فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، جلوه حکمت، شجاعت و حقطلبی
خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) متنی است که نهفقط بیانیهای درباره یک موضوع حقوقی و تاریخی، بلکه آیینهای جامع از سه شاخصه اصلی شخصیت ایشان را پیش چشم مینهد؛ ایمان عمیق و معرفتی بنیادین، استدلال حقوقی و عقلانی مستدل و شجاعت اخلاقی و سیاسی در دفاع از حق. در یادداشت پیش رو، این سه بُعد را از لابهلای بخشهایی از خطبه بیرون میکشیم و نشان میدهیم چگونه ترکیب آنها چهرهای از عظمت را ترسیم میکند که هم آموزنده فردی است و هم یک الگوی جهانشمول برای اخلاق اجتماعی و رهبری.
ابتدا باید توجه کنیم که گفتار حضرت زهرا (س) در متن خطبه فدکیه نه بیانیهای تکبُعدی، بلکه گفتاری چندلایه است: ستایش و معرفتشناسی الهی، شهادت به مقام رسول خدا (ص)، تبیین حقوق قرآنی و فقهی، تذکر وظایف اجتماعی و اخلاقی جامعه و سرانجام بیان درد شخصی و عمومی. این ترکیب عناصر نشانه یک روح بزرگ و ذهن جامع است که هر بخش را در پی بخش دیگر قرار میدهد تا یک استدلال کلی شکل بگیرد؛ نه احساس افسارگسیخته و نه صرفاً برهان خالی.
شروع خطبه با حمد و ثنای خدا و شهادت به توحید، نشانه آن است که پایه سخن، معرفت دینی و توحیدی است. حضرت از طریق بیان تمجیدهای دقیق و فلسفی از ذات باری، جایگاه سخن را در قلمروی متعالی تثبیت میکند، خداوند «ابتدع اشیاء»، «خلق بلَا احْتذاء» و «قدرت» را دارا است؛ یعنی علت غایی هستی و معیار اخلاقی و حکمگذاری. این آغاز توحیدی دو پیام میدهد؛ نخست اینکه او از منظر ایمان سخن میگوید، ثانیاً به مخاطبان یادآور میشود که معیارها باید بیرون از مصلحتسنجیهای انسانی قرار گیرند و معیار حق و باطل بودن هر امری کتاب و سنت است.
این ترکیب معرفتی، تضمین مشروعیت ادعای او است؛ وقتی سخن از حقوق و میراث به میان میآید، ریشهاش در فهم قرآنی و درک وحیانی است و نه در خودخواهی یا لجبازی شخصی. به عبارت دیگر، او نماینده یک مشی دینی است که بین اعتقاد و حکمت اجتماعی پیوند میزند.
یکی از درخشانترین وجوه خطبه، استفاده دقیق از نصوص قرآنی و قواعد حقوقی برای اقامه وجه ادعا است. حضرت زهرا (س) آیات مربوط به میراث را نقل میکند؛ آیاتی که بهروشنی میگوید ارث میان خویشان تقسیم میشود و سؤال منطقی میپرسد که چگونه ممکن است یک مرد (پدر او) وارث فرزند خود باشد و فرزندان او از میراث محروم گردند؟ این پرسش در سطح حقوقی، پرسش حجتی است، اگر نص الهی وجود دارد، شنوندگان این بیان به آن اعتقاد دارند و بنای حکم باید بر آن استوار باشد و نه بر عادت یا مصلحتنمایی سیاسی.
همچنین او به استدلال تاریخی و اجتماعی میپردازد؛ یادآوری نقش پیامبر (ص) در نجات امت، اشاره به جایگاه اهل بیت در هدایت امت و تذکر که وظیفه کسانی است که حامل دین و امانت الهی هستند. اینها همه نشان میدهد که استدلال او نه صرفاً حقوقی که ترکیبی از حقوق، اخلاق و مأموریت اجتماعی است. او مخاطبان را به مسئولیت سفارش میکند: اگر حامل کتاب و شریعت هستند، باید از آن دفاع کنند، نه آنکه آن را پشت سر اندازند.
با مرور اقتضائات آن زمان، میتوان گفت این خطبه محملی است که درد شخصی با دغدغه عمومی آمیخته میشود؛ وقتی حضرت با اشک و آه وارد مجلس میشود و سپس بهنحوی محکم و فلسفی سخن میگوید، ما شاهد نمونهای از شجاعت اخلاقی هستیم.
خطبه سرشار از صنایع بلاغی است، تکرارهای تأکیدی، تضادها، استعارهها و پرسشهای انکاری که هم تأثیر عاطفی دارند و هم در استدلال نقشآفرینی میکنند. استفاده از آیات قرآن بهعنوان شواهد عملی و پیوند آنها با موقعیت کنونی، نشان میدهد که حضرت زهرا سلاماللهعلیها هم خطیبی عالم به علم دین است و هم ماهر در فن بیان. این هنر کلامی سبب میشود سخن او نه صرفاً بهخاطر محتوا، بلکه بهخاطر نحوه عرضه نیز تأثیرگذار باشد.
