سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: متأسفانه آنچه امروزه در واقعیت بسیاری از مناطق کمبرخوردار شهر همدان در خصوص ایمنسازی دیده و حس میشود کماکان حاکمیت همان فضای خانمانسوز نامطلوب و هراسانگیز اعتیادی است که امیدی هم به برونرفت از آن متصور نیست.
بر اساس اعلام مسئولان و نهادهای آگاه هماکنون چندین هزار محله آسیبخیز و پرخطر در کشور ما وجود دارد که به دلیل ماهیت ویژهشان، آسیبهای اجتماعی بهخصوص اعتیاد در آنها بیشتر فرصت نمود و بروز پیدا کرده است. ضمن اینکه در این مدل از آسیب بخش قابل توجهی از منابع انسانی، سرمایههای اجتماعی و اقتصادی جامعه از بین میرود که علاوه بر جلوهها و ابعاد منفی آشکار آن، قطعاً ابعاد آسیبزای پنهان دیگری نیز دارد که شاید بهمراتب خطرناکتر از ابعاد آشکار آن باشد.
در واقع توجه به این موضوع از آن حیث دارای اهمیت است که به تصریح این دست مطلعین و مسئولان، برخی از این محلات آنقدر درگیر معضل اعتیاد و مواد مخدر شدهاند که باید با روندی متفاوت و فراتر از گذشته با آنها برخورد کرد زیرا براساس بررسیهای میدانی بهوضوح میتوان دید که از هر 10 منزل حداقل سه خانواده یا درگیر آسیبی خانمانبرانداز به نام مواد مخدر هستند و یا برای برخی از خانوادههای ساکن در این محلات فروش رسمی مواد راهی برای امرار معاش شده است.
این کارشناسان با تأکید براین حقیقت که در حاشیههای شهر و مناطق کمبرخوردار اغوای نفس بیشتر از بافت اصلی شهر، محل ظهور پیدا میکند؛ بنابراین مجرمان در این مناطق بسیار راحتتر، آسانتر و بهتر از هرکجای دیگر میتوانند به فعالیت پرداخته و خود را مخفی کرده و از کنترل اجتماعی رهایی یابند. همچنین کارشناسان معتقدند تراکم در این مناطق ناخواسته باعث میشود تا تعداد بزهکاران نیز به همان نسبت افزایش یابد بهویژه زمانی که افراد بیهویت در این مناطق زیاد باشند.
داستان اینجاست که متأسفانه بسیاری از این محلات بهرغم سکونت اقشار ضعیف، زحمتکش و آبرومند اما متأسفانه کانونهای اصلی تولید و پمپاژ جرم به بطن شهرها و نیز پرورش انواع بزهکاران نیز تلقی میشوند؛ بنابراین طبیعی است که در چنین مناطق، محلات و کویهایی که نسل جوان و نوجوان و حتی کودکانی که به علل مختلف اعم از بیتوجهی عدم تخصیص امکانات، خدمات شهری، حقوق شهروندی و اجتماعی تفریحی، آموزشی و بهداشتی محروم ماندهاند و مبتلا به تبعیضات ریزودرشت بوده و یا تفریحی بهجز بازی در کوچههای باریک و متراکم با خانههای ناپاک و مسئلهدار ندارند؛ در مقیاس بهمراتب بیشتری در معرض آسیبهای اجتماعی و بهخصوص اعتیاد قرار میگیرند.
در حقیقت متأثر از سالها بیتوجهی، تبعیض و فراموشی به موازات فقر و ناتوانی مالی و نیز کمرنگ بودن نظارتها در مناطق حاشیهنشین و کمبرخوردار باعث شده و میشود تا استعمال و متعاقباً خریدوفروش مواد مخدر و فعالیت پررنگ توزیعکنندگان در این مناطق بهراحتی امکانپذیر بوده و اصلاح و درمان آن نیز حتی در بلندمدت نیز میسر نشود.
در این خصوص نتایج برخی آمارهای بهدست آمده در خصوص مناطق شهری ایران مؤید این نکته است که بهصورت کلی فقر و ناتوانی مالی و اقتصادی باعث میشود تا ساکنان مناطق کمبرخوردار بهمراتب سریعتر و بیشتر به سمت بازار فعالیتهای غیرقانونی و خلاف و ممنوعه مثل فروش مواد مخدر سوق داده شوند مضاف براینکه تعداد اندک مراکز تأمین خدمات امنیتی و انضباطی مانند پاسگاه و کلانتری در این مناطق از یکسو و عدم بازدارندگی و کم تأثیر بودن مجازاتها نیز در این مناطق زمینه را برای گرایش به این حوزه جرمخیز و شیوه ارتزاق بزهکارانه صدچندان مینماید.
