«الزامات پیشرفت هوش مصنوعی در ایران» در گفتوگوی تفصیلی با معاون رئیسجمهور؛
در آستانه پیوستن به باشگاه هوش مصنوعی دنیا هستیم
حضرت آیتالله خامنهای در طول سالهای اخیر در چندین نوبت به مسئولان کشور، توجه ویژه به مسئله «هوش مصنوعی» را یادآور شدهاند.

ایشان با اشاره به شتاب بیسابقه پیشرفتهای فناوری در حوزه هوش مصنوعی، تأکید دارند که این فناوری در اداره آینده جهان نقشی تعیینکننده خواهد داشت. ایشان معتقدند که «هوش مصنوعی با شتابی حیرتانگیز درحال پیشرفت است، بهگونهای که انسان از سرعت این فناوری متحیر میشود. ازاینرو، یکی از مسائل اساسی که باید مورد تأمل، تکیه و تعمیق قرار گیرد، هوش مصنوعی است.» 1403/06/06
رهبر انقلاب اسلامی با هشدار درباره خطرات بهرهبردار بودن صرف از این فناوری، بر ضرورت تسلط بر لایههای عمیق و متنوع هوش مصنوعی تأکید میکنند و میگویند:
«بهرهبردار بودن در مسئله هوش مصنوعی امتیاز محسوب نمیشود. این فناوری لایههای عمیق و متنوعی دارد که در اختیار دیگران است. اگر نتوانیم بر این لایهها مسلط شویم، در آینده ممکن است ساختارهایی مشابه آژانسهای بینالمللی ایجاد شود که برای استفاده از بخشهای مختلف هوش مصنوعی، اجازه یا محدودیت اعمال کنند. قدرتطلبان و فرصتطلبان دنیا به دنبال چنین اقداماتی هستند.» 1403/06/06
حضرت آیتالله خامنهای تأکید میکنند که کشور باید حداقل در میان 10 کشور برتر جهان در حوزه هوش مصنوعی قرار گیرد و به دولت چهاردهم توصیه کردهاند که «در زمان دولت سیزدهم، سازمانی بهنام سازمان ملی هوش مصنوعی زیر نظر رئیسجمهور تشکیل شد. اگر این سازمان همچنان با نظارت مستقیم رئیسجمهور به فعالیت خود ادامه دهد، امیدواری زیادی برای دستیابی به اهداف متصور در این حوزه وجود خواهد داشت.»
رهبر انقلاب از مسئولان خواستهاند تا با برنامهریزی دقیق، فناوری هوش مصنوعی را بهعنوان یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور در اولویت قرار دهند و زمینههای رشد آن را در همه سطوح فراهم کنند.
در رویداد ملی «پیشگامان پیشرفت» که روز دوشنبه دوم بهمنماه برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای در جریان برخی از آخرین دستاوردهای بخش خصوصی در حوزه «هوش مصنوعی» بهصورت مختصر قرار گرفتند. در بازدید از غرفههای هوش مصنوعی، دکتر حسین افشین، استاد تمام مهندسی مکانیک دانشگاه شریف و معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور نیز رهبر معظم انقلاب را همراهی کرد. ازاینرو، رسانه KHAMENEI.IR در نخستین مطلب پرونده «بررسی الزامات پیشرفت ایران در حوزه هوش مصنوعی»، برای یک گفتوگوی تفصیلی به سراغ معاون رئیسجمهور رفته است که متن کامل آن به شرح زیر در دسترس علاقهمندان و پژوهشگران قرار میگیرد:
* یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب از اول سال چند مرتبه درباره آن صحبت کردهاند، بحث هوش مصنوعی است و این نشان از اهمیت موضوع دارد. همچنین، یکی از اهدافی که در سند ملی هوش مصنوعی آمده، ارتقای کیفیت حکمرانی با بهرهمندی از قابلیتهای هوش مصنوعی است؛ بهعنوان سؤال اول، میخواستم دراینباره توضیحاتی بفرمایید.
