معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش:
فرایند ثبتنام آموزش و پرورش نیاز به بازمهندسی دارد
خانوادههایی که امروز در همدان فرزند دانشآموز دارند این روزها هرکدام به نحوی درگیر مشکلاتی هستند. با یک نگاه گذرا در کوچه و خیابانهای اطراف و همصحبت شدن با این والدین متوجه بسیاری از مشکلات و دل نگرانیهای آنها میشویم این مشکلات از کمبود فضای آموزشی دولتی گرفته تا سرویس مدارس و لباس فرم را شامل میشود شهریه مدارس غیر انتفاعی و دولتی هم که آب چشم والدین را گرفته است و هر کدام به نوبه خود خانوادهها را تحت فشار قرار میدهد.
آنچه در ادامه میآید برآیند گفتوگو با والدین همدانی است که درباره مشکلات ثبتنام مدارس فرزندانشان با ما مطرح کردند
*کمبود مدارس دولتی نسبت به جمعیت مناطق
با توجه به کم بودن تعداد مدارس دولتی نسبت به جمعیت در مناطق مختلف( برای مثال شهرک فرهنگیان ) بسیاری از والدین حتی برای ثبتنام در مدارس دولتی که در محدوده زندگی آنها است با مشکل پر بودن ظرفیت مواجه میشوند. هنگامیکه به مدارس خارج از محدوده کنزل خود که ظرفیت دارند مراجعه میکنند نیز از ثبتنام فرزند آنها امتناع میشود.
*ثبت نامهای سفارشی
جالبتر اینکه سفارشیشدن ثبتنام در مدارس دولتی از دیگر مشکلاتی است که سیستم مدارس با آن مواجه هستند، به صورتیکه افراد از جاهای مختلف معرفینامه میآورند و بدون در نظر گرفتن منطقهبندی مدارس ثبتنام میکنند و موجب تکمیل ظرفیت مدارس دولتی خوب شده و حق بسیاری از خانوادههایی که داخل محدوده هم هستند را ضایع میکنند.
*خرید هر ساله لباس فرم اجباری
دراین بین مشکل یکی دو تا نیست بسیاری از والدین که به هر مشقتی موفق میشوند در مدارس دولتی ثبتنام کنند از گرفتن وجوهی با عنوان کمک به مدرسه و یا وجوه دیگری به هر بهانهای همچون پول برگه امتحانی و غیره شکایت دارند و از برخی از اطلاعیهها و بخشنامههایی که هر روز در برنامه شاد از جمله اجبار به خرید لباس فرم سالانه فلان رنگ و از جای تعیینشده قرار میگیرد گلایه دارند تاسف بارتر اینکه امسال بحث دیگری نیز دراین زمینه مطرح شده و آن اینکه حتی مدارس در نوع پارچه نیز دخالت کرده و عنوان میکنند دو جنس پارچه با دو قیمت به لحاظ کیفیت در نظر گرفتهایم که والدین برحسب توان مالی میتوانند نسبت به خرید هر کدام اقدام کنند در واقع والدینی که به خرید پارچه کم قیمت اقدام کنند به طور ناخودآگاه تحقیر فرزندشان را به جان خریدهاند علاوه براین نگرانی از شلوغی کلاسها، فرسوده بودن ساختمان بیشتر مدارس دولتی از جمله نگرانیهای والدینی است که در مدارس دولتی ثبتنام میکنند.
*ظرفیت محدود مدارس هیئت امنایی
ازسوی دیگر مدارس هیئت امنایی، جزو مدارسی هستند که با هدف ارتقای کیفیت برنامههای آموزشی ایجاد شدهاند و اقدام به پذیرش دانشآموزان در مقاطع تحصیلی ابتدایی، اول و دوم متوسطه میکنند، با وجود اینکه مدارس هیئتامنایی به صورت غیردولتی اداره میشوند، اما دارای شهریه بالایی نیستند و تنها تفاوت آنها با مدارس دولتی شیوه مدیریتی حاکم بر مدرسه است.
متاسفانه تعداد این مدارس در سطح شهر بسیار کم است و برای ثبتنام در این مدارس نیز مشکل محدوده سکونت همانند مدارس دولتی و ظرفیت پایین ثبتنام در آن به حدی محدود است که تقریبا جزو محالات به نظر میرسد و ثبتنام در آن همانند پیدا کردن ققنوس است.
