عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی همدان در غرفه سپهر مطرح کرد:
ایجاد زبان مشترک میان علم، سرمایهگذار و حاکمیت؛ پیششرط تحول نظام مدیریتی استان است
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی همدان گفت: ایجاد زبان مشترک میان علم، سرمایهگذار و حاکمیت، پیششرط تحول نظام مدیریتی استان است.
دکتر سید حمید حسینی در حاشیه بازدید از غرفه روزنامه سپهرغرب در جشنواره و نمایشگاه رسانههای غرب کشور (هگمتانه) با اشاره به مشکل تعارض میان نیاز واقعی جامعه و تصمیمات کلان مدیریتی، اظهار کرد: ما در سطح کلان مدیریت کشور با نوعی سطحینگری مواجهیم؛ درحالیکه در سطح میانی و خرد، یعنی همان واحدهای تولیدی، نیازهای واقعی و ملموس وجود دارد. با این حال ساختارهای حاکمیتی، حتی اگر این نیاز را حس کنند، اقدامی عملی برای پاسخگویی مؤثر انجام نمیدهند. توضیح ضرورت این مسئله دیگر بدیهی است، اما آنچه اهمیت دارد، پرسش «چه باید کرد» است؛ زیرا دانستن و عمل کردن دو مقوله جداگانهاند که باید برای پیوند آنها اندیشه کرد.
وی افزود: یکی از بزرگترین معضلاتی که در حوزه اجرا داریم، نبود چابکی در بخش حاکمیتی و سیاستگذاری است. سیاستگذاریهای ما شدیداً وابسته به تغییر دولتهاست؛ دولتها با هر نگاه و رویکردی که میآیند، ساختار تصمیمسازی را تغییر میدهند، ماندگاری مدیران در سمتها کوتاه است و همین موضوع موجب بیثباتی تصمیمات کلان میشود. از سوی دیگر، در سطح استانها هنوز احساس رویارویی با مسائل دنیای جدید شکل نگرفته و برنامهریزیها همچنان سنتیاند؛ در نتیجه، شناخت صحیح مسئله از بین رفته است. سازوکارهای دولتی اجازه خلاقیت و خطاپذیری نمیدهند، بنابراین مدیر یا سیاستگذار توانایی اصلاح ساختار را ندارد و سیستم در دور باطل تصمیمات تکراری گرفتار میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی استان همدان گفت: بهنظر میرسد باید مجموعههایی در میان حاکمیت، سیاستگذار و بخش خصوصی شکل بگیرند تا نقش مترجم و واسطه را ایفا کنند. این مجموعهها باید هم زبان علم را بدانند و هم منطق اجرا را؛ اندیشکدهها دقیقاً همین جایگاه را دارند. اندیشکدهها مراکزی هستند که علم را به سیاستگذاری قابل اجرا تبدیل میکنند و نیازهای واقعی سرمایهپذیران را نظاممند ساخته و در اختیار دولت قرار میدهند تا سیاستها بر مبنای واقعیت تنظیم شوند.
حسینی ادامه داد: احساس میکنم مهمترین گمشده امروز ما، نبود بستههای سیاستی در فرآیند اجراست. ما انسانهای دلسوز و باانگیزه در سطوح مدیریتی داریم، اما دلسوزی بدون شناخت مسیر مؤثر نیست. اگر بستههای سیاستی دقیق در اختیار مدیران قرار گیرد، آنان خواهند دانست در چه نقطهای هستند، به کجا باید برسند، و مسیر رسیدن چگونه است. تحقق این هدف، نیازمند درک مشترک میان بخش خصوصی، دولت و دانشگاه است؛ چراکه توسعه پایدار بدون تفاهم این سه ضلع ممکن نیست.
وی افزود: در حوزه سرمایهگذاری نیز باید تعاریف خود را بازنگری کنیم. ما همچنان تولید و رشد اقتصادی را صرفاً بر اساس دود خروجی کارخانهها و فعالیتهای فیزیکی میسنجیم، در حالی که در دنیای امروز، تولید الزاماً ماهیت فیزیکی ندارد. شاخصهای مدرنتری مانند نوآوری، اقتصاد هوشمند و سرمایههای دانشبنیان اهمیت بیشتری یافتهاند. مشکل اساسی اینجاست که مجریان اجرایی، نگاه علمی را کماثر میدانند و از طرفی، دانشگاهیان نیز از میدان عمل فاصله گرفتهاند. این شکاف میان علم و عمل باعث شده فرآیند اجرا از دانش تهی بماند و دانشگاه نیز از مسائل واقعی جامعه دور شود. راهحل این وضعیت، تشکیل تیمهای مشترکی است که بتوانند همزمان نگاه علمی، نگاه اجرایی و نگاه سیاستی را در خود داشته باشند.
