اصلاح حکمرانی یا پالس ضعف به دشمن
پس از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران و برقراری آتشبس، 180 نفر که خود را اقتصاددان، استاد دانشگاه و صاحبنظر معرفی کردند، در یک بیانیه خواستار اصلاحاتی در الگوی حاکم بر نظام حکمرانی کشور شدند.
یکی از بندهای این بیانیه، به موضوع مذاکره و دیپلماسی مربوط میشود و روی سخن درباره میزی است که میتواند به مشکلات و اختلافات حلنشده پایان بدهد.
حال برای روشنگری، باید به چند نکته اشاره کرد:
1. نوع حکمرانی ما چه ایرادی دارد که آقایان خواهان اصلاح حکمرانی جمهوری اسلامی ایران هستند؟
آیا کشوری متجاوز است که به سرزمینی حمله و با تجاوز خود میلیونها نفر را قتل عام، مجروح و یا آواره کرده یا کشوری که صلحدوست و خواهان مقابله با ظالمان و ستمگران عالم و رعایت حقوق بشر است؟
آیا به نظر آقایان کشوری مثل ایران اسلامی نباید استقلال داشته باشد؟ باید زیر نظر سلطه بیگانگان باشد که به آنها خوش بگذرد؟
مگر مبانی حکمرانی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از قرآن و شرع مقدس نیست؟
آیا به نظر آقایان به اصطلاح صاحبنظر، نعوذبالله قرآن و شرع مقدس محمدی کهنه شده یا اینکه قائل به تفسیر اسلام آمریکایی هستند و نؤمن ببعض و نکفر ببعض شدند؟
2. سخنان بزرگان
مگر آن پیرِ خردمند، حضرت روحالله نفرمود بر فرض که آمریکا یک طرح صددرصد اسلامی- انسانی بدهد، ما باور نمیکنیم که آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند؛ اگر آمریکا و اسرائیل «لاالهالاالله» بگویند، ما قبول نداریم؛ چراکه آنها میخواهند سرِ ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از صلح میکنند، میخواهند منطقه را به جنگ بکشند.
مگر رهبر فرزانه ما بارها نگفت ما به آمریکاییها اعتماد نداریم؟
«ما چندسال نشستیم مذاکره کردیم، همین شخص (ترامپ)، مذاکره تمامشده کاملشده امضاشده را از میز بیرون انداخت و پاره کرد؛ با این آدم چطور میشود مذاکره کرد؟
خوب این دولت دیگر قابل اعتماد نیست و مذاکره نتیجهاش میشود هیچ! بنابراین آقا در اسفندماه 1403 استفاده از تجربه دو سال مذاکره و امتیاز دادن و کوتاه آمدن اما به نتیجه نرسیدن را ضروری برشمردند و افزودند: آمریکا همان معاهده را با وجود نقصهایی که داشت، نقض کرد و از آن خارج شد؛ بنابراین، مذاکره با چنین دولتی غیر عاقلانه، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه است و با آن نباید مذاکره کرد.
فکر میکنم نگاه امام و حضرت آقا باید فصلالخطاب باشد. حالا چرا مذاکره کردیم؟ یک بحث دیگری است.
ترامپ اعلام کرده بود یا مذاکره یا جنگ، اگر میرفتیم سراغ جنگ، هم فضای داخلی و هم بینالمللی علیه ما بود؛ چون اهل منطق هستیم، از مذاکره فرار نکردیم، اما نباید به آن اصرار داشت، همچنین که از آن فرار نکردیم. راهبردی که نظام جمهوری اسلامی انتخاب کرد، مذاکره غیر مستقیم بوده، آنهم از طریق کشوری که ما میخواستیم، از اصول عقبنشینی نکردیم، مذاکره روی جبهه مقاومت، موشک و اصل غنیسازی اورانیوم را از اول نپذیرفتیم و نرفتن به سمت سلاح هستهای (که ساخت سلاح هستهای طبق فتوای رهبر معظم، جزء دکترین سیاست خارجی ما نیست)، محور مذاکره بود.
