ملایر با داشتن استعداد و زیرساخت، آماده تبدیل شدن به قطب جشنوارههای تئاتر است
شهر ملایر که همواره بهعنوان یکی از مراکز مهم هنر و بهویژه تئاتر استان همدان شناخته شده، اکنون با حضور استعدادهای جوان و خلاق خود، توانسته جایگاه ویژهای در عرصه هنری کشور پیدا کند. در این مسیر، گفتوگو با پیشکسوتی که سالها در این عرصه فعالیت کرده، فرصتی ارزشمند است تا نگاهی دقیقتر به روند انتخاب و آمادهسازی آثار نمایشی و چشمانداز آینده تئاتر این شهر داشته باشیم.
از نقش حیاتی بازیگران بومی گرفته تا اهمیت آموزشوپرورش نسل جوان، این گفتوگو نمایانگر شور و اشتیاق هنرمندان ملایر برای تعالی هنر نمایشی است. همراه با بهرام حاجیعلیاکبری باشید تا با رویکرد حرفهای و استانداردهای مد نظر او در تولید آثار نمایشی آشنا شوید و دریابید چگونه میتوان با همدلی و حمایت همهجانبه، آیندهای درخشان برای تئاتر ملایر رقم زد:
آقای حاجیعلیاکبری شما بیش از 50 سال در عرصه تئاتر فعالیت داشتهاید و کارنامهای درخشان با آثار متعددی بهجا گذاشتهاید؛ انگیزه اولیه شما برای ورود به این هنر چه بود و نخستین تجربه جدیتان در کدام نمایش رقم خورد؟
بنده حدود 62 سال پیش در سن 15 سالگی با دنیای تئاتر آشنا شدم؛ عشق و علاقه عمیقی که به صحنه داشتم، از همان ابتدا تمام زندگیام را در بر گرفت. هیچ کاری برایم بر تئاتر اولویت نداشت؛ تئاتر برای من نهفقط یک حرفه، بلکه عشق و زندگیام است. امروز با وجود 78 سال سن، همچنان با تمام وجود فعالیت میکنم و همیشه آرزو داشتهام که پایان زندگیام روی صحنه رقم بخورد؛ چراکه عشق من به خاک صحنه بیپایان است.
آن روزها وقتی در سنین نوجوانی بر صحنه میرفتم و با تشویق تماشاگران مواجه میشدم، انرژی و توجه آنها انگیزه مضاعفی برایم میشد؛ حس دیده شدن و تأیید، بهویژه برای یک نوجوان 15 ساله، بسیار قدرتمند است و مرا در مسیر تئاتر مصممتر کرد.
نخستین تجربه جدی من در نمایشی بود که جهت کمک به زلزلهزدگان بوئین زهرا اجرا شد؛ در آن اجرا بخشی از درآمد بلیتها به امر مذکور اختصاص یافت و برای من نهتنها خاطرهای ماندگار، بلکه تجربهای ارزشمند بود.
تحصیلاتتان را در حوزه نمایش ادامه دادید؟
مسیر هنری من بیشتر تجربی بود؛ خانوادهام رویکرد هنری داشتند و اساتیدم نیز مشوقم بودند. اندکاندک به تدریس هنر و تئاتر در استان همدان پرداختم و علاوهبر تئاتر، در زمینه خوشنویسی و نقاشی نیز فعالیت داشتم.
شما طیف گستردهای از مخاطبان را از نمایشهای آیینی همچون «کیست مرا یاری کند» تا موزیکالهای کودکانه مانند «عالیجناب شیر» جذب کردهاید؛ رابطه شما با مخاطب چگونه شکل گرفته و چه جایگاهی برای آن قائل هستید؟
ارتباط مؤثر با مخاطب برای من ارزش والایی دارد و همواره تلاش کردهام آثاری را ارائه دهم که از هر قشری مخاطب جذب کند؛ هدفم این است که تماشاگر پس از پایان نمایش چه کودک و چه بزرگسال، احساس رضایت و شادی داشته باشد.
وقتی کودکی با دیدن نمایش میخندد یا بزرگسالی از مشاهده نمایش آیینی تأثیر میپذیرد، یعنی کار به هدف خود رسیده است. رضایت مخاطب، چه در لحظات شادی و چه غم، برای من بهترین پاداش است؛ بنابراین سعی دارم اجراهایم همیشه پویایی و جنبوجوش داشته باشند تا مخاطب در طول نمایش در حالت سکون نباشد و با هر لحظه همراه شود که همین امر سبب پرداختن به آثاری با درونمایههای متفاوت شده است.
