سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: امروزه مفهوم امنیت اجتماعی یکی از مؤثر ترین و بنیادیترین شاخصههای کیفیت زندگی در شهرهاست و اساساً بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی نیز متأثر از کاهش و یا فقدان امنیت است پس بر این اساس شناسایی تأثیر ارزشهای اجتماعی مؤثر بر امنیت اجتماعی از پیششرطهای اساسی برای برنامهریزی شهر سالم بهمنظور ارتقای سطح امنیت اجتماعی است.
و اما در مجموع تعاریف و سویههای امنیت اما بهصورت خاص امنیت شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در کیفیت زندگی شهروندان محسوب میشود بنابراین هرچه شهر در طراحی فضای شهری مناسب برای شهروندان موفقتر باشد، بی شک از سرزندگی و نشاط بیشتری برخوردار خواهد بود و میتواند در ارتقای سطح کمی و کیفی سلامت روحی و اجتماعی ایشان نقش بسزایی بازی کند.
در این خصوص بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان براین باورند اگر تا همین چند وقت پیش سخن از اعتیاد و طلاق و... به عنوان مهمترین آسیبهای اجتماعی کشور در میان بود اما امروزه خشونت و انواع خاص آن در صدر آسیبهای اجتماعی کشور قرار گرفته و بررسیهای صورت گرفته در این خصوص نشان میدهد که متأسفانه در حال حاضر خشونت اصلیترین آسیب کشور بهحساب میآید که اگر این روند ادامه و یا افزایش پیدا کند، قطعاً سلامت روانی و امنیت اجتماعی جامعه را دچار مخاطرات بنیادین میکند.
البته این صاحبنظران تأکید خاص دارند که پرخاشگری، عمل کور و بیهدفی نیست و چون ثمره نهایی و قطعی خشونت، افزایش جرائم، بزهکاری، بروز برخوردهای نسبتاً شدید و آسیب رسیدن به مردم میشود بنابراین لازم است تا با خوانش بهتر از قوانین جزایی کشور، میزان خشونت در جامعه را کاهش داد زیرا خشونت چه خفیف باشد یا بسیار شدید، همیشه و در همهجا به عنوان عاملی در نظر گرفته میشود که جسم و روح انسان را تهدید میکند.
موضوع اینجاست که در چنین وضعیتی فضای، جامعه پرتنش و ناامن خواهد شد و لاجرم افراد جامعه نسبت به یکدیگر احساس اعتماد و خوشبینی نخواهند داشت که در این میان خشونت شهری و در نگاه خاص خشونت خیابانی یکی از آسیبهای اجتماعی ناشی از روابط ناسالم انسانی است که بهعنوان یکی از مصادیق رسمی و پرتکرار نقض و تهدید رسمی نظم و انضباط اجتماعی و یک ناهنجاری خاص با نرخ بالا در سطح جامعه در جایگاه ویژهای قرار دارد.
کارشناسان مسائل اجتماعی و صاحبنظران علم روانشناسی براین باورند که در کنار موضوعاتی مثل محدودیت و عدم دسترسی به فرصتهای برابر در جامعه، فشارهای روحی، فقر فرهنگی، فضای مجازی و بهصورت خاص مسائل اقتصادی که امروزه نقش معناداری در خشن شدن جوامع دارد اما قطع یقین یکی از دلایل اصلی بروز خشونت ناکامی افراد در شئون مختلف زندگی است.
این بدان معناست که برخی مواقع ناکامی و عدم دستیابی به اهداف و لذتی که افراد در جستجوی آن هستند، زمینهساز رفتار خشونتآمیز از سوی آنها میشود به دیگر تعبیر، ناکامی سبب درماندگی افراد شده و تواناییهای آنها را به صورت منفی به چالش میکشد و آنها را افرادی ناتوان و ناکارآمد نشان میدهد.
این کارشناسان با تأکید براینکه فقدان آموزشهای مبتنی بر مهارتهای زندگی نظیر مهارت تنظیم هیجانات در فضای آموزشی بهویژه در آموزش و پرورش مستقیماً سبب پرورش نسلی بدون مهارت در زمینه تنظیم هیجانات میشود بر این نکته نیز تصریح دارند که اغلب خانوادههای امروز، به دلایل مختلف، از مهارتهای هوش هیجانی و تنظیم هیجان برخوردار نبوده و راهبردهای مقابله با استرس را نمیدانند و در مواجهه با تنیدگیهای روزانه با روشهای نادرست و غیرروانشناختی مقابله میکنند.
