شناسه خبر:39379
1400/1/29 10:06:56

سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: یک شاعر آیینی همدانی بیان کرد: شعر آیینی در مقایسه با دیگر گونه‌های هنر، بیشترین وابستگی به دین را دارد و ازاین‌رو بوده که شاهد رشد چشمگیر آن هستیم.

در ماه پُرنعمت و رحمت رمضان به‌سر می‌بریم، ماهی که می‌توان در آن خالصانه ابراز بندگی کرد و با روزه‌داری، به خدا و خدادوستان گفت که من هم به معشوق لبیک می‌گویم؛ به همین دلیل در این هفته صفحه درهای دری را به شعر آیینی و شاعران آن اختصاص دادیم تا این مناسبت فرخنده را به صفحه شعر و ادبیات روزنامه سپهرغرب گره زده باشیم.

هر مقوله شعری که صبغه دینی داشته باشد و متأثر از آموزه‌های اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار می‌گیرد. به‌طور کلی تنها مسئله‌ای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا می‌کند، قلمرو موضوعی آن است.

به نظر می‌رسد شاعر شعر آیینی نیاز به مطالعه و پژوهش بیشتری نسبت به دیگر شعرا دارد؛ چراکه درون‌مایه شعر وی می‌بایست اشاره به حقایق دینی داشته باشد (منهای آن جنبه که شاعر خیالات خود را در حد لطمه نخوردن به مفهوم، به شعر می‌افزاید) و از طرفی به جهت حساسیت ارزش‌های مذهبی در کشور ما، گویا ضریب خطا و کج‌تابی در شعر به‌ویژه در معنی آن، باید بسیار کم باشد.

با نگاهی به تاریخ ادبیات مذهبی در ایران، این نکته به‌خوبی دریافت می‌شود که ادبیات به‌ویژه شعر مذهبی از روزگار دور در ارتباط با چگونگی حکومت‌ها بوده است. تا قبل از دوره صفویه، به‌طور کلی گرایش به شعر مذهبی و سرودن در این موضوعات بسیار کم بود و آنچه از آثار آن دوره در قالب شعر مذهبی باقی مانده، بیشتر نعت پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) و دیگر یاران پیامبر و در مواردی نیز یادکرد قیام عاشورا است و عمدتاً به موضوعات دیگر نپرداخته‌اند.

در دوره صفویه به جهت توجه خاص پادشاهان صفوی به مذهب تشیع، شعر مذهبی در ادبیات مورد توجه بیشتر واقع شد. شاعر برجسته مذهبی‌سرای پس از صفویه، محتشم کاشانی بود؛ روند مذهبی‌سرایی همچنان تا قبل از روی کار آمدن نادرشاه در ایران ادامه داشت.

با حضور نادرشاه در صحنه قدرت ایران و با توجه به سنی‌مذهب بودن وی، شعر مذهبی فارسی دیگربار به انزوا گرایید؛ اما با روی کار آمدن حکومت زندیه، اقبال به سرودن شعر مذهبی از سر گرفته شد و کم‌کم از روزگار مشروطه به بعد پایگاه قدرتمندی نزد شاعران و علاقه‌مندان پیدا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به‌عنوان جریانی پویا و قوی در صحنه ادبیات مطرح شد.

شعر آیینی در دوره معاصر علاوه‌بر بهره‌مندی از متعلقات گسترده و متنوعی مانند شهادت، دفاع مقدس، فرهنگ عاشورا و غیره، در سروده‌هایی که به‌نوعی در منقبت و مرثیه ائمه اطهار و دیگر بزرگان مذهب برجای مانده است، شاعر به شکوه و حماسه‌آفرینی آنان و هدفمند بودن شهادت‌طلبی و آرمان‌های شهدا اشارات خاصی داشته و بیشتر به این ابعاد پرداخته است تا سوگ صرف و مرثیه اندوه‌بار.

اما برای پاسخ به اینکه شعر آیینی به جهت حساسیت‌هایی که اشاره شد و نیز نیاز به مطالعه و الزام به در چهارچوب خاص بودن آن، آیا می‌تواند ازنظر هنری و فنی هم فاخر باشد؟ این نوع شعر در کشور ما چه جایگاهی دارد؟ حمایت از آن در چه وضعی است؟ و دیگر پرسش‌ها، به سراغ محمدمهدی روحی، شاعر و مداح آیینی همدانی، ارشد معارف اسلامی (علوم، قرآن و حدیث) و مدرس دانشگاه رفتیم که در ادامه متن گفت‌وگو با وی را می‌خوانید:

   لطفاً به‌عنوان نخستین پرسش تعریفی از شعر آیینی ارائه بدهید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم، به نظر بنده شعر آیینی شامل تمام گونه‌های شعری می‌شود و ما نمی‌توانیم شعری را استثنا کرده و بگوییم غیر آیینی است، مگر آنکه در خدمت منافع کفر باشد. هر چیزی که اسلام ناب بر آن صحه می‌گذارد، می‌تواند شعر آیینی باشد که با این تعریف شعر عاشقانه نیز در زمره شعر آیینی قرار می‌گیرد، چون اسلام «هل الدین الا الحب» دارد؛ امام باقر (ع) می‌فرمایند: «آیا دین چیزی جز محبت نسبت به دوستان و بغض نسبت به دشمنان خداست؟».

بنابراین نمی‌توان صرفاً اشعاری که در هیئت‌ها خوانده می‌شود را شعر آیینی برشمرد؛ شعر آیینی شامل تمام گونه‌های شعری بوده که در آن‌ها بر دستورات اسلام تأکید شده است که با این تعریف شعر سیاسی، اجتماعی، پایداری و غیره نیز شعر آیینی بوده، چراکه اسلام جدا از سیاست، اجتماع و غیره نیست.

