سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: یک پژوهشگر اجتماعی گفت: جلب مشارکت مردم در مدیریت شهر مستلزم مسلح شدن به مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهر است زیرا مدیریت شهری تنها بهصورت سختافزاری محقق نمیشود.
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش : با توجه به اینکه شهر در حیات اجتماعی از سه رکن اصلی شهروند، کالبد شهر و مدیریت شهری تشکیل میشود، لزوم همکاری و توجه به ابعاد مختلف تعامل این سه رکن، بیش از پیش آشکار میشود. به طوری که مدیریت شهری (شهرداری) بهعنوان مرجع اصلی اداره و هماهنگی شهری، مکلف به سازماندهی و مدیریت شهر است.
به دیگر سخن مشارکت شهروندان از پیشنیازهای اساسی برای موفقیت برنامهها و به ثمر رسیدن تلاشهای مدیریت شهری است، درواقع با مشارکت شهروندان در اداره امور شهر، میتوان از تواناییهای آنها در جهت پیشبرد اهداف مدیریت شهری کمک گرفت و از سوی دیگر مشارکت خود باعث توانمندسازی شهروندان میشود.
حال آنکه مشارکت، فرایند درگیر شدن کلیه اقشار مردمی در همه مراحل توسعه، جهت ظهور تواناییها، قابلیتها و در نتیجه رشد و تعالی مادی و معنوی آنها است و به همین خاطر شاید در سالهای اخیر همواره موضوع مشارکت شهروندان در امور شهرها، در صدر گفتمانهای جامعهشناختی از شهر قرار داشته و همه از آن بهعنوان عنصر مهم در جهت رسیدن به دموکراسی و توسعه پایدار سخن میگویند.
به دیگر سخن امروز صاحبنظران حوزه مدیریت شهری، تجربه مدیریت متمرکز شهر را شکستخورده دانسته و آن را بدون مشارکت شهروندان ناموفق ارزیابی میکنند بنابراین از این رو جلب مشارکت شهروندان یکی از دغدغههای اصلی مدیریتهای نوین شهری محسوب میشود؛ بنابراین روشها و رویکردهای مشارکتی برای ایجاد انگیزش در مردم، یکی از راهبردهای مورد توافق برنامهریزان توسعه اجتماعی و اقتصادی است.
اکنون با در نظر گرفتن موارد مطرحشده در بالا میتوان گفت که نیاز به مشارکت بیش از پیش احساس میشود؛ چراکه افزایش جمعیت و شهرنشینی پدیدهای فراگیر طی چند دهه اخیر بوده به طوری که شهرهای رو به پیشرفت را با چالشهای جدیدی روبهرو کرده است.
بنابراین توانمندسازی مردم، کاهش مشکلات و تحقق توسعه در شهرها که در دوران گذار از جامعه سنتی به مدرن هستند، بهعنوان یک مسئله اساسی مطرح است که تنها با بهرهگیری درست و بهینه از توانها و استعدادهای موجود شهروندان در چارچوب برنامههای مشارکتی، قابل دستیابی است در حالی در بسیاری از شهرهای بزرگ، زیرساختهای شهری با روند رو به رشد جمعیت شهرها، هماهنگی مطلوب را ندارند.
به تعبیری در حال حاضر که در کلانشهرهای کشورمان ازجمله همدان، شاهد افزایش نیازهای انسانی، مشکلات زیستمحیطی شهری و غیره در ابعاد گسترده هستیم و مواردی چون رعایت ترافیک، توجه به فضای سبز، همکاری با شهرداریها در زمینه ساخت و سازهای اصولی، جمعآوری زباله و مسائل پرشمار دیگر، نمایانگر مشکلاتی است که امروزه با آن روبهرو هستیم، سؤال اساسی این است که چه رویکردهایی بر مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری تأثیرگذار است؟
بر این اساس در این شماره از صفحه شهر برآن شدیم برای پاسخگویی به این سؤال با جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
اردشیر گراوند با تأکید بر اینکه اصلیترین مانع پیش روی شهروندان در جهت مشارکت در مدیریت شهری و تعلق خاطر به شهر، به نبود شفافیت در مدیریت شهری و شهرداریها بازمیگردد، گفت: این امر از آنجا نشأت گرفته و حائز اهمیت است که طی چنددهه اخیر تمامی هزینههای مرتبط با مدیریت شهری از جیب مردم پرداخت میشود.
