روستایی کوچک به وسعت ایران
زنانی که «کاکو» را ملی کردند
سپهرغرب، گروه خبر: «کاکو سفلی» یکی از آخرین روستاهای دهگلان در مجاورت استان کرمانشاه است که امسال نشان ملی گلیمبافی را دریافت کرد و در این روستا در تمام خانهها دار قالی برپاست و زنان و دختران آن گلیمهایی میبافند که شهره ملی دارد.
سوژه این بار ما را به مسیری میکشاند که انتهایش روستای «کاکو سفلی» از توابع شهرستان دهگلان است، روستایی که اردیبهشت امسال به عنوان روستای گلیمبافی ثبت ملی شد.
بعد از طی مسافت بیش از 100 کیلومتر از سنندج، تقریبا ظهر نشده وارد روستا میشویم. آوای خوش «دفتین» زنان گلیمباف و قالیباف کاکو و زمزمه نقشهخوانیهای آنها در کوچه پس کوچههای روستا به گوش میرسد، نواهای عاشقانهای که گوش شنوایی میخواهدخالی از همهمههای روزمرگی باشد.
درب خانه را «تقتق» میکوبیم تا دقایقی مهمان لحظههای نابشان شویم، 3 نسل از یک خانواده در کنار هم پشت دار گلیم نشسته و بر تارهای گلیم نقش میآفریند.
قدمخیر خانم 40 و چند سال پیش گرهزدن بر تار و پود دار قالی و گلیمبافی را از مادرش یاد گرفته و امروز در کنار دختر و نوهاش مشغول بافتن گلیم است البته زیاد کار نمیکند بچههایش راضی نیستند میگویند زمان استراحت و آسایش است اما قدمخیر خانم هر از گاهی دور از چشم بچهها پشت دار گلیم دخترانش مینشیند و گل و بوته بر تار گلیم میبافد و یاد ایام جوانی را برای خودش تازه میکند.
نجواهای یک بغض
برگ برگ خاطراتش را همانجا پشت دار گلیم برایم ورق میزند، گوشهایم پر میشود از زمزمههای حیرانخوانی قدمخیر خانم هنرمند چیرهدستی که در سن 8 یا 9 سالگی فرشبافی را از مادرش یاد گرفت و شانه به شانه مادر و خواهرهایش بر تار و پود دار قالی گل و بوته نقش زد، نقشآفرینیهایی که بعد از رفتن به خانه بخت هم ادامه داشت، میگوید: روزها مشغول کشاورزی و رسیدگی به دام و کار کشاورزی بودم و شبها هم با چراغ نفتی تا نصف شب تار و پود فرش را با گل و بوته به هم گره میزدم.
فرش در تار و پود زندگی بانوان قدیمی کاکو درآمیخته است، پشت دار قالی که مینشستیم خستگی روز را با هر دفینه که بر تن دار میکوبیدیم از تن بدر میکردیم روز به روز، رج به رج و گره به گره نقش بود و نقش رنگ بود و رنگ از کناره تا حاشیه با ذوق نقش میزدیم.
خیلی از دختران آبادی را آموزش دادهام اما یادم نیست، چند تخته فرش بافتهام، حتی یک ساعت روی یکی از آنها نشسته باشم فرشهایی که بافتهام الان در خانه خیلی از آشناها و فامیلها وجود دارد وقتی میبینم یاد ثانیه ثانیههایی میافتم که با وجود خستگی کار روزانه برای تمام کردن فرش زیر سوی کم چراغ فانوسی شب را به صبح رساندم.
چشمهایم را جراحی کردهام ولی با این وجود از بچهها خواستم برایم یک دارقالی برپا کنند، دختر و نوههایم گلیم میبافند خیلی وقتها به یاد روزهای جوانی پشت دار گلیم بچهها مینشینم و تجدید خاطره میکنم.
