شناسه خبر:90010
1403/9/29 14:17:00

برای انتقال مفاهیم از طریق کتاب، سبک‌ها و شیوه‌های گوناگونی وجود دارد.

گاه نویسنده برای انتقال یک مفهوم ساده مثل خیانت، از راه مقایسه و تحلیل علمی وارد می‌شود، گاهی از طریق بررسی روان‌شناسانه یک یا چند رویداد با مخاطب در این باب سخن می‌گوید، گاهی از طریق شعر این ارتباط را با مخاطب برقرار می‌کند و منظورش را انتقال می‌دهد و گاهی هم با نوشتن یک داستان یا خلق یک رمان این منظور را حاصل می‌کند.
کتاب مخاطب عام را هم درگیر می‌کند چراکه بحث‌های کتاب، جواب گفتگو‌های تربیتی و نقد‌های اجتماعی و شوخی جمع‌های خانوادگی و محفل‌های مختلط زنانه و مردانه درباره مسائل زنان است. کتاب برای والدین رفع‌کننده برخی گره‌های ذهنی در روابط عاطفی‌شان با همسرشان است و همچنین کلید‌های خوبی از نیاز‌های تربیتی فرزندان را در اختیارشان قرار می‌دهد و برای فرزندان و به‌ویژه دختران، آگاهی و ترسیم فضای آینده و پیش‌رو را به دست می‌دهد.
برای انتقال مفاهیم از طریق کتاب، سبک‌ها و شیوه‌های گوناگونی وجود دارد. گاه نویسنده برای انتقال یک مفهوم ساده مثل خیانت، از راه مقایسه و تحلیل علمی وارد می‌شود، گاهی از طریق بررسی روان‌شناسانه یک یا چند رویداد با مخاطب در این باب سخن می‌گوید، گاهی از طریق شعر این ارتباط را با مخاطب برقرار می‌کند و منظورش را انتقال می‌دهد و گاهی هم با نوشتن یک داستان یا خلق یک رمان این منظور را حاصل می‌کند. این دو شیوه اخیر، عمق نفوذ بیشتری در میان توده‌های مردم دارد و به‌دلیل زبان محاوره و جذابی که از آن بهره می‌گیرد، پیام را در آماده‌ترین حالات روحی یک فرد به او انتقال می‌دهد. شاید توجه رهبر معظم انقلاب به این دو روش، یعنی شعر و رمان، برای انتقال مفاهیم به‌ویژه مفاهیم انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و مفاهیم دینی از همین‌رو باشد.
کتاب «دختران آفتاب» با استفاده از سبک «داستان‌مقاله» به بررسی، نقد، رد، اثبات مؤلفه‌ها، مباحث و شبهات حوزه زن و خانواده و جامعه می‌پردازد و می‌توان گفت از موفقیت زیادی در این زمینه برخوردار است. مباحث حین برگزاری یک اردوی 10‌روزه دخترانه دانشجویی از دانشگاه تهران اتفاق می‌افتد که به‌قصد زیارت امام رضا (ع) راهی مشهد شده‌اند. به مناسبت‌های مختلف و اتفاقاتی که می‌افتد، موضوعات مطرح و بررسی می‌شوند و به نتیجه می‌انجامند. راوی داستان دختری است به نام مریم که به‌دلیل بی‌توجهی مادر به محیط خانه در اثر توجه شدیدش به کار در بیرون از منزل و ایجاد گسست خانوادگی، دچار روحی رنجور و ناآرام شده است و تصمیم می‌گیرد برای تنبیه والدینش هم که شده، چند روزی آنها را بی‌خبر رها کند. به ذهنش می‌رسد فرار کند، اما خوب که فکر می‌کند می‌فهمد آدم این کار نیست. در همین موقع، یاد اطلاعیه اردوی زیارتی دانشگاه می‌افتد و بدون معطلی ساک مختصری آماده می‌کند و خود را به جمع زائران می‌رساند. فاطمه که یکی از مسئولان برگزارکننده اردوست، با اخلاق خوش و آرامش و با وجود فقدان صندلی خالی، موجبات همسفر شدن مریم با آنها را فراهم می‌کند. او طی سفر با همدلی و همراهی‌ای که با احساس بچه‌ها دارد، از بروز جدل و درگیری‌های لفظی بین آنها جلوگیری می‌کند و با استفاده از مطالب مرجع و مستند، به بحث‌ها جهت مثبت می‌دهد.