وی با تأکید بر اینکه وقتی این هزینه از جیب مردم پرداخت میشود پس این انتظار منطقی و طبیعی است که بدانند این منابع چطور، کجا و با چه کیفیتی هزینه میشود، اذعان کرد: مسئله این است که تأمین منابع از جیب مردم برای مدیریت شهری البته بهصورت مستقیم طی چند دهه اخیر در کشور باب شده پس آنها نسبت به حقوق خودآگاه نیستند؛ بنابراین به معنای واقعی نمیدانند که شهرداری میبایست بهصورت یک الزام نسبت به هزینهکردها و محل آنها پاسخگو باشد و علاوه بر پاسخگویی، خدمات بهینه و درست ارائه دهد.
رئیس سابق و طراح مرکز رصد امور اجتماعی وزارت کشور افزود: بنابراین هرچه میزان پاسخگویی شهرداری به مردم بیشتر بوده و زمینه گفتوگو با آنها را فراهم کنند یقیناً با مشارکت بیشتری مواجه خواهند بود.
گراوند عنوان کرد: امروز چند سؤال در نبود این شفافیت و عدم آگاهی ذهن شهروندان را به خود جلب کرده؛ چرا حقوق و دستمزد کارکنان و کارمندان اغلب شهرداریها بیشتر از عامه مردم است؟ چرا نسبت به شهروندان پاسخگو نبوده و نسبت به ارائه بیلان کاری خود بیتفاوت هستند؟ و درنهایت اینکه چرا شهرداری شهر را گران مدیریت میکند، یعنی در بسیاری از موارد تعداد کارکنان و کارمندان شهرداری به لحاظ تعداد با جمیعت شهر همخوانی ندارد؟ بنابراین بخش اعظمی از درآمدهای شهری صرف پرداخت حقوق و دستمزد میشود.
وی با تأکید بر اینکه پاسخگو بودن مدیر در برابر شهروند عامل اصلی مشارکت مردم در مدیریت شهری است، ابراز کرد: آنچه مسلم است اینکه برای فراهم کردن بسترهای مشارکت، لازم نیست کار شاقی انجام شود زیرا در دنیای امروز با وجود سیستم انفورماتیک اساساً زیرساخت خاصی که مردم در جریان اقدامات شهرداری، ضرورت هزینهکردها و چگونگی آن قرار بگیرند وجود ندارد بلکه تنها از طریق یک سامانه رایانهای میتوان مردم را در جریان اقدامات شهرداری و هزینهکردها قرار داد.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه با فراهم کردن این بستر ساده مردم مشارکت کرده و بعد نسبت به کارهای انجام شده نقادی میکنند اذعان کرد: درواقع نقاد کردم مردم در کارهای انجامشده خود بیانگر آن است که یقیناً مدیریت شهری این برنامه، پروژه و یا کار، از قبل دارای پیوستهای مطالعاتی بوده است.
گراوند با تأکید بر اینکه هرچه میزان آگاهی و اطلاعرسانی به مردم بیشتر باشد به تناسب آن شاهد همراهی و مشارکتشان در مدیریت شهر خواهیم بود ابراز کرد: بازهم تأکید میکنم ممکن است در گامهای نخستِ این جلب مشارکت، شهروندان نسبت به نقادی اقدام کنند اما این امر در نفس کار ایراد و اشکالی را وارد نمیکند.
وی با بیان اینکه در همدان به دلیل اینکه اهالی آن مردمانی اهل نظارت و نقادی هستند، فراهم کردن این بسترها در راستای جلب مشارکت شهروندان یقیناً نتایج خوبی را در پی خواهد داشت، اذعان کرد: درواقع با فراهم کردن این بستر در استان میتوان به یکی از شهرهای با توسعه پایدار در کشور بدل شد.