بازگشت به 30 سال قبل
در مورد قدیمیترین بافنده روستا میپرسیم، جمیله خانم را به ما معرفی میکنند، عضو شورای آبادی کاکو بلد راهمان میشود، جمیله خانم با آن سربند و لباس محلی قدرعنا در میان چهارچوب درب قدیمی خانه به استقبال ما میآید، درب چوبی بزرگ را که پشت سر میگذاریم به چند پله قدیمی میرسیم خانه دو بخش است ساختمان جدید و قدیم، آنجا که جمیله خانم سرتنور معرفیاش میکند، چند تخته فرش قدیمی دستبافت کنار دیوار شانه در شانه به هم تکیه دادهاند.
فرشهایی که جمیله خانم تقریبا 30 سال پیشبافته و به قول خودش الان در میان بچههایش خریدار ندارد، همان جلوی ایوان به کمک پسر جمیله خانم یک تخته فرش را پهن میکنیم، چشمهایم پر میشود از نقش و نگار نقشهایی که با شیره جان بر تار و پود فرش بافته شده است.
گرد و خاک روی فرشها خبر از آن دارد که سالهاست کسی سراغشان را نگرفته است، بچهها فرش ماشینی را بیشتر دوست دارند، این را جمیله خانم در حالی که با بغض دستش را روی گلبوته وسط فرش میکشد میگوید، فرش و گلیم بافی در این روستا ریشه دیرینه دارد، نسل به نسل از مادر به دختر رسیده است اما الان بیشتر دختران به سمت بافت گلیم روی آوردهاند.
هر خانه یک کارگاه بافندگی
منصور عزتی رئیس شورای روستای کاکو میگوید: بخش عمدهای از گلیمبافان روستای کاکو از بیمه بهرهمند و تسهیلات هم دریافت کردهاند و در شرایط کرونایی نیز حمایتهایی در قالب بستههای معیشتی به خانوادهها داده شد.
یکی از مشکلات هنرمندان فرشباف و گلیمباف در کاکو این است که درگیر دلالبازی افراد سودجو هستند، باید حمایتهای مادی و معنوی به صورت مستمر از هنرمندان شود و با ایجاد بازار مناسب دست دلالان از دسترنج هنرمندان کوتاه شود.
پرداخت تسهیلات ارزانقیمت زمینه را برای فعالیت بیشتر در نتیجه رونق تولید و اشتغال در این روستا فراهم خواهد کرد، موانع زیادی در مسیر دریافت تسهیلات از سوی بانکها ایجاد میشود به گونهای که باید هفت خوان رستم را رد کنند، رونق هرچه بیشتر هنر گلیمبافی در روستای کاکو میتواند توسعه سایر بخشها را نیز به همراه داشته باشد که البته این مهم مستلزم مانعزدایی در مسیر تولید است. امروز هر خانه این روستا به یک کارگاه تولید فرش و گلیم تبدیل شده است، تشکیل تعاونی و ایجاد بازار از نیازهای اساسی امروز گلیمبافان روستای کاکو است.
فعالیت 1500 گلیمباف در دهگلان
مسئول اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان دهگلان میگوید: بیش از یک هزار و 500 نفر در حوزه گلیم بافی در شهرستان دهگلان فعالیت دارند و چند روستا از جمله کاکو، سلسله، لالهای، قرهبلاغ به صورت تکمحصولی در زمینه گلیمبافی فعالیت دارند که بیش از 40 تا 50 نفر آنها مربوط به روستای کاکو است و 30 نفر آنها کارت بافندگی دارند.
بهزاد غفوری افزود:یکی از مهمترین اقدامات در راستای حمایت از بافندگان، پرداخت تسهیلات است که سال گذشته 30 فقره پرداخت شده است، امسال تعدادی از متقاضیان تسهیلات به بانک معرفی شدهاند اما موضوع ضمانت برای آنها یک مانع و چالش شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بانک کشاورزی از مردم روستا ضامن کارمند میخواهد و متاسفانه چنین امکانی برای روستائیان وجود ندارد به همین دلیل به خاطر سختگیریهای بانک، متقاضیان، عطای تسهیلات را به لقای آن میبخشند.
بازار فروش
با شهردار دهگلان رایزنی کردهایم قرار است زمینی در اختیار میراث فرهنگی شهرستان قرار دهد تا بتوانیم در ورودی شهر دهگلان به سمت سنندج یک بازارچه صنایع دستی راهاندازی کنیم.
ایجاد این ظرفیت در کنار فراهم شدن بستری برای حذف دست دلالان زمینه تبادل افکار بین هنرمندان فعال در حوزه صنایع دستی در این شهرستان را فراهم خواهد کرد.
برای بیمه فعالان حوزه صنایع دستی به خصوص گلیم بافان کاکو، سال گذشته دستورالعملی به اداره میراث فرهنگی شهرستان دهگلان ابلاغ شد که با تشکیل بانک اطلاعاتی، دولت ضمن برقراری بیمه، حق بیمه یک سال را هم پرداخت خواهد کرد اگرچه طلاعات دقیق 170 نفر فعال این حوزه اعلام کردهایم اما متاسفانه تاکنون نتیجهای به ما اعلام نشده است.
تشکیل تعاونی
یکی از مهمترین برنامههای میراث فرهنگی دهگلان، تشکیل تعاونی برای گلیمبافان این شهرستان است، در حال حاضر یک تعاونی با عضویت 8 نفر در بلبانآباد تشکیل شده است، برنامه بعدی تشکیل تعاونی گلیمبافان روستای کاکو است که از ظرفیت خود فعالان این عرصه استفاده میشود و یکی از بافندگان قدیمی این آبادی به نام آمنه عزتی به عنوان هیئت مدیره این تعاونی صفر تا 100 کار را در دست بگیرد.
این بافنده قدیمی از سرشناسان صنعت گلیمبافی است و شاید یکی از دلایل اصلی ثبت ملی کاکو به عنوان روستای ملی گلیم بافی، هم همین بانو بوده است.
و چه زیبا طراوت دستانت را به لطافت گلها دادی و فروغ چشمانت را به نقشها سپردی چشمانت آنقدر در تار و پود گره خوردهاند که تار میشوند، غروب که روی جاده «کاکو» میافتد، درست وقتی خورشید پشت تپهها میمیرد، در حالی که هنوز صدا و نجواهای بغض گونه قدمخیر خانم پشت دار گلیم و صدای دفینه فهیمه و مهربان دختر و نوه اش روی گلهای گلیم در گوشم میپیچد از پیچ روستای کاکو میگذرم و دنیای زیبا و پر از گل و شکوفه بانوان این آبادی را به امید حمایت مسئولان از این هنر ماندگار و قدیمی ترک میکنم.
ثبت ملی صنایع روستاها براساس استاندارد صورت میگیرد و توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال پایدار، ورود به بازارهای جهانی و (نشان تجاری) برای صنایع دستی شاخص یک شهر یا روستا از مهمترین اهداف ثبت ملی است.
زمانی که روستایی در رشتهای از صنایع دستی ثبت ملی میشود، میتوان از این فرصت برای حمایت هرچه بیشتر از هنرمندان، توسعه کارگاههای صنایع دستی و ایجاد و ثبت برند جهت فروش و صادرات محصولات استفاده کرد.
اینکه یک هنر، یک روستا و یا یک شهر ثبت ملی و یا ثبت جهانی شود، گام بلندی برداشته شده است، اما مهمترین مسئله بعد از این، تلاش بیوقفهای است که باید از سوی مسئولان و دست اندارکاران و مردم آن منطقه برای حفظ این جایگاه صورت بگیرد.
کاکو به عنوان روستای گلیم ثبت ملی شد، سنندج شهر خلاق موسیقی جهان و پایتخت کتاب ایران شد، هورامان ثبت جهانی شد، همه این خبرهای خوب در میان بیم و امیدهای کرونایی طی دو سال اخیر تیتر یک خیلی از رسانهها شد، اما بعد از کسب این عناوین چه اقدامی در راستای حفظ این جایگاهها صورت گرفته است، جای بسی تامل دارد که قطعا در این مجال نمیگنجد....
شناسه خبر 52402