دربحث مدارس شاهد نیز مسئله اینجاست که ثبتنام دراینگونه مدارس به صورت برخط صورت میگیرد و در سایت گزینههایی که جزو سهمیههای ثبتنام تلقی میشود، قید شده است وسهمیههای ثبت نام مواردی از جمله خانواده شهید( فامیل درجه یک مانند پدر، مادر، دایی، عمو، پدر بزرگ وغیره )، سهمیه ایثارگران، جانبازان، خانوادههای فرهنگی، خانوادههای چهار فرزندی و غیره است و آنقدر این سهمیهها گسترده است و یار غار در این سهمیهبندیها زیاد است که دیگر جایی برای خانوادههای عادی و آزاد باقی نمیماند و عملا باید گفت امیدی برای ثبت نام در آنها نیست.
تاسفبارتر اینکه ثبتنام در مدارس غیردولتی نیز در درجه نخست یعنی رد شدن از هزار فیلتر؛ نخست آزمون درسی از دانشآموز و بعد از آن با توجه به معیارهای مدرسه، مصاحبه و گزینش از دانشآموز و پدر و مادر بعد از این تازه میرسید به خوان هفتم که امور مالی است که هر یک از این مدارس برای خود یک ساز میزنند فقط کافی است مدرسه کمی اسم و رسم داشته باشد و نام مدرسه خود را به عنوان یکی از مدارس برتر بدانند تا شهریه آن سر به فلک بکشد.
همانند بسیاری از مدارس مجتمعی که مدعی هستند پس از ورود به مدرسه ما و همراهی با ما تا انتهای سال دوازدهم، قبولی در دانشگاههای معتبر را هم تضمین میکنیم.
*مدارس غیرانتفاعی و بالا رفتن توقع دانشآموزان از والدین
نکته اینجاست که خانوادههای مرفه که بحث مالی برایشان مسئلهساز نیست در صورت گذر از باقی فیلترها، خوان هفتم را هم رد میکنند و بدون مشکل ثبتنام میکنند، اما این قشر متوسط هستند که باید از بسیاری از خرج و مخارج سالانه خود بزنند تا فرزندانشان بتوانند در یکی از این مدارس تحصیل کنند؛ نمیدانند که پس از ثبتنام تازه مشکلات عدیده آنها شروع میشود، مشکلاتی مانند هزینههای کلاسهای متفرقه، اردوها و.. که اغلب هم الزامی است و جدا از هزینه ثبتنام گرفته میشود در این میان باید به این نکته توجه کرد که حضور فرزندان اقشار متوسط در این نوع مدارس علاوه بر بار مالی مضاعف تبعات تربیتی و فرهنگی بسیاری برای این خانوادهها و فرزندانشان ایجاد میکند چراکه فرزندان خانوادههایی که از بنیه اقتصادی قوی برخوردار نیستند در این مدارس خود را دائما با بچههای دیگر مقایسه کرده و این مسئله مشکلات فراوانی ایجاد میکند
در واقع باید گفت یکی از موضوعاتی که برای خانوادهها به عنوان یک معضل مطرح میشود همین مسئله انتخاب مدرسه و ثبتنام فرزندان در مراکز آموزشی است که متاسفانه آموزش و پرورش هم کمتر برای گرهگشایی از این معضل اقدام میکند براین اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا دراین باره گفتگویی با ابراهیم سحرخیر معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
معاون اسبق وزیرآموزش و پرورش با بیان اینکه این مشکلات و نقایص معلول بیتوجهی دولتها به بحث تقویت مدارس دولتی است،گفت: یکی از شاخصهایی که نشاندهنده عدم اهتمام دولتها به این امر مهم است سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی در ایران تنها حدود 2 درصد میباشد این درحالی است که میانگین این عدد در منطقه بین 4.5 تا 5 درصد است.
سهم 9.8 درصدی آموزش و پرورش از بودجه عمومی
ابراهیم سحرخیز با بیان اینکه سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی از جمله شاخصهای میزان توجه دولتها است ادامه داد: این رقم میبایست در ایران چیزی حدود 20 درصد باشد اما امروز به عددی زیر 10 درصد یعنی 9.8 رسیده است.
وی با بیان اینکه دیگر شاخص عدم اهتمام به مدارس دولتی به شتاب دادن بیحد توسعه مدارس غیردولتی بازمیگردد، ابراز کرد: علاوه براین کمبود معلم و نیز مدارس موجبشده که مدارس دولتی متراکم و درعین حال دو نوبته شوند و وقتی والدین گلایه میکنند چارهای جز مراجعه به مدارس غیردولتی پیشروی آنها گذاشته نمیشود.
