کیفیت؛ سرمایه خاموش توسعه ایران
هرسال روز ملی کیفیت فرصتی است تا نگاهی دوباره به یکی از بنیادیترین مؤلفههای پیشرفت بیندازیم؛ مؤلفهای که نه در شعار، بلکه در عمل، مرز میان توسعهیافتگی و عقبماندگی کشورها را تعیین میکند. کیفیت فقط زیبایی ظاهری یا بستهبندی شیک یا تبلیغات پُرسروصدای یک محصول نیست، بلکه فلسفهای است که در نگرش مدیران، وجدان تولیدکنندگان و حقطلبی مصرفکنندگان ریشه دارد. جامعهای که کیفیت را بهعنوان ارزش ذاتی کار و تولید بشناسد، بیآنکه وابسته به تبلیغ و شعار باشد، در مسیر پیشرفت پایدار گام برمیدارد.
توجه به کیفیت و کار مستحکم در فرهنگ دینی ما نیز از جایگاه والایی برخوردار است تا آنجا که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هنگامی که پس از دفن فرزندش ابراهیم خللی را در قبر مشاهده و با دست مبارکش مرتب کرد، به حضار فرمود: «إِذَا عَمِلَ أَحَدُکمْ عَمَلًا فَلْیتْقِن» وقتی هرکدام از شما کاری انجام میدهید، متقن و درست انجام دهید. امام علی (علیهالسلام) نیز دراینباره میفرماید: «إعْمَلْ لِدُنْیاک کأنَک تعِیشُ أَبَدَاً وإِعْمَلْ لآِ خِرَتِک کأَنَّک تَمُوتُ غَدَاً» برای دنیا آنچنان کار کن که گویا تا ابد زندهای و برای آخرت آنچنان کار کن که گویا فردا خواهی مرد. این حدیث چگونگی مواجهه اسلام را با مسائل مربوط به زندگی مادی و معنوی روشن میکند؛ یک مسلمان نسبت به مسائل زندگی مادی باید آنچنان به کیفیت اعمال و کار خود توجه کند که گویا همیشه در این جهان میماند.
با وجود توجه بسیار فرهنگی به تمرکز بر کیفیت تولیدات، اما شاهد این امر هستیم که در ایران با وجود تلاشهای گسترده صنعتی و گسترش کمی تولید، هنوز بسیاری از واحدهای تولیدی از مرحله فروشمحور عبور نکرده و تولید برای بازار، جای تولید برای رضایت مشتری را گرفته است. نتیجه آن را در صنایعی چون خودروسازی، لوازم خانگی، پوشاک و حتی صنایع غذایی میتوان دید؛ کالاهایی که گاه در ظاهر رقابتی جلوه میکنند اما در دوام، استاندارد و خدمات پس از فروش، فاصلهای چشمگیر با معیارهای جهانی دارند. نباید فراموش کرد که کیفیت هزینه نیست، سرمایه است. هر ریالی که برای کنترل کیفی، آموزش نیروی انسانی یا ارتقای فناوری هزینه میشود، چند برابر آن به شکل اعتماد عمومی و سهم بیشتر بازار، بازمیگردد.
* فرهنگ کیفیت از ذهن مدیر آغاز میشود
کیفیت در خط تولید شکل نمیگیرد، بلکه در ذهن مدیر زاده میشود؛ سازمانی که مدیر آن به بهبود مستمر باور ندارد، نمیتواند کیفیت را بهعنوان فرهنگ نهادینه کند. بسیاری از بنگاههای اقتصادی کشور هنوز از نظامهای علمی مدیریت کیفیت، ارزیابی عملکرد و بازخورد مشتریان، بیبهرهاند. درحالی که تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که نظام پاداشدهی مبتنی بر کیفیت، مهمترین انگیزه برای نوآوری و وجدان کاری در کارکنان است.
برای حرکت از کمیگرایی به سوی ارائه محصولی با کیفیت در شأن مشتری، باید نهادهایی چون سازمان استاندارد و انجمنهای تخصصی از جایگاه صوری خارج و به محور مطالبه کیفیت تبدیل شوند و نگاه نظارتی خود را از تمرکز بر حداقلهای قانونی به سوی حداکثر کیفیت، ارتقا دهند. این یک واقعیت است که کیفیت را نمیتوان با نظارتهای مقطعی تضمین کرد، بلکه باید آن را در ساختار مدیریتی و فرهنگ تولید نهادینه کرد.