درباره آثاری مانند «نقرهداغ» که با موضوعات تاریخی و اجتماعی اجرا شدهاند، نقش تئاتر را در آگاهیبخشی فرهنگی چگونه ارزیابی میکنید؟
نمایش «نقرهداغ» به دوره قاجار میپردازد؛ دورهای پُرچالش و پُر از مصائب در تاریخ ایران؛ این اثر را با هدف بازنمایی تاریخ و انتقال مفاهیم اجتماعی و فرهنگی به مخاطبان تولید کردم.
این نمایش در قالب دورههای تاریخی قاجار، رضاشاه و محمدرضا شاه تدوین شده بود، اما درنهایت به دوره قاجار تلخیص یافت؛ شخصیت «کریم شیرهای»، از چهرههای طنزپرداز و شادیآفرین دربار ناصرالدینشاه، محوریت کار بود.
این پروژه فرصتی بود برای معرفی استعدادهای جوان و مستعدی که اکنون از ستارگان تئاتر ایران بهشمار میروند؛ تئاتر بهعنوان هنری توانمند، قابلیت بسیار زیادی در آگاهیبخشی فرهنگی و اجتماعی دارد و این نقش را بسیار مهم میدانم.
این نمایش در جشنواره استان همدان با موفقیت حضور داشت و بازخوردهای مثبتی از داوران و مخاطبان دریافت کرد.
پیشنهادی مطرح شده که ملایر میتواند به قطب جشنواره ملی تئاتر تبدیل شود؛ نظر شما دراینباره چیست؟ آیا زیرساختهای لازم برای تحقق این هدف فراهم شده است؟
قطعاً ملایر استعداد فوقالعادهای در حوزه تئاتر دارد، ما در این شهر کارگردانها و بازیگران بسیار ارزشمندی داریم که در سطح کشور فعالیت میکنند؛ افرادی مانند محمد قاسمی، آقای حبیبی، سعید حسینپور، مجتبی شجاعی و آقای روزبهانی، ازجمله این چهرهها هستند. بازیگران توانمندی مثل محیا جباری و سایر دوستان جوان نیز از سرمایههای هنری ما بهشمار میروند.
ازنظر زیرساختها، ملایر بهعنوان دومین شهر استان همدان، امکانات مناسبی در اختیار دارد. شهرداری همواره حمایت مالی و معنوی قابل توجهی از فعالیتهای تئاتری دارد و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز همکاری چشمگیری میکند؛ البته نباید انتظار داشت تمام مشکلات یکشبه حل شوند، اما به نسبت امکانات موجود، حمایتها بسیار قابل تقدیر است.
در حوزه سالنهای نمایشی باید بگویم ما چندین سالن مجهز داریم که میتوانند میزبان جشنوارههای ملی باشند و سالنهای تمرین بهصورت رایگان در اختیار هنرمندان قرار میگیرند؛ همچنین برای اسکان هنرمندان خوابگاههای آموزشوپرورش، دانشگاهها و مدارس وجود دارند. امکانات پذیرایی و تغذیه نیز در شهر با رستورانهای متعدد و متنوع تأمین میشود و به نظر من هیچ کمبودی برای میزبانی جشنواره ملی در ملایر وجود ندارد.
شما همکاری نزدیکی با نسل جدید هنرمندان دارید؛ برای مثال نمایش «بساوایی» را به کارگردانی خانم محیا جباری راهی جشنواره کردید، این همکاری چه دستاوردی برای شما داشت و چه توصیهای به نسل جوان دارید؟
نمایش «بساوایی» توانست در هشت جشنواره حضوری موفق داشته باشد و جوایز متعددی کسب کند که افتخار بزرگی است برای همه دستاندرکاران؛ از کارگردان و بازیگران گرفته تا نویسنده و طراح صحنه. خانم جباری و آقای حسینپور در این پروژه عملکرد بسیار ارزشمندی داشتند و من واقعاً به آنها افتخار میکنم.