25درصد ناترازی بودجه وزارت آموزش و پرورش
این مسئول پیشین وزارت آموزش وپرورش افزود: از طرفی وقتی آموزش و پرورش خود دارای 23 تا 25 درصد ناترازی به لحاظ بودجهای است و درعین حال دربحث نیروی انسانی نیز چیزی بالغ بر 200 هزار نفر تنها در بحث معلم کم دارد پس عملا مدیر مدرسه را ما دچار نوعی مخمصه کردهایم زیرا درپی این کمبودها اعتباری به عنوان سرانه پرداخت نمیکنیم تا بتواند از آن محل کلاسهای فوقبرنامه برای جبران عقبافتادگی درسی دانشآموزان ضعیف برگزار کند
وی در ادامه با تاکید بر لزوم تامین سرانه مدارس از سوی وزارتخانه برای مدارس دولتی و تقویت عدالت آموزشی از این منظر افزود: مدیر مدارس باید پول درحساب مدرسه داشته باشد تا از آن طریق امور روزانه و سالانه و تعمیرات ناخواسته مدرسه را رتق و فتق کند و عدم تامین مالی مدرسه او را به سمت دریافت هزینهها از والدین حتی با اجبار سوق میدهد زیرا میداند اخذ کمک به ظاهر داوطلبانه در طول سال تا حد بسیار زیادی سخت است مگر اینکه از حربههای بیاخلاقی همچون گرو نگهداشتن کارنامه استفاده کرده و یا هر روز دانشآموز را توبیخ کرده و از او بخواهند والدینش را به مدرسه بیاورد..
وی ادامه داد: مسئله بعدی اینکه دربحث ساماندهی دبیرستانها نیز ما ضعیف عمل کردهایم مثلا درکلانشهرها دربرخی مناطق تعداد مدارس غیرانتفاعی بیش از مدارس دولتی است ویا اینکه دربرخی از شهرها دبیرستانها تنها دریک رشته خاص پذیرش میکنند و یا اینکه در برخی نقاط برای رستهها هنرستانی اصلا مدرسه وجود ندارد حال آنکه برای دانشآموزی که نمیخواهند درآن رشته خاص تحصیل کند و یا اینکه میخواهد به هنرستان برود تدبیری اندیشیده نشده است و همین موضوع نگرانیها و دردسرهایی را به لحاظ نحوه ایاب و ذهاب و درعین حال ایمنی دانشآموزان ایجاد کرده است.
ضرورت نظارت بر عملکرد مدیران یک ضرورت است
سحرخیز با بیان اینکه نکته بعدی اختیارات بیحد و حصری است که به مدیران مدارس در پی عدم نظارت بر عملکردها ازسوی دستگاهها مربوطه داده شده است،خاطر نشان کرد: متاسفانه امروز نظارتهای میدانی به صفر رسیده است بنابراین مدیران مدارس دچار نوعی خودمختاری شدهاند برای مثال دانشآموزی در همسایگی مدرسه قرار دارد اما مدیر از آنجاکه خود را مختار میبیند به بهانه مراجعه دیرهنگام برای ثبت نام از نامنویسی او سر باز میزند حال آنکه اینگونه برخوردها بیمعناست و باید از ابتدا عملکرد مدیران مورد رصد قرارگرفته و درعین حال ساماندهی میشد زیرا گرچه مدیر محترم است اما این بدان معنا نیست که بتواند قانون را زیر پا گذاشته و مردم را اذیت کند.
وی با بیان اینکه هر سال درتابستان مردم دچار آشفته بازار ثبت نام میشوند خاطر نشان کرد: دراین زمینه نیازمند بازمهندسی هستیم.
*پای مافیای مدارس غیر دولتی روی گلوی دولتیها
معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: حتی در کشوری همچون امریکا تنها هشت درصد مدارس که از سوی خیرین حمایت میشود به معنای واقعی غیر دولتی هستند اما در ایران درحال حاضر چیزی بالغ بر دو تا دو نیم میلیون دانشآموز در مدارس غیردولتی داریم و متاسفانه همچنان احساس اشباع بودن دراین مدارس را نداریم حال آنکه مافیای مدارس غیردولتی پشت پرده این جریان بوده و بنابراین امکان برخورد با آنها اندک است.
وی با تاکید بر لزوم تقویت سازمان نظارت بر عملکرد مدارس غیردولتی، اذعان کرد: باید ترکیب شورای نظارت بر مدارس غیردولتی بهگونهای باشد که به هر ترتیب حمایت از حقوق خانوادهها به عنوان جامعه هدف و مشتری در دستورکارقرار گیرد.
*جای حامی دانشآموز در شورای نظارت خالی است
سحرخیز افزود: درحال حاضر ترکیبی دراین شورا وجود دارد بیانگر آن است که خود آموزش وپرورش قراراست برخود نظارت کند حال آنکه در این روند و ترکیب غلط، جای کسی که قراراست از دانشآموز حمایت کند خالی است.
