شناسه خبر:81056
1403/1/20 08:00:00

نهادینه‌سازی ورزش در کاهش ناسازگاری‌های فردی و اجتماعی و فشارهای روانی بر ساکنان حاشیه‌نشین‌ها مؤثر بوده و موجب ایجاد تعادل در این مناطق می‌شود.

سپهرغرب، گروه - عباس سریشی : تقریباً همه کارشناسان و صاحب‌نظران بر این موضوع تأکید و تصریح دارند که ورزش (و درمجموع فعالیت‌های بدنی) نه‌فقط موجب تقویت، سرزندگی و نشاط افراد و بهبود سلامت آنان می‌شود، بلکه این توانش را نیز دارد تا به‌عنوان یک صنعت پول‌ساز و جذاب، بسیاری از مشکلات اقتصادی و مباحث اشتغال‌ را نیز در جوامع حل کرده و درعین‌حال یک نسخه قابل اجرا برای رسیدن به جامعه‌ای نسبتاً سالم با کمترین آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی باشد.
به دیگر معنا ورزش فرآیندی است که از ره‌آورد توسعه و نهادینه‌سازی آن هم می‌توان شاهد نشاط، سرزندگی، تفریح و کارآیی عموم افراد جامعه بود و هم کاهش میزان بزه‌کاری‌ و جرم‌ در میان طبقات مختلف اجتماع؛ درواقع توجه به این موضوع از آن حیث دارای اهمیت است که با گسترش روند شهرنشینی، شاخص سلامت جسمی و روانی شهروندان نیز دچار نوسانات بسیاری شده که البته بخش قابل توجهی از این معضلات و مشکلات روحی و روانی و جسمی و متعاقباً معضلات اجتماعی که افراد با آن‌ها درگیر هستند را می‌توان با تحرک و فعالیت بدنی و به‌خصوص هدایت آن به سمت ورزش‌های عمومی و رشته‌های تخصصی، درمان کرد.
البته تحقق و نیل به این مطلوب، نیازمند توجه به مؤلفه‌های بسیاری ازجمله سرمایه‌گذاری و حمایت مالی، توسعه نهادها، حمایت‌های دولتی، سازمان‌دهی و هدایت بخش رسانه‌ای، نیروی انسانی، امکانات و فضاهای ورزشی، توسعه حقوقی و قانونی و توسعه علمی پژوهش است که نقش محوری و اساسی در تحقق آن ایفا می‌کنند.
ازاین‌رو تنها در جوامعی که سرمایه‌گذاری‌ها و حمایت‌های دولتی و حضور پُررنگ بخش خصوصی در توسعه زیرساخت‌ها و صنایع این حوزه به معنای واقعی عملی شده، می‌توان شاهد رشد و شکوفایی اقتصادی جامعه و یا رونق اقتصاد و گردشگری بود؛ نمی‌توان انتظار داشت که تنها با شعار، وعده‌ووعید و یا جلسات و مصوبات بی‌نتیجه، غفلت از بایستگی‌ها و الزامات این امر و یا وجود تبعیض و نابرابری در تخصیص امکانات و مواهب براساس جمعیت مناطق شهری و طبقات اجتماعی و غیره راه به جایی برد.
حالا البته شاید برخی به بهانه مشکلات مالی و مدیریتی رسیدن به این نقطه مطلوب را دور از ذهن و دسترس بدانند، اما در پاسخ به این عده نیز می‌توان گفت که پیش‌تر در کشور‌های توسعه‌یافته آزمون و خطاهای فراوان در مسیر تأمین و ارتقای سلامت شهروندان با ورزش انجام شده که بنابراین لازم نیست ما نیز با صرف هزینه بیشتر به راهکارهای مطلوب این امر دست یابیم.
در‌عین‌حال از آنجا که امروزه غالب شهروندان از اثرات مثبت و تأثیرگذار ورزش یا همان فعالیت بدنی آگاهی دارند و خوب می‌دانند که جدای از سلامت جسم ورزش (حتی در حد نرمش و پیاده‌روی) می‌تواند در سلامت روان نیز اثر داشته باشد و در مقابله با مشکلات و فشارهای ناشی از زندگی مدرن نقش تعیین‌کننده‌ای بازی کند، کافی است ما نیز با بهره‌گیری از نتایج و الگوبرداری از جوامعی که توانسته‌اند ورزش را به اشکال مختلف (عمومی و تخصصی) در بین شهروندان خود در سطوح و طبقات و مبتنی بر جنسیت تسری دهند، نسخه‌ای بومی و واقعی و صد البته منطبق با فرهنگ و شرایط جغرافیایی شهر و کشور خود تعریف کرده و به مرحله اجرا گذاریم.
* ورزش از متن تا حاشیه شهر...
