همدان از شهرهای دارای هویت در ایران است
در دهههای اخیر شهرها بیش از هر زمان دیگری به مرکز ثقل زندگی انسان تبدیل شدهاند. زندگی مدرن با همه دستاوردهایش، انسان را در محاصره بیوقفه صدا، تصویر، سرعت و ازدحام قرار داده است. در میان این تلاطم، آرامش روانی شهروندان بهتدریج به دغدغهای عمومی بدل شده؛ دغدغهای که تنها با سیاستهای بهداشت روان حل نمیشود، بلکه ریشه در کیفیت محیط زندگی، بافت شهری و حتی جزئیترین عناصر بصری و رفتاری شهر دارد.
فشارهای روانی، احساس بیتعلقی و گسست اجتماعی در کلانشهرها نشان میدهد که انسان امروز بیش از آنکه از کمبود امکانات رنج ببرد، از فقدان هویت و معنا آسیب میبیند. وقتی شهرها بدون اندیشه و بدون زبان مشترک میان مردم و معماری شکل میگیرند، نتیجه آن فضاهایی است بیروح، بیگفتوگو و پُر از تضادهایی که مستقیماً روان انسان را فرسوده میکنند.
در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است که آیا میتوان از معماری و شهرسازی بهعنوان ابزاری برای درمان و تعادل روانی جامعه یاد کرد؟ آیا فضاهای شهری میتوانند همانگونه که مأوای زیستن هستند، مأمن آرامش نیز باشند؟ بررسیهای میانرشتهای در حوزههای معماری، روانشناسی و جامعهشناسی نشان میدهد که میان «کالبد شهر» و «کیفیت روان انسان» رابطهای دوسویه و عمیق وجود دارد؛ رابطهای که نادیده گرفتن آن، شهر را به ماشینی بیاحساس و انسان را به موجودی بیقرار بدل میکند.
امروز ضرورت بازنگری در مفهوم شهر و بازتعریف مسئولیت معماران در ساخت فضاهای انسانی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. شهر اگر آینه رفتار انسان است، باید بتواند تصویری انسانی از خود بازتاب دهد؛ شهری آرام، صمیمی، اخلاقی و منطبق با فرهنگ و اقلیم هر سرزمین.
با توجه به اهمیت موضوع، در این خصوص با امیر محمدخانی، رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی و دانشآموخته دکترای معماری از رم گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی در بخش نخست سخنان خود برای پاسخ به این پرسش که چگونه معماری میتواند از نقش عملکردی خود فراتر رفته و به ابزاری برای حفظ و بازسازی سلامت روان شهروندان تبدیل شود؟ گفت: برای پاسخ به این سؤال باید از نگاه روانشناسی وارد بحث شد. چنانکه یونگ، روانشناس بزرگ، به دو نوع حافظه در انسان اشاره میکند؛ کوتاهمدت و درازمدت.
امیر محمدخانی تأکید کرد: عناصر محیطی درصورت تکرار و استمرار، از حافظه کوتاهمدت به حافظه درازمدت منتقل میشوند و درنهایت بخشی از شخصیت انسان را شکل میدهند.
به گفته وی، محیط شهری نیز چنین نقشی دارد و معماری و شهرسازی درواقع طراحی زندگی انسانها است و نه صرفاً طراحی ساختمانها؛ زیرا مردم در برخورد مداوم با فضاهای شهری، همان فضاها را در شخصیت خود ثبت میکنند.
رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی افزود: رفتار مردم تابع شکل شهر است؛ شهری که آرام است، مردمی آرام دارد و اگر شهری بینظم یا پُرتنش باشد، ساکنان آن نیز چنین خواهند بود.
وی مفاهیمی چون آرامش، حیا، حرمت، احترام، حجاب و ایثار را از عناصر ضروری زندگی انسانی دانست و تأکید کرد: شهری که این ارزشها را متجلی کند، سالم است؛ شهر خوب مانند انسان خوب بهشمار میرود که باید صفات نیک را در کالبد خود نشان دهد.
محمدخانی در ادامه با نقد ایده الگوبرداری از دیگر شهرها، اظهار کرد: الگوگیری از اساس اشتباه است؛ همانگونه که داروی یک بیمار نمیتواند برای بیمار دیگر تجویز شود، هیچ شهری نباید شبیه شهر دیگر ساخته شود. هر شهر باید براساس اقلیم، تاریخ، فرهنگ و نیاز مردم خود طراحی شود و نه اینکه شبیه شهرهایی همچون منچستر، آمستردام یا پاریس باشد! چراکه باورها، علایق و سبک زندگی مردم هر شهر متفاوت و مختص به خود است.
رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی تأکید کرد: هر شهر باید بنا به علایق و خواستههای مردم آن طراحی میشود و مناسب اهالیاش باشد. باید از تلاش دیگر شهرها برای بهبود وضعیت خود الگو گرفت و نه دقیقا آنچه در آنجا اجرا شده است.
وی خاطرنشان کرد: برای مثال شهر شما یعنی همدان، از شهرهای دارای هویت در ایران است؛ شهری با اقلیم چهار فصل، فضای سبز غنی و اجتماع پویا.
محمدخانی خیابان بوعلیسینا را یکی از محورهای هویتساز و متمایز شهر دانست و گفت: هویت همدان در تفاوت میان میدانهایی همچون بوعلی، امام (ره) و دیگر فضاهایش، مشهود است، چراکه هر میدان آن ازنظر عملکردی، هویت و ماهیتی متفاوت با دیگری دارد؛ بنابراین این شهر دارای هویت است، درحالی که بسیاری از شهرهای جدید چنین تمایزی ندارند.
رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی در ادامه بر نقش مؤثر معماری فضاهای شهری بر سلامت روان تأکید کرد و افزود: نمیتوان از اجزا سخن گفت، بیآنکه کل مشخص باشد؛ همانطور که بدن انسان را باید در کلیت آن شناخت و درباره اعضا تصمیم گرفت، شهر نیز نیازمند یک سناریوی جامع و کلانروایی است تا همه بناها در خدمت آن معنا پیدا کنند.
رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه برخی بزرگان معماری در همدان تکبناهایی ساختهاند که با باورها و نگاه کلی مردم همخوانی ندارد، ابراز کرد: معماریهای منفردی که تنها بهخاطر جایزه طراحی میشوند، درواقع خارج از هارمونی شهر هستند.
وی ادامه داد: باید از مردم پرسید کدام بناها را میپسندند؛ معیار بنای خوب نظر مردم است و نه مسابقات و داوران معماری! هر بنایی که در مردم احساس آرامش، احترام و ارزشمندی ایجاد کند، بنای خوبی است.
محمدخانی در پایان گفتوگو ابراز امیدواری کرد که شهر باستانی و زیبای همدان همواره پایدار و آباد بماند و معماران و شهرسازان آن در مسیر خدمت به مردم این شهر تلاش کنند.
* بازگرداندن آرامش به شهر از مسیر معماری انسانی
شهر امروز بیش از آنکه مجموعهای از ساختمانها و خیابانها باشد، نظامی زنده است که کیفیت زندگی روزانه و حتی سلامت روان ساکنان خود را شکل میدهد. در این میان، معماری نهتنها مسئول خلق زیبایی بصری، بلکه موظف به ایجاد حس تعلق، احترام و آرامش در میان مردم است. هر پروژه عمرانی یا هر تغییر در کالبد شهر، اگر بدون پیوند با هویت فرهنگی و اقلیم بومی انجام شود، بهجای خدمت به توسعه، بذر بیقراری و بیهویتی را میپاشد.
بازاندیشی در شهرسازی معاصر، یعنی عبور از نگاه صرفاً فنی به سوی فهم اجتماعی و انسانی از معماری. شهری که روایت واحد و هدف مشترک ندارد، حتی با ساختمانهای باشکوه نیز نمیتواند به جامعهای متعادل دست یابد. در مقابل، زمانی که طراحیها از دل فرهنگ، تاریخ و نیازهای واقعی مردم بیرون میآید، هر جزئی از شهر، از میدانها و پارکها تا نماهای ساده، به بخشی از حافظه مفید شهروندان بدل میشود.
امروز مسئولیت معماران و مدیران شهری بازگرداندن صداقت و هویت به کالبد شهرها است. این اقدام، ضرورتی صرفاً زیباییشناختی نیست، بلکه جنبهای درمانگر دارد؛ شهری که در فضاهایش احترام و آرامش جریان دارد، زیرساخت روانی سالمتری برای مردم خود فراهم میآورد. آیندهای که در آن بناها تنها بهعنوان نشان قدرت یا موفقیت دیده شوند، آیندهای فرساینده است؛ اما آیندهای که در آن معماری در خدمت انسان قرار گیرد، میتواند شهر را به منبع انگیزه، امنیت روانی و افتخار جمعی بدل کند.