دارک، سم و هرکلمه هم خانوادهای که نوجوانی و مسائلش را توصیف کند شبیه حال درونی بازه نوجوانی است. روزگاری که حال صبح بیدار شدن و مدرسه رفتن را نداریم و یک جوری آدم خسته است که درس خواندن و حتی حرف زدن هم برایش کار اضافی محسوب میشود.
نوجوانی از حیث دوران بلوغ و حال و احوال درونی و بالا و پایین شدن هورموها مدام شبیه به بحران است یا دوز لذتش زیاد است یا غمش و اولین کمکی که آدم میتواند به خود بکند این است که از این اتفاق آگاه باشد و مدام به خودش یادآوری کند که مسائل آنقدرها هم که نشان میدهند پیچیده نیستند.
یک روانشناس کودک و نوجوان میگوید: احساس خشم، خوشحالی، نگرانی، ناامیدی و هر احساسی را نوجوان به صورت افراطی تجربه میکند نهتنها بخاطر ترشح هورمونها و اطلاعات زیادی که خصوصاً از طریق فضای مجازی وارد مغزشان میشود بلکه بهخاطر فضایی که در آن قرار گرفته و حتی گروه همسالانشان هم هست. در سن نوجوانی بیش از اینکه خانواده بر رفتار او تاثیر بگذارد و بتواند او را در عمل مدیریت کند خود نوجوان باید به داد خودش برسد.
شناسه خبر 81134