شاید دیگر نیاز به گفتن و تکرار نباشد که در این عصر صنعت و مدرنیته، جامعه‌ای سالم خواهد بود که شهروندان سالمی داشته باشد؛ بااین‌حال امروزه و در بیشتر شهرها بروز موضوعاتی ناخواسته چون تراکم جمعیت، ترافیک، کاهش فضاهای سبز، درآمد ناپایدار، فشارهای اقتصادی، بیکاری، نبود امکانات، سطح پایین بهداشت و سواد و غیره باعث شده تا سلامت شهروندان با تهدیدات مختلف مواجه شده و متعاقباً خطر افزایش و بروز و گسترش آسیب‌های اجتماعی نیز به بالاترین حد خود برسد.
این موضوع به‌ویژه در محلات و مناطق حاشیه‌ای شهر همچون نواحی منفصل که مکان و مأمنی مناسب برای سکونت اقشار ضعیف جامعه بوده و مهاجرپذیر هستند، به‌لحاظ بافت جمعیتی و طبقاتی، ظرفیت به‌مراتب بالاتری در زمینه ابتلابه بیماری‌های جسمی و روحی و نیز بروز آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی داشته و به‌صورت معمول ازجمله نقاط آسیب‌پذیر شهرها محسوب می‌شوند و از اهمیت ویژه‌ای برخودار هستند.
بنابراین با توجه به اینکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان رفتاری و روان‌شناسان و صاحب‌نظران حوزه سلامت نهادینه‌سازی ورزش در کاهش ناسازگاری‌های فردی و اجتماعی و کاهش فشارهای روانی مؤثر بوده و موجب ایجاد تعادل می‌شود؛ این تصور وجود دارد که با طرح برنامه‌های هدفمند ورزشی و نیز توسعه زیر‌ساخت‌ها، پُر کردن اوقات فراغت و در اختیار گذاشتن فضای رایگان یا کم‌هزینه برای ساکنان این مناطق به‌ویژه نوجوانان و جوانان به‌عنوان ارزان‌ترین راه ارتقای سطح سلامت و کنترل آسیب‌های اجتماعی در این مناطق است و تأثیر شگرفی در کاهش این آسیب‌ها گذاشته و تبعات و صدمات و بسامدهای منفی این امر را به حداقل می‌رساند.
البته در راستای نیل به این مطلوب ظاهراً در کشور ما نهادها و سازمان‌های بسیاری از قبیل شهرداری، ادارات کل ورزش و جوانان، راه و شهرسازی و غیره موظف به ورود و توسعه و تجهیز زیرساخت‌های ورزشی برای شهروندان هستند. این به آن معنا است که همه این نهادها مبتنی بر شرح وظایف سازمانی باید شرایطی را فراهم کنند تا شهروندان هرچه بیشتر و بهتر به سمت انجام فعالیت‌های بدنی منظم و روزانه سوق داده شوند؛ بااین‌حال به نظر می‌رسد آنچه در سالیان گذشته در کلیت کشور و به تبع آن استان و شهر همدان مغفول مانده و یا کمتر مورد توجه قرار گرفته، بحث ورود حداکثری این ارگان‌ها به موضوع ایجاد زیرساخت‌ها و متعاقباً تلاش در جهت عدالت توزیعی در تخصیص اعتبارات و مواهب و نیز سرمایه‌گذاری و جلوگیری از موازی‌کاری‌های بی‌فایده و سرمایه‌سوز در این بخش و به‌صورت خاص مناطق پیرامونی شهر و حاشیه‌نشین‌ها است که صدالبته سند اثبات این مدعا را نیز می‌توان در تعیین و تخصیص سرانه ورزشی به شهر و شهروندان دید.
براساس گفته مسئولان و متولیان ﺳﺮاﻧﻪ ورزﺷﻲ در اﻳﺮان در حالت اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻣﻄﻠﻮب باید سه متر مربع باشد، اما ﺑﺮاﺳﺎس آﻣﺎر‌های منتشرشده اﻳﻦ ﺳﺮاﻧﻪ در شهر همدان به‌سختی به 70 سانتی‌متر می‌رسد ﻛﻪ قطعاً ﺑﺎ ﻣﻴﺰان ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺴﻴﺎر ﻓﺎﺻﻠﻪ دارد؛ مضاف بر اینکه به‌لحاظ توزیعی و تراکم نیز بخش عمده این سرانه یا در متن شهر و مناطق خاص قرار گرفته و یا در حصار و سیطره حاکمیت سازمان‌ها و نهادها واقع شده که لاجرم باعث می‌شود نه‌فقط ساکنین حاشیه‌نشین‌ها، بلکه حتی طیف وسیعی از ساکنین متن و شهرک‌های رسمی نیز از دسترسی مناسب و عادلانه به آن‌ها چه از حیث دفعات و چه مدت زمان استفاده و یا هزینه و تهیه بلیت، بی‌بهره بمانند.