یکی از محورهای مهم خطبه، طرح نقش اهل بیت بهعنوان محور هدایت امت است. حضرت تأکید میکند که پیامبر امانتی را برجای گذاشته است؛ کتاب و اهل بیت. این ادعا هم حافظ جایگاه مذهبی اهل بیت علیهم السلام است و هم ازنظر اجتماعی-سیاسی درخواست بازشناسی شایستگیهای آنان. بدینترتیب، خطبه نه صرفاً پیگیری یک مطالبه فردی، بلکه نمایانگر طرح جامعهشناختی نجات امت از «غوغاها و انحرافات» است.
حضرت زهرا (س) در بخشهایی جامعه را مخاطب قرار میدهد و وظایف اخلاقی آنان را بازگو میکند؛ تقوا، پیروی از کتاب، عدالت، امر به معروف و نهی از منکر، حفظ حقوق و غیره. این بخشها نشان میدهد که برای ایشان موضوع فدک یا میراث فقط یک مسئله حقوقی نبوده، بلکه ابزار آموزش امت برای بازگشت به مبانی دینی و اخلاق است. از این منظر، خطبه فدکیه رسالت تربیتی خود را نیز در تذکری به امت که فراموش نکند چرا و برای چه برگزیده شدهاند، به بهترین وجه انجام میدهد.
درعینحال خطبه فدکیه ثابت میکند که زن دیندار و متعهد میتواند هم احساس و هم برهان را همزمان بهکار گیرد؛ این ترکیب ظریف، الگویی ارائه میدهد که توسل به احساس صرف را نفی میکند و همچنین تقلیل استدلال به محاسبات خالی را مردود میشمارد. حضرت در عین اینکه از فقدان پیامبر سوگوار است، سخن عقل و نص را نیز به پیش مینهد. این الگو برای رهبران اخلاقی امروز درس است؛ برای نفوذ واقعی در جامعه باید هم زبان دل و هم زبان عقل را مهار کرد.
خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) جلوهای چندوجهی از عظمت شخصیت ایشان را نمایان میکند؛ ایمان عمیق و معرفتی که سخن را به ریشهها گره میزند، استدلال حقوقی و قرآنی که بیانیه او را به یک مطالبه قابل حجت بدل میکند، شجاعت اخلاقی که در برابر قدرت و تحقیر ایستادگی میکند و هنر بلاغت که سخن را برای شنونده جذاب و اقناعکننده میکند. این مجموعه یک الگوی تمامعیار از رهبری دینی و اخلاقی ارائه میدهد که برای هر زمان و هر جامعهای آموزنده است. درواقع باید گفت این خطبه رشحهای از نور وجود حضرت صدیقه طاهره است، اما متأسفانه ما کمتر به آن پرداختهایم و با همین اهمالکاری تصویر درخشان و جامع و کامل این بانوی گرانقدر بهعنوان مصداق انسان کامل را در غبار روایتهای تاریخی، محدود کردهایم. آیتالله جوادی آملی در سخنانی به این حقیقت دردناک غیر قابل انکار چنین پرداختهاند «در فاطمیه هرکدام از ما یک مجلس عزا داریم، ولی اینها کافی نیست! این خطبه نورانی فدک درسی است! خطبه غدیر اصرار شده، (الحمدلله) درسی شده، دارند درس میخوانند، بحث میکنند؛ این خطبه نورانی هم باید درسی بشود. مرحوم کلینی برای این چهارده معصوم (علیهماالسلام) دو قسمت ذکر میکند؛ یکی موالید اینها، یکی تاریخ اینها. ایشان نقل میکند که جبرئیل (سلاماللهعلیه) بعد از رحلت حضرت بر وجود مبارک فاطمه (سلامالله علیها) نازل میشد، به صورت (کان) دارد که این نزول مستمر را میرساند؛ (کان ینزل)، این (کان) نشان میدهد که جبرئیل (سلامالل علیه) یکبار و دو بار نیامده، بین رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تا رحلت زهرا (سلاماللهعلیها) (کان یاتیها)، مکرر میآمد و مطالبی را میگفت، وجود مبارک حضرت استماع میکرد، بعد به وجود مبارک حضرت امیر میگفت و املاء میکرد و وجود مبارک حضرت امیر هم یادداشت میکرد، شده (مصحف فاطمه) اینها را فقط ما با اشک خلاصه نکنیم؛ فهمیدن کمتر از گریه کردن ثواب ندارد! مؤمن غیر عالم یک درجه دارد، مؤمن عالم چندین درجه؛ هردو در عزای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شرکت میکنند، اما یکی خطبه او را میفهمد و بحث میکند، یکی آن آتش زدن را فقط درک میکند و گریه میکند. فاصله دیگر خیلی است! حالا چرا ما آن بالایی را نرویم؟!
دو جور میشود از «فاطمیه» بهره برد؛ یکی خطبه فدکیه آن حضرت را درسی کرد، بعد گریه کرد. یکی فقط گریه کرد دو جور است و خدا هم فرمود: تا میتوانید ترقی کنید، بالا بروید. فرق است بین دو جور بهرهبرداری کردن از فاطمیه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)! یکی آن روایاتی که جبرئیل میآید و مطالب را میگوید و میخواند و گریه میکند، ولو کسی برایش مداحی نکند؛ یکی تا کسی برایش دو تا مداحی نکنند، گریه نمیکند، خب خیلی فرق است!»