گوهرشاد، نقطه عطفی در تاریخ بیداری تمدنی زن مسلمان
در تقویم رسمی کشور، 21 تیرماه بهعنوان «روز ملی عفاف و حجاب» نامگذاری شده است؛ روزی که به یاد فاجعه خونین مسجد گوهرشاد مشهد در تیرماه 1314 زنده نگه داشته میشود. در آن روز، هزاران زن و مرد متدین مشهدی که به تلاش برای زدودن ارزشهای دینی در پوشش عمومی اعتراض داشتند، با خشونتی بیسابقه مواجه شدند. اگرچه حادثه گوهرشاد در ظاهر به بهانه «پوشش» رقم خورد، اما درحقیقت میدان رویارویی دو نوع نگاه به انسان، هویت و تمدن بود؛ نگاهی برخاسته از ایمان و فرهنگ اسلامی، در برابر نگاهی با الگوبرداری سطحی و شتابزده از غرب.
* نقش تاریخی زنان در دفاع از هویت فرهنگی
تحلیل جامعهشناختی واقعه گوهرشاد نشان میدهد که زنان نهتنها در صف معترضان بودند، بلکه در کانون شکلگیری این اعتراض هویتی قرار داشتند. بسیاری از گزارشهای تاریخی تصریح میکنند که گروههای اصلی اعتراضکننده، بانوانی بودند که پوشش اسلامی را نهفقط بهعنوان یک سنت، بلکه بهمثابه بخشی از «هویت دینی و تمدنی» خود میشناختند.
این پدیده را میتوان بهعنوان نمونهای از مشارکت زنان در دفاع از ساختارهای ارزشی جامعه مورد تحلیل قرار داد. برخلاف تصویر غالب در بسیاری از نظریات توسعه که زنان را صرفاً تابع تغییرات فرهنگی یا قربانی روندهای مدرنیزاسیون میدانند، واقعه گوهرشاد نشان داد که زن مسلمان میتواند کنشگری فعال در عرصه فرهنگ باشد و حتی آغازگر مقاومت اجتماعی و تمدنی شود.
* عفاف و حجاب؛ مفاهیمی فراتر از پوشش ظاهری
یکی از آسیبهای گفتمان فرهنگی معاصر، تقلیل مفاهیم عمیق دینی به نمادهای سطحی و شکلی است. درحالی که در متون دینی، «عفاف» بهعنوان یک فضیلت اخلاقی، ناظر بر کنترل خواستههای نفسانی، احترام متقابل و پاکدامنی در روابط انسانی است و «حجاب» نیز مفهومی ریشهدار در حوزه سبک زندگی و حرمتگذاری به کرامت زن شناخته میشود، اما متأسفانه در بسیاری از طرحها و برنامههای فرهنگی این دو مفهوم به شعارهایی نمادین، یا صرفاً به نحوه پوشش و نوع لباس، تقلیل یافتهاند.
رویکرد علمی به موضوع عفاف و حجاب ایجاب میکند که آنها را در بسترهای معرفتی، روانشناختی، جامعهشناختی و حتی تمدنی بررسی کنیم. زن مسلمان وقتی حجاب را برمیگزیند، درحال مشارکت در بازتولید یک سبک زندگی بوده که بر پایه کرامت انسانی، خانوادهمحوری و استقلال هویتی شکل گرفته است.
* از گوهرشاد تا امروز؛ استمرار مقاومت فرهنگی زن مسلمان
مسجد گوهرشاد را باید یکی از نخستین جلوههای مقاومت زن مسلمان در برابر جریان جهانیسازی سبک زندگی غربی دانست. با نگاهی تطبیقی به دیگر نقاط جهان اسلام، میتوان دریافت که زن مسلمان همواره یکی از ارکان اصلی در حفظ فرهنگ بومی و دینی بوده است.