حالا البته کارشناسان مسائل حقوقی نیز ضمن تأیید نظریات فوق بر این نکته نیز تأکید ویژه دارند که افزایش روزافزون خشونت لفظی و فیزیکی موجب بروز و افزایش نگرانیهای اجتماعی در زمینه ترویج رفتار خشونتبار در جامعه، کاهش امنیت اجتماعی و برهم خوردن نظم اجتماعی شده که متأسفانه همهساله نیز نهفقط بخشی از توان حاکمیتی صرف رسیدگی به تبعات و مدیریت بحرانهای ناشی از بروز آن میشود بلکه در بلندمدت نیز باعث بار شدن مشکلات عدیدهای در وجوه فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و... بر جامعه نیز خواهد گردید.
خشونت شهری یا آژیر تهدید عمومی...!
و اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امروزه در جامعه ما میزان خشونت به نحو نگرانکنندهای بالا رفته به نحوی که مردم با کوچکترین اتفاق و اصطکاک با یکدیگر برخورد میکنند به دیگر معنا، روند و روال متراکم و درهمتنیده زندگی شهری بهگونهای است که به کرات سبب شکلگیری زمینههای بروز استرس، نگرانی، سوءتفاهم و برخورد در زندگی شهروندان گردیده و باعث میشود تا برخی افراد که به نسبت بقیه از آستانه تحمل پایینتری برخوردارند به مجرد برخورد با این وضعیتهای تنشزا و استرسزا سریع از کوره در رفته و به دلیل خشم و یا حتی ترس درونی اقدام به خشونت کلامی و فیزیکی با دیگران کنند.
جای تأسف است که گاهی این خشم و عصبانیتها نیز در یک لحظه به اوج خودش رسیده و خارج از قواره یک دعوای ساده اما به یکباره بهصورت یک مسئله حاد اجتماعی ظاهر میشود. موضوعی که هراز چندگاه مصادیق آن را در شکل خبر جنایتی که در آن فردی تنها به خاطر یک لحظه عصبانی شدن ضمن استفاده از سلاح سرد یا گرم در انظار عمومی زندگی خود و فرد دیگری را به تباهی کشانده و حالا بهعنوان یک قاتل به جامعه معرفی شده منتشر میگردد.
حالا البته نکته قابل تأمل اینکه در این میان نوجوانان و جوانان به دلیل روحیات خاص خود برای بروز این مسئله مستعدتر از بزرگسالان هستند و بررسیها نشان میدهد که متأسفانه امروزه نرخ بالایی از طرفین پروندههای بروز نزاع و برخورد هم از این طیف میباشند.
حالا اما اگرچه موضوع بروز قتل و نزاع و خشونت خاصه همه جوامع انسانی است اما در کشور ما و به دلایل گوناگون از قبیل تعدد اقوام و طوایف، خردهفرهنگهای مروج نزاع، باورهای ناسالم و...، این مسئله (وقوع نزاع و درگیری) در رتبه بالایی قرار دارد گو آنکه در شهر همدان نیز به گفته مسئولان مطلع (پزشکی قانونی استان) تعداد نفراتی که به نسبت سالهای قبل بر اثر نزاع و درگیری به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. رو به افزایش بوده (بیش از 10 درصد) که همین امر نشان میدهد جدا از موضوع تنوع قومی و بهتبع آن چالشها و فرصتهای ناشی از این پدیده عوامل متعدد دیگری نیز در بروز درگیری و نزاع نقش دارند.
اینکه شاید مهمترین این عوامل را بتوان در مسائلی چون سطح تحصیلی پایین، اختلاف خانوادگی، اختلاف مالی، ورود غیرقانونی، اعتیاد، مزاحمتهای خیابانی و فحاشی دانست که بیشترین تأثیر را در بروز درگیری و نزاع در شهر داشتهاند.
نکته قابل تأمل اینکه بررسیها و گفتوگوهای صورت گرفته نشان میدهد تقریباً بیشتر کسانی که با دیگران درگیر شده و مرتکب نزاع شدهاند اساساً قصدی قبلی برای این کار را نداشته و حتی شاید به فکرشان نیز خطور نمیکرد که آسیبی به فرد مقابل زده تا آنها را جزء مرتکبان جرح عمدی قرار دهد اما صرفاً به خاطر یک عمل ساده مانند تنه زدن و یا به قول معروف نگاه به نگاه شدن مرتکب پرخاشگری کلامی و متعاقباً خشونتهای فیزیکی خطرناک شدهاند.