رابطه من با بچهها صمیمانه است؛ آنها هیچگاه سن من را احساس نمیکنند، چون من مثل خودشان رفتار میکنم. بسیاری از آنها به من «بابا» میگویند و این نشاندهنده نزدیکی و محبت بین ما است. با بسیاری از آنها از دوران کودکی تا به امروز ارتباط دارم؛ از هشت سالگی تا حالا که بالغ شدهاند. بهواقع رابطه ما فراتر از تئاتر است و هرگاه مشکلی داشته باشند، چه در زمینه شخصی و چه خانوادگی، روی من حساب میکنند.
من بهعنوان پدر خانوادهای بزرگ آنها را همراهی میکنم و بچهها هم احترام زیادی برای من قائل هستند؛ حتی اگر گاهی نظری داشته باشم که کاملاً درست نباشد، آنها تلاش میکنند رضایت مرا جلب کنند. این رابطه دوطرفه و صمیمانه باعث شده همیشه در کنار هم باشیم و من از همه آنها بسیار راضی هستم.
اکنون درحال آمادهسازی چه پروژهای هستید؟
درحال حاضر روی نمایش جدیدی بهنام «نوشابه مشکی» کار میکنم که نوشته آقای سعید حسینپور است. گروه بازیگران جوان و بااستعدادی مانند جواد چهاردولی، رحیمی و هستی رزاقی در این پروژه فعالیت میکنند و من از عملکردشان بسیار رضایت دارم؛ همه بچهها با شور و صمیمیت کار میکنند و این برای من بسیار دلگرمکننده است.
آقای حاجیعلیاکبری فرآیند شما در انتخاب و آمادهسازی یک نمایش چگونه است؟ از انتخاب متن تا تمرین، طراحی صحنه و موسیقی، چه مراحلی را طی میکنید و چه استانداردهایی را درنظر میگیرید؟
اول از همه، متن نمایش باید کاملاً مورد علاقه من باشد. فراتر از مسائل فنی، موضوع یا سوژه نمایش باید برای من جذاب و همچنین مردمپسند و تماشاگرپسند نیز باشد؛ بهعبارتی خطی نباشد و سوژهای قابل فهم برای مخاطب داشته باشد. پس از انتخاب متن، معمولاً روی آن کار و تغییراتی ایجاد میکنم تا به فرم مطلوب برسد.
بازیگران مناسب نقشها را انتخاب میکنم، چون معتقدم هر بازیگری باید متناسب با شخصیت نقش انتخاب شود تا اجرا باورپذیر باشد. انتخاب متن و بازیگر بهصورت موازی پیش میرود و پس از طی مراحل اداری و تأیید متن، جلسات بازخوانی را برگزار میکنیم. متن را به بازیگران میدهم تا خودشان آن را تحلیل و بررسی کنند؛ هدف این است که بازیگران نقشهای خود را کاملاً بشناسند و با نمایش ارتباط عمیق برقرار کنند.
پس از 5-6 جلسه بازخوانی، مرحله طراحی صحنه میرسد؛ ما در این زمینه همکاری نزدیکی با خانم مرادی، طراح صحنه تحصیلکرده و جوان داریم که با ما مشورت میکند و صحنه را به بهترین شکل طراحی میکند.
وقتی بازیگران متن را فهمیدند و حفظ کردند، سراغ موسیقی میرویم؛ معمولاً ترجیح میدهم موسیقی زنده باشد، چون تأثیرش روی مخاطب بسیار بیشتر و ارتباط عاطفی قویتر است. پس از تنظیم موسیقی، نورپردازی را طراحی میکنیم.
وقتی اجرا آماده شد، یک بازبینی اداری داریم و بعد وارد تمرینهای عمومی میشویم تا همهچیز جا بیفتد؛ سپس نمایش اجرا میشود و درصورت شایستگی در جشنوارههای استانی، منطقهای و حتی ملی مانند فجر، شرکت میکنیم.
درخصوص بازیگران بومی ملایر مانند آقای طاها کلهر که در نمایش «عالیجناب شیر» حضور دارند، نظر شما چیست؟ حضور آنها چه تاثیری در کارهای شما دارد؟
از اشاره و دقت نظر شما ممنونم؛ آقای طاها کلهر حدود پنج سال میشود که شاگرد کلاسهای من است. او فردی با استعداد، فعال و با اخلاق بهشمار میرود؛ واقعاً رشد بسیار خوبی داشته و من همواره او را تشویق میکنم که تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته تئاتر ادامه دهد.