وی عنوان کرد: اگر این تعامل شکل بگیرد، اندیشکدهها به معنای واقعی میتوانند نقش حلقه واسطه را ایفا کنند؛ جایی برای گفتوگوی واقعی میان علم و اجرا. ما در اندیشکده جهان مسائل اجتماعی آمادهایم زمینه گفتوگوی واقعی میان دانشگاهها و مدیران اجرایی را فراهم سازیم زیرا رشد سرمایهگذاری و توسعه استان همدان، یک نفع عمومی است و باید از سطح شعار به عرصه عمل برسد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: یکی از فعالیتهای جاری اندیشکده، تدوین طرحی مشترک با اندیشکده فرهنگ و رسانه تهران است که قرار است به شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپس مجلس شورای اسلامی ارائه شود. هدف این طرح، طراحی مدل قانونی جدیدی در حوزه «رسانه در بحران» است؛ حوزهای که تاکنون جایگاه روشنی در نظام رسانهای کشور نداشته اما در جهان امروز بسیار حیاتی است.
حسینی اضافه کرد: در مسیر توسعه، علم باید از انزوا خارج شود و مدیران اجرایی نیز لازم است از رویکردهای صرفاً سیاسی فاصله بگیرند. اندیشکدهها باید به اتاقهای گفتوگویی میان دانش و تصمیمگیری تبدیل شوند؛ فضایی که در آن مدیران و دانشگاهیان بتوانند با زبان مشترک، نیازها و راهحلها را تبیین کنند. تنها در چنین بستری است که توسعه استان همدان میسر خواهد شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای اصلاح وضعیت موجود، باید باور کنیم که علم و عمل اگر به رسمیت یکدیگر را بشناسند، میتوانند جریان پیشرفت را رقم بزنند. اندیشکدهها نه پژوهشکدههای صرف هستند و نه مراکز نظریهپردازی مجرد، بلکه پل ارتباطی سه حوزه علم، اجرا و سرمایهاند؛ پلی که اگر مستحکم شود، مدیریتی مبتنی بر شناخت واقعی، توسعه پایدار و عدالت سرزمینی در استان همدان رقم خواهد خورد.
دکتر سید حمید حسینی در حاشیه بازدید از غرفه روزنامه سپهرغرب در جشنواره و نمایشگاه رسانههای غرب کشور (هگمتانه) با اشاره به مشکل تعارض میان نیاز واقعی جامعه و تصمیمات کلان مدیریتی، اظهار کرد: ما در سطح کلان مدیریت کشور با نوعی سطحینگری مواجهیم؛ درحالیکه در سطح میانی و خرد، یعنی همان واحدهای تولیدی، نیازهای واقعی و ملموس وجود دارد. با این حال ساختارهای حاکمیتی، حتی اگر این نیاز را حس کنند، اقدامی عملی برای پاسخگویی مؤثر انجام نمیدهند. توضیح ضرورت این مسئله دیگر بدیهی است، اما آنچه اهمیت دارد، پرسش «چه باید کرد» است؛ زیرا دانستن و عمل کردن دو مقوله جداگانهاند که باید برای پیوند آنها اندیشه کرد.
وی افزود: یکی از بزرگترین معضلاتی که در حوزه اجرا داریم، نبود چابکی در بخش حاکمیتی و سیاستگذاری است. سیاستگذاریهای ما شدیداً وابسته به تغییر دولتهاست؛ دولتها با هر نگاه و رویکردی که میآیند، ساختار تصمیمسازی را تغییر میدهند، ماندگاری مدیران در سمتها کوتاه است و همین موضوع موجب بیثباتی تصمیمات کلان میشود. از سوی دیگر، در سطح استانها هنوز احساس رویارویی با مسائل دنیای جدید شکل نگرفته و برنامهریزیها همچنان سنتیاند؛ در نتیجه، شناخت صحیح مسئله از بین رفته است. سازوکارهای دولتی اجازه خلاقیت و خطاپذیری نمیدهند، بنابراین مدیر یا سیاستگذار توانایی اصلاح ساختار را ندارد و سیستم در دور باطل تصمیمات تکراری گرفتار میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی استان همدان گفت: بهنظر میرسد باید مجموعههایی در میان حاکمیت، سیاستگذار و بخش خصوصی شکل بگیرند تا نقش مترجم و واسطه را ایفا کنند. این مجموعهها باید هم زبان علم را بدانند و هم منطق اجرا را؛ اندیشکدهها دقیقاً همین جایگاه را دارند. اندیشکدهها مراکزی هستند که علم را به سیاستگذاری قابل اجرا تبدیل میکنند و نیازهای واقعی سرمایهپذیران را نظاممند ساخته و در اختیار دولت قرار میدهند تا سیاستها بر مبنای واقعیت تنظیم شوند.
