فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن
سپهرغرب، گروه شهر: رشدجمعیت شهری و گذر زمان در چند دهه گذشته عاملی بود تا تغییرات بنیادی و اساسی در نحوه و شکل زندگی مردم به وجود آید؛ تغییراتی که گاه از سر شوق و اشتیاق بود. این تغییرات به مرور زمان در شرایطی وارد جامعه میشود که جایگزین شدن ماشین به جای درشکه استفاده از تلفن همراه به جای باجههای تلفن و بسیاری از وسایل مدرن امروزی برای نسلها و دهههای گذشته حتی فکر کردن و در تخیل آوردنش هم کار بسیار سختی بود.
از سوی دیگر تغییراتی نیز از سر اجبار و نیاز درجامعه به وجود آمد که دیگر چاره ای برای رفع آن وجود نداشت و باید به آن تن داده میشد.
خارج شدن خانهها از فضایی که وسعت آن امروزه برای نسل جدید کمتر در تخیل میگنجد و تبدیل شدن آنها به خانههایی در ابعاد کوچکتر، به گونهای که هر خانه روی خانهای دیگر بنا شده، مدلی از زندگی را در خانههایی به نام آپارتمان به وجود آورده است. مدلی که زندگی در آن خلاف زندگی درخانههای حیاطدار و بزرگ تابع قواعد و قانون خاص خودش است.
قانون در کنار آپارتمان نشینی
آپارتمانها بنا به تعریف، واحدهایی از یک مجموعه ساختمانی هستند که در عرصه واحد، از یک پلاک ثبتی خاص با واحدهای مستقل با سند تفکیکی خاص و مجزا بنا شدهاند.
با توجه به شروع ساخت و ساز مجتمعهای آپارتمانی از دهه 40 که تعداد آنها از تعداد انگشتان دست فراتر نمیرفت، قانون تملک آپارتمانها در سال 1343 به تصویب رسید و آییننامه اجرایی آن نیز چهار سال بعد یعنی 1347 تدوین شد.
اصلاح آییننامه اجرایی آپارتمانها در دهه 60 در حالی مورد بازبینی مجدد قرار گرفت که مردم در این دهه به زندگی در آپارتمان روی آورده و در کشاکش زندگی در آنها با مشکلات مختلفی روبه رو شده بودند.
سنت آپارتمان نشینی
مشکلات زندگی آپارتمانی از زمانی آغاز شد که خانوادهها همچنان پیرو زندگی سنتی خود در خانههای حیاطدار بودند؛ به گونهای که صحبت کردن با صدای بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانهروز، بلندی صدای تلویزیون، رادیو و ضبط صوت تا آن میزان که تمایل دارند و بسیاری از نمونههای دیگر، با این تفکر که چهار دیواری اختیاری است همچنان بر آن شیوه زندگی سنتی پا فشاری میکردند، بدون آنکه توجه به حقوق همسایه دیوار به دیوار یا همسایه طبقه پایین یا بالایی خود داشته باشند.
مردم ما اگر چه ازخانههای حیاطدار به آپارتمانهای چند طبقه کوچ کردهاند، اما نمیتوانند درخانههای خود آرام بگیرند. آنها یا از مزاحمت همسایگان در عذاب هستند یا موجب مزاحمت همسایگان دیگر میشوند. بطوری که معتقدند پولش را دادهاند و هرگونه که بخواهند، میتوانند زندگی کنند و شاید هم به این دلیل است که از سکوت در آپارتمان ناراضی به نظر میرسند اما در دنیای امروز با افزایش روبه رشد جمعیت، تنها راه کنار آمدن بااین موضوع، داشتن فرهنگ و قوانین آپارتماننشینی است یا اینکه از شهر خارج و در شهرکهای اطراف ساکن شوند.
قانون و فرهنگ
فرهنگ، جزء لاینفک زندگی آپارتمان نشینی بوده و نادیده گرفتن این بخش مهم در این شیوه زندگی به وجود آورنده بخش بزرگی از مشکلات اجتماعی و معضلات روانی در این محدوده است.
رسیدن به یک فرهنگ واحد در هر مجموعه آپارتمانی در حالی است که هر خانواده ساکن درهر واحد مسکونی فرهنگ آپارتمانی خاص خودش را دارد و همسو و همراه کردن همه فرهنگها با یکدیگر در یک فرهنگ در عرصه عمل کاری غیر ممکن به حساب میآید.