هدف اصلی من از بازگشت به ملایر، خدمت به تئاتر شهرم و پرورش نسل جدید است؛ کلاسها و ورکشاپهای ما رایگان برگزار میشود تا هیچ کودک یا نوجوانی بهدلیل مشکلات مالی از آموزش محروم نماند. آقای کلهر نمونه بارز استعدادی است که امیدوارم به دانشگاه برود و مسیر حرفهای خود را ادامه دهد؛ مطمئنم آینده درخشانی خواهد داشت.
چشمانداز شما برای آینده تئاتر ملایر و نوع آثاری که میخواهید روی صحنه ببرید، چیست؟
اگرچه سن زیادی دارم، اما ازنظر شور و شوق حرفهای گویی 18 سالهام؛ هنوز حس میکنم راه زیادی در پیش دارم، تمام تلاش و انرژیام را میگذارم تا همراه با بچهها رشد کنیم. من هیچگاه برای آموزش گرفتن هزینهای دریافت نمیکنم، چون عشق من به هنر و انتقال تجربه به نسل جدید است.
اگر هنرمندان ملایر بتوانند حسادت و اختلافات را کنار بگذارند و بهجای رقابت، همدل و همراه شوند، آینده بسیار روشن و پُرامیدی خواهیم داشت. ما قطعاً میتوانیم بازیگران برجستهای به جامعه هنر ایران معرفی کنیم؛ همانطور که اکنون بچههای ملایر در تهران درخشیدهاند.
ملایر همیشه مهد استعدادهای درخشان بوده و خواهد بود؛ هنرمندان ملایری جزء بهترینهای ایران هستند و من بسیار خوشحالم که در این مسیر آنها را همراهی میکنم و امیدوارم روزبهروز تئاتر ملایر پیشرفت کند.
ممنون از شما و فرصتی که در اختیار این رسانه قرار دادید؛ اگر بهعنوان کلام پایانی نکتهای هست، بفرمایید.
دوست دارم تأکید کنم که همدلی و همکاری بین هنرمندان، بزرگان تئاتر و مسئولان ضروری است؛ ما نیاز داریم بزرگترهای تئاتر از نسل جدید حمایت کنند، حسادت را کنار بگذارند و برای رشد همه، همدل باشند. اداره فرهنگ و ارشاد هم حمایت خوبی دارد و امیدوارم انجمن نمایش ملایر بهزودی ساماندهی شود تا بچهها با امکانات بهتر به کارشان ادامه دهند.
از همه عزیزان که در این مسیر همراه ما هستند، سپاسگزارم و برای آنها آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
تئاتر ملایر، چشماندازی روشن با همدلی و استعدادهای جوان
گفتوگو با بهرام حاجیعلیاکبری، کارگردان پیشکسوت تئاتر ملایر، تصویری واضح و پُرامید از مسیر پیش روی هنر نمایشی این شهر به ما میدهد؛ از یکسو وجود استعدادهای ناب و هنرمندان متعهد و از سوی دیگر حمایتهای نسبی نهادهای محلی، بستر مناسبی برای رشد و ارتقای تئاتر ملایر فراهم کرده است؛ اما آنچه بیش از همه برجسته میشود، ضرورت ایجاد وحدت و همدلی میان هنرمندان، بزرگترها و نسلهای نو است. موضوعی که حاجیعلیاکبری بارها بر آن تأکید کرد. او معتقد است که بدون همگرایی و حمایت متقابل، حتی بهترین استعدادها نیز به ثمر نخواهند نشست.
ملایر نهتنها میتواند قطب جشنوارههای ملی تئاتر باشد، بلکه ظرفیت تبدیل شدن به یکی از مهدهای اصلی تربیت هنرمندان مطرح کشور را نیز دارد؛ به شرط آنکه سیاستگذاران و اهالی فرهنگ با نگاهی همدلانه و آیندهنگر، مسیر رشد را هموار کنند. سرمایهگذاری روی آموزش رایگان و فراهم کردن امکانات لازم، همان کلیدی است که میتواند درهای موفقیت را به روی نسل جوان این دیار بگشاید.
درنهایت آنچه تئاتر ملایر را زنده و پویا نگه میدارد، عشقی است که هنرمندان به این هنر دارند؛ عشقی که فراتر از سن و سال و شرایط، همچنان میتپد و در صحنههای شهر جاری است. اگر این روحیه حفظ و با همدلی تقویت شود، آیندهای درخشان در انتظار تئاتر ملایر خواهد بود.