رئیسی رفت از این عالم جدا شد
هوالحق
رئیسی رفت از این عالم جدا شد
فدای ملت و راه خدا شد
چه تعبیری در این آواز قو بود
وطن را ماتم عظمی به پا شد
مَلَک بود وارد مُلکِ بقا شد
شتابان رفت و شمع اَشقیا شد
عجب فردی عجب سَید مردی
عجب خاکی که آخر کیمیا شد
ز جا برخیز که ایران در عزا شد
چه میدانی که بعد تو چه هاشد
فلک صبری به ایرانم عَطا کن
عزای خادم حیدر به پا شد
به خدمت بود و در خدمت فدا شد
بهحق او خادم آل عبا شد
حلالش باد این جام پُر از شَهد
که شاه سَر جُدا از او رضا شد
شفاعت کن که (عاجز) هم گدا شد
گدای آن شَه مشکلگشا شد
نیرزد اَرزنی این دیر فانی
چو برگی بود از شاخه جدا شد
شاعر: آرش لطفیمقدم
متخلص به (عاجز)
از پایتخت تاریخ و تمدن ایرانزمین
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.