از طرح پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در محلات پرخطر چه خبر...!؟
و اما ازآنجاکه یافتهها و نتایج بسیاری از پژوهشهای صورت گرفته مؤید آن است که فضای حاکم بر محلات آسیبخیز به دلیل، در دسترس بودن مواد مخدر، حس کنجکاوی فرد، جامعه و عوامل فردی (نظیر سن، تحصیلات و مانند آنها) در گرایش جوانان و نوجوانان به موادمخدر بسیار تأثیر دارد. بنابراین در راستای پیشگیری و کاهش گرایش افراد به مواد و ارتقای توانمندیهای شناختی و رفتاری در مناطق آسیبخیز چند سالی است که طرح پیشگیری از اعتیاد در برخی محلات پرخطر استانهای کشور ما کلید خورده است.
البته در نظر بوده تا در این بستهها معمولاً مهارتهایی ارائه شود که در زندگی شرکتکنندگان کارایی لازم را داشته باشد که اصلیترین آن مهارت زندگی با تکیه بر پیشگیری از اعتیاد است تا برای متقاضیان اثرگذار باشد، این بدان معنا است که در نظر است تا برای کاهش آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد به مواد مخدر در محلات کمتر توسعهیافته با محوریت آموزش، شناسایی و مداخلات پیشگیری و درمانمدارانه، آموزشها در قالب مهارتهای زندگی و ارتقای مهارتهای رفتاری و شناختی افراد بهطور ساختاریافته برای ساکنان اینگونه مناطق برنامهریزی و در یک فرآیند مشخص برای مخاطبان برگزار شود.
معالوصف و بهرغم دو نمای خوب این طرح اما آنچه امروزه در واقعیت و در بسیاری از این مناطق کمبرخوردار کشور و متعاقباً شهر همدان دیده و حس میشود کماکان حاکمیت همان فضای خانمانسوز نامطلوب و هراسانگیزی است که امیدی به برونرفت از آن نیست.
البته ممکن است هرکس بنا بر تخصص و اطلاعات خود برای این امر دلایل و برهانی را عنوان کند اما قدر مسلم همه این پاسخهای مستقیم و غیرمستقیم به یکجا و یک جواب بیشتر ختم نخواهد شد و آن اینکه چون کار در حوزه آسیبهای اجتماعی بهویژه اعتیاد فرآیندی همهجانبه، بنیادین، علمی، فرهنگی، حقوقی و... است، از تکتک شهروندان گرفته تا همه دستگاههای متولی باید در امر پیشگیری و درمان این بیماری تشریکمساعی داشته باشند پس تا یک مفاهمه کلی و عقل واحد در این امر به وجود نیاید کاری از پیش نخواهیم برد.
در واقع گستره و عمق این مسئله در قالب روند افزایش تعداد معتادان و میزان کشفیات مواد مخدر در محلات خطرخیز وضعیت نگرانکننده آنها از یکسو و بهتبع آن بایستگیهای طرح بزرگی مانند پیشگیری از اعتیاد در محلات پرخطر به گونهای است که همه آحاد جامعه شامل مؤسسات مردمنهاد، مردم، مسئولان، زنان، مردان، عوامل آموزش در دانشگاهها و مدارس و همچنین رسانهها وظیفه دارند تا اقدامهای لازم برای پیشگیری از اعتیاد را انجام دهند؛ زیرا مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد بهتنهایی و توسط یک نهاد خاص امکانپذیر نیست و تنها با مشارکت مردمی بر مبنای اعتماد و سرمایه اجتماعی ریشهکنی این بلای خانمانسوز میسر خواهد شد.
انتظار میرود تا مسئولین و نهادها با اعتمادسازی و نیازسنجی در محلات کمتر توسعهیافته و متعاقباً تخصیص کمکها، امکانات، اعتبارات و ایجاد زیرساختهای آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و تفریحی لازم بتوانند ساکنان این محلات را در مقابل اثرات و پیامدهای مخرب اعتیاد و مواد مخدر ایمن کنند. موضوعی که متأسفانه تاکنون به علل و بهانههای مختلف همچنان در حاشیههای دورتر از متن تصمیمسازیها و اجراها قرار داشته و فقط تا حد شعار و حرف محل اعتبار و تأمل پیدا کرده است.
