نابودی جنگلهای زاگرس در نبود مدیریت؛ مترادف با قطع شدن نبض حیات ایران
عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور با تأکید بر لزوم ایجاد مشاغل پایدار و توسعه اقتصادی در منطقه زاگرس گفت: بدون توجه به این جنبهها و برنامهریزیهای درست، نمیتوانیم به موفقیت در مدیریت این جنگلها دست یابیم چراکه زاگرس بهعنوان نبض حیات کشور، نیاز به حمایت و اقدامات اساسی دارد.
دنیای امروز از چالشهای محیط زیستی متعددی رنج میبرد، از بحرانهای زیستمحیطی نظیر تغییرات اقلیمی گرفته تا آلودگیها، تخریب منابع طبیعی و کاهش تنوع زیستی که جهان را به سمت یک آینده نامعلوم پیش میبرد اما در این بین یکی از مهمترین منابع طبیعی که برای بقای ما و نسلهای آینده اهمیت حیاتی دارد، جنگلها هستند که یقیناً جنگلهای موجود در کشور بهویژه جنگلهای زاگرس نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
این جنگلها نهتنها بهعنوان یک منبع اقتصادی و طبیعی برای کشور، بلکه بهعنوان یک پشتیبان مهم در حفظ تنوع زیستی، تنظیم منابع آب و مقابله با تغییرات اقلیمی شناخته میشوند؛ بنابراین حفاظت از تنوع زیستی جنگلهای زاگرس را میتوان تضمینکننده زندگی هزاران جامعه محلی و معیشت میلیونها نفر مردم ساکن در غرب ایران دانست.
جالبتر اینکه به اذعان کارشناسان جنگلهای زاگرس با بیش از 6 میلیون هکتار وسعت و جذب میلیونها تن کربن، بهعنوان یکی از تنفسگاههای اصلی زمین، نقش کلیدی در مقابله با تغییرات آب و هوا ایفا میکند؛ بنابراین حفاظت از زاگرس فقط یک وظیفه ملی و منحصر به مردم ایران نیست چراکه این جنگلها بخشی از میراث مشترک بشریت و حلقهای حیاتی در نظام اقلیمی جهان هستند.
از طرفی طی چند دهه اخیر تغییرات آب و هوا و توسعه نامتوازن، چالشهایی ازجمله تخریب محیط زیست، آتشسوزی جنگل، پوسیدگی درختان و فشار بیش از حد دام به پوشش گیاهی را برای این زیستبوم منحصر بهفرد ایجاد کرده است.
بنابراین برای مقابله با اثرات منفی تغییر اقلیم ازجمله بیابانزایی، از بین رفتن جنگلها، فرسایش خاک و کاهش منابع آب، کشورهای توسعهیافته میبایست با کشورهای در حال توسعه همکاری کنند.
بر این اساس در همایش بینالمللی «مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس» که روز سهشنبه بیستم خردادماه سال جاری در محل مرکز مطالعات وزارت امور خارجه برگزار شد، این موضوع از سوی مدیران مرتبط مورد تأکید قرار گرفت و در عین حال ایلیاس آنیمون؛ کارشناس جنگلداری سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز با اشاره به اتخاذ رویکرد اصلاح مدیریت جنگلهای زاگرس، گفت: فائو از اجرای پروژههای مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس حمایت میکند. مهمترین چالش جنگلهای زاگرس تغییر کاربری زمین، فرسایش خاک، نبود آگاهی و مشارکت پایین جوامع محلی، تغییرات اقلیمی، بیماریهای بلوط و ضعف یکپارچگی مدیریتی است، به اقدامات قاطع و هماهنگ برای حفاظت از این منابع ارزشمند طبیعی نیازمند داریم.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص آخرین وضعیت جنگلهای زاگرس با زاگرسشناس برجسته، عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور و منتخب فرهنگستان علوم سال 1400 در بخش منابع طبیعی، گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی عنوان کرد: در ابتدا به معرفی کوتاهی از جنگلهای زاگرس میپردازم. زاگرس یکی از پنج منطقه بومشناختی مهم جنگلی در ایران است و وسعت فعلی آن به حدود پنج میلیون و 434 هزار و 680 هکتار میرسد.
