سپهرغرب، گروه - زهره پوروهابی :
بعضی از پروژهها برای مردم یک منطقه خاص میشوند؛ اگر بار مفهومی مثبت داشته باشند، به مایه افتخار تبدیل شده و اگر نیمه کار و با ابهام باقی بمانند، به یک معما، سؤال بیپاسخ و یا یک حس یأس تبدیل میشوند. چیزی مثل حس و حالتی که مردم همدان به موضوعاتی مانند راهآهن یا فرودگاه دارند؛ این دو زیرساخت حملونقل برای مردم همدان همیشه مورد توجه همراه با حس ناامیدی بودهاند، تا بدانجا که حتی پس از سالها که پروژه نیمهکاره راهآهن برای شوی تبلیغاتی رئیسجمهور سابق در سال 96 افتتاح شد، هنوز هم زیرساختهای آن از ایستگاه قطار گرفته تا جاده دسترسی و حتی کیفیت قطارهای اختصاصی به همدان، در آن سطحی نیست که مردم نفس تازه کرده و با افتخار از بهرهبرداری از راهآهن یاد کنند.
درخصوص فرودگاه همدان هم همین قصه پُرغصه صدق میکند؛ یک فرودگاه بزرگ با امکان فرود هواپیماهای پهنپیکر در ورودی شهر همدان خودنمایی میکند، اما آنچه در آن نمیپرد، هواپیماست! این موضوع برای مردم همدان همیشه مبهم بوده که سرنوشت این زیرساخت معطلمانده چه خواهد شد؟ مسئولان اما هربار دلیل این رکود را یک موضوع اعلام میکنند و عموماً هم عدم استقبال مردم از سفر هوایی را عامل عدم رونق و تعطیلی فرودگاه همدان میدانند.
البته هرازگاهی با پای کار آمدن سرمایهگذار، این فرودگاه اندک رونقی گرفته، اما دوباره به کما رفته است؛ این داستان همچنان ادامه داشته تا سال گذشته و ایام موسم حج که با فشار نماینده همدان، پرواز حجاج از شهر ما محقق شد، اما امسال خبری از پرواز حج نبود تا اینکه فروردینماه منتخب مردم اسدآباد از وزیر راه و شهرسازی خواست تا فرودگاه همدان هم میزبان پرواز حج باشد که در تاریخ چهارم اردیبهشتماه مسئولان خبر از تحقق سفر حجاج دو استان از فرودگاه همدان را دادند؛ اما اینک با آغاز اعزام حجاج، خبر رسیده که همه این حرفها چون نقشی بر آب بوده است و فرودگاه همدان به مدد حج هم چراغش روشن نمیشود!
درواقع بعد از آنهمه خبر و اعلام تعداد حجاج، این منتفی شدن پرواز حجاج هیچ چیزی جز ابهام در کارآمدیها به ذهن مردم همدان متبادر نمیکند؛ بهراستی چرا همدان با وجود تمام ظرفیتها، نمیتواند سهم خود را از پیشرفت در حدی که در شأن اوست، بهدست بیاورد؟