بسماللهالرحمنالرحیم. یکی از اتفاقاتی که در نسل جدید حکمرانی میافتد، حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی است؛ این حکمرانی چه کار میکند؟ شاید یکی از چالشهای ما در کشور بحث حکمرانی خوب باشد. «حکمرانی خوب» یعنی چه؟ یعنی اینکه با داده خوب بتوانیم بهموقع تصمیم بگیریم. این مؤلفه بسیار مهمی است؛ زمانی شما میتوانید بگویید ما یک حکمرانی خوب انجام میدهیم که اولاً نسبت به یک سیستم شناخت داشته باشید و داده دقیق داشته باشید، بعد بتوانید بهصورت پیشگیرانه آن کاری را که میخواهید، دقیق صورت بدهید. بعضی مواقع بهدلیل اینکه اطلاعاتی که شما دارید ناقص است و کامل نیست، نمیتوانید تصمیم خوبی بگیرید. بعضی مواقع انسان به یک جایی میرسد که میگوید اگر من داده کامل داشتم یا به موضوع اشراف کامل داشتم، میتوانستم تصمیم بهتری بگیرم. هوش مصنوعی در حکمرانی دقیقاً این کمک را میکند که با تحلیل داده به تصمیم درست برسید؛ یعنی شما دادههای زیادی را از جامعه میگیرید، از اقتصاد میگیرید، از وضعیت اجتماعی میگیرید و درنتیجه تصمیمات بهتری میگیرید.
حالا چه اتفاقی میافتد؟ هوش مصنوعی در اینجا دو اثر دارد؛ این حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی یکسری اثرات افزایش بهرهوری دارد، یکسری اثرات عدالت اجتماعی دارد. یعنی چه؟ مثال میزنم. بعضی مواقع ما میخواهیم کمک هدفمند بکنیم؛ یعنی جامعه هدفمان را بشناسیم و بدانیم به کدام قشر باید کمک کنیم، از کدام قشر باید مالیات بگیریم، به کدام قشر در کدام حوزه آموزشی، پوشاکی، خوراکی و یا مطالعاتی سرویس بهتری بدهیم. زمانی میتوانیم این کار را بکنیم که داده دقیق داشته باشیم. اگر داده دقیق داشته باشیم، منابع و مصارفمان را میتوانیم دقیقتر هزینه کنیم. هوش مصنوعی به ما تحلیل داده میدهد؛ یعنی یکسری دادههای عظیم را که بهصورت متداول امکان دریافت و پردازش آنها وجود نداشت، برای ما پردازش میکند و میتوانیم بهصورت پیشگیرانه مسائل را درک بکنیم. بعد که توانستیم پیشگیرانه مسائل را درک بکنیم، به ما میگوید که چه موقع و با چه سرعتی آن بحران یا آن مطالبه را پاسخ بدهیم. این باعث میشود که ما حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشیم که به این میگویند «حکمرانی خوب».
تمام کشورها و دولتهایی که اکنون از هوش مصنوعی استفاده میکنند، برای افزایش کیفیت زندگی مردم و افزایش بهرهوری حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی را اجرا میکنند. فرض کنید یک مشکلی داریم بهنام «ناترازی انرژی» که یک بخش آن مربوط به تولید است، اما یک بخش مهمتر آن مربوط به مصرف است. اگر ما از زندگی مردم و از صنعتمان داده خوب داشته باشیم و دقیق بدانیم کجا باید چقدر هزینه بکنیم، با کمترین هزینه میتوانیم بیشترین بهرهوری را داشته باشیم و شاید بدون اینکه به مردم تحمیل هزینه بکنیم، بدون اینکه بخواهیم تولید اضافه داشته باشیم (که بار مالی برای کشور داشته باشد) با یک تحلیل داده بتوانیم این وضعیت را بهتر کنیم.