با این حال وارد شدن و زندگی کردن در مجتمعهای آپارتمانی دو اصل بدیهی است: با توجه به محدودیتهای زندگی آپارتمان نشینی نخست باید رعایت حقوق دیگران مهم شمرده شود و دیگر آن که در انتظار رعایت حقوق و قوانین از جانب دیگران نباشید.
فرهنگ آپارتماننشینی و مشکلات آن
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مشکلات آپارتماننشینی و اختلاف میان همسایگان در نتیجه نادیده گرفتن این دو نکته اساسی است که بوجود میآید. به گونهای که آنها در یک جمعبندی ساده معتقدند توافق نداشتن ساکنان در نحوه استفاده از مشاعها، وجود سلیقههای گوناگون، فرهنگها و اختلاف محسوس اجتماعی میان ساکنان، نبودن ضوابط و مقررات مدرن برای طراحی، ساخت و بهرهبرداری از مجتمعها، بیتوجهی ساکنان به حقوق همسایگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارتهای احتمالی تنها بخشی از این مشکلات بوده یا باعث ایجاد مشکلات است.زندگی شهری در حصار خانههای قوطی کبریتی گرفتار شده است. فرهنگ آپارتماننشینی به معنای توجه به آداب، قواعد و الزامهای زندگی در محیط جمعی یعنی آپارتماننشینی معنا و مفهوم پیدا کرده و دوری از آن باعث بالا رفتن مشکلات اجتماعی میشود.
از جمله مشکلات اجتماعی مشکلاتی است که خود را در اعتراضها و شکایتهای گوناگون در کلانتریها و دادسرها نشان میدهد. آنچه در شکایت و دادرسی براساس آنچه حق قانونی به حساب میآید تنها یک روی سکه است و روی دیگر را باید در کاسته شدن از ارزش همسایه و همسایهداری جست وجو کرد. همسایهای که در فرهنگ کهن، احادیث و آموزههای دینی ما بر آن سفارشهای بیشماری شده است.
یکی از مزایای ارتباط و دوستی با همسایه ایجاد امنیت و آرامش برای مسلمانان در یک شهر توسط خود مردم است. در روایات داریم که 40 خانه پهلویی، 40 خانه عقبی و 40 خانه جلویی به عنوان همسایه محسوب میشوند. چنانچه از حضرت رسول(ص) روایت داریم که فرمودند: اگر ستم نبود میگفتم همسایه از همسایه ارث میبرد.
ارتباط با همسایه و حقوقی که همسایه بر همسایه دارد را میتوان در چارچوب مسایل اخلاقی حل و فصل کرد.
آپارتمان قالب کوچک یک کشور
شاید بتوان آپارتماننشینی را مقیاس کوچکی از یک کشور یا شهر در نظر گرفت که وضع قوانین و مقررات در ایجاد نظم و هماهنگی در آن نقش بسیار مهم و اساسی را ایفا میکند. اگر برای اداره شهر یا کشور نیاز به حضور مدیر یا مدیرانی در رأس امور است، اداره آپارتمان نیز نیازمند حضور مدیر یا مدیرانی از داخل خود مجموعه است تا بتوانند قوانین و مقرراتی را برای اداره، کنترل و حتی هماهنگ کردن خانوادههای ساکن در آپارتمان وضع کنند و به اجرا درآورند که این مهم در آیین نامه اجرایی قانون آپارتمان وضع شده است.
با این حال دیگر دوره سکونت در خانههای وسیع و باغهای بزرگ گذشته و ضرورتهای زندگی شهرنشینی و تمرکز امکانات و منابع ما را وادار کرده است تا در محیطی تنگ و فشرده زندگی کنیم. پس طبیعی است که هرچه مکانهای زندگی انسانها فشردهتر شود، خواستههای شخصی بیشتر با هم برخورد میکند. در این شرایط افراد برای برخورداری از یک زندگی آرام، ناگزیرند از برخی آزادیهای خود صرفنظر کرده و در ازای حقوقی که پیدا میکنند، تکالیفی در مقابل یکدیگر بپذیرند. نکتهای که شاید از زیر چشم بسیاری از آپارتماننشینها دور مانده است.