سخنرانی، فیلم و پوستر و انواع اقسام روشهای تبلیغات برای جلب توجه و رأی گرفتن از مردم، اینروزها رواج دارد؛ برخی مدعی هستند کارهای بزرگی انجام دادهاند و چنان تابلویی پیش چشم مردم میسازند که انگار تمام مسئولان و مدیران ناکارآمد بودهاند و این یک نفر منجی حوزه انتخابیه خود بوده و از آب گرفته تا مسکن، جاده و غیره را برای مردم فراهم کرده است. گروهی را نیز در فضای مجازی به خط کرده که بهجز موافقان این کاندیداها، همه منافق و فلان و بهمان هستند! برخی نیز بیشتر به دنبال لابیهای پشت پرده و هماهنگ کردن افراد و گروهها برای تبلیغ زیرپوستی هستند و البته بعضی از بزرگواران هم برای تبلیغات بهاصلاح «روی دیوار گروههایی یادگاری نوشتهاند» که برای پیشبرد اهدافشان از هیچ اعمال فشاری فروگذار نمیکنند!، برخی هم کارزار انتخابات را با جلسات مطالبهگری اشتباه گرفتهاند و فقط به دنبال پیدا کردن مشکلات و احتمالاً کمکاریها بوده و از آنها میخواهند نردبانی برای بالا رفتن خود بسازند. اینها و صدها سبک و شیوه در اتمسفر تبلیغاتی اینروزهای جامعه ما در جریان است، اما واقعاً در برابر این حجم از فعل و انفعالات سیاسی ما چه باید بکنیم؟
آیا درست است به شنیدن و خواندن پیامهای ریزودرشت کاندیداها اکتفا کنیم؟ آیا میتوانیم به همین حد بسنده کرده و بعد به فرد و یا افرادی رأی اعتماد بدهیم و انتظار داشته باشیم او برود عملکرد مطلوبی در مجلس داشته باشد؟ برای ما که دغدغه آینده کشور، شهر و منطقه خود را داریم، آیا ضروری نیست بیشتر بررسی کنیم و ببینیم چقدر از ادعاهای کاندیداها با واقعیت سازگاری دارد؟ مجلسی که این افراد برای رسیدن به کرسی سبز آن سر از پا نمیشناسند، چه وظیفهای دارد و بر زندگی بنده و شما چه تأثیری خواهد گذاشت؟
شاید خوب باشد در میان تمام این هیاهوها کمی مکث کنیم و بیندیشیم اکنون جامعه در چه وضعیتی است؟ تحریمها با جیب مردم و سلامت آنها چه کرده است؟ استحکام و نفسگیرتر شدن این تحریمها را چه کسانی موجب شدند؟ آیا نمایندگان مجلس ششم نبودند که در اوج مذاکرات هستهای طرح سهفوریتی را برای الزام کشور برای پذیرفتن NPT به نفع دشمن تصویب کردند؟ آیا یکی از نمایندگان نبود که در سخنرانی خود در مجلس، جمهوری اسلامی را متهم به پیگیری ساخت بمب هستهای کرد و خوراک لازم را برای اعمال فشار بیشتر در اختیار کشورهای غربی قرار داد؟ آری بخش بزرگی از دردی که ملت ایران بر اثر تحریمها امروز تحمل میکند، لقمهای است که نمایندگان در مجلس ششم سال 1382 برای امروز ما گرفتند. آنها آن روز به دنبال به زانو درآوردن این کشور بودند و امروز ما باید تبعات دردناک خیانتشان را تحمل کنیم. شاید آنهایی که 29 بهمنماه سال 1378 رأی دادند، هیچ وقت فکر نمیکردند نتیجه رأی آنها 20 سال کشور را با شدیدترین تحریمها مواجه کند و جان بسیاری از ایرانیان را به خطر بیندازد، اما اینچنین شد.
بیایید کمی بیشتر بیندیشیم و در 11 اسفندماه 1402 خردمندانه به کسانی رأی بدهیم که دانش، تعهد و توانمندی کافی را برای گرفتن تصمیمات سرنوشتساز در بزنگاههای تاریخی این کشور داشته باشند. مبادا 20 سال دیگر فرزندان این کشور انگشت اتهام شکستها و ناکامیهای کشور را به سمت ما گرفته و من و شما و انتخاب سهلانگارانه ما را مسبب دشواریهای زندگیشان بدانند!
شناسه خبر 79959