* اگر هوش مصنوعی دو بُعد داشته باشد؛ یک بُعد آن بحث تکنولوژیک قضیه است و بُعد دیگر آن تربیت افراد متخصصی است که بتوانند بر این حوزه اشراف داشته باشند و این مسئله را پیش ببرند. شما رئیس بنیاد ملی نخبگان هم هستید؛ در این راستا چه برنامهای دارید و برای پیشبرد این هدف، چگونه میتوانیم از نخبگانمان بهتر استفاده کنیم؟
یک موضوع بسیار مهم در بحث هوش مصنوعی، نیروی انسانی است؛ چرا؟ چون آن نیروی انسانیای که میآید الگوریتمها را مینویسد، مهم است. وقتی آن الگوریتم را مینویسد یا یک الگوریتم را آموزش میدهد، اینکه آن را با ذهن و فکر غربی آموزش بدهیم یا با فکر و ذهن شرقی، تفاوت دارد. هرچه ما نیروی متخصص بیشتر داشته باشیم، بهتر میتوانیم دادههای خودمان و الگوریتمهای خودمان را توسعه بدهیم؛ درنتیجه، ماشین یادگیریمان یا الگوریتم یادگیریمان مبتنی بر عقل شرقی یا عقل ایرانی شکل میگیرد.
ما در هوش مصنوعی یک مزیت داریم؛ شاید در یکسری فناوریها مجبور بودیم عاریهای کار بکنیم، اما در هوش مصنوعی مزیت دو کشور بسیار محرز است: ایران و هند؛ یعنی ما نیروهای انسانیای داریم که در این زمینه در دنیا جزء نفرات اول هستند و اگر ما سرمایهگذاری مناسبی روی این نیروهای انسانی بکنیم، عملاً یکی از بخشهای تولید هوش مصنوعی را که نیروی انسانی است، تقویت میکنیم.
حالا مسئله این است که چطور باید شروع کنیم؟ اولاً باید حتماً این آموزش را از مدارس شروع کنیم، چون اکنون نسل جدیدی از دانشآموزان یا جوانان را داریم که ضریب هوشیشان بسیار زیاد است. وضعیت امروز با دهههای قبل فرق میکند؛ بچههای امروزی خیلی باهوشتر هستند، ارتباطات بیشتری داشته و اطلاعات زیادی دارند که در لحظه کسب میکنند. ما باید آموزشهایمان را چند دسته بکنیم؛ یک دسته را ببریم در مدارس، یک دسته دیگر بیاید در دانشگاه. اکنون برنامه ما در دانشگاه این است که دانشجویان یک حداقلی از هوش مصنوعی بدانند؛ به همین علت، دو واحد درسی در دانشگاهها اجباری شده است که افراد در حوزههای مختلف، هوش مصنوعی را یاد بگیرند. بر همین اساس از یکسری اساتید حمایت کردیم تا سرفصلهای درسی تدوین بکنند و این سرفصلهای درسی از مهرماه امسال در دانشگاهها تدریس میشود، این کلاسها همزمان فیلمبرداری و ضبط میشود، مکتوبات درسیشان هم بهصورت فایل ارائه میشود که تا پایان دیماه آنها را بارگذاری کنیم.
اکنون در 30 حوزه در رشتههای علوم مهندسی، علوم پزشکی، علوم انسانی، هنر و همچنین علوم پایه این دروس تدریس میشود. این مستندات که ایجاد میشود، دانشجویان و اساتید علاقهمند میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند؛ یعنی ما یکسری متون فارسی درباره هوش مصنوعی ایجاد کردهایم.
البته علم هوش مصنوعی اینطوری نیست که من بگویم «یاد گرفتم و تمام شد»، چون ممکن است 6 ماه دیگر دوباره مطالب جدیدی بیاید؛ اما اینکه افراد بتوانند دسترسی داشته باشند به مستندات فارسی، ترسشان میریزد و درنتیجه خودشان هم علاقهمند میشوند و شروع میکنند به کار کردن در این حوزه.
بنده عضو هیئت علمی دانشگاه هستم و میدانم که شروع یک کار، سختترین قسمت آن کار است؛ یعنی به یک دانشجو که میخواهید بگویید در یک حوزه جدید کار کن، اطلاعات اولیهای که یک استاد به او میدهد و مطالعه میکند، باید طوری باشد که ترس آن دانشجو یا دانشآموز نسبت به موضوع بریزد؛ بعد میبینید خودش وارد آن جریان میشود و هرروز خودش را بهروز میکند. پس ما یک حوزه آموزشی داریم که باید افراد را ترغیب کنیم، یک حوزه حمایتی هم داریم و از پایاننامههایی که حول موضوع هوش مصنوعی در دانشگاهها نوشته میشود، حمایت میکنیم که در حوزه پژوهش هم شروع کنند به گسترش این مستندات.
