شناسه خبر:69904
1402/3/17 09:16:41

سپهرغرب، گروه کافه کتاب - فاطمه فراقیان: شاعر و ادیب پیشکسوت همدانی گفت: یکی از مراکز فرهنگی در ایران، قهوه‌خانه‌ بوده و شعرخوانی، نقالی، پرده‌خوانی، سخنوری، شاهنامه‌خوانی و غیره در این مکان‌ها انجام می‌شده؛ همچنین کارهای صنفی، حل مشکلات مردم، گلریزان و غیره نیز در قهوه‌خانه‌ها صورت می‌گرفته است

در این شماره صفحه «کافه کتاب» روزنامه سپهرغرب به سراغ «علی‌اصغر حمدیه» رفته‌ایم تا با ما و شما از کتاب‌های جالب توجه خود در مورد قهوه‌خانه‌های قدیم همدان و هیئت‌های عزاداری و آیین‌های ویژه آن‌ها در شهر زیبا و دارالمؤمنین ما بگوید و بدانیم که همدان چه فرهنگ فاخری داشته است و عِرق وطنمان رو شود.
در ادامه با ما همراه باشید و متن این گفت‌وگو را بخوانید و البته افسوس ما را بپذیرید که نتوانستیم در این مقال که بیشتر جنبه معرفی کتاب دارد، گویش همدانی شیرین این ادیب بزرگوار را منعکس کنیم که به‌ازای آن قول می‌دهیم در یک مصاحبه دیگر، به گویش اصیل شهرمان در گفت‌وگو با استاد حمدیه بپردازیم.
   استاد لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید فعالیت ادبی خود را چگونه آغاز کردید؟
علی‌اصغر حمدیه هستم، متولد سال 1323 در همدان؛ فارغ‌التحصیل دانشگاه پلیس در سال 74 با درجه سرهنگی که اکنون از نیروی انتظامی بازنشسته شده‌ام.
از دوران نوجوانی به شعر علاقه داشتم؛ توفیقی داشتم که سال‌های 45 و 46 با دوستان اهل هنر و شعر در جلساتی که روزهای جمعه در محله بن بازار به‌ویژه بقعه باباطاهر برگزار می‌شد، شرکت کنم که به‌واقع یک انجمن غیر رسمی بود و مردمی که به شعر علاقه داشتند، در آن شرکت می‌کردند.
کم‌کم متوجه شدم که خودم هم می‌توانم شعرهایی بگویم و از سال 50 مصرانه و به‌طور جدی دنباله این کار را گرفتم. از آن سال‌ها به بعد با عزیزانی همچون مرحوم اردشیر بهمنی، مهدی دیجور، سیدکاظم حسینی‌داور، علی‌اکبر سپهری (متخلص به فرخ) و غیره هر هفته در خانه یک‌نفر دور هم جمع می‌شدیم، تا اینکه از سال‌های 59 و 60 به بعد انجمن‌های ارشاد فعال شدند که در آن‌ها شرکت می‌کردیم.
   جناب حمدیه انجمن‌های ادبی آن‌روزها مثل محافل ادبی این‌روزها مشکلات داشت (به گفته اهالی ادب) و یا به شکوفایی استعدادها کمک می‌کرد؟
باید بگویم که انجمن‌های ادبی آن‌روزها مثل امروز مدرن نبودند و کسی برای فخرفروشی و به‌اصطلاح کلاس گذاشتن در آن‌ها شرکت نمی‌کرد، بلکه کسی که واقعاً علاقه به آموزش داشت، به انجمن می‌رفت و مشق می‌گرفت؛ یعنی بیتی از سعدی، حافظ یا دیگران ارائه می‌دادند و می‌گفتند از این بیت استقبال کنید که در جلسه بعدی استقبال‌ها و سروده‌ها نقد می‌شد. اما در غالب انجمن‌های ادبی این‌روزها کمتر شاعری پیدا می‌شود و افراد در اکثر مواقع اشعار دیگران را می‌خوانند.
   لطفاً از آثارتان و کتاب‌هایی که به چاپ رسانده‌اید برای مخاطبان ما بگویید.
