حمایت نمیخواهیم، فقط مانعتراشی نکنند
سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار : در روزگاری که واژه «تولید» بیش از هر زمان دیگری در شعارها تکرار میشود، واقعیت میدان اقتصاد ایران چهرهای متفاوت دارد. درحالی که مسئولان از رشد، حمایت و جهش تولید سخن میگویند، بسیاری از فعالان بخش خصوصی روایت دیگری دارند؛ روایتی از خستگی، فرسودگی و بیاعتمادی به تصمیماتی که اغلب از اتاقهای دور از واقعیت صادر میشوند.
علیرضا یونچی، یکی از چهرههای شناختهشده بخش خصوصی که سالها میان تجارت، تولید و صادرات در رفتوآمد بوده، از همان نسلی است که اقتصاد را در کف میدان تجربه کرده؛ نسلی که با کار و تلاش خانوادگی آغاز کرد و امروز پس از دههها فعالیت، بیش از هر زمان دیگر نسبت به بیثباتی سیاستها و مقررات خلقالساعه هشدار میدهد.
او بهجای آنکه از کمبود منابع، تحریم یا مشکلات جهانی سخن بگوید، به مسئلهای سادهتر اما بنیادیتر اشاره میکند: مزاحمت دولت برای کارآفرینان!
از نگاه یونچی، مشکل اصلی تولیدکننده نه نبود سرمایه و نه حتی نبود بازار، بلکه «حجم سنگین مداخلهگری دولتی» است که به گفته او، نقشه راه اقتصاد را کور کرده است.
این گفتوگو تصویری زنده و صریح از وضعیت امروز بخش تولید و کارآفرینی در ایران ارائه میدهد؛ گفتوگویی که از میان واژههای صادقانه یک تولیدکننده، واقعیتهایی را آشکار میکند که معمولاً در گزارشهای رسمی شنیده نمیشوند.
یونچی با زبانی بیپرده و گاه تلخ، از روزمرگیهای دشوار تولید، صفهای طولانی ارز، ترس نسل جوان از ورود به کارآفرینی و شعارزدگی نهادهای آموزشی در برابر هوش مصنوعی میگوید و در پایان سخنانش، پیامی روشن دارد: حمایت نمیخواهیم، فقط بگذارند کار کنیم!
آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گفتوگو با این کارآفرین باتجربه است:
این کارآفرین باسابقه که مسیرهای حرفهای متنوعی را از تجارت تا تولید و صادرات طی کرده است، در پاسخ به پرسشی درباره مهمترین درس این مسیرها ابراز کرد: فقط هدف مشخص و پیگیری مداوم. در شرایط امروز اقتصاد ایران، پایداری یک بنگاه تولیدی در گروی آن است که دولتها مزاحم نباشند؛ بزرگترین مشکل ما مقررات خلقالساعه و اذیتهای بیشمار است. سه سال پیش این مشکلات را نداشتیم، اما حالا این مشکلات بسیار پُررنگ هستند و البته حالا نقشه راه هم نداریم!
علیرضا یونچی در ادامه در نقد سیاستهای موسوم به حمایتی دولت تصریح کرد: بگویند کدام حمایت؟ اسم یک مورد را ببرند! فقط شعار عمومی میدهند. چیزی بهنام حمایت وجود ندارد. نه برنامه دارند و نه همراهی میکنند. ما وعده زیاد شنیدهایم، اما نتیجه آنها فقط سختتر شدن کار بوده است.
به باور این کارآفرین باسابقه، بزرگترین خطای سیاستگذاران در حمایت از تولید داخلی، بیتوجهی به مردم و تجربه میدانی تولیدکنندگان است.
یونچی معتقد است: دولتمردان در مسیر تولید با مردم مشورت نمیکنند، قوانین انتزاعی است و برای خودشان مینویسند و به مردم تحمیل میکنند؛ انگار تولید را فقط در گزارشها میشناسند.
وی با اشاره به تجربههای شخصی خود در نظام بانکی و ارزی، اظهار کرد: من برای گرفتن ارز 9 ماه است که در نوبت هستم، اما در همین مدت باید حقوق کارگر، بیمه، پول آب و برق و غیره را بپردازم. کجا حمایتی بوده است؟ دولت در این دو سه سال فقط اذیت کرده. ما تولیدکنندهایم، اما دست و پایمان را بستهاند.
این کارآفرین برجسته تأکید کرد: در چنین شرایطی، تولیدکنندهها تنها توانستهاند بقا پیدا کنند و نه رشد؛ من بین مزیتهای رقابتی و تنوع فعالیتها تعادل را حفظ نکردهام، فقط زنده ماندهام. با این حجم از مقررات و محدودیتها، پیشرفت عملاً ممکن نیست.