البته اگر ما زیرساخت و سکوی هوش مصنوعی را ایجاد نکنیم، همه این کارهایی که در قسمت پژوهش میکنیم، بهنوعی به پلتفرمها و سکوهای خارجی کمک خواهد کرد. ما یک زیرساخت میخواهیم، اما نمیتوانیم بگوییم حالا چون سکو نداریم، پس در این حوزه این حمایتها را نکنیم؛ باید در این حوزه شروع به کار کنیم.
بنابراین ما دو برنامه قطعاً خواهیم داشت؛ یکی اینکه دانشگاهها را برای یک خیزش علمی در فناوریهای جدید فعال کنیم، هم در حوزه تراشهها، هم در حوزه میکروالکترونیک، هم در حوزهی کوانتوم و هم در حوزه هوش مصنوعی که اینها واقعاً به یکدیگر مرتبط هستند؛ بنابراین برنامه میگذاریم که آنها فعال بشوند.
من دانشگاه را مثل یک چشمه میبینم که این چشمه باید مرتب بجوشد و آب را سرریز کند؛ سرریز این آب میآید داخل شرکتهای دانشبنیان و بعد میآید در صنعت و بعد میآید در فناوری ما و بر اقتدار ملی تأثیر میگذارد. دوم اینکه باید در حوزه دانشآموزی وارد بشویم که در حوزه هوش مصنوعی بتوانیم برای مدارس یک معلم بگذاریم و دورههای آموزشی برگزار کنیم. البته دانشآموزان یک کلاسی دارند بهنام «کار و فناوری» که لازم است یک سرفصل هوش مصنوعی به آن اضافه شود تا بچهها حداقل بتوانند با مبانی آن آشنا بشوند.
* بحث سکوی هوش مصنوعی سؤال بعدی من بود که یک اشارهای به این موضوع داشتید؛ اما قبل از آن، لطفاً قدری در مورد مزیت ایران و هند در حوزه نیروی انسانی که در خلال صحبتهایتان اشاره کردید، توضیح دهید.
یکی از مهمترین قسمتهای هوش مصنوعی، برنامهنویسی آن است. بهترین برنامهنویسهای دنیا ایرانیها و هندیها هستند؛ درنتیجه این یک مزیت است. مطمئن باشید کشورهای توسعهیافته دنبال نیروی انسانی ممتاز هستند تا بتوانند برنامهنویسهایی اضافه کنند که برای پلتفرمهای خودشان یا سکوهای خودشان ارزشافزوده ایجاد بکنند. در این بخش هم ایرانیها و هم هندیها تبحر خاصی دارند و این میتواند مزیت ما باشد؛ البته این مهم یک مشکل هم ایجاد خواهد کرد و آن این است که اگر ما نتوانیم نیروی انسانی را که تربیت میکنیم حفظ کنیم، مرتب این تولیدات نیروی انسانی ما آماده میشوند برای اینکه مهاجرت بکنند. البته از این مسئله نباید بترسیم؛ چون ما یک منبع بزرگ نیروی انسانی داریم، باید سعی کنیم مرتب تربیت بکنیم، اما آن قسمت دوم هم مهم است که حفظ این نیروی انسانی است. به نظر من، حفظ نیروی انسانی راهکار بهخصوصی دارد که ما بتوانیم هم او را حفظ کنیم و هم از او استفاده کنیم؛ میخواهم بگویم در این حوزه ما قطعاً مزیت داریم.