بنده سال 1392 یک مجموعه شعر در قالب غزل به‌نام «بخوان از خط پیشانی» به چاپ رساندم که استاد یوسف‌علی میرشکاک هم برای آن (در ابتدای کتاب) مقدمه‌ای نوشته و نقاط ضعف و قوت اشعار را برشمرده است.
سال 1397 هم یک مجموعه شعر به‌صورت گزینشی از اشعار آیینی و شعرهای مربوط به دفاع مقدس که در حیطه ادبیات پایداری است را در کتابی چاپ کرده‌ام؛ در انتهای این کتاب 40 حکمت از گفته‌های حضرت علی (ع) را نیز به نظم درآورده‌ام که تبلیغات اسلامی از آن رونمایی کرد.
سال 1396 هم حوزه هنری همدان درصدد شد که فرهنگ جامع همدان را در 200 عنوان به چاپ برساند که در این زمینه از اهل قلم کمک گرفت و تاکنون 40 مقاله به چاپ رسیده است. دو عنوان از این مهم به بنده سپرده شد که یکی «پیشینه قهوه‌خانه در همدان» بود.
در رابطه با این مقوله که بنده کتابی در ارتباط با آن به چاپ رسانده‌ام، باید بگویم یکی از مراکز فرهنگی در ایران، قهوه‌خانه‌ بوده و شعرخوانی، نقالی، پرده‌خوانی، سخنوری، شاهنامه‌خوانی و غیره در این مکان‌ها انجام می‌شده؛ همچنین کارهای صنفی، حل مشکلات مردم، گلریزان و غیره نیز در قهوه‌خانه‌ها صورت می‌گرفته است. نخستین قهوه‌خانه در ایران حدود سال 1931 توسط شاه‌طهماسب در قزوین ایجاد شد و به پیروی از اروپایی‌‎ها بود که از قهوه‌خانه به چایخانه تغییر نام داد.
بنده نمایی برای مقدمه از قهوه‌خانه در ایران در کتاب مذکور نمایش داده‌ام و در ادامه کار به کارکردهای قهوه‌خانه در همدان رسیده‌ام.
   همدان در این زمینه غنی بوده است؟
بله، ما در همدان قهوه‌خانه‌های متعددی داشته‌ایم که یکی از صاحبان این قهوه‌خانه‌ها، «مفتون همدانی»، شاعر خوب و بزرگ همدانی بوده؛ محل آن قهوه‌خانه پُل آرضا معروف به باغچه عنایت‌الملک بود که اکنون به آن مهستان می‌گویند و تبدیل به لباس‌فروشی شده است. این قهوه‌خانه در سال‌های قبل از مرگ مفتون همدانی (سال 34، محل دفن: آرامگاه باباطاهر) دایر بوده و طبیعتاً شاعران به این قهوه‌خانه می‌رفتند؛ چراکه هر قهوه‌خانه بیشتر پاتوق یک قشر خاص بوده است و در اواخر یعنی همین 30 سال پیش قهوه‌خانه بناها، شاطرها، مقنی‌ها و غیره نیز داشته‌ایم. برای مثال قهوه‌خانه «سیداصغر جلالی» را در سبزه‌میدان داشتیم که بیشتر پاتوق کشاورزها بود و صحراکارها در آنجا با یکدیگر در مورد محصولات، بذر، خریدوفروش و غیره صحبت می‌کردند یا قهوه‌خانه «علی سِرِ» در خیابان تختی (سنگ شیر سابق) را داشتیم که محل جمع شدن مقنی‌ها بود و هرکس مقنی لازم داشت، به آنجا مراجعه می‌کرد و یا قهوه‌خانه آقاجلال و عزیز کوچه‌باغی را در خیابان بوعلی داشتیم که محل تجمع بناها بود یا قهوه‌خانه شاطرها را در خیابان شهدا داشته‌ایم که برای مثال اگر کسی شاطرش سر کار حاضر نمی‌شد، از آنجا شاطر یدکی می‌برد.
   اما انگار امروزه دیگر شاهد این کارکردهای جالب و مهم قهوه‌خانه‌ها در همدان نیستیم!
