گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98235

همدان؛ مهد تاریخ، اما تشنه روایت امروز

زهره پوروهابی
همدان؛ مهد تاریخ، اما تشنه روایت امروز

وقتی از همدان سخن می‌گوییم، نخستین تصویر ذهنی بسیاری از مردم ایران، شهری است کهن با پیشینه‌ای چندهزارساله، شهری که روزگاری پایتخت مادها بود و بعدها در مسیر تمدن ایرانی‌اسلامی، نقشی ماندگار برجای گذاشت. نام‌هایی چون هگمتانه، بوعلی‌سینا، باباطاهر، گنجنامه و لالجین، به‌خودی‌خود تاریخ و فرهنگ را تداعی می‌کنند. اما پرسش این است که چرا با وجود چنین پشتوانه عظیمی از تاریخ، اندیشه و هنر، همدان هنوز در سطح ملی و جهانی جایگاهی درخور ندارد؟ چرا این شهر که از نخستین مراکز تمدنی فلات ایران است، در روایت امروز خود، خاموش و کم‌رنگ جلوه می‌کند؟
این یادداشت نه برای تکرار غرور گذشته، بلکه برای طرح مسئله‌ای است که در بسیاری از استان‌های تاریخی کشور نیز وجود دارد، اما در همدان به شکلی بارزتر دیده می‌شود؛ شکاف میان میراث کهن و روایت معاصر. همدان تاریخی دارد که باید «روایت» شود، اما روایتگرانش یا خاموش‌اند یا صدایشان در هیاهوی تبلیغات مقاصد دیگر گردشگری، گم شده است.
درحالی‌که شهرهایی چون اصفهان و شیراز با استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای، هنری و دیجیتال، خود را در ذهن مخاطبان معاصر تثبیت کرده‌اند، همدان هنوز با روایت‌های پراکنده و گاه سنتی، معرفی می‌شود. گردشگر امروزی دیگر تنها به دنبال دیدن آثار باستانی نیست؛ او می‌خواهد تجربه کند، لمس کند و روایت بشنود و درست در همین نقطه است که همدان، با همه‌ عظمت تاریخی‌اش، از قافله عقب مانده است؛ مانند طفلی که مشتی گوهر در دست دارد، اما با آن‌ها هفت‌سنگ بازی می‌کند!
اگر به آمار گردشگری همدان در سال‌های اخیر بنگریم، درمی‌یابیم که با وجود سرمایه‌گذاری‌های مقطعی در حوزه زیرساخت، میزان ماندگاری گردشگر بسیار پایین است. بسیاری از مسافران تنها برای یک روز به همدان می‌آیند، آرامگاه بوعلی‌سینا را می‌بینند، به گنجنامه و یکی دو مرکز گردشگری می‌روند و حداکثر درغار علیصدر و لالجین هم چرخی می‌زنند و سپس شهر و استان را ترک می‌کنند. علت این ماندگاری کوتاه فقط کمبود امکانات رفاهی نیست، بلکه نبود «روایت» است.
شهرهایی مانند همدان که جاذبه‌های متنوع و متعددی دارند، باید برای هر گردشگر، قصه‌ای داشته باشند؛ قصه‌ای که او را درگیر کند و میان گذشته و امروز پُلی بسازد. اما وقتی روایت وجود ندارد، مکان‌ها صرفاً به موضوعاتی بی‌روح تبدیل می‌شوند. هگمتانه با آن‌همه عظمت تاریخی، هنوز برای بسیاری از بازدیدکنندگان، تنها تپه‌ای با دیوارهای خاکی است نه نخستین پایتخت تاریخ ایران، سنگ‌نبشته گنجنامه فقط صخره‌ای است با خطوطی نامفهوم و غیره. درحالی‌ که اگر این مکان به زبان روایت با فناوری‌های تعاملی ضمن مستندسازی جذاب توسط راهنمایان آموزش‌دیده معرفی شود، می‌تواند به یکی از قطب‌های گردشگری تاریخی خاورمیانه بدل شود.