* این بحث ایجاد سکوی هوش مصنوعی را که پیشتر و در دیدار نخبگان با رهبر انقلاب هم به آن اشاره داشتید، لطفاً کمی برایمان باز کنید و بفرمایید که چه مزیتهایی دارد. آیا اینکه ما مثلاً از چت جیپیتی در مورد تحولات منطقه یا قضایای غزه میپرسیم، بعد جوابهایی به ما میدهد که هدایتشده است، مربوط به این سکوی هوش مصنوعی میشود؟
بله، این مسئله بسیار مهم است. ما وقتی وارد یک فناوری میشویم، اگر از ابتدا تا انتهای آن فناوری را دقیق ندانیم، درنهایت یکجور مصرفکننده میشویم و میرویم به این سمت که از تولیدات دیگران استفاده بکنیم و بهرهبردار باشیم؛ هرچند ممکن است یک نقشی هم در آن فناوری داشته باشیم، اما نقش اساسیای بازی نمیکنیم. هوش مصنوعی یک کلیت بزرگتر و یک جامعیت بزرگتری دارد. اینکه فقط فناوری وجود داشته باشد یا برنامهنویس باشد، نمیتواند آن را هدایت بکند؛ یعنی ما فقط یک بُعد را جلو میبریم. همانطور که در آن سخنرانی بُعدهای هوش مصنوعی گفته شد، بُعد علمی و تکنولوژیک دارد، بُعد فلسفی دارد، بُعد کلامی دارد، بُعد حقوقی دارد، بُعد فقهی دارد؛ اگر اینها را باهم نتوانید ببینید، این مسئله حل نمیشود.
حالا ما میخواهیم چه کار بکنیم؟ گفته شد الگوریتمهایی که مینویسیم و آموزشهایی که میدهیم، مبتنی بر دادهای است که ما به آن هوش مصنوعی میدهیم؛ یعنی براساس آن دادههایی که میدهیم، آموزشهایی میبیند و آن هوش مصنوعی براساس آموزشی که دادیم و دادههایی که دادیم، به ما پاسخ میدهد. پس مهم است که خودمان در این ساختار نقش دقیقی داشته باشیم و سعی کنیم در حوزههای مختلف دادههای دقیقی به این الگوریتمها بدهیم تا آموزش ببیند.
البته موضوع سکو یک مسئله دیگر است، اکنون شرکتهای بزرگ دنیا عموماً آمدهاند منابع نرمافزارهایشان را باز گذاشتهاند؛ مثلاً شما میتوانید از منابع مؤسسه اوپنآی استفاده کنید. در این زمینه ما دو نوع بازیگر میتوانیم داشته باشیم؛ اول یک آدم متخصص که از هوش مصنوعی استفاده میکند، برنامهنویسی میکند و الگوریتمها را توسعه میدهد و دوم یک فرد غیر متخصص که عموماً کاربر و کسی است که میخواهد بهصورت کاربردی از هوش مصنوعی استفاده کند، متخصص الگوریتمنویسی یا برنامهنویسی نیست، بلکه فقط یکسری داده و یک خواسته دارد که باید بدهد به الگوریتمی تا تحلیل بکند و تنها خروجی برای آن مهم میشود. بنابراین پلتفرم، سکو یا سیستم عاملی ایجاد کردند که این سیستم عامل یکسری الگوریتمهای آماده دارد؛ وقتی که شما از آن استفاده میکنید، اگر بلد باشید کدام الگوریتم را انتخاب کنید، خودتان انتخاب میکنید و اگر متخصص باشید، از پایه آن استفاده میکنید و خودتان الگوریتمهای دیگری را که مربوط به موضوعتان است و وجود دارد، توسعه میدهید. اما در این حالت هم سود توسعه آن نصیب چه کسی میشود؟ نصیب آن کسی که این پلتفرم را پایهگذاری کرده است. در حالت دیگر، من یک آدم غیر متخصص هستم، اما داده دارم و میخواهم مثلاً یکسری مسافرت را مدیریت کنم که با کمترین هزینه بهترین جا را به افراد بدهم، بهطوری که هیچوقت اتاقهای من خالی نماند؛ اینجا من متخصص هوش مصنوعی نیستم که بنشینم الگوریتم بنویسم، بنابراین میآیم از این پلتفرم آماده استفاده میکنم و خودش به من میگوید کدام الگوریتم بهینه است؛ دادههایم را میدهم، آنالیز میکند، خروجیاش به من میگوید که به این صورت باید تقسیمبندی کنی.