در ادامه گفتوگو بحث به جوانان و فرهنگ کار کشیده شد که یونچی با نگاهی صادقانه، گفت: جوانهای ما از ورود به کارآفرینی میترسند، اما این ترس بیجا است. آدم از ترس مرگ که نباید خودکشی کند! میتوان از ترس خیس شدن شنا یاد نگرفت؟ خیر، باید وارد میدان شد. من همیشه میگویم چه کسی گفته کار نیست؟ کار هست، باید وارد میدان شد.
وی ادامه داد: نسل جوان برای ورود به کارآفرینی باید بر مهارت عملی، یادگیری مستقل و توانمندیهای واقعی خود تکیه کند؛ نباید منتظر سیستم آموزشی یا تصمیمات دولتی بماند.
به اعتقاد این تولیدکننده شناختهشده، یکی از عوامل اصلی این ترس، نظام آموزشی ناکارآمد است؛ اگر نظام آموزشی ناکارآمد نیست و من اشتباه میکنم، اسم ببرند! نظام آموزشی چه مهارتی آموزش داده است؟ دانشگاهها ضعیفاند و فارغالتحصیل زیاد داریم، اما نیروی کاربلد نداریم؛ چون فقط طوطیوار کتاب خواندهاند.
یونچی در پاسخ به پرسشی درباره گسترش هوش مصنوعی و تأثیر آن بر تولید، با واقعبینی یادآوری کرد: هوش مصنوعی هنوز در ایران به مرحله اثرگذاری نرسیده است. فقط شعار میدهند؛ بگویید کدام مدرسه یا دبیرستان دوره هوش مصنوعی دارد؟ هیچکدام. اگر چند جوان در فضای مجازی این دانش جدید را به هم یاد نمیدادند، همین ابتداییترین آموزشها هم وجود نداشت.
وی درعینحال معتقد است: آینده واقعی متعلق به کسانی است که خودشان یاد بگیرند؛ آینده متعلق به آنهایی بوده که خودشان بهصورت مستقل چیزی که میخواهند را یاد میگیرند، نه کسانی که منتظر تصمیم دولت میمانند.
حمایت؟ نه، فقط آزادی عمل
این کارآفرین باسابقه در بخش دیگری از گفتوگو با لحنی انتقادی و صریح بیان کرد: من امروز حمایت نمیخواهم، فقط کاری به کار ما نداشته باشند. من مسیرم را میدانم؛ صادرات میکنم، اما اجازه واردات مواد اولیهام را نمیدهند! این اسمش حمایت است؟ نمیگذارند کار کنیم.
یونچی با اشاره به شعار سال مبنی بر سرمایهگذاری برای تولید، نتیجه سیاستهای اخیر را زیانبار دانست و عنوان کرد: همه گفتند سال تولید است، اما نتیجهاش از بین رفتن سرمایهها بود. آنقدر پول را نگه میدارند که رسماً به ضرر تولیدکننده است؛ ارزش پول من 40 درصد کم و مواد اولیه گران شده است. باندبازی عجیبی حاکم بوده و برای گرفتن ارز، باید ماهها در صف ماند.
پیامی به نسل جوان
وی در پایان گفتوگو پیامی روشن برای جوانان داشت و اعلام کرد: یک حرفه یاد بگیرید و خودتان را بهروز کنید؛ باسواد بودن یعنی توانایی و مهارت واقعی داشتن و نه فقط خواندن و نوشتن! از اینترنت و هوش مصنوعی کمک بگیرید. آینده متعلق به شما است، اگر مستقل باشید.
در خاتمه باید گفت؛ تجربه آقای علیرضا یونچی، تصویری روشن از چالشهای واقعی تولیدکنندگان در ایران ارائه میدهد: بیثباتی سیاستها، مقررات خلقالساعه و کاغذبازی اداری فلجکننده تولید را نهتنها به رشد، بلکه به بقا محدود کرده است. او نشان میدهد که حمایت صرف دولتی کافی نیست؛ آنچه تولیدکنندگان نیاز دارند، ثبات، آزادی عمل و امکان تصمیمگیری مستقل است.
تجربه او بهعنوان یک تولیدکننده در کف میدان، هشدار میدهد که نسل جوان برای ورود به کارآفرینی باید بر مهارت عملی، یادگیری مستقل و توانمندیهای واقعی خود تکیه کند و نباید منتظر سیستم آموزشی یا تصمیمات دولتی بماند.
صدای او بازتاب دغدغه بسیاری از فعالان بخش خصوصی است که با اراده، پشتکار و تجربه، میخواهند راه رشد اقتصادی را ادامه دهند؛ طی این مسیر بدون اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی و ایجاد محیطی پایدار برای تولید و تنها با تلاشهای فردی، ممکن نیست و این روند نمیتواند اثرگذاری واقعی داشته باشد. پیام روشن او این است که مسیر توسعه، هم نیازمند تصمیمگیری عقلانی و هماهنگ سیاستگذاران است و هم نیازمند جسارت و ابتکار فعالان بخش خصوصی.
جالب آنکه هیچ حرفی از تحریم و دستهای خارجی نیست؛ هرچه هست، در همینجاست.
«در خانه اگر کس است/ یک حرف بس است...»