* کیفیت، رمز ماندگاری برند ایرانی
در دنیای امروز قدرت برند نه با تبلیغات پُرهزینه، بلکه با تجربه مثبت مشتری ساخته میشود؛ کالا یا خدماتی که بتواند حس اعتماد و رضایت در مصرفکننده ایجاد کند، بینیاز از شعار، خود سخنگوی کیفیت خواهد بود. در بسیاری از حوزهها نمونههای موفق ایرانی وجود دارد؛ از فرش و زعفران گرفته تا دارو، مصالح ساختمانی و صنایع فولاد؛ اما این نمونهها هنوز استثنا هستند و نه قاعده. برای تبدیل کیفیت به یک جریان ملی، باید حلقه اتصال بین تولیدکننده، دانشگاه و بازار برقرار شود تا پژوهش و فناوری در خدمت افزایش کیفیت قرار گیرد. اگرچه ایران دارای رتبه بیستم در حوزه استاندارد در بین کشورهای عضو سازمان جهانی استاندارد است، اما وقتی میتوانیم به جایگاهی درخور دست یابیم که رعایت قواعد کیفیت و استاندارد در محصولات به یک امر بدیهی تبدیل شده باشد.
از سوی دیگر باید به این واقعیت توجه کرد که سالها است کشور ما در جنگ اقتصادی قرار دارد و در این موقعیت همه ما موظفیم از تمام امکانات بیشترین استفاده را کرده و از هدررفتها جلوگیری کنیم. بدینترتیب وقتی از اقتصاد مقاومتی سخن میگوییم، درواقع از اقتصادی صحبت میکنیم که توان رقابت و ماندگاری در برابر بحرانها را دارد؛ چنین اقتصادی جز بر پایه کیفیت، استوار نمیشود و هرقدر تولیدات ما استانداردتر، دقیقتر و رقابتیتر باشند، در برابر نوسانهای ارزی، تحریمها و محدودیتهای وارداتی، مقاومتر میمانند. کشورهایی که توانستهاند کیفیت را به هویت ملی خود بدل کنند، دیگر از تغییر بازار جهانی بیمی ندارند؛ چون مشتری خود را از راه اعتماد به کیفیت بهدست آوردهاند و نه از راه قیمت پایین.
از همین رو اهتمام به کیفیت محصولات تولیدی یک وظیفه ملی و مذهبی است، وظیفهای که عمل به آن میتواند بسیاری از گرههای زندگی مردم را باز کند و فشار را از معیشت و سفره مردم بردارد؛ بهعنوان مثال اگر لوازم خانگی و خودروهای تولیدی داخل از کیفیت لازم برخوردار بوده و کمتر انرژی مصرف کنند، هم امکان خرید مجدد کالا یا تعمیر مداوم آن را کمتر کرده و هم هزینههای ناشی از انرژی کمتری را بر خانواده تحمیل میکند و این امر محقق نمیشود مگر اینکه روز ملی کیفیت به برگزاری جشنواره، سخنرانی و تقدیر محدود نشود. اکنون زمان آن است که نظام ملی کیفیت با همکاری دولت، بخش خصوصی و مراکز علمی شکل گیرد؛ نهادی که مأموریت آن نظارت، آموزش و ارتقای سطح کیفی تولید و خدمات در سراسر کشور باشد.
در پایان باید گفت: کیفیت نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورت بقا در جهان رقابتمحور امروز است. کشوری که کیفیت را در DNA تولید و خدمات خود بنشاند، دیگر از تحریم و رقابت خارجی هراس ندارد؛ زیرا بر ستون اعتماد و مهارت ایستاده است. ایران با تکیه بر نیروی انسانی دانشمحور و سرمایه فرهنگی خود، میتواند پرچمدار کیفیت در منطقه باشد، به شرط آنکه از شعار عبور و کیفیت را بهعنوان راهبرد ملی توسعه باور کند.