کارشناس مباحث بینالمللی تغییر اقلیم؛
تقویت دیپلماسی محیط زیست نه انتخاب بلکه یک الزام است
کارشناس مباحث بینالمللی تغییر اقلیم و توسعه پایدار تأکید کرد: زمانی دیپلماسی محیطزیست در کشور بسیار پررنگ بود اما با تغییر اولویتهای مقطعی و نگاه مدیران، به مرور کمرنگ شد و اکنون بستر اکولوژیکی کشور توانی برای تعلل ندارد و تقویت آن دیگر نه یک انتخاب بلکه یک الزام است.
مجید شفیعپور افزود: از مباحث بسیار مهم و گسترده جهانی که امروزه برای بهرهمندی از ابزارهای دستیابی به نتایج نام برده میشود همان مباحث، مشکلات و معضلات درهم تنیده محیط زیستی است که در این راستا در سطح جهان در خیلی از عرصهها مانند حاملهای انرژی، آب، تغییرات آب و هوایی و اقلیمی استفاده از ابزاری همچون دیپلماسی محیط زیستی یا دیپلماسی تغییر اقلیم، استفاده میشود.
وی اظهار کرد: طبیعتا دیپلماسی سعی میکند چند لازمه را دنبال کند،چون که ماهیت مباحث محیط زیستی مقید به مرزهای سیاسی و جغرافیایی کشورها نمیشود و فرامرزی و فرامنطقهای هستند، از این رو ضرورت گفت و گو را بین دو یا چند کشور الزامی میکند، مثال آن موضوع پدیده گرد و غبار در غرب آسیا است که عملا کشورهای زیادی در آن نقش آفرینی میکنند به طوری که تعدادی از کشورها بر آن تأثیر میگذارند و تعدادی هم تاثیر میگیرند.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: پدیده گرد و غبار کشورهایی همچون عربستان، عراق، سوریه، ترکیه، ایران و بعضاً بخشهایی از آذریایجان، ترکمنستان و حتی افغانستان و پاکستان را هم درگیر میکند و این انتقال انبوه ذرات که عمدتاً پایه خاکی دارد علاوه بر اینکه موجب بروز مشکلات تنفسی و بهداشتی میشود، بر اکوسیستمها هم تأثیر منفی میگذارد، همچنین تعطیلی فرودگاه ها، مدارس، ادارات و خسارت بر تاسیسات انتقال برق و مشابه را به همراه دارد و خسارات اقتصادی زیادی بر کشورها وارد میکند.
شفیعپور افزود: بنابراین ابزار لازم برای برطرف کردن این نوع اثرات بهواسطه ماهیت مسئله که محیط زیستی است از طریق بیان واقعیتهای منطبق با منافع ملی و ارائه راهکارها و تامین سازوکارها میسر خواهد بود، تمام این مجموعه بهعنوان دیپلماسی محیطزیستی که بیانگر گفت و گو، روشها و ترفندها است که میتواند با توزیع بار مسوولیت بر بخشها و نهادهای مختلف، به صورت کاملا منصفانه و عادلانه در زمینه مباحث محیط زیستی نقش آفرینی کند که طبیعتاً این تلاش جمعی و گروهی از طریق تبیین منافع، عمق خسارات و مهمتر از همه تبیین راهکارها و اجرا توسط دستگاههای اجرایی ملی نتیجه خواهد داد.
وی اظهار کرد: گرد و غبار مثال بارز همین مسئله است، چون رفع آن نیازمند تلاش گروهی بین چندین کشور، گفت و گوها، ترسیم و تدوین برنامههای اقدام و حتی مشارکت در تدوین و اجرای آن برنامهها است که البته در چند سال گذشته این روند را تجربه کردیم، بر این اساس تلاش برای برطرف کردن آلودگیهای رود ارس بین ایران و ارمنستان، حقابه هیرمند میان ایران و افغانستان و یک سری دیگر از مباحث تالابی و محیط زیستی را با همسایگان از طریق استقرار نوعی سازوکار بهرهمند از دیپلماسی محیط زیست دنبال کردیم البته بدون شک حل و فصل آنها حمایت بسیار بالای سیاسی را مطالبه میکند تا عزم جدی کشورها را در برطرف کردن و پرداختن به این نوع معضلات و مباحث محیط زیستی بهدنبال داشته باشد.