پس ما نیاز داریم که یک پلتفرم ایرانی و ملی و اتفاقاً مدرن داشته باشیم؛ یعنی بروز باشد تا افرادی که میخواهند در ایران آن را توسعه بدهند و از آن استفاده کنند، از پلتفرم خودمان استفاده کنند. بنابراین باید آن را پایهگذاری کنیم؛ باید از امروز به فکر این باشیم که یک جایی داشته باشیم که معتبرترین جا است، آدمهای متخصص هستند، با نرمافزارهای روز و با زبانهای برنامهنویسی روز آشنایی دارند و الگوریتمهای بهینه را میشناسند تا این را توسعه بدهند. البته «توسعه» این نیست که امروز توسعه بدهند، ما کلید آن را قفل کنیم بگوییم این پلتفرم دیگر آماده است؛ بلکه باید طوری باشد که فرض کنید حداقل تا 10 سال یا 20 سال آینده مرتب این الگوریتمها به آن اضافه بشود و افراد دیگری هم که استفاده میکنند و متخصص هستند، برای حوزه خودشان بیایند این الگوریتمها را اضافه کنند. ما برای اینکه بتوانیم یک سکوی ملی داشته باشیم، یک سیستم عامل هوش مصنوعی ملی داشته باشیم، آمدیم با یک دانشگاه خوب کشور قرارداد بستیم که متخصصترین افراد در کشور هستند، گفتیم شما بیایید شروع کنید و معاونت علمی هم شما را حمایت میکند که این نرمافزار یا این سکو را بنویسید؛ بنابراین تفاهمنامه و قراردادی با آنها بستیم و کار را شروع کردیم، انشاالله ظرف یکسال آینده هم این پلتفرم بالا میآید و ما اینجا را از وابستگی خارج میکنیم.
الان وضعیت به این صورت است که هر فردی میخواهد پژوهش کند، مجبور است از پلتفرمهای خارجی استفاده کند و چون خودش نمیتواند الگوریتمهای مربوط به رشته خودش را بنویسد، میرود از پلتفرمهای خارجی استفاده میکند؛ درنتیجه ما پلتفرمهای خارجی را توسعه میدهیم! یعنی عملاً خیلی از توسعهها به دست خود ایرانیها، هندیها، چینیها و کشورهای دیگری که از این پلتفرمها استفاده میکنند، اتفاق میافتد. در آخر هم یک روزی ممکن است اصلاً آن نرمافزارِ متن باز را برای ما ببندد. دو سیاست هست؛ هم ممکن است ببندند، هم ممکن است تا آخر باز بگذارند. اگر بستند، ما دوباره هیچ دسترسیای به الگوریتمی که خودمان داشته باشیم و آموزش دیده باشد و عیبهایش مشخص شده باشد، نداریم؛ آنها میخواهند وابستگی ایجاد کنند تا مجبور شویم بابت این سرویسی که میگیریم، پول بدهیم و یا اینکه نه، باز میگذارند تا دادههای ما را بگیرند؛ چون شما باید دادههایتان را بدهید به آن الگوریتم تا آموزش ببیند و برگردد و آنجا ممکن است یک ذخیرهسازی داده اتفاق بیفتد. بنابراین هم درصورتی که متن باز باشد میتواند برای ما مخاطره داشته باشد، هم درصورتی که دسترسی ما را ببندند، میتواند مشکل ایجاد بکند؛ به همین علت نخستین کاری که انجام میدهند این است که آن را باز بگذارند. البته گفتم اینطور نیست که امروز بگوییم پژوهشهای ما نرود روی آن پلتفرمها کار بکند، بلکه ما باید آن را در کنارش توسعه بدهیم؛ بهزودی این پلتفرم ایرانی بالا میآید و چون توسط بهترینها آماده میشود و با شروع کار هوش مصنوعی دارد راه میافتد، استقبال خوبی از آن خواهد شد.
ما قطعاً بهعنوان معاونت علمی، در آینده فقط از پروژههای پژوهشیای حمایت میکنیم که روی پلتفرم خودمان کار بکنند. البته محدود نمیکنیم؛ میگوییم هرکس خواست روی پلتفرمهای دیگری که وجود دارند کار بکند، انجام دهد، ما کاری به آن نداریم، اما فقط پروژههایی را حمایت میکنیم، پژوهشهایی را حمایت میکنیم که بیایند یک ارزشافزودهای روی پلتفرم خودمان ایجاد کنند؛ فکر میکنم این باعث میشود که ما از این دید مستقل بشویم.