آمریکا حیله کرد و مذاکره را راه فریب قرار داد؛ حین مذاکره و گفتوگو، با استفاده از رژیم صهیونیستی، حمله را آغاز کرد و سپس خود مستقیم وارد میدان شد.
امروز دیگر برای آحاد ملت ایران و مردم جهان محرز شده است چرا مذاکره با آمریکاییها غیر عاقلانه، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه است؛ امروز همین حرکت موجب انسجام شد و لطمه به حیثیت جهانی آمریکا زد و اعتبارش را خدشهدار کرد. جنگی طراحی شده بود تا طی چهار روز ایران را متلاشی کند، اما خداوند ورق را برگرداند و آمریکا و رژیم صهیونیستی را به گدایی آتشبس واداشت.
دولت الحق در جنگ 12 روزه پای کار بود؛ انتظار میرود مثل کوه بهطور دائم بایستد و از موضع قدرت صحبت کند. مصاحبه آقای رئیسجمهور متأسفانه از روی اقتدار نبود؛ حال علت آن چیست، آیا ناتوانی ایشان در حوزه مصاحبه است و یا یک جریان وابسته به غرب جهت میدهد و یا مصلحتاندیشی است، الله اعلم.
با صراحت میگویم این 180 نفر که عمدتاً محتوای تحصیلاتشان ریشه در آموزههای غرب دارد و فریفته غرب شدهاند، شاید از روی دلسوزی این بیانیه را صادر کردند، اما آنچه متوجه شدیم این است که یا الفبای سیاست را بلد نبوده و با اهداف نظام سلطه آشنا نیستند و از روی جهل سخنی گفتهاند و یا عامدانه در میدان دشمن بازی میکنند که انتظار میرود به دامن ملت برگردند و خود را مصداق یدخلون افواجا کنند، در غیر این صورت مردم عزیز آنها را طرد خواهند کرد.
3. درخواست مذاکره با آمریکا پس از حمله به کشور ایران، بیانگر ضعف است
درخواست مذاکره با آمریکا پس از حمله به کشور ایران، بیانگر ضعف است و یک دیپلمات کارکشته چنین درخواستی نمیدهد، مگر با اصرار طرف مقابل و ایجاد شروط تضمینی؛ بنابراین این آقایان مشخص است با دیپلماسی هم غریبه هستند.
4. لزوم وحدت و انسجام
انتظار میرود همگی با انسجام بیشتر حول یک محور متحد شده و از تخریب و ابراز سلایق شخصی پرهیز کنند و در محور ولایت باشند؛ میبایست راهبردها و اهداف ترسیمشده فرمانده کل قوا را سر لوحه کار خود قرار دهیم.
5. سخن پایانی
رمز موفقیت ملت ایران، مقاومت با محوریت امام مسلمین است؛ اگر منسجم و مقاوم بودیم، مثل جنگ احزاب با پیروزی میدان جنگ را ترک خواهیم کرد و فتح خیبر و مکه را یکبار دیگر محقق میکنیم و اگر خداینکرده انسجام و وحدت را به هم بزنیم، خودسرانه عمل کنیم، بیانیه نسنجیده و دشمنشادکن بدهیم، فرمان امام جامعه را گوش نکنیم و فریب دنیا را بخوریم، بدانیم وارد میدان جنگی شدهایم که اولش پیروزی و آخرش شکست و هزینه دادن است و عامل این شکست همانهایی هستند که تنگه احد را برای بهدست آوردن کمی غنیمت، رها کردند و با بیانیه یا سخن نسنجیده خود، ضعف را به دشمن نشان دادند و درنهایت او را جسور کردند.
با تدبیر مجدد امام مسلمین، امید به جامعه برگشته است؛ انسجام و مقاومت که از ویژگیهای متقین بوده، رمز پیروزی است «والعاقبه للمتقین».