در نشست «هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» در بزرگداشت عطار و خیام مطرح شد:
فرامتنهای متعددی بر شناخت ما از خیام سایه انداخته است
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: در نشست «هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» در بزرگداشت عطار و خیام مطرح شد: فرامتنهای متعددی بر شناخت ما از خیام سایه انداخته است.
در بزرگداشت عطار و خیام از 25 فروردینماه تا 28 اردیبهشتماه نشستهای علمی پژوهشی با عنوان «هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» توسط انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران (شعبه خراسان)، مرکز فرهنگی و بینالملل شهر کتاب و دانشگاه حکیم سبزواری (گروه زبان و ادبیات فارسی)، برگزار شد که برآن شدیم تا از این فرصت بهره برده و مطالب عنوانشده اساتید در این جلسات را در صفحه درهای دری روزنامه سپهرغرب برای مخاطبان خود بگنجانیم.
گزارش نشست اول و دوم را پیرامون شیخ فریدالدین عطار نیشابوری مورخ 12 اردیبهشتماه در روزنامه سپهرغرب به چاپ رساندیم؛ سومین نشست از سلسلهنشستهای پنجگانه «از هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» شامگاه چهارشنبه هشتم اردیبهشتماه به بزرگداشت خیام اختصاص داشت.
در این نشست حسن دلبری، عضو هیئتعلمی دانشگاه حکیم سبزواری با موضوع «خیام جشنواره تناقض» و فاطمه ماهوان، عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد با موضوع «نگارههای رباعیات خیام از تصویر شرقی تا تفسیر غربی»، سخن گفتند.
سراینده مجموعه شعر «رسم دلبری» و سخنران نخست از خیام بهعنوان یکی از مبهمترین چهرههای تاریخ علم و ادبیات ایران یاد کرد و افزود: این ابهام و تناقض تا آنجا پیش رفته که سیمای وی در ذهنیت و آثار نویسندگان و محققان از حد یک دهری لاابالی تا سطح یک حکیم فرزانه الهی در نوسان است.
حسن دلبری در ادامه با طرح این پرسش که آیا اینهمه تناقض در شناخت چهره او بهواقع در ماهیت وجودی خیام است و یا در تصوری که ما از او داریم؟ تأکید کرد: خیام بهعنوان یک متن در گرانیگاه فرامتنهای اجتماعی، حکومتی، اقتصادی و فرهنگی و مذهبی قرار گرفته و همینها امروزه چهرهای متناقض از او به ما ارائه میدهد؛ کسانی که خیام را فقط با رباعیاتش میشناسند و در مورد او فقط با این چند رباعی که بسیار هم محل اشکال است قضاوت میکنند، چارهای جز پرت شدن در دره تناقضات ندارند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: خیامی که ما میشناسیم، الزاماً همان خیامی نیست که روزگاری در نیشابور، اصفهان و مرو زندگی میکرده است؛ بلکه قضاوت ما درباره خیام براساس تصوراتی بوده که از او در ذهن داریم و متأسفانه این تصورات از یکجانبهگرایی و حتی گاه تعصب به دور نیست.
در ادامه عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی با نمایش تصاویری از نگارگریهای هنرمندان ایرانی و غربی پیرامون «قابلیتهای تصویری رباعیات خیام، از شرق تا غرب» سخن گفت.
فاطمه ماهوان با تأکید بر اینکه رباعیات خیام در شرق آنچنانکه باید موضوع تصویرگری نگارگران قرار نگرفته و شمار نسخ مصور آثار وی از انگشتان دو دست فراتر نمیرود، یادآور شد: در مغربزمین وضع به گونه دیگری است؛ محبوبیت و مقبولیت ترجمه فیتز جرالد از رباعیات خیام در میان غربیان سبب شد که بسیاری از نقاشان غربی تصاویری خلق کنند که هم بهلحاظ کمی و هم ازنظر کیفی بالاتر از نگارههای ایرانی قرار گیرد.