وی با تأکید بر اینکه این جنگلها نقش حیاتی در حفاظت از آب و خاک کشور ایفا میکنند و حدود 40 درصد آبهای سطحی کشور در این منطقه تأمین میشود، اظهار کرد: زاگرس با ایجاد دیوارهای در برابر رطوبت بارانزایی مدیترانهای، باعث بهوجود آمدن هفت رودخانههای دائمی مهم در کشور شده که در شرایط کنونی، بسیار ضروری است. در صورت نداشتن چنین موهبتی در کشورهای با شرایط اقلیمی و آب و هوایی مشابه ایران، چنین شرایطی مهیا نیست.
وی با ابراز اینکه تاریخچه جنگلهای زاگرس به میلیونها سال پیش بازمیگردد تصریح کرد: بر اساس مطالعات انجامشده، میتوان گفت این جنگلها دارای سابقه بسیار کهنی هستند که برخلاف برخی ادعاها، یقیناً قدمت آنها به بیش از پنج هزار و 500 سال میرسد به طوری که مطالعات گردهشناسی بیانگر آن است که تاریخچه این جنگلها بسیار بیش از اینهاست.
این استاد جنگلشناس با بیان اینکه شواهد نشان میدهد که جنگلهای زاگرس در دورانهای مختلفِ تغییرات اقلیمی و یخچالی، دچار نوساناتی شده و جنگلهایی که امروز داریم، میراث دوران «هولوسن» است که در آن زمان رطوبت و حرارت زمین افزایش یافته و این جنگلها بهتدریج شکل گرفتهاند، خاطرنشان کرد: تخریب جنگلهای زاگرس عوامل متعددی دارد، ازجمله بهرهبرداری نادرست انسان و تغییرات اقلیمی اما در حال حاضر دغدغه عمده ما، چرای دام و زراعت زیرکوب است که بهشدت به این جنگلها آسیب میزنند، این در حالی است که سازمان جنگلها بهتنهایی قادر نیست به مشکلات زاگرس پاسخ دهد و نیازمند همکاری با وزارتخانههای دیگر است.
ابراهیمی رستاقی با اظهار اینکه در همایش اخیر که در تهران برگزار شد، نکات مهمی درباره وضعیت جنگلهای زاگرس مطرح شد و بسیاری از مدیران کشوری و بینالمللی به مشکلات عدیده زاگرس و نیازمندیهای آن و همچنین بر تغییرات اقلیمی بهعنوان عاملی مؤثر بر وضعیت جنگلها اشاره کردند گفت: با توجه به روندهای کنونی، متخصصان و فعالان محیط زیست در این همایش از ضرورت حمایتهای بینالمللی برای مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس سخن گفتند، این در حالی است که بنده به پیامدهای منفی این وضعیت بر توسعه صنعتی و اجتماعی منطقه اشاره کردم.
وی با تأکید بر لزوم ایجاد مشاغل پایدار و توسعه اقتصادی در منطقه زاگرس عنوان کرد: بدون توجه به این جنبهها و برنامهریزیهای درست، نمیتوانیم به موفقیت در مدیریت این جنگلها دست یابیم چراکه زاگرس بهعنوان نبض حیات کشور، نیاز به حمایت و اقدام اساسی دارد.
وی با بیان اینکه پیشنهاد میکنم که تمام نهادهای مربوطه با یکدیگر همکاری کرده و طرحهای جامعتری برای حفاظت از این جنگلها ارائه دهند اذعان کرد: از طرفی، توجه به آموزش و افزایش آگاهی عمومی در رابطه با اهمیت این جنگلها میتواند در کاهش تخریب آنها مؤثر باشد.
این عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور با اشاره به اینکه اگر به وضعیت کنونی جنگلهای زاگرس توجه لازم نشود، بدون شک نهتنها به زیستبوم آن بلکه به معیشت و زندگی تمامی مردم این منطقه نیز لطمه خواهیم زد تصریح کرد: تأکید میکنم که نجات جنگلهای زاگرس و حفاظت از این زیستبوم حیاتی، نیازمند اقداماتی در سطوح بالاتر از سازمان منابع طبیعی است.
