زاگرس با پوشش غالب بلوط و تنوع زیستی بالا، یکی از مهمترین زیستبومهای ایران بهشمار میرود که نقش کلیدی در تأمین منابع آب، حفظ خاک و تعادل اقلیمی غرب کشور دارد.
وی خاطرنشان کرد: استقرار واحدهای صنعتی مانند سنگشکنها در مناطق جنگلی زاگرس، علاوه بر تخریب مستقیم پوشش گیاهی، موجب آلودگیهای گسترده، اختلال در تعادل طبیعی و تشدید بحرانهایی نظیر خشکسالی، فرسایش خاک و کاهش منابع آبی میشود.
فیضی توضیح داد: در مناطقی مانند جنگلهای بانکول ایلام، فعالیت سنگشکنها منجر به تخریب گسترده درختان بلوط و پوشش گیاهی شده و روند زوال جنگلها را تسریع کرده است، این در حالی است که بازسازی چنین زیستبومهایی بسیار دشوار و زمانبر است.
این دانشآموخته دکترای محیط زیست با اشاره به اثرات این فعالیتها بر خاک و فرسایش تشریح کرد: حذف پوشش گیاهی در مناطق شیبدار زاگرس، فرسایش شدید خاک را بهدنبال دارد و حاصلخیزی زمینهای پاییندست را کاهش میدهد در نتیجه، خطر رانش زمین افزایش یافته و زمینهای حاصلخیز به بیابانهای غیرمولد تبدیل میشوند.
وی افزود: آلودگی هوا ناشی از گرد و غبار حاصل از خردایش سنگ، فتوسنتز گیاهان را مختل کرده و به خشکیدگی درختان بلوط دامن میزند. همچنین انتشار گازهای گلخانهای مانند دیاکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن، به گرم شدن محلی و کاهش ظرفیت جذب کربن جنگلها منجر میشود.
فیضی با اشاره به آلودگی منابع آبی یادآور شد: روانابهای آلوده به فلزات سنگین و روغنهای صنعتی، رودخانهها و چشمههای زاگرس را آلوده کرده و کیفیت آب را برای کشاورزی و حیات آبی کاهش میدهد.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر، تخریب جنگلها موجب کاهش ظرفیت نگهداری آب و افزایش خطر سیلابهای ناگهانی و خشکسالیهای شدیدتر میشود.
مدرس محیط زیست دانشگاههای ایلام افزود: فعالیتهای سنگشکن، زیستگاه گونههای بومی مانند پرندگان، پستانداران و گیاهان دارویی را از بین میبرد و با ایجاد آلودگی صوتی و ارتعاشی، زنجیرههای غذایی را در این اکوسیستم حساس برهم میزند.
فیضی گفت: در شش دهه گذشته، زاگرس بیش از نیمی از پوشش جنگلی خود را از دست داده و استقرار واحدهای سنگشکن، این روند را تسریع کرده است این تخریبها نهتنها محیط زیست را تهدید میکند، بلکه معیشت جوامع محلی، کشاورزی و گردشگری منطقه را نیز با چالشهای جدی مواجه میسازد.
وی با تأکید بر لزوم مداخلات فوری و علمی پیشنهاد کرد: برای جلوگیری از ادامه این روند، انجام ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی (EIA)، انتقال واحدهای صنعتی به خارج از محدوده جنگلها، استفاده از فناوریهای کمآلاینده و اعمال نظارت مستمر ضروری است.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: با وجود شواهد علمی و تجربیات جهانی، استقرار اولیه این واحدها در اکوسیستم شکننده زاگرس فاقد توجیه علمی و زیستمحیطی بوده و این پرسش جدی را مطرح میکند که چرا نهادهای ناظر در ایفای نقش قانونی خود در صدور مجوزها کوتاهی کردهاند و چه عواملی در صدور مجوز برای چنین صنایع مخرب و ناسازگاری دخیل بودهاند؛ موضوعی که نیازمند بررسی و پاسخگویی شفاف از سوی مراجع ذیربط است.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.