تعطیلی شتابزده بورس آسیب سنگینی به اعتماد سرمایهگذاران زد
در پی تحولات جنگی اخیر که فضای اقتصادی کشور را بهشدت ملتهب کرد، بازار سرمایه ایران بهطور موقت تعطیل شد. اقدامی که به اعتقاد کارشناسان، نتوانست کمکی به مدیریت بحران کند و حتی ضربه تازهای به اعتماد سرمایهگذاران وارد ساخت. تحلیلگر ارشد بازار سرمایه، با انتقاد از این تصمیم تأکید دارد تعطیلی بورس بدون طراحی سیاستهای حمایتی و اقدامات آرامبخش، نتیجهای جز افزایش بیاعتمادی نخواهد داشت.
بازار سرمایه ایران این روزها در بحرانی بیسابقه بهسر میبرد؛ بحرانی که ریشه در تحولات سیاسی و امنیتی اخیر کشور دارد و به تعطیلی موقت بورس و نوسانات شدید شاخص کل منجر شده است. این شرایط نهتنها باعث افت ارزش سرمایههای مردم شده، بلکه اعتماد عمومی به سازوکارهای بازار سرمایه را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. در چنین فضایی، کارشناسان اقتصادی و بازار سرمایه تلاش میکنند با تحلیل دقیق دلایل این بحران و ارائه راهکارهای عملی، مسیر بازگشت آرامش و ثبات را هموار کنند.
یکی از این تحلیلگران برجسته با نگاهی جامع به چرایی تعطیلی بازار بورس در روزهای جنگی اخیر، اثرات روانی و اقتصادی آن بر سرمایهگذاران و همچنین چشمانداز آینده بازار سرمایه، نکات قابل تأملی را مطرح کرده. در ادامه، گفتوگوی تفصیلی این کارشناس بازار سرمایه را میخوانید که ضمن نقد سیاستهای اتخاذشده، تجربههای جهانی و بومیسازی راهکارها را بررسی کرده و توصیههای کاربردی خود را به فعالان بازار ارائه میدهد.
نباید انتظار داشت بازار سرمایه بهسرعت احیا شود
دکتر رحمان رحیمی در گفتوگویی تفصیلی اظهار کرد: تعطیلی بازار سرمایه بهخاطر بحران جنگی اخیر در نگاه نخست ممکن است تصمیمی احتیاطی باشد، اما در واقع باید فرصتی ایجاد میکرد برای چیدمان تدابیری که بتواند سرمایهگذاران را آرام کرده و نقدشوندگی بازار را حفظ کند. در عمل، این فرصت از دست رفت و حتی بعد از بازگشایی بورس، شاهد هیچ سیاست حمایتی مشخصی نبودیم.
به گفته وی همانطور که در نخستین روز بازگشایی بازار یعنی شنبه و همچنین در روز بعد مشخص شد، موج گستردهای از فروش سهام به راه افتاد و شاخص کل سقوط سنگینی را تجربه کرد.
این کارشناس بورس تصریح کرد: این موج فروش کاملاً قابل پیشبینی بود، چرا که فقط درها را بستند و هیچ تدبیری برای حفظ نقدشوندگی یا مدیریت روانی سرمایهگذاران تدارک ندیدند. فضای ملتهب بازار همچنان باقی ماند و ابزارهای کمکی مثل صندوقهای طلا هم نتوانستند کارکرد حمایتی داشته باشند؛ بنابراین نتیجه تعطیلی فقط تخریب بیشتر اعتماد عمومی شد.
رحیمی با تأکید بر تداوم فضای پرابهام در کشور، هشدار داد که اگر بحران جنگی حتی بهطور کامل هم فروکش کند، نباید انتظار داشت بازار سرمایه بهسرعت احیا شود.
او یادآور شد: ما از سالیان گذشته مشکلات بنیادی حلنشدهای در ساختار بازار سرمایه داریم که همیشه مانع بازگشت اعتماد عمومی بوده. در دو روز اخیر، بحران جنگی سهم بیشتری در تشدید ترس و اضطراب سرمایهگذاران داشته، اما مشکل اصلی ریشهدارتر از این بحران است.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه خاطرنشان کرد: به یاد بیاوریم که در سال 1398 بهویژه در بحران ریزش سال 1399 هم دولت نتوانست حمایتی واقعی از بازار داشته باشد. بسیاری از وعدهها نظیر ایجاد بازاری 500 میلیارد دلاری یا تقویت معاملات، عملی نشد و در نتیجه اعتماد سرمایهگذاران از آن زمان بهطور کامل بازنگشت. حتی با تغییر دولت در تابستان گذشته و تغییر گروه مدیریتی سازمان بورس، باز هم وعدههای حمایتی و اصلاحی به سرانجام نرسید و همین مسئله باعث شد سرمایهگذاران همچنان از آینده بازار ناامید باشند.
رحیمی در پاسخ به پرسشی درباره استفاده از ابزارهای حمایتی موجود، گفت: تجربههای گذشته نشان داده که راهکارهایی مثل تزریق نقدینگی یا تغییر دامنه نوسان، بهویژه اگر دامنه مثبت را وسیعتر و منفی را محدودتر کند، اثرگذار نبوده است. این سیاست در گذشته هم امتحان شد و نتیجه خاصی نداشت.