در این خصوص برخی صاحب‌نظران ورزش استان با اشاره به اینکه غالب اماکن ورزشی موجود در شهر همدان دارای وضعیت نامناسب و متوسط بوده وتنها تعداد اندکی از آن‌ها در شرایط مناسب قرار دارند و یا در موضوع دسترسی و استانداردسازی اماکن ورزشی در شهر همدان منطبق بر تقسیم‌های جغرافیایی و تراکنش‌های جمعیتی کمتر به آن توجه شده، بر این نکته نیز تصریح دارند که درحالی که شاهد صرف هزینه بالایی برای برخی از این اماکن هستیم، اما درنهایت بیشتر نقاط شهر و به‌خصوص حاشیه‌نشین دارای کمترین سطح درسترسی و برخورداری و عدالت توزیعی از این مواهب هستند که قطعاً نه با استانداردها و نه با اساس‌نامه حقوق شهروندی، قابل توجیه نیست.
حال وقتی این‌دست کارشناسان با اشاره به اجرایی نشدن مصوبه‌های شورای ورزش و تربیت بدنی تصریح می‌کنند که با ارزیابی مواردی همچون بهره‌وری، عدالت، مطلوبیت، ظرفیت و سازگاری خروجی این برنامه مشخص می‌شود که وضعیت ورزش در شهر ما در شرایط خوبی قرار ندارد، برخی دیگر از مسئولان با ابراز خوشحالی از کسب یک رتبه اداری در بین چند اداره کل و دستگاه اجرایی، چنین دستاوردی را ماحصل رضایتمندی جامعه هدف از عملکرد خود عنوان می‌کنند! درحالی که هنوز مشخص نیست منظور از جامعه هدف ایشان کدام طیف، چه تعداد نفرات و با کدام تفکیک جنسیتی و کدام مناطق و نواحی شهری است؟
زیرا براساس یک عقل سلیم و درحالی که به گفته شخص وزیر ورزش و جوانان میانه سرانه ورزشی کل کشور 78 صدم متر مربع است، نمی‌توان پذیرفت و یا حتی ادعا کرد که یک سرانه 70 سانتی‌متری اثبات‌نشده! ولو درصورت توزیع بسیار عادلانه و حتی بدون توجه به کیفیت آن و یا حتی با احتساب فضاهای خصوصی و مدارس و یا زمین چمن کوچک در پارک‌ها به این میزان، آن‌گونه که برخی ادعا می‌کنند توانسته باشد باعث رضایت و خشنودی مردم همدان و به‌خصوص نوجوانان و جوانان از وضعیت موجود شده باشد!
و اما در گذر و نظری بر حاشیه‌های شهر همدان از شهرک شهیدبهشتی گرفته تا حصار حاج‌شمس‌علی، گلستان، خضر، مدنی، قاسم‌آباد، فرهنگیان، اسلامشهر، مطهری، دیزج، الوند، چرمسازی و غیره درخصوص داشته‌ها و زیرساخت‌های ورزشی، شاید بتوان به معدودی بوستان یا سالن و زمین بازی همگانی و دولتی در کنار چند باشگاه بدنسازی خصوصی برخورد که توانسته‌اند طیفی از بزرگ‌سالان، نوجوانان و جوانان را به خود مشغول کرده و نام و رنگی از ورزش را با خود یدک بکشند، اما واقع امر این است که نرخ بالای جمعیت و تراکم ساکنان این مناطق، محدودیت در دسترسی و استفاده از این زیرساخت‌ها برای همه، درنظر نگرفتن تنوع و ذائقه‌ها و به‌خصوص عدم رعایت عدالت توزیعی در بهره‌برداری زنان و دختران از آن‌ها در محیطی ایمن و اختصاصی، باعث شده که با وجود همه تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها، اما بازهم داستان حاشیه‌نشین‌های شهر همدان درخصوص زیرساخت‌های ورزشی و تفریحی بیشتر روایت خُرده‌ریزهایی از یک خوان پُرنعمت باشد تا یک وعده سیرکننده!
سفره‌ای که اگر و فقط اگر براساس نرخ جمعیتی و لزوم توجه همه‌جانبه به آن نگریسته شود، قطعاً باید سهمی به‌مراتب بیشتر و بهتر از آنچه تاکنون داشته، بدان تخصیص داده شود.