خیر شاهد نیستیم، متأسفانه طی سال‌های اخیر قهوه‌خانه کارکرد خود را از دست داده و از آن حالت فرهنگی خارج شده است؛ برخی از صاحبان آن‌ها متخلف و متقلب شده‌اند که جایگاه این مراکز را تقلیل داده است و دیگر نام نیکی از آن‌ها برجای نیست. اکنون فقط یک قهوه‌خانه در همدان داریم که اندکی آن رنگ‌وبوی سابق را حفظ کرده و آن‌هم قهوه‌خانه بهارستان آقای صباغی در خیابان شهدا روبه‌روی سر گذر در یک بالاخانه‌ است.
بنده تا جایی که توانسته‌ام حتی اشعاری که در این قهوه‌خانه‌ها خوانده شده را نیز جمع‌آوری کرده‌ام و در این کتاب آورده‌ام؛ همچنین برای جمع‌آوری مطالب این کتاب از دانسته‌های شفاهی افراد مسن قهوه‌خانه‌رو و نیز دیده‌ها و شنیده‌های خودم هم استفاده کرده‌ام.
باید بدانید که در فرهنگ شهرسازی ایران، تیپ ساخته می‌شده؛ در این نوع شهرسازی در هر محل، چمن یا میدانچه، یک زورخانه، یک مسجد، یک بازار و یک قهوه‌خانه ساخته می‌شده است. این مراکز محل پرورش روح و جسم بوده‌اند و جالب است بدانید که معماری قهوه‌خانه هم مثل مسجد و زورخانه دارای طاق‌نما بوده که به آن‌ها پاتوق گفته می‌شده است و اهل هر هنری در یک سکو و طاق‌نما می‌نشسته‌اند؛ برای مثال اهل شعر در یک طاق‌نما و اهل موسیقی در طاق‌نمایی دیگر.
   کارکردهای قهوه‌خانه‌ها جذاب بوده است، لطفاً از مطالبی که در این کتاب آمده است، بیشتر برایمان بگویید.
علاوه‌بر موارد گفته‌شده، در این کتاب به انواع چای‌هایی که در قهوه‌خانه‌ها ریخته می‌شد همچون چای تلخ، چای شیرین، چای کم‌رنگ و غیره و نیز کارگران آن مراکز و قهوه‌خانه‌های خانگی و سیار هم پرداخته‌ام؛ برای مثال اگر کسی به سفر مکه یا هر سفر دیگر زیارتی می‌رفت یا مجلس عروسی و میهمانی داشت، با یک قهوه‌چی مخصوص هماهنگ می‌شد تا به خانه او بیاید و با چای از میهمانان پذیرایی کند و یا در مورد چای سیار می‌توان گفت که به‌اصطلاح چای بیرون‌بر داشته‌ایم، شاگردان قهوه‌خانه‌ها به مغازه‌داران چای می‌داده‌اند و در مقابل حواله یا بن دریافت می‌کرده‌اند که همین موضوع دریافت حلبی‌هایی به‌جای پول (وجه آن از قبل به قهوه‌چی پرداخت و به‌ازای آن تکه‌های حلبی گرفته شده بوده است)، جالب توجه است. برخی هم چای نسیه می‌خوردند که در این موارد برخی قهوه‌چی‌ها که سواد نداشتند، برای مثال در دفتر حساب‌وکتاب خود عکس قیچی می‌کشیدند با چهار خط! که به این معنی بوده که آرایشگر محل چهار عدد چای خورده است. اصطلاح چوب‌خط شما پُر ‌شده هم از همین‎جا شکل گرفته؛ قهوه‌چی این مهم را که وقت تسویه حساب است، با آوردن یک چای شیرین برای مشتری خود، به او گوشتزد می‌کرد.
   جناب حمدیه به‌واقع می‌توان گفت که قهوه‌خانه و آداب آن یک فرهنگ بوده است، بله؟
بله، همان‌طور که پیدا است، قهوه‌خانه و آداب چای ریختن و پذیرایی از میهمان توسط قهوه‌چی در روزگاران قدیم (و در حد کمی امروزه)، یک فرهنگ بوده است. همچنین مجالس روضه قهوه‌چی‌های مخصوص خود را داشته‌اند؛ برای مثال کاروان‌سراها در ایام محرم مجلس عزای امام حسین (ع) را برپا می‌کردند و قهوه‌چی از میهمانان و شرکت‌کنندگان با چای و قلیان پذیرایی می‌کرد.