یکی از دلایل اصلی ناشناخته‌ ماندن ظرفیت‌های همدان، نبود نگاه تخصصی رسانه‌ای و عدم تدوین پیوست رسانه‌ای برای این حوزه است که از قضا قرار بوده محور توسعه استان باشد وقتی می‌توان انتظار داشت که روایت همدان بر پیشانی ایران ما بدرخشد که مسئولان رسانه را برای برجسته کردن ظرفیت‌های استان بخواهند و نه درشت‌نمایی گزارش عملکرد آن‌ها و با همین نمط برخی از دوستان رسانه‌ای خود را به‌عنوان همراهان همیشگی و ملازمان مدیریتی درنظر گرفته و از بیان و بنان آن‌ها برای ماندگاری بیشتر خود بهره ببرند. یکی از این فرصت‌های مغفول‌مانده رویداد تلویزیونی ایران جان است که در این رویداد هر ماه به ظرفیت‌های یکی از استان‌ها پرداخته می‌شود و با توجه به جایگاه تمدنی همدان انتظار می‌رفت این استان جزو نخستین استان‌های معرفی‌شده در این رویداد می‌بود، اما طبق معمول همدان از قافله روایت‌ها جا مانده است؛ درحالی که انتظار می‌رفت اداره کل میراث فرهنگی، صدا و سیمای مرکز همدان و دیگر نهادها با هم‌افزایی بتوانند روایت درخشانی در ذهن مخاطب ماندگار کنند.
به‌علاوه در عصر رسانه‌های اجتماعی، تصویر یک شهر بیش از هر چیز از طریق محتوایی که در فضای مجازی منتشر می‌شود شکل می‌گیرد. کافی است نگاهی به صفحات گردشگری در اینستاگرام یا پلتفرم‌های ویدئویی بیندازیم تا دریابیم سهم همدان در مقایسه با استان‌هایی چون یزد یا کرمان، بسیار اندک است. این یعنی روایت تصویری همدان یا وجود ندارد یا به اندازه کافی جذاب و مدرن نیست. برای تغییر این وضعیت، نیاز به راهبردی هماهنگ میان نهادهای فرهنگی، شهرداری، اداره میراث فرهنگی، صدا و سیمای مرکز همدان و فعالان رسانه‌ای احساس می‌شود. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که باید برند فرهنگی همدان بازتعریف شود؛ برندی که نه‌فقط به آثار تاریخی تکیه کند، بلکه روح مدرن شهر را نیز نشان دهد.
آنچه در کنار برندسازی فرهنگی برای همدان باید مد نظر قرار گیرد، این است که در دنیای امروز شهرهایی موفق‌اند که بتوانند از روایت خود اقتصاد بسازند. روایت درست نه‌تنها موجب جذب گردشگر می‌شود، بلکه می‌تواند موجب رونق صنایع خلاق، تولید محتوا و اشتغال پایدار شود؛ اگر همدان بتواند داستان خود را به زبان امروز تعریف کند، بسیاری از جوانان خلاق در حوزه فیلم‌سازی، گرافیک، گردشگری و صنایع فرهنگی، فرصت خواهند یافت تا در زادگاه خود بمانند و تولید ثروت کنند.
نمونه موفق این تجربه را در شهرهایی مانند کاشان و یزد می‌بینیم که با بهره‌گیری از روایت‌گری فرهنگی، توانسته‌اند هم اقتصاد گردشگری خود را متحول کنند و هم جایگاه جهانی بیابند. همدان نیز می‌تواند با تکیه بر میراث بوعلی‌سینا و فلسفه ایرانی، برند «شهر اندیشه» را در سطح ملی و حتی منطقه‌ای تثبیت کند یا با برجسته کردن طب سینوی و سرمایه‌گذاری واقع‌بینانه و به‌ دور از سنت خشک و منفعل همایش‌ها و جلسات همدان، می‌تواند «شهر سلامت‌محور» باشد.
شاید اگر روزی گردشگر خارجی وارد همدان شود و بتواند در قالب یک نرم‌افزار چندرسانه‌ای، تاریخ هگمتانه را با صدای یک راوی بشنود، یا در بازار سنتی شهر با فناوری واقعیت افزوده، زندگی باباطاهر را لمس کند، آن‌گاه همدان دیگر صرفاً مقصدی تاریخی نخواهد بود، بلکه تجربه‌ای زنده و معاصر از ایران فرهنگی خواهد شد.
همدان، مهد تاریخ ایران است، اما تاریخ به‌تنهایی کافی نیست. شهری که می‌خواهد در حافظه ملی و جهانی بماند، باید بتواند خود را روایت کند؛ نه با زبان کلیشه، بلکه با زبان احساس، تجربه و خلاقیت. روایت، همان چیزی است که می‌تواند از دل گذشته، آینده‌ای روشن بسازد.

ارسال نظر

سوال: عدد هفت بعلاوه دو؟ 9

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار