بهزودی از شاعر رنگها به چاپ میرسد؛
مجموعه غزل «صدای نبض نیلوفر» احمد خوانساری
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: شاعر پیشکسوت همدانی عنوان کرد: مجموعه شعر «صدای نبض نیلوفر» جمعآوری غزلهای بنده بوده که در دست چاپ است.
در روز 25 اردیبهشتماه همزمان با بزرگداشت حکیم فردوسی و اردیبهشت مفاخر، به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهالی شعر و ادب و مسئولان مرتبط، از شاعر پیشکسوت همدانی، «احمد خوانساری» با نام هنری «رها» تجلیل شد. شاعر رنگها هشت دهه عمر خویش را برای خلق زیبایی در حوزه ادبیات سپری کرده است؛ نام این شاعر همدانی در کنار بزرگان شعر و ادبیات این سرزمین قرار گرفته و نامش در تاریخ این دیار ماندگار خواهد ماند. استاد خوانساری بیش از 50 سال سابقه فعالیت فرهنگی دارد و علاوهبر فعالیت در انجمنهای ادبی و همکاری با مطبوعات مختلف، تاکنون آثار زیادی از او منتشر شده است.
در پی برگزاری این نکوداشت بر آن شدیم تا با این افتخار سرزمین هگمتانه مصاحبه کنیم و مروری بر زندگی هنری وی داشته باشیم که در ادامه نتیجه را میخوانید:
شاعر رنگها با بیان اینکه بنده احمد خوانساری هستم متولد اسفندماه سال 1321 در همدان، ابراز کرد: تخلصم «رها» هست و تحصیلم در رشته اقتصاد دانشگاه تهران بوده است.
احمد خوانساری با اشاره به اینکه از 15-16 سالگی به ادبیات علاقهمند شدم، گفت: در آن زمان (سال 1316-17) برنامهای بهنام «گلها» را مرحوم پیرنیا و رهی معیری تهیه کرده بودند که در آن ترانههای اصیلی را خوانندگان ایرانی میخوانند؛ ترانههای برنامه گلها را بزرگانی همچون نواب صفا، معینی کرمانشاهی، رهی معیری و غیره میساختند، من با دیدن آن برنامه احساس میکردم یک نوع شیدایی در وجودم موج میزند، در آن سنین کاری که انجام میدادم این بود که آهنگ را از برنامه اقتباس میکردم و ترانه آن را تغییر میدادم و ترانه خودم را بر موسیقی سوار میکردم.
وی در رابطه با برنامه «گلها» تشریح کرد: برنامه مذکور با موسیقی و شعر عجین بود و خانمی بهنام «روشنک» آنها را دکلمه میکرد و ترانهها با آهنگ مناسب خودش خوانده میشد؛ میتوان گفت کاملاً موسیقی ایرانی در برنامه «گلها» پیاده میشد.
شاعر رنگها با بیان اینکه بعد از آن دوبیتی و تکبیتیهایی سرودم، اذعان کرد: آن زمان اشعار باباطاهر را میخواندم و تحت تأثیر دوبیتیهای آن شاعر بزرگ قرار گرفته بودم. پس از آن با غزل آشنا شدم؛ بهواقع با شنیدن برنامه «کاروانی از شعر و موسیقی» که از رادیو پخش میشد و آشنایی با غزلهای سعدی و حافظ، احساس کردم که در این قالب بهتر میتوانم حرف بزنم.
خوانساری با اشاره به اینکه آن زمان حدوداً 20 ساله شده بودم و شعرهایم در روزنامههای هفتگی همدان همچون ندای میهن، نهیب غرب، ندای اکباتان، ناطق و غیره چاپ میشد، تصریح کرد: بعد از آن هم به پیشنهاد و واسطه یکی از دوستانم در روزنامههای تهران همچون تهرانمصور، زن روز، اطلاعات فرهنگی، فردوسی، جوانان، بانوان و غیره اشعارم چاپ شد و هرهفته حداقل یکی از شعرهایم در این روزنامهها چاپ میشد.
وی با اشاره به اینکه کمکم در بین غزلسرایان معاصر معروف شدم، اظهار کرد: بعد از آشنایی با نیما یوشیج، شعرهای آزاد هم سرودم.
شاعر پیشکسوت همدانی با بیان اینکه همچنین در شبهای شعر نیز مرتب (چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن) شرکت میکردم، ابراز کرد: قبل از انقلاب اداره فرهنگ و هنر داشتیم که اکنون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است؛ در شبهای شعر قبل از انقلاب شاعران بزرگی همچون گلشن کردستانی، دیجور و مرحوم داور شرکت داشتند.
خوانساری با اشاره به اینکه بعد از انقلاب هم به پیشنهاد جواد محقق (از نویسندگان پیشکسوت همدانی) انجمن ادبی «میلاد» را تأسیس کردیم، در رابطه با سایر فعالیتهایش افزود: در دوران دفاع مقدس هم برای شهدا و رزمندگان شعر میگفتم و حماسه میساختم.
وی با بیان تفاوت مضامین اشعار قبل از انقلاب و بعد از آن گفت: رژیم سابق اجازه نمیداد که شعر سیاسی ساخته شود و شاعرانی هم که میخواستند با چنین مضمونی شعر بگویند، با ایماواشاره، رمز و واژههای نمادین محتوای مورد نظر خود را میسرودند که شاعرانی همچون نادرپور، سایه، شاملو و دیگران از آن جمله بودند. درمجموع شعر آن زمان تصویری بود، اما بعد از انقلاب مضامین غالباً در رابطه با شهدا، ایثارگری، جنگ، حماسه و غیره شد.
شاعر رنگها در پاسخ به این پرسش که صرف پرداختن به این مضامین اشعار و هنر را تکبُعدی نمیکند؟ اذعان کرد: خیر، چراکه من زیاد شنیدهام مسئولین گفتهاند اگر انتقاد دارید، بکنید؛ البته اگر جنبه تخریب داشته باشد، هیچ رژیمی نمیپذیرد. بنابراین به نظرم بستر برای سرودن هر نوع شعری در چارچوب قوانین کشور مهیا است.
خوانساری با اشاره به اینکه مجموعه شعر «صدای نبض نیلوفر» جمعآوری غزلهای بنده بوده که در دست چاپ است، در رابطه با حمایتهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اداره ارشاد به بنده همیشه محبت داشته و چندینبار برایم نکوداشت گرفته؛ همچنین از من سراغ گرفته و به دیدنم آمدهاند و قول حمایت دادهاند؛ همچنین اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هم برایم نکوداشت گرفته است.
وی با بیان اینکه البته حمایت اداره فرهنگ و ارشاد به بودجه مربوط است، ابراز کرد: در کشور مشکلات داریم و تحریم هستیم، به همین علت ازنظر مالی کمبود وجود دارد؛ به نظرم اگر مسائل مالی درست شود، حمایتها بهتر هم خواهد شد و مسئولین فرهنگ استان پای کار هستند.
شاعر رنگها در معرفی سبک غزل و مضامین شعری خود افزود: سبک کار من «عراقی» است که نازککاری طرز اصفهانی را هم دارد؛ مضمون شعرم نیز بیشتر اجتماعی بوده و ارتباط محتوای آن با مردم است؛ البته حماسه هم سرودم و در جوانی شعر عاشقانه نیز گفتهام.
شاعر پیشکسوت همدانی در پاسخ به این پرسش که چرا به شما «شاعر رنگها» لقب دادهاند؟ گفت: چون بنده در شعرهایم از رنگ زیاد استفاده میکنم؛ برای مثال «موج میزد بر حریر صبحدم انوار مهر/ پخش میشد نور نارنجی ز لیموزار مهر». درواقع سعی میکنم مضامین را با رنگها بیان کنم، البته رنگها را دوست دارم اما اهل رنگ و ریا نیستم!
خوانساری شعرای مورد علاقه خود را سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، رهی معیری، سعدی، حافظ و مولانا نام برد و افزود: در ادبیات کهن شاعر غیر دوستداشتنی نداریم، اما امروزه متأسفانه گاهی میبینیم برخی نظم میگویند و نام آن را شعر و نام خود را شاعر میگذارند، درصورتی که اثر آنها ضعیف است.
وی با بیان اینکه برخی به جهت تمکن مالی میتوانند آثار خود را که ارزش چندانی ندارند به چاپ برسانند، اذعان کرد: درصورتی که شعر تعریف دارد و یکی از نویسندگان فرانسوی میگوید که «شعر تبدیل خون به کلام است»؛ ارسطو هم در فن شعر خود میگوید شعر متعالی بوده و تعریف جامع و مانعی ندارد.
این شاعر همدانی در تشریح این موضوع با بیان اینکه مردم اثر خوب را از اثر بد تشخیص میدهند و با ادبیات آشنا شدهاند، گفت: البته مسئولان و هیئتی هم که در ارشاد کتابها را بررسی میکنند، باید این مهم را درنظر داشته باشند و مجوز چاپ ندهند؛ چراکه کار سخیف به ادبیات لطمه میزند. از طرفی با خبر هستم بهتازگی گروهی از اساتید در ارشاد مستقر و بهکارگیری شدهاند که حتماً اتفاقات خوبی را رقم میزنند و این معضل برطرف میشود.
شاعر رنگها با اشاره به اینکه شعر متساوی، موزون، دارای قافیه، مختصر و خیالانگیز بوده اما گاهی نظمی میبینیم که فقط وزن و قافیه دارد که نمیتوان گفت شعر است، اظهار کرد: مثلاً ایرج میرزا نظمی برای کودکان دارد که در آن میگوید «داشت عباس قلی خان پسری/ پسر بیادب و بیهنری/ اسم او بود علی مردان خان/ کُلفَت خانه ز دستش به اَمان/ پشت کالسکه مردم میجَست/ دلِ کالسکهنشین را میخَست/ هر سحرگه دمِ در بر لبِ جو/ بود چون کِرمِ به گِل رفته فُرُو» و در مقابل همو در ترجمه اثر شکسپیر بهنام «زهره و منوچهر» میسراید «عکس تو در چشم من افتاده است/ مستی چشم من از آن باده است» که تفاوت زیبایی و خیالانگیزی مشخص است.
خوانساری با بیان اینکه همچنین در این مورد میتوان «عارف قزوینی» را مثال زد، گفت: این شاعر ترانه بسیار خوب میسازد، اما در غزل تنها نظم میگوید.
شاعر رنگها در پایان سخنان خود برای همه مردم سلامتی و سعادت و برای جمهوری اسلامی موفقیت و برقراری از پروردگار خواستار شد.
شناسه خبر 55552