این جامعهشناس با تأکید بر اینکه دیگر زیرساخت مورد نیاز این است که بدانیم شهروندان به لحاظ فرهنگی از دانش لازم در این عرصه برخوردار هستند، ابراز کرد: در حال حاضر 90 درصد مردم ایران باسواد بوده و در همدان نیز بالغ بر 30 تا 35 درصد ساکنان را افرادی با مدارج بالای تحصیلی تشکیل میدهند، از طرفی این شهر، تاریخی و با بنیانهای قوی در مدیریت شهری است پس به طور طبیعی میتوان گفت زیرساختهای فرهنگی برای جلب مشارکت مردم فراهم است.
گراوند در پاسخ به چرایی عدم موفقیت ساختارها با عناوینی همچون معتمد محلات و شورایاریها در راستای جلب مشارکت شهروندان طی سالهای اخیر، گفت: مسئله این است که این افراد به معنای واقعی معتمد نیستند زیرا ساز و کار انتخاب آنها بهعنوان معتمد محله درست نبوده، به تعبیر بهتر وقتی ساز و کار انتخاب این افراد ایدئولوژیکی و سیاسی است یقیناً انتخاب آن بهصورت درستی انجام شده پس عدهای به جای معتمد محل شدن به گردنهگیر در محلات بدل میشود.
وی ادامه داد: اگر زمانی برسد که در شهرهای ما انتخاب این افراد در محلات بهصورت ارگانیک و سالم رقم بخورد یقیناً نتیجه کار مطلوب خواهد بود اما مسئله این است که ما حتی در اجرای این طرح نیز از سایر شهرها بهویژه تهران تقلید کرده و بدون مطالعه بر اساس ساختار بومی کار انجام دادیم؛ بنابراین مادامی که مدل شورای محلات سیاسی و ایدئولوژیک باشد آن کارکرد لازم را نخواهند داشت و مشارکت اتفاق نمیافتد.
این جامعهشناس با تأکید بر اینکه در ساختار و مدل سیاسی شورای محلات نهتنها جلب مشارکت واقعی شهروندان را نخواهیم داشت بلکه شاهد باجگیری عدهای با این حضور کاذب نیز خواهیم بود، تصریح کرد: آنچه مسلم است اینکه مدیریت شهری باید فرایند انتخاب افراد بهصورت ارگانیک را به مردم آموزش دهد که مستلزم مسلح بودن مدیریت شهری به مطالعات فرهنگی و اجتماعی است.
گراوند افزود: درواقع همانطور که یک شهر به لحاظ طراحی نیاز مطالعه همهجانبه است در خصوص مباحث اجتماعی و فرهنگی نیز باید مطالعه لازم توسط شرکتها مشاوری که در این امر فعال هستند بهصورت مجزا انجام شود.
وی با بیان اینکه یکی از اشکالات نظام شهری ایران است که فکر میکنند مدیریت شهر تنها موضوعی است سختافزاری، گفت: بنابراین امروز هر آنچه در شهرها مرتبط با موضوع فرهنگ و اجتماع انجام میشود، همگی سلیقهای است.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد اگر مدیریت شهری بتواند از یک طرف فرهنگ مشارکت عمومی را گسترش دهد و از طرف دیگر در ساختار مدیریتی خود، مدیریت مشارکتی را اعمال کند یقیناً بهتر میتواند به نتایج لازم از اهداف و برنامههای خود برسد؛ بنابراین توجه به نیازهای شهروندان و دادن آموزشهای لازم به آنان البته چنانکه گفته شد در بستر مطالعات فرهنگی و اجتماعی و در عین حال برنامهریزی برای برگزاری همایشها و هماندیشیها، گسترش اطلاعرسانی به شهروندان، تقویت روحیه اعتماد بین مردم و پاسخگو بودن مسئولان ازجمله راه کارهایی است که میتوان با تقویت و تأکید بر آنها، زمینه مشارکت افراد در امور شهر را فراهم ساخت.
شناسه خبر 79675