ابراهیمی رستاقی با بیان اینکه اهمیت این موضوع بدان جهت است که تنها 15 درصد جنگلهای کشور در شمال و 85 درصد آنها در مناطق زاگرس واقع شدهاند عنوان کرد: واقعیت این است که ما تاکنون کارشناسان برتر را در حوزه زاگرس جمع نکردهایم تا برای این 85 درصد که در وضعیت بسیار وخیمی بهسر میبرند، برنامهریزی و اقدام مؤثری داشته باشیم.
وی با ابراز اینکه در نبود برنامه برای نگهداری از جنگلها متأسفانه، در حال حاضر، سیاستهایی مثل طرح کاشت یک میلیارد درخت صرفاً در حد شعار باقی ماندهاند گفت: در حالی که ما نیاز به یک برنامه مشخص و عملی داریم، نمیتوانیم بدون نقشه راه مشخص به هدفهای مورد نظر دست پیدا کنیم، به طوری که امروز آتشسوزیهای مکرر و گسترده، بیماریهای درختی و دیگر خطرات محیطزیستی به شواهدی برای ناکارآمدی اقدامات موجود تبدیل شدهاند.
این زاگرسشناس با بیان اینکه بهنظر من، دولت باید بالاتر از سطح سازمان منابع طبیعی وارد عمل شود ابراز کرد: ما نیاز به یک سازمان عمران منطقهای داریم تا مسائل زاگرس را بهطور یکپارچه و جامع بررسی کند؛ زیرا در حال حاضر نهادهای دولتی تمایلی به همکاری با یکدیگر ندارند و هرکدام بهطور مستقل عمل میکنند، این پراکندگی در عمل موجب میشود که نتوانیم به نتایج مؤثری برسیم.
ابراهیمی رستاقی با اشاره به اینکه باید تلاش کنیم تا یک رویکرد هماهنگ و یکپارچه در مدیریت جنگلهای زاگرس شکل بگیرد تا این جنگلها که بهعنوان یک منبع حیات برای ایران شناخته میشوند، حفظ شده و مورد حمایت قرار گیرند، گفت: در شرایط کنونی حاکم بر جنگلهای زاگرس شعارهایی همچون جنگلداری اجتماعی، پاسخگو نخواهد بود بلکه تنها با توسعه صنعتی و ایجاد اشتغال میتوان از تخریب بیشتر این منابع طبیعی جلوگیری کرد.
وی با ابراز اینکه متأسفانه جنگل زاگرس، از منظر علمی، دیگر نمیتواند بهعنوان جنگل محسوب شود عنوان کرد: در حالت طبیعی جنگل، درختان باید مواد معدنی را از زمین گرفته و آنها را به برگها و چوب تبدیل کنند، اما وضعیت کنونی به گونهای است که این فرآیند بهدرستی انجام نمیشود.
وی در تشریح شرایط پیشآمده، به وضعیت جنگلهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه اشاره کرد و گفت: وقتی چرای دام آنقدر در این مناطق زیاد است که میتوان صافی و بدون خس و خاشاک بودن آن را با خیابانهای سطح شهر مقایسه کرد، درختان بهتدریج ضعیف و در برابر بیماریها آسیبپذیرتر میشوند چراکه چرخه تغذیه آنها نابود شده است.
این استاد محیط زیست جنگلی ادامه داد: بیماریها خود به خود بروز نمیکنند بلکه عوامل ثانویهای همچون فشارهای انسانی باعث ضعیف و بیمار شدن درختان شده است.
ابراهیمی رستاقی به تجربیات خود در دهه 60 در چهارمحال و بختیاری اشاره و خاطرنشان کرد: در آن مقطع زمانی نیز آفتی همچون چوبخوار وجود داشت ولی جنگلها قابلیتهای لازم برای مقابله با آفتها را داشتند، اما اکنون شرایط به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
وی به ضرورت حفاظت از جنگلهای زاگرس اشاره و اذعان کرد: امروز جنگلهای دستنخورده، مانند مناطق جنگلی در شمال زاگرس، میتوانند در برابر آفات مقاوم باشند.