وی افزود: نگارههای شرقی بر خلق معادلسازی تصویری استوار است، اما تصویرگر غربی بیشتر درصدد نمایش مفاهیم پنهان رباعی و تحلیل آن برآمده است. هرچند انتظار میرود نگارگر ایرانی نسبت به هنرمند غربی نگاه عمیقتری به مفاهیم شعری خیام داشته و آن مفاهیم را بهتر درک کند و نمایش دهد، اما در عمل عکس این موضوع اتفاق افتاده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی در پایان خاطرنشان کرد: یکی از وجوه تمایز نگارههای شرقی و غربی این است که نگارگر ایرانی بر وجه هستی و زندگی در تفکر دمغنیمتی خیامی تأکید کرده و تصاویری رنگین و سرشار از شور عشق ترسیم کرده است، بهگونهای که مخاطب عالمی بهشتگونه را مقابل چشمانش میبیند، اما تصویرگر غربی بیشتر بر بُعد عدم و نیستی در تفکر خیامی تکیه کرده و جهانی رو به زوال را با نمادهای مرگ و نابودی به تصویر کشیده است.
دبیری این نشست را حامد مهراد از دانشگاه فردوسی مشهد برعهده داشت که با خوانش رباعیاتی از حکیم عمر خیام نیشابوری جلسه را آغاز کرد و به انجام رساند.
در نشست چهارم «از هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه» که 15 اردیبهشتماه برگزار شد، علی صادقیمنش، مدرس دانشگاه حکیم سبزواری و پژوهشگر پسادکتری اسطورهشناسی با موضوع «گریز از خودکامگی در رباعیات خیام» و سینا جهاندیده، مدرس دانشگاه فرهنگیان رشت و پژوهشگر حوزه نقد ادبی با موضوع «نسبت عمر خیام با گفتمان خیامیت» سخن گفتند.
سخنران نخست به این نکته پرداخت که بیش از هر شاعر پارسیگویی بر شعر، اندیشه و شخصیت خیام، پرده ابهام کشیده شده است.
علی صادقیمنش عنوان کرد: نسبت دادن رباعیات مختلف به خیام، این ابهام را چندبرابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سبب این شمار گوناگون رباعیات وی شده است.
وی افزود: خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و حکومت داشت، از مسائل و مشکلاتی که جامعه را از ثبات و خیر همگانی محروم میکرد، بهخوبی آگاه بود.
این استاد دانشگاه در این سخنرانی ابراز کرد: جامعهای که خیام در آن میزیست، عرصه جدال متعصبانی شده بود که با تکیه بر عقاید خود، در پی دستیابی به اقتدار بودند. به همین روی، او از رباعی بهسان مانیفست مکتبی اخلاقی بهره برد؛ مکتبی که اگر با مکتبهای امروزی قیاس شود، بیشترین شباهت را با اصول مکتب «اصالت فایده» دارد.
صادقیمنش اذعان کرد: در مکتب اخلاقی او، نیکی یا بدی امور بستگی به پیامد آنها و اینکه چه میزان خوشی ایجاد میکنند، دارد و به عقاید عمومی و تفاسیر متعدد آن وابسته نیست.
وی افزود: خیام از اهمیت و منفعت آزادیهای فردی برای پیشرفت جامعه بهخوبی آگاه بود؛ به همین روی در رباعیات خود کوشید فضای جمود فکری را که بر جامعه حکمفرما بود، در هم شکند و روحیه تساهل و مدارا را تقویت کند.
سخنران دوم به تفاوت ماهوی خیام پیشامدرن با خیام مدرن پرداخت؛ یعنی دو گزینش از یک گفتمان و همچنین برساختن دو شخصیت متفاوت.
سینا جهاندیده ابراز کرد: گفتمان خیامیت پیشامدرن از شاعری مؤلف میگوید که گرایشهای دینی، لاادری و عرفانی متضاد دارد؛ همین تضاد در شعر حافظ نیز هست.
وی گفت: اما خیامیت مدرن یکدست، منسجم و به شکلی سکولار است؛ بنابراین خیام پیشامدرن و مدرن در بازنمایی شخصیت عمر خیام باهم اختلاف دارند. از سوی دیگر در طول یکونیم قرن، خیامپژوهی دوست داشت بر دوگانهای اصرار کند که کدام رباعی اصیل و کدام رباعی غیر اصیل است، درحالیکه حتی بر یک رباعی خیامی نمیتوان انگشت گذاشت که آن رباعی بیشک از عمر خیام است.
مدرس دانشگاه فرهنگیان رشت عنوان کرد: بنابراین همه رباعیات براساس غیر اصیل بودن ساخته شده است. نظریه گفتمان خیامیت معتقد بوده که ما با دو خیام مواجهیم؛ عمر خیام تاریخی که در قرن پنجم و اواخر قرن ششم زندگی میکرد و خیام گفتمانی که سن او از 800 سال نیز گذشته است.