در بخش دیگری از این کتاب نیز قهوه‌خانه‌ها را تقسیم کرده‌ام که به درون‌شهری و برون‌شهری تقسیم می‌شدند؛ مردم در قهوه‌خانه‌های برون‌شهری و یا بین راهی اتراق می‌کردند و شب را در آنجا می‌گذراندند.
این کتاب که کار تحقیق آن از حدود سال 96 شروع شد، سال 99 توسط حوزه هنری چاپ و سال 1400، کتاب برگزیده سال استان همدان شد.
   خیلی هم عالی، فرمودید دو عنوان کتاب از طرف حوزه هنری به شما سپرده شد، دومین آن‌ها چه بود؟
دومین مقاله فرهنگ جامع همدان که توسط حوزه هنری به بنده واگذار شده بود، «آیین‌های عزاداری سنتی استان همدان» بود؛ روی این کتاب هم سه الی چهار سال کار کردم، خودم حدود 60 سال است که در هیئت‌ها بوده و هستم و اطلاعات خوبی در این زمینه داشته و دارم؛ اطلاعات آیین‌های هیئت‌های حسینی همدان، پیرغلامان و هیئت‌های محله‌های قدیمی همدان در این مقاله جمع‌آوری شده است.
   با توجه به دارالمؤمنین بودن همدان، تعداد این هیئت‌ها می‌بایست قابل توجه باشند، تأیید می‌فرمایید؟
بله، محله‌های قدیمی همدان در آن روزها که شهر گسترش زیادی نداشت، 16 الی 17 مورد بود که هرکدام یک هیئت داشتند؛ برخی از این محلات دارای هیئت‌ که در ذهنم مانده‌اند عبارت بودند از: بن بازار، کوچه قصابان، میدان یا باغ میرعقیل، ورمزیار یا مختاران، درودآباد (کنار کولانج)، آقاجانی‌بیگ، امام‌زاده یحیی، پای مصلی، جولان، کبابیان و حمام قلعه.
مساجد هیئت‌های خود را هرشب در شهر حرکت می‌دادند؛ برای مثال پنج هیئت شب هفتم بیرون می‌آمدند، سه هیئت شب هشتم و به همین ترتیب تا شب عاشورا؛ روز عاشورا هم که مثل الان همه هیئت‌ها باهم بیرون می‌آمدند.
در این کتاب به هیئت‌ها و آیین‌های مختلف آن‌ها از سال 1270 به بعد پرداخته‌ام؛ برای مثال یک طومار را آقای خزایی‌نامی نقاشی کرده که مربوط به دوره قاجار است و در آن آیین‌های هیئت جولان را نقاشی کرده است، در این نقاشی عده‌ای چراغ روی سر دارند، عده‌ای علامت برداشته‌اند و غیره.
   جناب حمدیه یعنی ما همدانی‌ها آیین‌های عزاداری ویژه خود را داشته‌ایم؟
بله، ما همدانی‌ها هیئت‌های سقایی داشته‌ایم که عزاداران آن لباس‌های متحدالشکل می‌پوشیده‌اند و نطع (چرم سقایی)، لچک (روسری)، شال، مَشک، جام کرمانی و کشکول داشته‌اند؛ امروزه از لوازم آن‌ها تقریباً چیزی باقی نمانده و هیئت‌ سقاهای زینبیه، جولان و غیره تنها با یک لباس و لچک ساده عزاداری می‌کنند و نیز هیئت‌های بنی‌اسد (نام قبیله‌ای که روز سوم بدن شهدای کربلا را دفن می‌کنند) را داشته‌ایم که روز سوم شهادت امام حسین (ع) چفیه بر سر می‌‎انداخته‌اند و با کوزه یا حصیری در دست، عربی می‌خوانده‌اند. همچنین هیئت‌های زنجیرزن و تعزیه سیار داشته‌ایم که نمونه بارز آن هیئت امام‌زاده یحیی بوده است.