صاحبنظران براین باورند که هرچند خشم غریزه درونی است که از بدو تولد در نهاد انسان و بشریت وجود داشته و میزان آنهم در افراد متفاوت بوده و هر شخصی زمان عصبانیت واکنش مختص به خود را دارد؛ که ممکن است از رد و بدل کردن چند ناسزا شروع و تا یقهگیری، زد و خورد و حتی بهکارگیری سلاح سرد ادامه یابد. اما نکته مشترک همه این افراد در این است که وقتی فرد به دلایل مختلف دچار طغیان خشم میشوند کمتر به عواقب گفتار و اعمال فکر میکنند.
بدین معنا که جدا از بحث آسیبهای جسمی برای دو طرف منازعه و یا بار مالی متأثر از پرداخت دیه و موضوعاتی دیگر از قبیل بازماندن از کار و تحصیل اما بهواسطه رفتن به کلانتری، دادسرا و ایجاد سوء پیشینه تا مدتها خود و اطرافیانشان هم متحمل بار روانی احساسی، فرهنگی و اجتماعی و... این پدیده خواهند بود.
همچنین هنگامی که فرد یا افراد در منظر عمومی و سطح جامعه چه بهصورت لفظی و چه با استفاده از سلاح گرم و یا سرد، به یکدیگر حمله کرده و اقدام به ضرب و شتم و یا ایراد جرح و در برخی موارد مرتکب قتل میکنند علاوه بر ارتکاب جرم و جنبه فردی عمل، قطعاً موجب بروز تکانههای عصبی جمعی، واکنشها و نگرانی افکار عمومی عمیق و پرتأثیری هم در جامعه خواهند شد که از منظر روانکاوان بسیار نگرانکننده است.
این بدان معناست که جدا از تبعات فردی اینگونه رخدادهای خشن اما بسامدهای منفی اجتماعی این عمل مانند الگوسازی، قبحزدایی و حتی تشویق افراد مستعد و یا در وجه دیگر ایجاد جو ناامنی، هراس وحشت و اضطرابی که ماحصل از دیدن این اعمال به رهگذران بهخصوص زنان و کودکان قطعاً تا مدتها در ذهن آنان باقیمانده افکار آنها را با خود درگیر خواهد کرد هم ازجمله موضوعاتی است که شاید تاکنون بدان کمتر پرداخته شده است.
جای بسیار تأسف است که اینگونه آسیبها در حالی رو به افزایش است که مردم انتظار دارند در راستای ایجاد فضایی سالم، ایمن و آرام با تشدید نظارتها و برخوردها از سوی پلیس و متعاقباً رسیدگی سریع و بدون اغماض قضائی به پروندههای نزاع و تنبیه مؤثر و کارآمد افراد خاطی نسبت به ایمنسازی فضای عمومی جامعه اقدام شود؛ گو اینکه که در صورت عدم توجه به این الزام نیز لاجرم باید منتظر بروز حوادث و رخدادهای بسیار نگرانکننده عمیق و حتی پربسامد در سطح شهر بود.
انتظارات مردمی، بایستگیهای حاکمیتی
و اما در پی بروز چندیدن فقره رخدادهای ناشایست اجتماعی که در قالب نزاع و زد و خورد خیابانی در سطح شهر همدان صورت گرفت خبرنگاران بخش اجتماعی روزنامه سپهرغرب نیز در راستای اطلاع از نظرات مردمی در این خصوص و بازخوانی جایگاه امینت، آرامش فکری و روانی شهروندان طی مدت یک هفته با حضور در نقاط مختلف شهر اقدام به گفتوگو با قریب به 60 نفر از شهروندان همدانی نمودند که در ادامه خواهید خواند.
البته بیان این موضوع به هیچ عنوان قصدی بر سیاهنمایی شرایط نداشته و در عین حال نافی تلاش عوامل انتظامی و قضائی در برخورد با این گونه افراد و ایجاد امنیت در سطح شهر نیست بلکه فهوای کلام، انعکاس نظرات مردمی، خواستهها و مطالبات آنان در قبال برآوردهسازی حقوق شهروندی و بایستگیهای یک شهر ایمن و سالم است که باید مسئولان ضمن اطلاع از آن به فکر محقق نمودن آنها و بستن رخنههای قانونی و اجرایی باشند که ممکن است به هر علت از چشم متولیان امر پوشیده و مغفول مانده باشد.