جهاندیده اذعان کرد: خیامیت برساخته تاریخ است، اما زندگی عمر خیام را نمیتوان از زندگی خیام گفتمانی جدا کرد. گفتمان خیامیت، دو ساحتی است؛ ساحت خاستگاهی و ساحت ریزومیک. ساحت خاستگاهی آن به نزاعی برمیگردد که گفتمان غزالی به راه انداخت و خاستگاه ریزومیک آن است که از قرن هفتم هجری شمسی شروع شده، به بریتانیا و آمریکا رفته و دوباره در آغاز قرن بیستم به ایران بازگشته است.
دبیری این نشست برعهده احسان حضرتی از دانشگاه حکیم سبزواری بود.
در پنجمین نشست از نشستهای پنجگانه «از هفت شهر عشق تا هزار وادی اندیشه»، پژوهشگران به هزار وادی اندیشههای خیام راه یافتند. در این نشست علمی- پژوهشی حسین آتشپرور، منتقد ادبی و خیامپژوه با موضوع «شکل و ساخت داستانی ترانههای خیام»، محمود فیروزیمقدم، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی تربت حیدریه با موضوع «خیام در اندیشه جهانیان» و علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب با موضوع «از غربت عطار تا شهرت خیام» سخن گفتند.
سخنران نخست به این پرسش پاسخ داد که چگونه شعر به داستان نزدیک میشود؟ خیامی که امروز میشناسیم، خیام شاعر است، اما در زمان زندگی او، کسی به شاعری او اشاره نمیکند. ما میخواهیم از امروزِ شاعریِ خیام به زمانی که او زنده بود برویم و دوباره به امروز یعنی همان شاعریِ او بازگردیم.
حسین آتشپرور بر این نکته تأکید کرد که در این مسیر، به شخصیت علمی خیامِ چندوجهی که در شکلِ دورانی و ساختِ ترانههای او اثرگذاری غیر مستقیم میکند، میرسیم و درمییابیم که هریک از ترانههای او، با استفاده از سازههای داستانی، در غالب رباعی، به داستانی مینیمالیستی نزدیک میشود.
در سخنرانی دوم به این موضوع اشاره شد که هنگامی میتوان شخصیتی را بزرگ و نامآور دانست که اندیشهاش در جایجای جهان مورد توجه قرار گیرد؛ خیام از اینگونه بود.
محمود فیروزیمقدم افزود: در کلام خیام صحبت از کوتاهی زندگی و آمدن از نیستی به هستی و بازگشت به نیستی است. در اندیشه خیام، ژرفنای زندگی عدم است و تکرار میشود. خیام این را میگوید تا دم را غنیمت بدانیم؛ دغدغههای فکری خیام در شعرش بهگونهای فلسفی آمده و همین است که آدمیان را در هر جای جهان که باشند، به فکر وادار و به خود مشغول میکند.
وی به آشنایی جهانیان با اندیشههای خیام پرداخت و از گسترش شعر و اندیشه او در زبان انگلیسی و عربی تا مقایسه آن با هایکوی ژاپنی سخن گفت.
سخنران سوم به این موضوع پرداخت که روزهای بزرگداشت اندیشمندان، فرصتی است برای ارزیابی کارنامه این بزرگان در سالی که گذشت، بررسی جایگاه و حضور ملموس آثار این بزرگان در جامعه و زندگی ما.
علیاصغر محمدخانی گفت: مردم و نهادهای فرهنگی و دانشگاهی برای شناخت و شناساندن این شاعران در ایران و جهان چه مسئولیتی دارند و چگونه باید آن را به بهترین شکل انجام دهند؟
وی به این موضوع اشاره کرد که عطار و خیام دو شاعر برجسته زبان فارسی از نیشابور و خراسان هستند و در ماههای فروردین و اردیبهشت، بزرگداشت این دو شاعر برگزار میشود. خیام از مشهورترین و محبوبترین حکیمان و شاعران ایرانی در نزد جهانیان و غربیان است، اما عطار آنگونه که بایسته بوده، شهرت ندارد.
معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب همچنین به چرایی شهرت خیام در جهان اشاره کرد و کارنامه خیامپژوهی در یک سال گذشته بررسی و تحلیل شد.
دبیری این نشست برعهده محمداسماعیل صیادی، دانشجوی دکتری ادبیات حماسی دانشگاه حکیم سبزواری بود.
شناسه خبر 40967