محله صیفیآباد جایی برای تأمل و تفکر...!
و اما اینیک واقعیت غیر قابل انکار است که شهر همدان به دلیل بافت و جغرافیای فیزیکی خاص متأثر از وجود حاشیهنشینهای متعدد و مناطق کمبرخوردار وسیع سالهاست که دستخوش ناهمگونی و ناهنجاریهای شدید بوده که در این میان وجود محلات آلوده و شهره به اعتیاد و خریدوفروش مواد مخدر یکی از این موضوعات است.
درواقع میتوان اینگونه عنوان کرد که بین گستره حاشیهنشینی و کمبرخورداری مناطق شهری و بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی در همدان رابطه بسیار عمیق و مستقیمی وجود دارد و ازآنجاکه خصوصیات اخلاقی، ارزشی، رفتاری و ذهنی ساکنان این مناطق بهطورکلی از محیط زندگی آنها تأثیر میگیرد، هرگونه بیتوجهی به مشکلات، معضلات و کمبودهای آنها در وجوه مختلف فرهنگی، خدماتی، بهداشتی و... به این موضوع عمق و شدت بیشتری خواهد بخشید کما اینکه در خصوص محله صیفیآباد نیز این موضوع مصداق عینی و ملموس دارد.
محلهای که بهرغم سکونت افراد کمبضاعت و ضعیف اما زحمتکش و آبرومند به دلیل سالهای متمادی کمتوجهی مسئولان و مدیران به تخصیص امکانات و زیرساختهای اولیه و نیز گسترش چتر نظارت و برخورد با افراد ناهنجار هماکنون مدتهای مدیدی است که در سیطره حضور خردهفروشان و معتادان قرار گرفته و اتمسفر سنگین و خفقانی آن نهفقط مجالی برای نجات و نفس کشیدن کودکان، نوجوانان و بهخصوص جوانان آن نگذاشته بلکه حتی این تصور نیز وجود دارد که آرامآرام آنها را به زیر لایههای فراموشی سوق داده و زمینه را (چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم) برای ابتلای آنها به بلای خانمانسوز فراهم میکند.
البته موضوع شیوع اعتیاد و خردهفروشی مواد (بهصورت گسترده) در اینگونه مناطق و حتی این محله خاص مبحث نوظهور و تعجبآوری نیست و برحسب اتفاق طی سالهای گذشته در همین روزنامه و طی گفتوگو با تعدادی از ساکنان بدان اشاره مستقیم شده بود بااینحال وقتی پس از گذشت سالها این معضل کماکان پابرجا بوده و بهعنوان اولین و مهمترین دغدغه خانوادهها رسماً گریبان آنان را گرفته آنوقت است که ناخواسته به این باور میرسیم که ظاهراً مدیران و تصمیمسازان شهر نگرانی خاصی بابت این موضوع ندارند و کمافیالسابق تمام توجه و تمرکزشان بر مناطق خاص و پربازده...! با ساکنانی از ژنهای خوب معطوف شده است.
البته شاید برخی با رد این ادعا براین نکته تصریح کنند که این ضعف اراده و تربیت خانوادگی است که در بیشتر مواقع موجب گرایش افراد به اعتیاد شده و برعکس، هستند خانوادههایی که بهرغم زندگی در این مناطق و محلات نهفقط معتاد نشدهاند بلکه توانستهاند مدارج علمی و اعتقادی و... خوبی را نیز کسب و یا طی کنند. بااینحال و طی گفتوگو با برخی ساکنان و صاحبنظران در خصوص علت و چرایی تعمیق و حاکمیت این جو سنگین و ناخوشایند به این حقیقت غیر قابل انکار نیز مستقیماً اشاره میشود که قطعاً وجود یک ساختار فراموشخانهای و بیتوجهی تأملبرانگیز و مزمن مدیریتی به حقوق شهروندی و لزوم توجه به مطالبات مردمی ساکنان این منطقه باعث شده تا بسیاری از آسیبها و معضلات اجتماعی و بهویژه موضوع اعتیاد در این محله ریشه دوانده و حاکم شود اینکه بهطور نمونه:
- به اعتقاد بسیاری از گفتگوشوندگان محلههای حاشیهنشین (و بهصورت ویژه صیفیآباد) بهصورت تأملبرانگیزی از امکانات و خدمات ورزشی، بهداشتی، فرهنگی و... محروم هستند همین موضوع باعث میشود تا به دلیل عدم مدیریت اوقات فراغت گرایش به مواد در نسل جوان شایعتر باشد.