یک مثال برای شما بزنم که یک مقدار واضحتر باشد؛ یک چیزی هست بهنام «رایانش ابری»؛ فرض کنید اکنون میخواهم یک ایمیل شخصی برای خودم بسازم، باید چه کار کنم؟ باید بروم یک سرور بخرم؟ خب یک سرور میخرم، بعد باید سختافزار آن را بهینه کنم، بعد نرمافزار متناسب با آن را رویش بگذارم، بعد یک نفر برنامهنویس بگیرم که برایم آن برنامه وبمیل را بنویسد، بعد یکی را بگذارم این را پشتیبانی بکند تا هارد آن نسوزد یا همیشه روشن باشد. «رایانش ابری» این است که ما از ابزارهایی که یک عده نوشتهاند و آماده وجود دارد، استفاده کنیم. در همین هوش مصنوعی مثال ایمیل شخصی اینطور میشود که میروم انتخاب میکنم چه نوع وبمیلی را استفاده کنم؛ یعنی یک عده برنامهنویس حرفهای این را نوشتهاند، من فقط انتخاب میکنم. حالا انتخاب میکنم شخصیسازیاش کنم یا به آن یک چیزی اضافه کنم. ذیل این میشود سختافزار؛ یعنی دیگر نیازی نیست در خانه سختافزار بخرم، چون دارم از آن فضای ابری سرورها استفاده میکنم؛ بنابراین دیگر نگران نیستم سرور بسوزد، دیگر نگران نیستم هک بشود، دیگر نگران نیستم که آیا سیپییو یا جیپییوی آن ظرفیت لازم را دارد یا ندارد. من بهعنوان یک کاربر فقط از آن استفاده و بابت این استفاده هم هزینه پرداخت میکنم؛ دیگر لازم نیست کسی در خانهاش سرور بگذارد.
پس ما یک نرمافزار داشتیم، ذیل این باید یک سختافزار هم داشته باشیم که آن سختافزار هزینهبر است. در قسمت سختافزار میآییم یک تمرکزی انجام میدهیم و با پول کشور بهصورت پراکنده آن زیرساخت را میسازیم. نمیخواهیم تجمیع کنیم؛ البته جاهایی باید باشد که بتوانیم نظارت بکنیم که آن سرویسدهی را انجام بدهد. درنتیجه، آن فضای ابری ما و آن نرمافزار ما روی این سرورها سوار میشود. دیگر این شرکت خصوصی یا آن وزارتخانه دغدغه اینکه برود خودش زیرساخت درست بکند را ندارد. ما در بحث کاربرد میگوییم همه باید بتوانند در کاربرد مورد نظر خودشان گسترش پیدا بکنند. امروز میگوییم هر کسی، هر وزارتخانهای، هر شرکت خصوصیای کاربرد خودش را گسترش بدهد و ما اصلاً ورود نمیکنیم. بنابراین فعلاً از هر فضای ابریای که در دنیا وجود دارد، از هر اوپآیی که وجود دارد، از هر سروری که وجود دارد، حمایت میکنیم.
* سؤال بعدی ما درباره همین بحث جنگ تراشهها است که به آن اشاره داشتید؛ بفرمایید که منظور از جنگ تراشهها چیست و چه تأثیری در روند پیشبرد اهداف ما در این حوزه دارد.
بله، به نظرم خوب است که به این موضوع هم مختصر بپردازیم؛ اکنون یک بحثی در دنیا وجود دارد که اگر بخواهیم بگوییم جنگ جهانی دوم را چه چیزی تمام کرد و چه عنصری در اتمام آن تعیینکننده بود، میگوییم فولاد و آلومینیوم. در جنگ سردی هم که اکنون جریان دارد، انرژی هستهای حاکمیت دارد و کشورهایی که آن را دارند، یک مصونیتی دارند و کشورهایی که آن را ندارند، در معرض خطر قرار میگیرند؛ یعنی داشتن این انرژی میتواند یک بازدارندگی ایجاد کند. در آینده نیز آنچه میتواند بازدارنده باشد، فضای کامپیوتینگ یا رایانش است و خود علم میتواند یک بازدارندگی ایجاد بکند، یعنی هر کشوری که به این فضای رایانش ابری یا اصطلاحاً «کلود کامپیوتینگ» مسلط باشد، قطعاً میتواند اقتدار داشته باشد؛ یعنی جنگ بعدی ما این جنگ است.
شناسه خبر 91395