کتاب درآمدی بر آیین‌های عزاداری استان همدان بنده حدود 700 صفحه است که به غالب ریزه‌کاری‌های این 17 هیئت‌ مذهبی همدان تا سال 1357 در آن پرداخته‌ام؛ بعد از این تاریخ از آنجا که هیئت‌ها بسیار ازنظر کمی افزایش داشته است، فقط از آن‌ها نام برده‌ایم. اگر گفتم کمی به این جهت است که خیلی ازنظر کیفی قابل قبول نیستند، چراکه برخی فصلی و بعضی تنها در 10 روز اول محرم فعال هستند؛ البته برخی از هیئت‌ها هم در طول سال فعالیت می‌‎کنند و مجالس قرآن‌خوانی و دعاخوانی دارند. همچنین انحراف‌هایی در تعداد معدودی از آن‌ها دیده می‌شود؛ برای مثال ما در گذشته در مجالس عزاداری فقط به‌اصطلاح ساز چواشه (در گویش همدانی به معنای برعکس) می‌نواختیم، سازی که مثل دُهُل، سُرنا و فلوت حزن‌انگیز و ساز مخصوص عزا بود، اما امروزه ابداع‌هایی با سایر ادوات در این زمینه شده است که جالب نیست.
   هیئت‌های آن‌روزها شور بیشتری داشتند؟
به‌واقع آن زمان‌ها چون مثل این‌روزها امکانات نبود، از خانه متمولین شهر به مساجد سماور، سینی، استکان، نعلبکی، فرش، هیزم و غیره می‌آوردند و بعد از اتمام عزاداری، امانتی‌ها را پس می‌دادند؛ اما با این وجود چون همه کارها با جان و دل و اخلاص انجام می‌شد، سختی‌ها را متوجه نمی‌شدیم و شوروشوق زیادی برای برپایی مجلس عزای امام حسین (ع) داشتیم.
   جناب حمدیه خوانندگان این کتاب دیگر چه مطالبی می‌خوانند؟
در این کتاب از پاتوق‌داران (هیئت‌داران) محلات همدان که غالباً ثروتمند بوده‌اند و تأمین مالی مخارج هیئت‌ها را برعهده داشته‌اند نیز نام برده‌ام؛ برای مثال حاج‌تقی شریفی (جولان)، ناصرالممالک، سعیدالممالک (شریف‌الملک)، سیدقشم قشمی (بن بازار)، اکبر خرم، حاج‌محمد منصوری (باغ میرعقیل) و غیره. به پیرغلامان، نوحه‌سراها، مداح‌ها، سینه‌زنان و علامت‌کشان نیز اشاره کرده‌ام.
همچنین باید بدانید ما از زمان دیلمیان در همدان آیین عزاداری داشته‌ایم؛ برای مثال در کتاب النقض که سال 555 چاپ شده و در رابطه با عزاداری ایرانی‌ها بوده و توسط شیخ‌جلیل قزوینی نوشته شده، آمده که عزاداری همدانی‌ها از قمی‌ها پُرشورتر است. اما این مهم اُفت‌وخیزهایی داشته، مثلاً در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی، اوج شور آن بوده است.
   این کتاب هم توسط حوزه هنری به چاپ رسید؟
خیر، قرار بود این کتاب را حوزه هنری چاپ کند، اما به خواهش تبلیغات اسلامی و مسئول مداحان شهر با توجه به مضمون آن، این سازمان چاپ آن را سال گذشته برعهده گرفت. همچنین گفتنی است که در تدوین کامپیوتری این کتاب آقای محسن صیفی‌کار به بنده بسیار کمک کرد؛ برای کتاب آیین‌های عزاداری سنتی استان همدان مراسم رونمایی با حضور آقای دکتر سنگری، رئیس اندیشکده شعر پایداری برگزار شد.
   خیلی هم عالی؛ جناب حمدیه از وقتی که در اختیار ما گذاشتید و کتاب‌هایی که برای خوانندگانمان معرفی کردید، سپاسگزاریم.
بنده هم از شما و همه رسانه‌هایی که به ارتقای فرهنگ این مرزوبوم کمک می‌کنند، سپاسگزارم.

شناسه خبر 69904