وی درخصوص تأثیر تغییرات اقلیمی بر شرایط حاکم فعلی جنگلهای زاگرس بهعنوان یک متغییر اصلی گفت: این قبیل صحبتها بیشتر در حد بهانه است وگرنه در صورتی که تغییر اقلیم واقعی بود، اثرات آن باید بر جنگلهای حاشیه آبراههها مشهود میشد که خوشبختانه اینگونه نیست؛ بنابراین اگر جنگلها بهدرستی مدیریت میشدند، تغییرات اقلیمی نمیتوانستند اینگونه آسیبزا باشند.
این فعال محیط زیست با ابراز گلایهمندی نسبت به آتشسوزیهای مکرر در جنگلهای زاگرس، مطرح کرد: 90 درصد این آتشسوزیها عمدی هستند وگرنه در حالت طبیعی در جنگلها طی هزاران سال گذشته بارها شاهد آتشسوزی بودیم اما شرایط به گونهای بوده که امکان احیای مجدد این جنگلها فراهم میشد اما امروز این گونه نیست.
ابراهیمی رستاقی به ناکارآمدی مدیریت منابع طبیعی اشاره کرد و افزود: این سازمان نیاز به اصلاحات اساسی دارد تا بهطور مؤثری با چالشهای موجود در جنگلها مواجه شود.
وی در خصوص نیاز به حمایتهای بینالمللی و نحوه اثربخشی این حمایتها نیز گفت: طی سالهای اخیر بارها شاهد این نوع توافقات بودهایم اما مسئله این است که نهایت کمکی که این نهادها میتوانند داشته باشند، کمکهای جزئی مالی است که در پی ارائه طرحهای ویژه پرداخت میشود؛ بنابراین به اعتقاد من کارشناسان ایرانی بهتر از هر کارشناسی میتوانند نیازهای جنگلهای زاگرس را شناسایی کنند؛ تأکید میکنم که این مشکلات تنها توسط خود ایرانیان و کارشناسان محلی باید حل شوند.
این کارشناس جنگل به نبود واحدهای درسی مرتبط با جنگلهای زاگرس در دانشگاهها اشاره کرد و خواستار تغییر در برنامههای درسی شد تا نسلهای آینده با واقعیتهای زیستمحیطی خود آشنا شوند.
ابراهیمی رستاقی در پایان عنوان کرد: آینده جنگلهای زاگرس به مدیریت صحیح، حفاظت و مشارکت مردم محلی بستگی دارد و باید از چنین منابع طبیعی کاملاً محافظت شود.
دنیای امروز از چالشهای محیط زیستی متعددی رنج میبرد، از بحرانهای زیستمحیطی نظیر تغییرات اقلیمی گرفته تا آلودگیها، تخریب منابع طبیعی و کاهش تنوع زیستی که جهان را به سمت یک آینده نامعلوم پیش میبرد اما در این بین یکی از مهمترین منابع طبیعی که برای بقای ما و نسلهای آینده اهمیت حیاتی دارد، جنگلها هستند که یقیناً جنگلهای موجود در کشور بهویژه جنگلهای زاگرس نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
این جنگلها نهتنها بهعنوان یک منبع اقتصادی و طبیعی برای کشور، بلکه بهعنوان یک پشتیبان مهم در حفظ تنوع زیستی، تنظیم منابع آب و مقابله با تغییرات اقلیمی شناخته میشوند؛ بنابراین حفاظت از تنوع زیستی جنگلهای زاگرس را میتوان تضمینکننده زندگی هزاران جامعه محلی و معیشت میلیونها نفر مردم ساکن در غرب ایران دانست.
جالبتر اینکه به اذعان کارشناسان جنگلهای زاگرس با بیش از 6 میلیون هکتار وسعت و جذب میلیونها تن کربن، بهعنوان یکی از تنفسگاههای اصلی زمین، نقش کلیدی در مقابله با تغییرات آب و هوا ایفا میکند؛ بنابراین حفاظت از زاگرس فقط یک وظیفه ملی و منحصر به مردم ایران نیست چراکه این جنگلها بخشی از میراث مشترک بشریت و حلقهای حیاتی در نظام اقلیمی جهان هستند.
از طرفی طی چند دهه اخیر تغییرات آب و هوا و توسعه نامتوازن، چالشهایی ازجمله تخریب محیط زیست، آتشسوزی جنگل، پوسیدگی درختان و فشار بیش از حد دام به پوشش گیاهی را برای این زیستبوم منحصر بهفرد ایجاد کرده است.