نویسندگان این کتاب، آن را با روحیه بچه‌های گرم هیئتی نگاشته‌اند و بی‌شمار از اصطلاحات آنها در مکالمات کتاب بهره برده‌اند، البته این مکالمات، محاورات قریب دو دهه پیش است و از این جهت، هم نوستالژی خوبی برای کسانی است که در اواخر دهه‌70 و اوایل دهه‌80 در سن راهنمایی و دبیرستان بوده‌اند و هم برای جوانان امروز این امکان را فراهم می‌کند که با محاورات آن سال‌ها آشنا و متوجه تغییر این محاورات در این 20 سال شوند و مثلاً بفهمند درگیری‌های روحی دختران 20 سال پیش چه بوده و بین آنها چه کلماتی رواج داشته است و به این ترتیب، با دغدغه‌های آنها به‌خوبی آشنا می‌شوند.
کتاب از فرازوفرود‌های خوبی برخوردار است. ریزداستان‌های جالبی در زمان اردو اتفاق می‌افتد و داستان زندگی بچه‌ها و تجربیات‌شان دیدنی است.
**بهترین کتاب در مورد حجاب در نظر مقام معظم رهبری
«دختران آفتاب» تنها کتابی است که رهبر معظم انقلاب در تقریظ آن نوشتند: «بنده بهترین کتابی که راجع به عفاف و حجاب خوانده‌ام همین کتاب دختران آفتاب است.»
رمان دختران آفتاب، تلاش دارد زن و منزلت و شخصیت و هویت او را به خودش، مردش، جامعه اش، تاریخ گذشته و سرنوشت آینده‌اش بشناساند؛ درست همان گونه که هست و همان گونه که باید باشد.
به همین ترتیب است که او را از طفیلی مرد بودن رهانیده و نشان می‌دهد با وجود زن بودن، از هیچ یک از کمالات و مراتب انسانی کم ندارد. کسی که با کتاب دختران آفتاب همراه می‌شود، به سرمنزل تفکری می‌رسد که انسان را می‌بیند و اعتبار می‌بخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد!
این کتاب در 14 فصل تنظیم شده و شخصیت اصلی و راوی داستان «مریم» است و «فاطمه» از مسئولان اردو و بزرگ و استاد بچه‌هاست. «ثریا» هم دیگر شخصیت داستان است که با این جمع تفاوت دارد. دختر محجبه‌ای نیست و به قول فاطمه، تنها نقطه اتصالش با این جمع، زیارت امام رضاست. «راحله» است و گرایش‌های فمینیستی‌اش، «فهیمه» و تجربه‌هایش از زندگی کوتاه در غرب! «سمیه» را هم داریم که یک دختر تندمزاج حزب‌اللهی است و «عاطفه» که اصفهانی است، همراه با شوخی‌ها و شیطنت‌های خاص خودش. این شخصیت‌ها هستند که گفتگو‌ها را پیش می‌برند و بحث‌ها را سامان می‌دهند.
بی‌شک روح داستان در شکل‌گیری و نتیجه‌بخشی بحث‌ها بسیار مؤثر است. از منابع و مراجع خوبی در بحث‌ها استفاده شده است، مثل قرآن، روایات، کتاب «نامه‌های فهیمه»، مقالات و آمار‌های کتب علمی و نشریات معتبر که به‌مناسبت‌های مختلف از سوی بچه‌ها مطرح می‌شوند و وجودشان در دست بچه‌های دانشجو کاملاً توجیه دارد و از تصنعی شدن فضا جلوگیری می‌کند و در ضمن به خواننده این اطمینان را می‌دهد مطلب و دلیل مطرح‌شده کاملاً محکم، علمی یا عینی و تاریخی است. حتی مثال‌های عینی اتفاق‌افتاده برای خود بچه‌ها مطرح می‌شود، مثل روابط مریم و والدینش، راحله و مادر محروم‌شده از حقوق طبیعی‌اش، عاطفه و برادر غیرتی‌اش یا ثریا و روابط باز اجتماعی و مشکلات خانوادگی‌اش. نهایتاً عینیت داشتن نتیجه بحث‌ها، شیوه خوبی برای انتقال کامل مفاهیمی است که مدنظر نویسنده کتاب قرار دارد.
بی‌گمان این کتاب مخاطب عام را هم درگیر می‌کند، چراکه بحث‌های کتاب، جواب گفتگو‌های تربیتی و نقد‌های اجتماعی و شوخی جمع‌های خانوادگی و محفل‌های مختلط زنانه و مردانه درباره مسائل زنان است. کتاب برای والدین رفع‌کننده برخی گره‌های ذهنی در روابط عاطفی‌شان با همسرشان است و همچنین کلید‌های خوبی از نیاز‌های تربیتی فرزندان را در اختیارشان قرار می‌دهد و برای فرزندان و به‌ویژه دختران، آگاهی و ترسیم فضای آینده و پیش‌رو را به دست می‌دهد. در یک کلام، این کتاب هم مانند کتاب «دکتر و پیر» شهید هاشمی‌نژاد و «دیدار اول از سه دیدار» نادر ابراهیمی و «دنیای سوفی» و کتاب‌هایی از این دست، برای کسانی که مطالعات جدی را دوست دارند و رمان‌خوان حرفه‌ای هستند، می‌تواند جذاب و شیرین باشد.

شناسه خبر 90010