حالا هرچند می‌توان در وقتی مناسب و درخور به دنبال علت و چرایی این مسئله گشت و جویای پاسخ از متولیان و مسئولان شد، اما درحال حاضر و با توجه به اینکه شرایط جمعیتی متراکم در این مناطق به‌مثابه بمبی در آستانه انفجار با مسائل و مشکلات اجتماعی، فردی، زیستی، فرهنگی و غیره است، تصور می‌شود که با آغاز سال جدید مسئولان و تصمیم‌گیران باید ضمن تغییر زاویه نگاه و مداقنه در بایستگی و الزامات این امر در برنامه‌ریزی‌های سالانه خود، طرحی نو در انداخته و مسئولانه‌تر قدم به میدان عمل بگذارند.
البته فحوای این کلام غفلت از همه شهر نیست، بلکه منظور افزایش توجه و تمرکز بر مناطقی است که یا تا دیروز مورد کم‌توجهی واقع شده‌اند و یا برای فردا و شرایط بعدی نیازمند نسخه جدیدتری هستند؛ مناطقی که شاید به‌لحاظ ظاهر و نما به زیبایی مناطق پُربرخوردار شهر نیستند، اما قطعاً و در نرخی بالا برخوردار از ظرفیت‌ها، توانش‌ها و فرصت‌های بالقوه ورزشی، فرهنگی، علمی و غیره بوده که درصورت کمی توجه امکان ظهور و جلوه‌نمایی را پیدا خواهند کرد.
و اما در جمع‌بندی نتایج نزدیک به 100 گفت‌وگو از سوی خبرنگاران سپهرغرب با نوجوانان و جوانان (مؤنث و مذکر) ساکن در تعدادی از حاشیه‌نشین‌ها و شهرک‌های اقماری شهر همدان درخصوص کم و کیف زیرساخت‌های ورزشی موجود و نیز بایستگی‌ها، نیازها و مطالبات این حوزه، این‌گونه برداشت می‌شود که:
- تقریباً تمامی این 100 نفر درخصوص لزوم افزایش و توسعه زیرساخت‌های ورزشی در مناطق کم‌برخوردار تأکید داشته و این امر را از مطالبات اولیه خود عنوان کردند.
- 92 درصد این افراد با اشاره به محدودیت رشته‌های ورزشی، فقدان زیرساخت و بالا بودن هزینه‌ها را علت این محدودیت در مناطق خود عنوان کردند.
- تعداد 82 نفر با عنوان اینکه به‌دلیل بار مالی و بُعد مسافت امکان استفاده همیشگی و مستمر از اماکن ورزشی شهری را ندارند، این مسئله را مهم‌ترین علت دوری از ورزش و یا ادامه حرفه‌ای آن عنوان کردند.
- همین گروه با اشاره به فقر حاکم بر مناطق حاشیه‌نشین، خواستار نگاه ویژه مسئولان به این مناطق (درخصوص تخصیص اعتبارات بیشتر) بودند. از منظر همین گروه سال‌ها است این مناطق در حسرت توجه بوده و اعتبارات قطره‌چکانی هم تکافوی نیاز آنان را نداده؛ همین گروه فقدان عدالت توزیعی را بزرگ‌ترین ظلم به مناطق حاشیه‌نشین قلمداد کردند.
- توجه به دختران و بانوان درخصوص الزامات ورزشی و محیط ایمن از مهم‌ترین مطالبات و نکات برجسته در سخنان بانوان شرکت‌کننده در گفت‌وگو بود.
- به تصریح 76 نفر فقدان زیرساخت‌های ورزشی و تفریحی مناسب و فراگیر باعث بروز و تشدید مشکلات اجتماعی در مناطق حاشیه‌نشین (رسمی و غیر رسمی) شده است.
- 47 گفت‌وگوشونده وضعیت تعمیر، تجهیز، مرمت و اصلاح برخی از زیرساخت‌های موجود را نیز فاجعه‌بار و اسفناک عنوان کرده و همین علل را باعث کاهش زمان استفاده از آن‌ها (به‌خصوص پس از تاریکی هوا) عنوان کردند.
- از منظر 36 نفر هنوز کوچه و خیابان و زمین‌های بایر مکان اصلی برای ورزش ساکنان این مناطق محسوب می‌شود.
- به‌دلیل بی‌برنامه بودن و فقدان نظارت بر برخی زیرساخت‌های موجود، آن‌ها دائماً تحت سیطره بزرگ‌سالان هستند و یا در کوتاه‌مدت تخریب می‌شوند.
- خردسالان، نوجوانان و دختران به‌ترتیب کمترین میزان و سهم را از فرصت و امکان استفاده از همان امکانات کم موجود دارند.
- 23 نفر با عنوان اینکه باشگاه‌های خصوصی این مناطق فقط اختصاص به بدنسازی داشته و نه‌فقط قابلیت استفاده همگانی را ندارند بلکه بعضاً محل و مأمنی برای آسیب و ناهنجاری هستند، خواستار تشدید نظارت بر آن‌ها بودند.

شناسه خبر 81056