بنابراین برای مقابله با اثرات منفی تغییر اقلیم ازجمله بیابانزایی، از بین رفتن جنگلها، فرسایش خاک و کاهش منابع آب، کشورهای توسعهیافته میبایست با کشورهای در حال توسعه همکاری کنند.
بر این اساس در همایش بینالمللی «مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس» که روز سهشنبه بیستم خردادماه سال جاری در محل مرکز مطالعات وزارت امور خارجه برگزار شد، این موضوع از سوی مدیران مرتبط مورد تأکید قرار گرفت و در عین حال ایلیاس آنیمون؛ کارشناس جنگلداری سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز با اشاره به اتخاذ رویکرد اصلاح مدیریت جنگلهای زاگرس، گفت: فائو از اجرای پروژههای مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس حمایت میکند. مهمترین چالش جنگلهای زاگرس تغییر کاربری زمین، فرسایش خاک، نبود آگاهی و مشارکت پایین جوامع محلی، تغییرات اقلیمی، بیماریهای بلوط و ضعف یکپارچگی مدیریتی است، به اقدامات قاطع و هماهنگ برای حفاظت از این منابع ارزشمند طبیعی نیازمند داریم.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص آخرین وضعیت جنگلهای زاگرس با زاگرسشناس برجسته، عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور و منتخب فرهنگستان علوم سال 1400 در بخش منابع طبیعی، گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مهندس مرتضی ابراهیمی رستاقی عنوان کرد: در ابتدا به معرفی کوتاهی از جنگلهای زاگرس میپردازم. زاگرس یکی از پنج منطقه بومشناختی مهم جنگلی در ایران است و وسعت فعلی آن به حدود پنج میلیون و 434 هزار و 680 هکتار میرسد.
وی با تأکید بر اینکه این جنگلها نقش حیاتی در حفاظت از آب و خاک کشور ایفا میکنند و حدود 40 درصد آبهای سطحی کشور در این منطقه تأمین میشود، اظهار کرد: زاگرس با ایجاد دیوارهای در برابر رطوبت بارانزایی مدیترانهای، باعث بهوجود آمدن هفت رودخانههای دائمی مهم در کشور شده که در شرایط کنونی، بسیار ضروری است. در صورت نداشتن چنین موهبتی در کشورهای با شرایط اقلیمی و آب و هوایی مشابه ایران، چنین شرایطی مهیا نیست.
وی با ابراز اینکه تاریخچه جنگلهای زاگرس به میلیونها سال پیش بازمیگردد تصریح کرد: بر اساس مطالعات انجامشده، میتوان گفت این جنگلها دارای سابقه بسیار کهنی هستند که برخلاف برخی ادعاها، یقیناً قدمت آنها به بیش از پنج هزار و 500 سال میرسد به طوری که مطالعات گردهشناسی بیانگر آن است که تاریخچه این جنگلها بسیار بیش از اینهاست.
این استاد جنگلشناس با بیان اینکه شواهد نشان میدهد که جنگلهای زاگرس در دورانهای مختلفِ تغییرات اقلیمی و یخچالی، دچار نوساناتی شده و جنگلهایی که امروز داریم، میراث دوران «هولوسن» است که در آن زمان رطوبت و حرارت زمین افزایش یافته و این جنگلها بهتدریج شکل گرفتهاند، خاطرنشان کرد: تخریب جنگلهای زاگرس عوامل متعددی دارد، ازجمله بهرهبرداری نادرست انسان و تغییرات اقلیمی اما در حال حاضر دغدغه عمده ما، چرای دام و زراعت زیرکوب است که بهشدت به این جنگلها آسیب میزنند، این در حالی است که سازمان جنگلها بهتنهایی قادر نیست به مشکلات زاگرس پاسخ دهد و نیازمند همکاری با وزارتخانههای دیگر است.