کارشناس مباحث بینالمللی تغییر اقلیم و توسعه پایدار گفت: یکی از نمونههای موفق در این راستا معاهده تهران است که توانستیم با تعامل و حمایت کشورهای حاشیه دریای خزر با هدف حفاظت از محیط زیست دریای خزر به معاهده تهران دست یابیم، بنابراین آنچه که برای بهبود شرایط محیط زیستی کشور با توجه به ماهیت مباحث محیط زیستی که مقید به محدوده مرزی و سیاسی نیست مهم است، مطالبه و شکلگیری گفتوگوهای هدفمند است.
شفیعپور ادامه داد: در این مسیر طبیعتاً دستگاه دیپلماسی کشورها (وزارت امور خارجه) در رهبری این تلاشها با بهرهگیری از دیگر بازیگران دستگاههای اجرایی چه بخشی مانند وزارتخانههای نیرو، صمت و جهاد کشاورزی چه بین بخشی و فرابخشی مانند سازمان حفاظت محیط زیست و مواردی این چنینی میتواند در شکلگیری هستهای متمرکز با مأموریت خاص و با هدف پیگیری مباحث در راستای انطباق با منافع ملی و بهبود شرایط زیستی شهروندان از طریق دیپلماسی محیط زیستی از نقشآفرینی بسیار بالایی برخوردار باشد.
وی با اشاره به شدت تأثیر تغییر اقلیم در غرب آسیا بهویژه ایران گفت: برای کاهش اثرات تغییر اقلیم و ضرورتهای شاخصهای دستیابی به نمایههای توسعه پایدار با اهداف گوناگون، میطلبد یک رکن بسیار قدرتمندی را در عرصه تغییر اقلیم و توسعه پایدار تقویت کنیم تا منابع آن نهتنها به کشور ما بلکه به همسایهها هم برسد، بر این اساس باید ظرفیتها را به طور جدی تقویت کنیم تا این تلاشها بتواند نتیجه بخش باشد بهویژه در سطح بینالمللی برای دستیابی به حقوق حقه اولیه خود در سازمان ملل و کنوانسیونهای مرتبط با آن تلاش و آن را مطالبه کنیم تا از طریق تقویت دیپلماسی محیط زیستی این گونه منافع برای کشور و شهروندان تأمین شود.
وی افزود: وجود همین گونه مباحث چند بعدی پیچیده مانند تغییر اقلیم و محیط زیست، تغییر اقلیم و انرژی، تغییر اقلیم و بهداشت و تغییر اقلیم و غذا موجب میشود تا در زمینه تقویت و توسعه دیپلماسی محیط زیستی و تغییر اقلیم بیشتر تلاش و آنرا با ظرفیت بالاتر دنبال کنیم تا بتوانیم خسارات را به حداقل برسانیم و حتی مسیر را معکوس کنیم تا اینکه نهفقط تخریبها متوقف شود بلکه بتوان بهعنوان مسیر بازسازی و بهبود شرایط، اقدامات متناسب را تدوین، تصویب و اجرا کرد که قطعا این روند نیاز به تقویت بیشتر دارد و برای رسیدن به آن باید بخشهای مختلف همراه شوند.
کارشناس مباحث بینالمللی تغییر اقلیم تأکید کرد: امروزه دیگر فرصتی برای اولویت دوم یا سوم قرار دادن مباحث محیط زیستی وجود ندارد، کشور دیگر تاب و توان تحمل فشار بیشتر را ندارد؛ بنابراین تعلل در این زمینه جایز نیست و باید در راستای تقویت دیپلماسی محیط زیست تلاش کنیم چون امروزه یک الزام است.
شناسه خبر 90361