وی با اشاره به عملکرد نهادهای ناظر همچون سازمان بورس و شورای عالی بورس توضیح داد: احیای اعتماد عمومی از توان یک سازمان بهتنهایی خارج است. ما به همکاری همه ارکان تصمیمگیری نیاز داریم تا ریسکهای سیستماتیک را پایین بیاورند و سرمایهگذاران بتوانند در فضایی باثبات تصمیم بگیرند. اگر فضای پرابهام ادامه داشته باشد، حتی تصمیمات درست هم کارساز نخواهد بود.
این کارشناس بورس درباره نقش بانک مرکزی نیز با لحنی انتقادی، متذکر شد: در سال گذشته بانک مرکزی با انتشار اوراق گواهی سپرده با نرخ بالای 30 درصد، عملاً اقدامی ضدبورسی انجام داد و باعث شد نقدینگی از بازار سرمایه خارج شود. این نوع سیاستها خلاف حمایت از بازار سرمایه است و اعتماد عمومی را تخریب میکند.
به اعتقاد رحیمی، احیای این اعتماد، فرآیندی زمانبر خواهد بود. انتظار نداریم ظرف چند ماه همهچیز ترمیم شود. شاید سالها طول بکشد تا سرمایهگذاران دوباره به بازار سرمایه اطمینان پیدا کنند اما به هر حال باید شروع کرد و آن هم تنها با کاهش ریسکهای سیستماتیک و مدیریت بحرانهای سیاسی و امنیتی ممکن خواهد شد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به تجربههای جهانی در مدیریت بحرانهای سیاسی و اقتصادی اشاره کرد و گفت: الگوهای جهانی هرچند آموزندهاند، اما قابل کپیبرداری مستقیم برای ایران نیستند. برای مثال بحران مالی 2008 آمریکا از بستر اقتصاد پیشرفته و یکپارچه جهانی برخاسته بود. ما در ایران هم از جامعه جهانی فاصله داریم و هم ساختارهای اقتصادیمان بسیار متفاوت است.
وی افزود: البته میشود از ایدهها و راهکارهای جهانی الهام گرفت و آنها را متناسب با ساختار داخلی ایران بومیسازی کرد. تدابیری که در آمریکا پس از بحران 2008 بهکار گرفته شد، هرچند در ایران بهطور کامل قابل اجرا نیست، اما میتواند الهامبخش سیاستگذاران باشد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه، آینده کوتاهمدت بورس را همچنان پرخطر ارزیابی کرد و یادآور شد: طی چند روز گذشته شاهد کاهش حدود 15 هزار واحدی شاخص بودیم و 40 هزار میلیارد ریال نقدینگی از بازار خارج شد. با توجه به شرایط پرابهام سیاسی و امنیتی کشور، این روند ریزش احتمالاً ادامهدار خواهد بود، مگر آنکه آرامشی نسبی ایجاد شود.
رحیمی در توصیه به سرمایهگذاران خرد نیز هشدار داد: تصمیمات هیجانی در چنین شرایطی بیشترین آسیب را وارد میکند. برخی ممکن است تصور کنند بازار با 30 درصد افت به کف قیمتی رسیده و زمان خرید است، اما واقعاً باید با احتیاط برخورد کنند و چنین تصمیمی را به تعویق بیندازند. بازار زمانی دوباره فرصت خواهد داد که نشانههای واقعی کاهش ریسک سیستماتیک و بهبود اوضاع سیاسی دیده شود.
وی در پایان گفتوگو، با ابراز امیدواری نسبت به بازگشت آرامش به فضای عمومی کشور، اظهار کرد: شرایط پرابهام امروز باعث شده فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران هیچ تصویر روشنی از آینده نداشته باشند. آرزو میکنم این بحرانها هرچه زودتر رفع شود و کشور به ثبات برسد تا سرمایهگذاران بتوانند با اطمینان بیشتری در بازار فعالیت کنند.
بازسازی اعتماد؛ کلید عبور بورس از بحرانهای فعلی
در پایان باید گفت؛ بحران اخیر بازار سرمایه ایران ناشی از ترکیبی پیچیده از عوامل ساختاری قدیمی و شوکهای روانی ناشی از تحولات امنیتی و سیاسی است که بهطور همزمان اعتماد سرمایهگذاران را متزلزل کرده است. تعطیلی موقت بورس و کمبود تدابیر حمایتی مؤثر، این وضعیت را تشدید کرده و نشان میدهد که بازگرداندن ثبات به بازار تنها با اقدامات جزئی و مقطعی امکانپذیر نیست. همانطور که دکتر رحیمی تأکید دارد، بازسازی اعتماد عمومی فرآیندی زمانبر و نیازمند هماهنگی و حمایت گسترده نهادهای دولتی و مالی است. همچنین تجربههای جهانی اگرچه نمیتوانند مستقیماً به اقتصاد ایران منتقل شوند، اما میتوانند الهامبخش بومیسازی راهکارهایی باشند که متناسب با شرایط ویژه کشور طراحی و اجرا شوند. تا زمانی که فضای سیاسی و اقتصادی کشور به ثبات نرسد و ریسکهای سیستماتیک کاهش نیابد، ادامه نوسانات و خروج سرمایهگذاران از بازار دور از انتظار نخواهد بود. بنابراین، فعالان بازار و سیاستگذاران باید با صبر و برنامهریزی دقیق به سمت بازسازی اعتماد و ایجاد سازوکارهای پایدار حرکت کنند تا بازار سرمایه بار دیگر به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ایران دست یابد.