ابراهیمی رستاقی با اظهار اینکه در همایش اخیر که در تهران برگزار شد، نکات مهمی درباره وضعیت جنگلهای زاگرس مطرح شد و بسیاری از مدیران کشوری و بینالمللی به مشکلات عدیده زاگرس و نیازمندیهای آن و همچنین بر تغییرات اقلیمی بهعنوان عاملی مؤثر بر وضعیت جنگلها اشاره کردند گفت: با توجه به روندهای کنونی، متخصصان و فعالان محیط زیست در این همایش از ضرورت حمایتهای بینالمللی برای مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس سخن گفتند، این در حالی است که بنده به پیامدهای منفی این وضعیت بر توسعه صنعتی و اجتماعی منطقه اشاره کردم.
وی با تأکید بر لزوم ایجاد مشاغل پایدار و توسعه اقتصادی در منطقه زاگرس عنوان کرد: بدون توجه به این جنبهها و برنامهریزیهای درست، نمیتوانیم به موفقیت در مدیریت این جنگلها دست یابیم چراکه زاگرس بهعنوان نبض حیات کشور، نیاز به حمایت و اقدام اساسی دارد.
وی با بیان اینکه پیشنهاد میکنم که تمام نهادهای مربوطه با یکدیگر همکاری کرده و طرحهای جامعتری برای حفاظت از این جنگلها ارائه دهند اذعان کرد: از طرفی، توجه به آموزش و افزایش آگاهی عمومی در رابطه با اهمیت این جنگلها میتواند در کاهش تخریب آنها مؤثر باشد.
این عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور با اشاره به اینکه اگر به وضعیت کنونی جنگلهای زاگرس توجه لازم نشود، بدون شک نهتنها به زیستبوم آن بلکه به معیشت و زندگی تمامی مردم این منطقه نیز لطمه خواهیم زد تصریح کرد: تأکید میکنم که نجات جنگلهای زاگرس و حفاظت از این زیستبوم حیاتی، نیازمند اقداماتی در سطوح بالاتر از سازمان منابع طبیعی است.
ابراهیمی رستاقی با بیان اینکه اهمیت این موضوع بدان جهت است که تنها 15 درصد جنگلهای کشور در شمال و 85 درصد آنها در مناطق زاگرس واقع شدهاند عنوان کرد: واقعیت این است که ما تاکنون کارشناسان برتر را در حوزه زاگرس جمع نکردهایم تا برای این 85 درصد که در وضعیت بسیار وخیمی بهسر میبرند، برنامهریزی و اقدام مؤثری داشته باشیم.
وی با ابراز اینکه در نبود برنامه برای نگهداری از جنگلها متأسفانه، در حال حاضر، سیاستهایی مثل طرح کاشت یک میلیارد درخت صرفاً در حد شعار باقی ماندهاند گفت: در حالی که ما نیاز به یک برنامه مشخص و عملی داریم، نمیتوانیم بدون نقشه راه مشخص به هدفهای مورد نظر دست پیدا کنیم، به طوری که امروز آتشسوزیهای مکرر و گسترده، بیماریهای درختی و دیگر خطرات محیطزیستی به شواهدی برای ناکارآمدی اقدامات موجود تبدیل شدهاند.
این زاگرسشناس با بیان اینکه بهنظر من، دولت باید بالاتر از سطح سازمان منابع طبیعی وارد عمل شود ابراز کرد: ما نیاز به یک سازمان عمران منطقهای داریم تا مسائل زاگرس را بهطور یکپارچه و جامع بررسی کند؛ زیرا در حال حاضر نهادهای دولتی تمایلی به همکاری با یکدیگر ندارند و هرکدام بهطور مستقل عمل میکنند، این پراکندگی در عمل موجب میشود که نتوانیم به نتایج مؤثری برسیم.
ابراهیمی رستاقی با اشاره به اینکه باید تلاش کنیم تا یک رویکرد هماهنگ و یکپارچه در مدیریت جنگلهای زاگرس شکل بگیرد تا این جنگلها که بهعنوان یک منبع حیات برای ایران شناخته میشوند، حفظ شده و مورد حمایت قرار گیرند، گفت: در شرایط کنونی حاکم بر جنگلهای زاگرس شعارهایی همچون جنگلداری اجتماعی، پاسخگو نخواهد بود بلکه تنها با توسعه صنعتی و ایجاد اشتغال میتوان از تخریب بیشتر این منابع طبیعی جلوگیری کرد.