   با این تعریف جنابعالی از شعر آیینی، به نظر می‌آید که شعر حافظ، مولانا و دیگر بزرگان ادب پارسی نیز در این نوع از شعر جای می‌گیرد.

همین‌طور است، آن‌ها پیشینه ادب پارسی هستند و آیینی‌ترین شاعران به‌شمار می‌آیند.

   آیا شعر آیینی نوعی شعر سفارشی بوده و اگر جواب مثبت است، این مهم ازنظر فنی و هنری به شعر لطمه نمی‌زند؟

خیر، به نظر بنده شعر آیینی شعر سفارشی نیست و ازقضا قسمت قابل توجهی از این نوع شعر جوششی است؛ چون شاعر رسالتی دارد و زبان گویای جامعه برای بیان دردها، هدایت و به رشد و کمال رساندن آن بوده که متعهد به انجام این موارد است.

اما اگر منظور از سفارشی بودن به کوششی و جوششی بودن اشاره دارید، باید بگویم بله، اشعار آیینی غالباً کوششی هستند و پهلو به نظم می‌زند و از شاعرانگی اثر کم می‌شود؛ چراکه شاعر ناگزیر است و چاره‌ای در این رابطه ندارد، زیرا شاعر براساس محدودیت‌هایی که شرع مقدس، دین، تعهد و رسالت برای او تعیین می‌کند، باید عمل کند و به موضوعاتی بپردازد که مستند باشند و مغایرت و مخالفتی با مبانی و خط قرمزها نداشته باشند.

بنابراین شعر فرمایشی یا سفارشی نیست، بلکه شعر متعهد است که ازنظر فنی، هنری و محتوایی نیز بسیار قوی‌تر از رده‌های دیگر شعری در دنیا بوده؛ بعد از پیروزی انقلاب، اشعار در کشور ایران به‌مراتب بهتر از قبل آن است، چراکه قبل از انقلاب شعر درباری بیشتر رواج داشته که در خدمت هواهای نفسانی سلاطین قرار داشته، اما شعر بعد از انقلاب روزبه‌روز قوی‌تر می‌شود، زیرا در خدمت مقدسات و اسلام قرار می‌گیرد. البته در هر سده‌ای ستاره‌های درخشانی در ادبیات داشته‌ایم، اما در بررسی کلی می‌توان این‌طور نتیجه گرفت.

از طرفی جالب است بدانید که در دیگر انواع هنر در ایران همچون تئاتر، سینما، نقاشی و غیره، به اندازه شعر رشد را نمی‌بینیم، چراکه این هنر است که بیشترین وابستگی را به جریان دین داشته و دیگر گونه‌ها پهلو به غرب زده‌اند و از این رشد کم‌نصیب شده‌اند.

   گویا شاعر شعر آیینی نیاز به مطالعه وسیع‌تری نسبت به دیگر شعرا دارد، تأیید می‌فرمایید؟

بله، به جهت رعایت همان خط قرمزها و محدودیت‌هایی که عرض کردم، شاعر شعر آیینی می‌بایست اشراف کاملی بر اسلام، مذهب، ولایت فقیه، فرهنگ عامه جامعه، مرجعیت و غیره داشته باشد و گزینه‌های تاریخی را بشناسد و بتواند از آن‌ها استفاده کند؛ ازاین‌رو است که به‌واقع سرایش یک شعر عاشقانه زمینی به‌مراتب آسان‌تر از سرودن یک شعر آیینی است.

آیینه قرار دادن اشعار دیگران در سرودن شعر آیینی نیز مهم است؛ برای مثال مطالعه آثار صابر همدانی در مجموعه‌ای که برای حضرت علی‌اکبر سروده شده که هم تسلط بر نوع شهادت را در آن می‌بینیم و هم شاعرانگی اثر بسیار بالا است، در بیتی از آن می‌گوید: «بس که خون از هر رگش جوشیده بود/ سرو از گل پیرهن پوشیده بود».

به نظرم با توجه به وجود این نوع از اشعار، آن نظر منفی را اصلاح کنیم که شعر آیینی را نظم صرف اتفاقات تاریخی می‌دانند و نه شعر؛ نگاه به اتفاقات تاریخی و دینی اگر شاعرانه صورت گیرد، شاهکار خلق می‌کند. نگاه عارفانه به عاشورا می‌شود اثر عمان سامانی، نگاه مقتلی و مصیبتی می‌شود اثر محتشم کاشانی، در هر بُعدی به عاشورا نگاه کنید، جلوه‌ای بروز می‌کند که هنر را به غلیان درمی‌آورد؛ بُعد حماسی، سیاسی، اجتماعی و غیره که بیان صرف ماجرا نیست.

   آقای روحی شعر آیینی در کشورمان و در مرحله بعد در استانمان همدان در چه جایگاهی ازنظر کمی و کیفی است؟

در سطح کشور فرمایش مقام معظم رهبری که هرسال در دیدار با شاعران فرموده‌اند شعر رشد کرده است، فصل‌الخطاب است؛ برای شعر آیینی در سطح کشور بعد از انقلاب اسلامی اتفاقات خوبی رخ داده؛ در سطح استان همدان هم شعر آیینی فروغ داشته، اما رضایت‌بخش نیست و به نظر بنده به این دلیل است که تلمذ از استاد در همدان نادیده گرفته می‌شود و استادگرایی را کمتر می‌بینیم و افراد به‌سرعت خود را مستغنی از مربی می‌بینند که نوعی آسیب است، چراکه در این صورت شاعر نوپا مانند گیاه خودرویی می‌شود که طراوت و زیبایی گل را نخواهد داشت!

ادامه دارد...

شناسه خبر 39379