- بهطور معمول کمبود فضای مسکونی و کوچک بودن مکان سکونت از یکسو و جمعیت بالا در خانوادهها باعث میشود تا افراد فضای خصوصی نداشته و بیشتر اوقات جوانان و نوجوانان در خیابان سپری شود که همین موضوع به شکلگیری آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد دامن میزند.
- بر اساس بررسیهای صورت گرفته و دادههای میدانی قریب به بخش اعظمی از سرپرستان خانوارهای ساکن در این منطقه شغل فصلی و موقتی داشته و یا بیکار هستند بنابراین به دلیل برخوردار نبودن از فرصتهای شغلی مناسب، امنیت شغلی و نیز نداشتن مهارت و تخصص کافی بهمنظور جذب در نظام اقتصادی پایدار توان تأمین معاش و مطالبات خانواده و فرزندان خود را نداشته و همین امر بهصورت مستقیم و غیر مستقیم نهفقط آنان را از بسیاری از فرصتهای تحصیلی و پیشرفت محروم میکند بلکه به احتمال بسیار زیاد مستعد گرایش به آسیب خواهد نمود.
کارشناسان براین باورند که درمجموع عواملی همچون مکان فیزیکی مناطق و محلات کمبرخوردار، وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسب، وضعیت نامطلوب مالی، سطح درآمد پایین و بیکاری، عدم برخورد قاطع با متخلفان و افراد ناهنجار و فقدان نظارتها و مجازاتهای بازدارنده زمینهساز بروز و گرایش افراد به انواع آسیبهای اجتماعی است که باید با دقت نظر و تأمل بالا بدان توجه داشت.
به دیگر سخن مراکز ناهمگن جمعیتی، اجتماعی و فرهنگی بهموازات محیط مسکونی نامناسب، فقیر و کمبرخوردار اجتماعی متأثر از توزیع ناعادلانه ثروت و قدرت و بهتبع آن فراموشی و بیتوجهی مسئولان و مدیران شهری به تغییر وضعیت موجود و حتی بعضاً مقاومت در برابر تخصیص اعتبارات عمرانی به این مناطق با بهانههای گوناگون بهصورت قطع زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی شهری را فراهم خواهد آورد.
روند افزایش تعداد معتادان و میزان کشفیات مواد مخدر در محلات وضعیت نگرانکنندهای دارد، بنابراین مبارزه با گرایش جوانان و نوجوانان به مواد مخدر نیازمند درک علل آن است تا راهکارهای پیشگیری و مقابله مؤثری نیز ارائه شود.
گو اینکه عمده صاحبنظران پیشنهاد میکنند تا نهادهای مختلف اجتماعی (خانواده، مدرسه و جامعه) با ایجاد تغییر در برنامههای موجود با رویکرد اعتمادسازی و نیازسنجی واقعی، ایجاد تفریحات سالم، آموزش به جوانان و نوجوانان، بالا بردن سطح رفاه خانوادهها، توجه والدین به دوستان فرزند خود، اطلاعرسانی به خانوادهها و افراد نسبت به پیشگیری از گرایش جوانان و نوجوانان محلات به مواد مخدر اقدام کنند.
گاهی فراموش نکنیم ورود به محلات آسیبخیز و حاشیهای و ارائه خدمات آموزشی، حمایتی، سیاستگذاری و همکاریهای مشترک برای پیشگیری از اعتیاد در محلات هدف، همکاری در اجرای طرح یاریگران زندگی، توانمندسازی خانوادهها و صیانت آنها از آسیبدیدگی اعتیاد از مهمترین موضوعاتی است که امروزه و با توجه به پیامدهای سالها بیتوجهی باید در اولویت برنامهها قرار گیرد تا خدمات بیشتری به جامعه هدف در محلات آسیبخیز و یا در معرض آسیبهای اجتماعی بهخصوص اعتیاد داشته باشیم.
شناسه خبر 41727