وی با ابراز اینکه متأسفانه جنگل زاگرس، از منظر علمی، دیگر نمیتواند بهعنوان جنگل محسوب شود عنوان کرد: در حالت طبیعی جنگل، درختان باید مواد معدنی را از زمین گرفته و آنها را به برگها و چوب تبدیل کنند، اما وضعیت کنونی به گونهای است که این فرآیند بهدرستی انجام نمیشود.
وی در تشریح شرایط پیشآمده، به وضعیت جنگلهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه اشاره کرد و گفت: وقتی چرای دام آنقدر در این مناطق زیاد است که میتوان صافی و بدون خس و خاشاک بودن آن را با خیابانهای سطح شهر مقایسه کرد، درختان بهتدریج ضعیف و در برابر بیماریها آسیبپذیرتر میشوند چراکه چرخه تغذیه آنها نابود شده است.
این استاد محیط زیست جنگلی ادامه داد: بیماریها خود به خود بروز نمیکنند بلکه عوامل ثانویهای همچون فشارهای انسانی باعث ضعیف و بیمار شدن درختان شده است.
ابراهیمی رستاقی به تجربیات خود در دهه 60 در چهارمحال و بختیاری اشاره و خاطرنشان کرد: در آن مقطع زمانی نیز آفتی همچون چوبخوار وجود داشت ولی جنگلها قابلیتهای لازم برای مقابله با آفتها را داشتند، اما اکنون شرایط به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
وی به ضرورت حفاظت از جنگلهای زاگرس اشاره و اذعان کرد: امروز جنگلهای دستنخورده، مانند مناطق جنگلی در شمال زاگرس، میتوانند در برابر آفات مقاوم باشند.
وی درخصوص تأثیر تغییرات اقلیمی بر شرایط حاکم فعلی جنگلهای زاگرس بهعنوان یک متغییر اصلی گفت: این قبیل صحبتها بیشتر در حد بهانه است وگرنه در صورتی که تغییر اقلیم واقعی بود، اثرات آن باید بر جنگلهای حاشیه آبراههها مشهود میشد که خوشبختانه اینگونه نیست؛ بنابراین اگر جنگلها بهدرستی مدیریت میشدند، تغییرات اقلیمی نمیتوانستند اینگونه آسیبزا باشند.
این فعال محیط زیست با ابراز گلایهمندی نسبت به آتشسوزیهای مکرر در جنگلهای زاگرس، مطرح کرد: 90 درصد این آتشسوزیها عمدی هستند وگرنه در حالت طبیعی در جنگلها طی هزاران سال گذشته بارها شاهد آتشسوزی بودیم اما شرایط به گونهای بوده که امکان احیای مجدد این جنگلها فراهم میشد اما امروز این گونه نیست.
ابراهیمی رستاقی به ناکارآمدی مدیریت منابع طبیعی اشاره کرد و افزود: این سازمان نیاز به اصلاحات اساسی دارد تا بهطور مؤثری با چالشهای موجود در جنگلها مواجه شود.
وی در خصوص نیاز به حمایتهای بینالمللی و نحوه اثربخشی این حمایتها نیز گفت: طی سالهای اخیر بارها شاهد این نوع توافقات بودهایم اما مسئله این است که نهایت کمکی که این نهادها میتوانند داشته باشند، کمکهای جزئی مالی است که در پی ارائه طرحهای ویژه پرداخت میشود؛ بنابراین به اعتقاد من کارشناسان ایرانی بهتر از هر کارشناسی میتوانند نیازهای جنگلهای زاگرس را شناسایی کنند؛ تأکید میکنم که این مشکلات تنها توسط خود ایرانیان و کارشناسان محلی باید حل شوند.
این کارشناس جنگل به نبود واحدهای درسی مرتبط با جنگلهای زاگرس در دانشگاهها اشاره کرد و خواستار تغییر در برنامههای درسی شد تا نسلهای آینده با واقعیتهای زیستمحیطی خود آشنا شوند.
ابراهیمی رستاقی در پایان عنوان کرد: آینده جنگلهای زاگرس به مدیریت صحیح، حفاظت و مشارکت مردم محلی بستگی دارد و باید از چنین منابع طبیعی کاملاً محافظت شود.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.