شناسه خبر:83666
1403/3/26 13:49:15

یک‌روانشناس بالینی و شخصیت گفت: عشق‌های پرشور و تند جذابیت خاصی دارند، اما پشت این هیجانات دلایل عمیق روانشناختی نهفته است.

پریدخت زند اظهار کرد: باید بدانیم که افراد فعالانه، ولو ناآگاه، رابطه عشقی خود را خودشان می‌آفرینند. تجربه‌های کودکی، مخصوصاً محرومیت‌ها، پس زده شدن، ترک شدن و رها شدن، تأثیر بسیار مهمی در انتخاب‌های عاشقانه افراد در بزرگسالی دارد. در عشق‌های تند و تیز دوران بزرگسالی، این تجربه‌های تلنبار شده و حل‌نشده کودکی ناگهان از حالت کمان خارج شده و زنده و فعال می‌شوند تا راهی برای بهبود خود پیدا کنند.

او گفت: بنا به نقل قول خانم ملانی کلاین، روانشناس انگلیسی، رابطه عاشقانه افراد، رابطه "آبجکت ریلشن" (Object Relation) است؛ یعنی رابطه‌ای که قویاً تحت تأثیر رابطه ابتدائی کودک با مادر یا زنی که مانند مادر است، می‌باشد. در اینجا واژه "آبجکت" به معنای "دیگری" است که در ذهن کودک، این دیگری مادر است.

زند تصریح کرد: عاشق شدن تصادفی و اتفاقی نیست. افراد دقیقاً می‌دانند که عاشق چه کسی می‌شوند حتی اگر آگاهانه به آن فکر نکرده باشند. افراد عاشق کسی می‌شوند که ماشه تصویر "آبجکت" یا دیگریِ درونی شده در روان‌شان را (مثل انرژی روحی تلنبار شده در کمپلکس‌های محرومیت، ترک شدگی، تأیید نشدگی، تحقیر شدگی) بکشد و یک جور انطباق و همخوانی درست شود. فرد عاشق با دوباره زنده کردن آن خاطره، ناخودآگاه می‌خواهد که این بار معشوق کمبود‌های ناتمام و نیمه‌خفته دوران کودکی‌اش را برایش جبران کند و بدین ترتیب بخش‌های سرکوب شده و رانده شده به ضمیر ناآگاه را شفا بخشد.

او گفت: هنگامی که فرد شخصی را که بتواند عاشق او شود، پیدا می‌کند، هیجان و اضطراب افراطی عجیبی به او دست می‌دهد که یکی یا هر دو را وادار می‌کند که تصور کنند عاشق شده‌اند. این احساس اضطراب ناشی از عشق‌های هیجانی و تند و تیز در واقع به مسائل ناتمام عاطفی فرد با یکی از والدینش مربوط می‌شود.

زند تصریح کرد: نیاز‌های ناآگاهانه طرفین گرایش به تکمیل شدن توسط دیگری دارد و یکی یا هر دو طرف تمایل دارند هر طور شده نقائص و ناکامی‌های تلنبار شده خود را فوری برطرف کنند. گویا یک قرارداد ناگفته میان این دو به وجود می‌آید که: "من از این طرف اضطراب تو را در خودم برای تو نشان می‌دهم به شرطی که تو هم از آن طرف بتوانی من را آرام کنی" یا "من برای تو فکر می‌کنم اگر تو هم بتوانی برای من احساس کنی.

او گفت: توانایی و قابلیت عاشق شدن و عاشقی کردن، منوط به درجه تفکیک و تمییز فرد است و این کاملاً بستگی به تجربه دوران کودکی دارد. مثلاً وقتی که رابطه کودک با والدینش گرم و محبت‌آمیز است، در بزرگسالی این فرد قادر به تشخیص و تمییز دادن امور است و قادر به برقراری رابطه بالغانه و سالم عشقی است. اما وقتی که رابطه کودک با والدین، به ویژه مادر، به نوعی با ناامیدی و رنج روحی توأم بوده باشد، او در بزرگسالی فاقد حس تشخیص و تمییز عواطف خود شده و رابطه عشقی‌اش کورکورانه و نابالغانه می‌شود.

زند تصریح کرد: افراد در عشق‌های تند و تیز عاشق کسی می‌شوند که هرچند هم‌سطح قوه تشخیص خودشان است، اما طرف مقابل، روش و شیوه تدافعی‌اش کاملاً در جهت مخالف فرد دیگر عمل می‌کند و به این ترتیب دینامیک رابطه متضاد می‌شود و نقش‌های قربانی و ستمگر یا دیگرآزار و خودآزار به وجود می‌آیند.

او بیان کرد: اگر یکی از طرفین در رابطه عاشقانه مشکل پاتولوژی داشته باشد، بی‌تردید طرف مقابل او اگر در رابطه عاشقانه بماند، او هم مشکل پاتولوژی دارد.رابطه عشقی در آدم‌هایی که قوه تشخیص و تمییزشان رشد نیافته بسیار تند و تیز، دراماتیک، هیجانی و پرماجراست (چه مثبت و چه منفی).


منبع: خبرگزاری ایسنا

شناسه خبر 83666