وی با تاکید براینکه البته دربحث مدارس دولتی نیز با همین مشکل مواجهایم گفت: دراین بخش گرچه بحثی با عنوان پروژه مهر را داریم که طی آن حداقل سه ماه مردم باید برای ثبتنام وقت داشته باشند پس، داشتن دغدغه ثبت نام بی معنا است اما این مهم به درستی اجرا نشده و درمدت محدودی این روند صورت میپذیرد.
سحرخیز با اشاره به اینکه امروز مدارس دولتی به هر اندازه که تیغشان میبرد از مردم به بهانه لوازمالتحریر و بیمه هزینه دریافت میکنند، تصریح کرد: دراین بین اگر قراراست مبالغی با عناوین قانونی از مردم دریافت شود باید مبالغ آن درهمه مدارس یکسان باشد اما این گونه نیست.
*لباس فرم مدارس معضلی امروز خانوادهةا
معاون پیشین وزیر آموزش وپرورش با تاکید براینکه امروز بحث پوشش و لباس فرم مدارس که مدیران به سلیقه خود آن را اجبار میکنند به یک معضل برای والدین بدل شده است، خاطر نشان کرد: متاسفانه دراغلب موارد درپس این اجبار رانتی نیز خوابیده بدین ترتیب که برادر فلان مدیر و یا رئیس فلان اداره خیاط است پس برای تامین منافع او همه دانشآموزان را به یک خیاطی و یا فلان تولیدی پوشاک ارجاع میدهند.
سحرخیز با بیان اینکه یقینا این ویژهخواهی را مردم دیده و ازآن مطلع میشوند گفت: بازهم تاکید میکنم این مهم خود بیانگر آن است که سیستم نظارتی و مدیریتی در آموزش وپرورش ضعیف است واگرنه چرا مردم را برای خرید سالانه البسه مدرسه دچار نگرانی کنیم مگر آنها بازیچه هستند.
*معلم حق ندارد از دانشآموز کتاب کار از انتشاراتی خاص بخواهد
وی با اشاره به مثال دیگری در پی تاکید برضعف نظارت و مدیریت در نظام آموزش وپرورش، اذعان کرد: اصلا چرا یک معلم دوره ابتدایی مدرسه دولتی باید دانشآموزان را به خرید کتاب کار آن هم از فلان کتابفروشی و انتشاراتی مجبور کند.
معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه این رفتارها به معنای واقعی مردم را در منگنه گذاشتن است، تشریح کرد: این برخوردها غیر اخلاقی بوده و درعین حال با اصول آموزش وپرورش همخوانی ندارد.
وی با تاکید براینکه این بیسر و سامانی به این موضوع بازمیگردد که ما آموزش و پرورش را رها کردهایم،گفت: شرایط فعلی آموزش و پرورش بیشباهت به ضرب المثل به آهو میگوید بدو و به تازی میگوید بگیر نیست یعنی مدیران درمصاحبه با رسانهها و خبرنگاران برخوردها اجباری را مستند به قانون اساسی غیرقانونی عنوان میکنند اما در مواجهه با مدیر به دلیل عدم تامین نیازمالی به عنوان سرانه و نبود نظارت او را مخیر به اعمال این اجبارها با تمسک به قانون کمکهای داوطلبانه میکنند.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد استیصال والدین در ثبتنام فرزندانشان موضوعی است که بسیاری از خانوادهها با آن مواجه هستند و این نشانگر اجرای نادرست اصل 30 قانون اساسی(دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور بهطور رایگان گسترش دهد) است، شاید یکی از آسیبهای طبقاتی شدن مدارس همین فاصله گرفتن بیشتر اقشار با یکدیگر باشد و این امر فاصله طبقاتی را از دوران کودکی به بچهها القا میکند.
رفع مشکلات سیستم آموزش و پرورش کار یک روز و دو روز نیست. بلکه نیاز به یک برنامه جامع، مدیریت قابل و نظارت درست قوانین و فرهنگسازی درست جامعه دارد،اینگونه میتوان اصل 30 قانون اساسی را به درستی اجرایی کرد. اگرچه سند تحول بنیادین نیز با همین هدف سال 1390 در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد اما متاسفانه این سند که حاصل دانش و تجربه بسیاری از اساتید است دستخوش سلیقه دولتها شده و برخی دولتها آن را به طاق فراموشی میزنند و برخی اندکی مورد توجه قرار میدهند قطعا اگر از سال 90 یعنی 13 سال پیش سند تحول بنیادین نصبالعین آموزش و پرورش قرار میگرفت امروز کمتر خانوادهها و دانشآموزان سرگردان بودند
شناسه خبر 85611