از مادران شهید فلسطینی که با پوشش کامل در برابر نظامیان رژیم صهیونیستی میایستند، تا زنان مسلمان در اروپا که با وجود فشارهای رسانهای و اجتماعی، همچنان به حفظ هویت اسلامی خود پایبندند، حجاب به نشانهای از بیداری تمدنی بدل شده است؛ نشانهای که هم از درون ریشه دارد و هم در برابر هجمههای بیرونی، قدرت ایستادگی دارد.
این مقاومت، برخلاف برخی تصورات قالبی، نه صرفاً یک حرکت واکنشی، بلکه بازتابی از خودآگاهی فرهنگی و اعتماد به نفس اجتماعی است. زن مسلمان، بهویژه در جوامعی که در معرض بحران هویت بوده، با حفظ پوشش دینی خود، پیامی از تعلق فرهنگی، قدرت درونزا و استقلال فکری به جامعه منتقل میکند.
* نقش نهادهای فرهنگی در تعمیق فهم تمدنی از حجاب
با توجه به ظرفیت عظیم حجاب بهعنوان نماد هویت دینی، ضروری است که نهادهای فرهنگی، آموزشی و رسانهای از نگاه شکلی به این موضوع فاصله بگیرند و به بازسازی گفتمان معرفتی آن بپردازند. عفاف و حجاب اگر در قالب یک «فرهنگ زیسته» تعریف شوند، نهتنها پایدار خواهند ماند، بلکه میتوانند الگویی برای جامعه جهانی نیز باشند.
برای این منظور، لازم است مفاهیم حجاب و عفاف در کتب درسی و دانشگاهی، بهصورت علمی، ریشهدار و کاربردی تبیین شوند.
رسانهها باید با روایتهای واقعی از زندگی زنان موفق، مستقل و فعالِ محجبه، تصویر زنده و انسانیتری از حجاب ارائه دهند.
میبایست گفتوگوهای فرهنگی میان نسلها شکل گیرد تا دختران امروز بتوانند انتخاب خود را بر مبنای درک و نه فشار، صورت دهند و پژوهشهای روانشناختی و جامعهشناختی درباره آثار فردی و اجتماعی حجاب، در قالب پژوهشهای میدانی و مطالعات بین فرهنگی، توسعه یابد.
* گوهرشاد، یک روز نیست، یک جریان تمدنی است
سالگرد حادثه گوهرشاد نباید صرفاً به یک روز نمادین در تقویم فرهنگی کشور محدود بماند، بلکه باید بهعنوان نقطه عزیمت یک جریان هویتی دیده شود. جریانی که نشان داد زن مسلمان، نهتنها پیرو فرهنگ خود، بلکه کنشگری فرهنگی است؛ مدیری فعال برای سبک زندگی، حافظ خانواده و نمایندهای از تمدن اسلامی در سپهر اجتماعی.
زنانی که در گوهرشاد ایستادند، بدون شعار و بدون هیاهو، از آنچه «حق» میدانستند دفاع کردند. امروز نیز نسل جدید زنان مسلمان میتوانند با همین عمق، مسیر خود را در فضای پیچیده هویتهای معاصر پیدا کنند.
واقعه گوهرشاد صرفاً یک صفحه خونین در تاریخ نیست، بلکه الگویی عمیق برای فهم جایگاه زن در تحولات فرهنگی و تمدنی است. زنانی که در آن روز از هویت خود دفاع کردند، بیآنکه آموزش دانشگاهی دیده باشند، برآمده از ایمان و فهم شهودی خود، مفهومی عمیق از حجاب را تجسم بخشیدند.
امروز برای زنده نگه داشتن این مسیر، باید فراتر از نمادسازیها، به تربیت نسلی پرداخت که عفاف را یک فضیلت و حجاب را یک انتخاب مبتنی بر معرفت بداند؛ نسلی که زن مسلمان را نه در چارچوب کلیشهها، بلکه در قامت یک کنشگر فرهنگی و یک بازیگر فعال در تمدن نوین اسلامی بشناسد.