حسینی ادامه داد: احساس میکنم مهمترین گمشده امروز ما، نبود بستههای سیاستی در فرآیند اجراست. ما انسانهای دلسوز و باانگیزه در سطوح مدیریتی داریم، اما دلسوزی بدون شناخت مسیر مؤثر نیست. اگر بستههای سیاستی دقیق در اختیار مدیران قرار گیرد، آنان خواهند دانست در چه نقطهای هستند، به کجا باید برسند، و مسیر رسیدن چگونه است. تحقق این هدف، نیازمند درک مشترک میان بخش خصوصی، دولت و دانشگاه است؛ چراکه توسعه پایدار بدون تفاهم این سه ضلع ممکن نیست.
وی افزود: در حوزه سرمایهگذاری نیز باید تعاریف خود را بازنگری کنیم. ما همچنان تولید و رشد اقتصادی را صرفاً بر اساس دود خروجی کارخانهها و فعالیتهای فیزیکی میسنجیم، در حالی که در دنیای امروز، تولید الزاماً ماهیت فیزیکی ندارد. شاخصهای مدرنتری مانند نوآوری، اقتصاد هوشمند و سرمایههای دانشبنیان اهمیت بیشتری یافتهاند. مشکل اساسی اینجاست که مجریان اجرایی، نگاه علمی را کماثر میدانند و از طرفی، دانشگاهیان نیز از میدان عمل فاصله گرفتهاند. این شکاف میان علم و عمل باعث شده فرآیند اجرا از دانش تهی بماند و دانشگاه نیز از مسائل واقعی جامعه دور شود. راهحل این وضعیت، تشکیل تیمهای مشترکی است که بتوانند همزمان نگاه علمی، نگاه اجرایی و نگاه سیاستی را در خود داشته باشند.
وی عنوان کرد: اگر این تعامل شکل بگیرد، اندیشکدهها به معنای واقعی میتوانند نقش حلقه واسطه را ایفا کنند؛ جایی برای گفتوگوی واقعی میان علم و اجرا. ما در اندیشکده جهان مسائل اجتماعی آمادهایم زمینه گفتوگوی واقعی میان دانشگاهها و مدیران اجرایی را فراهم سازیم زیرا رشد سرمایهگذاری و توسعه استان همدان، یک نفع عمومی است و باید از سطح شعار به عرصه عمل برسد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: یکی از فعالیتهای جاری اندیشکده، تدوین طرحی مشترک با اندیشکده فرهنگ و رسانه تهران است که قرار است به شورای عالی انقلاب فرهنگی و سپس مجلس شورای اسلامی ارائه شود. هدف این طرح، طراحی مدل قانونی جدیدی در حوزه «رسانه در بحران» است؛ حوزهای که تاکنون جایگاه روشنی در نظام رسانهای کشور نداشته اما در جهان امروز بسیار حیاتی است.
حسینی اضافه کرد: در مسیر توسعه، علم باید از انزوا خارج شود و مدیران اجرایی نیز لازم است از رویکردهای صرفاً سیاسی فاصله بگیرند. اندیشکدهها باید به اتاقهای گفتوگویی میان دانش و تصمیمگیری تبدیل شوند؛ فضایی که در آن مدیران و دانشگاهیان بتوانند با زبان مشترک، نیازها و راهحلها را تبیین کنند. تنها در چنین بستری است که توسعه استان همدان میسر خواهد شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای اصلاح وضعیت موجود، باید باور کنیم که علم و عمل اگر به رسمیت یکدیگر را بشناسند، میتوانند جریان پیشرفت را رقم بزنند. اندیشکدهها نه پژوهشکدههای صرف هستند و نه مراکز نظریهپردازی مجرد، بلکه پل ارتباطی سه حوزه علم، اجرا و سرمایهاند؛ پلی که اگر مستحکم شود، مدیریتی مبتنی بر شناخت واقعی، توسعه پایدار و عدالت سرزمینی در استان همدان رقم خواهد خورد.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.