در این خصوص این 60 شهروند همدانی (اعم از خانم و آقا) ضمن قدردانی از تلاشهای شبانهروزی متولیان برقراری نظم و امنیت بهخصوص نیروی انتظامی) براین باورند که:
-تقریباً همه این 60 نفر بروز خشونت و نزاع خیابانی را بدترین، رعبآورترین و در عین حال تنشزاترین آسیب اجتماعی عنوان کردند.
- 56 نفر با تأکید بر افزایش موارد خشونت و دردگیری و نزاع (مشاهدات عینی) معتقدند این موضوع در حال افزایش کمی و کیفی در سطح شهر است و در عین حال در بیشترین موارد نزاع جوانان باعث و بانی و یا درگیر بودهاند.
-51 نفر از حاضران در گفتوگو تأکید کردند که برعکس دیگر آسیبهای اجتماعی اعم از اعتیاد، ولگردی و... اما خاطرات، ترس و تنشهای مشاهده یک نزاع خیابانی تا مدتها در ذهن آنها باقیمانده و ذهنشان را به خود مشغول کرده است.
-در این خصوص بانوان با اشاره به ترس و اضطراب شدید ماحصل از دیدن این نزاعها اذعان کردند که تا ساعتها دچار التهاب، هول و هراس، ترس و نگرانی بودهاند.
-تقریباً همه این بانوان با اشاره اینکه در صورت همراه داشتن فرزند نگران وارد آمدن صدمه به آنها بودهاند و دیدن چنین صحنههایی را برای کودکان و نوجوانان بسیار ناشایست و منفی میدانند.
- از منظر 49 نفر بروز چنین صحنههایی باعث ایجاد جو روانی ناخوشایند در سطح جامعه شده و ضریب ایمنی روانی شهروندان را کاهش میدهد.
-از دیدگاه 46 شهروند همدانی برخورد قاطع قضائی و انتظامی با این افراد، تنبیه و مجازات شدید و سریع آنان بهخصوص در ملأ عام یکی از مهمترین مطالبات و خواستههای مردم و عامل اصلی کاهش این آسیب در جامعه است.
- از منظر همین گروه حضور پلیس در سطح شهر (بهصورت ثابت و گشتهای منظم) باعث افزایش احساس امنیت برای شهروندان و کاهش احتمال بروز نزاع توسط افراد خاطی میشود.
-32 شهروند با اشاره به اینکه به دلیل فقدان پلیس و یا حضور دیر هنگام عوامل انتظامی برخی نزاعها شدت و مدت زمان بیشتری را پیدا میکند براین باورند که باید برای این موضوع طرح و برنامه جدیدی تدوین کرد.
- همچنین همین گروه بر این باورند که نظام قضائی نباید با مماشات و رأفت با این افراد برخورد کرده و با مجازاتهای ناکارآمد (اخذ تعهد، جریمه مالی، دعوت به مصالحه و...) امنیت جامعه را فدای کاهش حجم کاری سیستم قضائی کند.
-از دیدگاه 28 شهروند همدانی حاضر در گفتوگو هرگونه اغماض و گذشت از جرم ناقضان امنیت جامعه در اصل به مثابه روش کردن چراغ سبز برای شیوع این جرم و ناامن شدن فضای عمومی شهر است. از دیدگاه این گروه امنیت و سلامت روانی مردم قابل معامله و معاوضه با هیچ چیز نیست.
-23 شهروند براین عقیدهاند که باید افرادی را که دارای سابقه شرارت نزاع و درگیری هستند در ملأ عام تنبیه و نقره داغ کرد و با این کار افراد مستعد به این جرائم را بیدار و متنبه کرد.
-از منظر 19 شهروند دیگر باید با اقدامات قضائی شدید، شهر را برای افراد سرکش و ناهنجار ناامن کرد تا قبل از هرگونه فکر و عمل حساب کار خود را بکنند نه اینکه با مماشات و تعلل باعث تجری آنها و ناامن شدن شهر برای شهروندان شد.
شناسه خبر 50753